- 1251
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه هفتم
سخنرانی از حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه هفتم، سال 1401
موضوع بحث و عنوان آن «سیر تکوّن عقاید شیعه» است، یا میتوانیم بگوییم «سیر تکوّن عقاید اسلامی». تکوّن به معنای سیرورت و شکلگرفتن است، ولی منظور ما این نیست که این عقاید بمرور مدام درست شده است، منظور ما این است که چگونه تبیین شد و جا افتاد و مسئله شد و بواسطه وجود مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین تبیین شد، کدامیک اولویت داشت. فعلاً هم در دوره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستیم، یعنی سعی میکنیم نسبت تاریخی را رعایت کنیم، منتها به یک جهتی جلسه قبل پرشی داشتیم که مختصری الآن عرض میکنم و دوباره به سر جای خود برمیگردیم.
جمله پرتکرار این شبها این بود که اولین مسئلهای که جامعه اسلامی را از نظر فکری دو دسته کرد، حتّی همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را حزب حزب کرد «نگاه به شخصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم» بود، با کدام پیامبر طرف هستیم؟ پیامبر خطاکار یا معصوم؟ پیامبر جاهل یا عالم؟ پیامبر مهربان یا نستجیربالله فحاش؟
این جلسات مدام عرض کردیم که دو گروه و نگاه مشرب بود، یک مشرب و یک نگاه نگاهِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و من تبع ایشان بود، بعضی از همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دنبالهروی ایشان بودند، اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین دنبالهروی ایشان بودند، سلمان و ابوذر دنبالهروی ایشان بودند، پایینتر بیایید، بعضی از مؤمنینی که گاهی هم خطا میکنند هم این فکر را میپسندیدند و همراه بودند. ما به این گروه «گروه یک» میگفتیم. «گروه دو» هم اینطور بود که خیلی از رئوسشان منافقین بودند، پایینتر فی قلوبهم مرضیها بودند، پایینتر شلایمانها و ضعیف الدینها بودند که اینها تحت تأثیر بودند و حرفهای آنها را باور میکردند.
آیات و روایات نشان میدهد این دو نگاه زمان خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم وجود داشت. اصلاً آن چیزی که جامعه اسلامی را دچار چنددستگی و افتراق و مشکلات بعدی کرد، اول همین تخریب جایگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، اول تخریب ذهنی بود تا اینکه بعداً اینها به دیگران منتقل بشود تا بخواهد تخریب عملی رخ بدهد.
در کنار این موضوع، به توجه به اینکه این دو گروه یک و دو اصحاب پیغمبر هستند و ما روی اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از نگاه قرآن کریم و روایات و از نگاه همعصران پیامبر و عصر خلفا، یعنی در نیمه اول قرن اول هجری، نگاه به اصحاب در گروه یک در قرآن کریم این بود که اصحاب باید اوصافی داشته باشند، وظایفی انجام میدهند، خدماتی دارند، لذا ارزشمند هستند. گروه دوم در اینجا اختلافی با گروه اول نداشت، یعنی در دوره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و عصر خلفا، اصحاب به شکل گارانتی و ضمانتنامهدار نبودند.
این موضوع در صحابه متخیّل و عدل متخیّل هم هست. یعنی چه؟ این بر خلاف در نگاه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در نیمه اول قرن اول اصلاً مسئلهای نبود، چون همه میدانستند که تا زمانی که کار خوب نکنی، بیخود به شما عنوان صحابی عادل و… نمیدهند.
موضوع بحث و عنوان آن «سیر تکوّن عقاید شیعه» است، یا میتوانیم بگوییم «سیر تکوّن عقاید اسلامی». تکوّن به معنای سیرورت و شکلگرفتن است، ولی منظور ما این نیست که این عقاید بمرور مدام درست شده است، منظور ما این است که چگونه تبیین شد و جا افتاد و مسئله شد و بواسطه وجود مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین تبیین شد، کدامیک اولویت داشت. فعلاً هم در دوره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستیم، یعنی سعی میکنیم نسبت تاریخی را رعایت کنیم، منتها به یک جهتی جلسه قبل پرشی داشتیم که مختصری الآن عرض میکنم و دوباره به سر جای خود برمیگردیم.
جمله پرتکرار این شبها این بود که اولین مسئلهای که جامعه اسلامی را از نظر فکری دو دسته کرد، حتّی همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را حزب حزب کرد «نگاه به شخصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم» بود، با کدام پیامبر طرف هستیم؟ پیامبر خطاکار یا معصوم؟ پیامبر جاهل یا عالم؟ پیامبر مهربان یا نستجیربالله فحاش؟
این جلسات مدام عرض کردیم که دو گروه و نگاه مشرب بود، یک مشرب و یک نگاه نگاهِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و من تبع ایشان بود، بعضی از همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دنبالهروی ایشان بودند، اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین دنبالهروی ایشان بودند، سلمان و ابوذر دنبالهروی ایشان بودند، پایینتر بیایید، بعضی از مؤمنینی که گاهی هم خطا میکنند هم این فکر را میپسندیدند و همراه بودند. ما به این گروه «گروه یک» میگفتیم. «گروه دو» هم اینطور بود که خیلی از رئوسشان منافقین بودند، پایینتر فی قلوبهم مرضیها بودند، پایینتر شلایمانها و ضعیف الدینها بودند که اینها تحت تأثیر بودند و حرفهای آنها را باور میکردند.
آیات و روایات نشان میدهد این دو نگاه زمان خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم وجود داشت. اصلاً آن چیزی که جامعه اسلامی را دچار چنددستگی و افتراق و مشکلات بعدی کرد، اول همین تخریب جایگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، اول تخریب ذهنی بود تا اینکه بعداً اینها به دیگران منتقل بشود تا بخواهد تخریب عملی رخ بدهد.
در کنار این موضوع، به توجه به اینکه این دو گروه یک و دو اصحاب پیغمبر هستند و ما روی اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از نگاه قرآن کریم و روایات و از نگاه همعصران پیامبر و عصر خلفا، یعنی در نیمه اول قرن اول هجری، نگاه به اصحاب در گروه یک در قرآن کریم این بود که اصحاب باید اوصافی داشته باشند، وظایفی انجام میدهند، خدماتی دارند، لذا ارزشمند هستند. گروه دوم در اینجا اختلافی با گروه اول نداشت، یعنی در دوره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و عصر خلفا، اصحاب به شکل گارانتی و ضمانتنامهدار نبودند.
این موضوع در صحابه متخیّل و عدل متخیّل هم هست. یعنی چه؟ این بر خلاف در نگاه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در نیمه اول قرن اول اصلاً مسئلهای نبود، چون همه میدانستند که تا زمانی که کار خوب نکنی، بیخود به شما عنوان صحابی عادل و… نمیدهند.
کاربر مهمان