- 1423
- 1000
- 1000
- 1000
تاریخ بعثت و عصر ظهور، جلسه بیست و هفتم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «تاریخ بعثت و عصر ظهور»، جلسه بیست و هفتم، سال 1400
چند کلام دیگر که از آقای بهجت(ره) انتخاب کرده بودیم، بخوانیم. نگاه عارفانۀ ایشان به مسائل میتواند دید دقیقی نسبت به دین به ما بدهد. ایشان در کلامی میفرمایند: «آیا در شادی و غم با ائمه(ع) شریکیم؟ آیا میشود شیعه باشیم و یک شب بگذرد و برای نابودی دشمنان اسلام و اهلبیت(ع) دعا نکنیم؟ و یا دعای ما صمیمی نباشد؟ اگر دعاهای مقرون به اشک داشتیم پیش میبردیم.» ایشان رسماً از ما میخواهند که وقتی درِ خانۀ خداوند متعال برای دیگر مسلمین دعا میکنیم باید با گریه و تضرّع دعا کنیم. چه کسی میتواند این کار را بکند؟ ساده نیست آدم بتواند برای بقیه گریه بکند؛ مگر آن کسی که احساس مسئولیت جهانی دارد.
بعد میفرماید: «و اگر میمردیم و شهید میشدیم مقصود حاصل میشد.» در احساس مسئولیت نه فقط اشک بریزیم بلکه در در راه رنج شیعیان و دیگر مسلمانان بمیریم. «الآن برادران و خواهران مذهبی و دینی ما در فشار و ناراحتی بسر میبرند و ما اینگونه راحت و بیتفاوت نشستهایم. پس اگر روزی ما در فشار و ناراحتی بسر ببریم و آنها راحت باشند عیبی ندارد؟» جملۀ بعدی ایشان دقیقاً در ارتباط با همین بحث ما است، میفرماید: «درحالیکه جامعۀ توحیدی باید طوری باشد که اگر جایی از آن آسیب دید، جاهای دیگر بیتفاوت نباشند.» ما معمولاً این شاخص دینداری را از کودکی به بچههایمان آموزش نمیدهیم یعنی به آنها یاد نمیدهیم «شما وقتی دیندار هستی که احساس مسئولیت جهانی پیدا بکنی و الّا بقیۀ اموری که در دینداری فردیات به عنوان مقدمات چیده بودی در موقعیت امتحان، همه از بین میرود.»
در ادامه میفرماید: «قطعاً آنان که در دعا راستگو، و مهموم به همّ اهلبیت(ع) و مستبشر به سرور آنان هستند، مبصرات و مشاهداتی دارند، و قطعاً مثل ما چشم بسته و نابینا نیستند. خدا نکند که برای تعجیل فرج امامزمان(عج) دعا کنیم ولی کارهایمان برای تبعید فرج آن حضرت باشد!» میفرماید وقتی که بهخاطر شیعیان، غم اهلبیت(ع) در سینهات باشد، چشم و گوشَت باز میشود. دیگر آقای بهجت چه باید به ما بگویند؟ «ولی کارهایمان برای تبعید فرج آن حضرت باشد.» یعنی دعای بدون احساس مسئولیت جهانی! نمیشود که دعا کنیم اما احساس مسئولیت نداشته باشیم، این کار ما فرج را دور میکند.
ایشان در کلام دیگری میفرماید: «آیا اکنون (جنگ صدام علیه ایران) که یک مشت شیعه-که در میان آنها علما و زنان و کودکان بیگناه که نه مقرّی دارند و نه مفرّی- گرفتارند، ما نباید با چشم گریان و دل شکسته از خدا بخواهیم که بلا را رفع کند؟! آیا درست است که ما راحت بنشینیم و نظارهگر باشیم و برادران و خواهران ایمانی ما در دست ظالمان گرفتار باشند؟! اگر ما امروز به آنها رحم، و برای نجات آنها دعا نکردیم و فردا مثل این بلاها بر ما نازل شد، دیگران هم بر ما رحم و دعا نمیکنند. آیا میشود رئیس و مولای ما حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف محزون باشد، و ما خوشحال باشیم؟! او در اثر ابتلای دوستان، گریان باشد و ما خندان و خوشحال باشیم، و درعینحال خود را تابع آن حضرت بدانیم؟!» بنده میخواهم با خواندن سخنان یک عارف-که ما فکر میکنیم صرفاً در عالَم خودش بوده و کاری به این مسائل نداشته- سطح انتظارات درست را نشان بدهم.
احساس مسئولیت، احساس کرامت هم هست. ببینید خدا چقدر ما را آدم حساب کرده است که چون تو برای آن کافر دعا کردی، خدا پس از عذاب، او را از جهنم بیرون میآورد و مخلّد در عذاب نمیماند. این خیلی زیبا و خیلی با شکوه است.
پیامبر اکرم(ص) در ضمن حدیثی فرمود: «یَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُم» یعنی وقتی یک مسلمانی -حتی یک تازه مسلمان و حتی مسلمانی که هیچ مقام و منصبی ندارد- ضمانت یک کافر یا گروهی از کافران را -حتی کافری که در جنگ با مسلمین است- به عهده بگیرد احدی حق ندارد به آنها متعرض بشود. اگر یک مسلمان یک قوم کافر را شفاعت کرد، هیچکس نباید به آنها کاری داشته باشد و نباید به آنها حمله کند. چرا؟ برای اینکه یک نفر اینجا از آنها شفاعت کرده است. خود رسول خدا(ص) این را اجرا میکردند. انسانها در جامعۀ اسلامی، خیلی آدم حساب میشوند. این موضوع فوقالعاده است. ما باید تربیتمان را برای این احساس کرامت و آن احساس مسئولیت، قرار دهیم.
چند کلام دیگر که از آقای بهجت(ره) انتخاب کرده بودیم، بخوانیم. نگاه عارفانۀ ایشان به مسائل میتواند دید دقیقی نسبت به دین به ما بدهد. ایشان در کلامی میفرمایند: «آیا در شادی و غم با ائمه(ع) شریکیم؟ آیا میشود شیعه باشیم و یک شب بگذرد و برای نابودی دشمنان اسلام و اهلبیت(ع) دعا نکنیم؟ و یا دعای ما صمیمی نباشد؟ اگر دعاهای مقرون به اشک داشتیم پیش میبردیم.» ایشان رسماً از ما میخواهند که وقتی درِ خانۀ خداوند متعال برای دیگر مسلمین دعا میکنیم باید با گریه و تضرّع دعا کنیم. چه کسی میتواند این کار را بکند؟ ساده نیست آدم بتواند برای بقیه گریه بکند؛ مگر آن کسی که احساس مسئولیت جهانی دارد.
بعد میفرماید: «و اگر میمردیم و شهید میشدیم مقصود حاصل میشد.» در احساس مسئولیت نه فقط اشک بریزیم بلکه در در راه رنج شیعیان و دیگر مسلمانان بمیریم. «الآن برادران و خواهران مذهبی و دینی ما در فشار و ناراحتی بسر میبرند و ما اینگونه راحت و بیتفاوت نشستهایم. پس اگر روزی ما در فشار و ناراحتی بسر ببریم و آنها راحت باشند عیبی ندارد؟» جملۀ بعدی ایشان دقیقاً در ارتباط با همین بحث ما است، میفرماید: «درحالیکه جامعۀ توحیدی باید طوری باشد که اگر جایی از آن آسیب دید، جاهای دیگر بیتفاوت نباشند.» ما معمولاً این شاخص دینداری را از کودکی به بچههایمان آموزش نمیدهیم یعنی به آنها یاد نمیدهیم «شما وقتی دیندار هستی که احساس مسئولیت جهانی پیدا بکنی و الّا بقیۀ اموری که در دینداری فردیات به عنوان مقدمات چیده بودی در موقعیت امتحان، همه از بین میرود.»
در ادامه میفرماید: «قطعاً آنان که در دعا راستگو، و مهموم به همّ اهلبیت(ع) و مستبشر به سرور آنان هستند، مبصرات و مشاهداتی دارند، و قطعاً مثل ما چشم بسته و نابینا نیستند. خدا نکند که برای تعجیل فرج امامزمان(عج) دعا کنیم ولی کارهایمان برای تبعید فرج آن حضرت باشد!» میفرماید وقتی که بهخاطر شیعیان، غم اهلبیت(ع) در سینهات باشد، چشم و گوشَت باز میشود. دیگر آقای بهجت چه باید به ما بگویند؟ «ولی کارهایمان برای تبعید فرج آن حضرت باشد.» یعنی دعای بدون احساس مسئولیت جهانی! نمیشود که دعا کنیم اما احساس مسئولیت نداشته باشیم، این کار ما فرج را دور میکند.
ایشان در کلام دیگری میفرماید: «آیا اکنون (جنگ صدام علیه ایران) که یک مشت شیعه-که در میان آنها علما و زنان و کودکان بیگناه که نه مقرّی دارند و نه مفرّی- گرفتارند، ما نباید با چشم گریان و دل شکسته از خدا بخواهیم که بلا را رفع کند؟! آیا درست است که ما راحت بنشینیم و نظارهگر باشیم و برادران و خواهران ایمانی ما در دست ظالمان گرفتار باشند؟! اگر ما امروز به آنها رحم، و برای نجات آنها دعا نکردیم و فردا مثل این بلاها بر ما نازل شد، دیگران هم بر ما رحم و دعا نمیکنند. آیا میشود رئیس و مولای ما حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف محزون باشد، و ما خوشحال باشیم؟! او در اثر ابتلای دوستان، گریان باشد و ما خندان و خوشحال باشیم، و درعینحال خود را تابع آن حضرت بدانیم؟!» بنده میخواهم با خواندن سخنان یک عارف-که ما فکر میکنیم صرفاً در عالَم خودش بوده و کاری به این مسائل نداشته- سطح انتظارات درست را نشان بدهم.
احساس مسئولیت، احساس کرامت هم هست. ببینید خدا چقدر ما را آدم حساب کرده است که چون تو برای آن کافر دعا کردی، خدا پس از عذاب، او را از جهنم بیرون میآورد و مخلّد در عذاب نمیماند. این خیلی زیبا و خیلی با شکوه است.
پیامبر اکرم(ص) در ضمن حدیثی فرمود: «یَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُم» یعنی وقتی یک مسلمانی -حتی یک تازه مسلمان و حتی مسلمانی که هیچ مقام و منصبی ندارد- ضمانت یک کافر یا گروهی از کافران را -حتی کافری که در جنگ با مسلمین است- به عهده بگیرد احدی حق ندارد به آنها متعرض بشود. اگر یک مسلمان یک قوم کافر را شفاعت کرد، هیچکس نباید به آنها کاری داشته باشد و نباید به آنها حمله کند. چرا؟ برای اینکه یک نفر اینجا از آنها شفاعت کرده است. خود رسول خدا(ص) این را اجرا میکردند. انسانها در جامعۀ اسلامی، خیلی آدم حساب میشوند. این موضوع فوقالعاده است. ما باید تربیتمان را برای این احساس کرامت و آن احساس مسئولیت، قرار دهیم.
تاکنون نظری ثبت نشده است