display result search
منو
تاریخ بعثت و عصر ظهور، جلسه هشتم

تاریخ بعثت و عصر ظهور، جلسه هشتم

  • 1 تعداد قطعات
  • 23 دقیقه مدت قطعه
  • 96 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «تاریخ بعثت و عصر ظهور»، جلسه هشتم، سال 1400

در روایتی از امیرالمؤمنین علی(ع) آمده است که شما نمی‌توانید حق را بشناسید مگر اینکه مخالفین حق را بشناسید. نمی‌توانید قرآن را بشناسید مگر اینکه مخالفین قرآن را بشناسید. «وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِی تَرَکَهُ» شما نمی‌توانید رشد و مسیر درست را بشناسید مگر اینکه بشناسید چه کسانی آن را ترک کردند، یعنی آنها را باید بشناسید. خیلی نکتۀ مهمی است بعد می‌فرماید: «وَ لَمْ تَأْخُذُوا بِمِیثَاقِ الْکِتَابِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِی نَقَضَهُ»؛ شما نمی‌توانید پای عهد کتاب خدا بایستید مگر اینکه بشناسید چه کسانی آن را نقض کردند.
ما داریم سراغ کسانی می‌رویم که در جریان بعثت، با پیامبر مخالفت داشتند. بررسی اینها خیلی کار را آسان می‌کند. برای اینکه در هیچ‌یک از مذاهب اسلامی کسی موافق آنها نیست و شما وقتی حقیقت آنها را بشناسید که با پیغمبر مخالفت کردند، تا همین الآن هر کسی در جبهۀ باطل باشد را می‌توانید بشناسید. اصلاً نیازی نیست خیلی کار را پیچیده کنیم.
قرآن کریم هم به مسلمان‌ها فرمود: «آیا شما بعد از رسول خدا می‌خواهید برگردید به عقب و مرتجع بشوید؟» (أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِکُمْ؛ یعنی می‌خواهید همان روش‌ها و همان عملکردهای گذشته را داشته باشید؟ و بعد هم به مرور زمان، همین‌گونه شد. مثلاً ما الان چند امامی داریم، ما این‌گونه و آن‌گونه داریم، ما شیعیانی داریم که همان روش‌ها را دارند، اما چرا بحث و درگیری‌ را از اینجا شروع کنیم؟! فعلاً بهتر است از همان اولِ بعثت، شروع کنیم به توضیح‌دادن.
الآن ما شیعیانی داریم که می‌گویند «روایت که قبول نیست! باید خدا در قرآن گفته باشد» خب زمان پیغمبر و بعد از ایشان هم بعضی‌ها همین حرف را می‌زدند. آن زمان که رسول خدا بودند، برخی می‌گفتند «این حرف شماست یا حرف قرآن؟ اگر حرف شماست ما حرف داریم؛ اما اگر حرف خدا باشد قبول است!» خُب اگر ما آنها را بشناسیم، این کسانی هم که امروز پای این حرف‌ها نمی‌ایستند، می‌توانیم بشناسیم.
آن کسانی که خدا را قبول داشتند و عبادت را هم قبول داشتند، اما رسول خدا را به‌طور خاص قبول نداشتند، وقتی روحیات آنها را دقیق بشناسیم و بدانیم چه موجوداتی هستند و چه‌جور شخصیتی دارند، تمام مخالفین بعدی را هم می‌شناسیم و برای زمان خودِ ما هم مفید است. مخصوصاً که بنده تصوّر می‌کنم تمام امتحاناتی که در صدر اسلام گرفته شد، در پایان دورۀ غربت اسلام هم گرفته خواهد شد، البته این‌دفعه با یک فضای متفاوت.
مثلاً در روایتی آمده است: کار امام‌زمان ارواحناله‌الفدا سخت‌تر از کار پیامبر است، از این جهت که وقتی می‌خواستند با پیامبر مخالفت کنند، بت‌هایشان را وسط می‌کشیدند و آن دین خرافی و مقدساتی که داشتند به میان می‌کشیدند، اخلاقی که آن زمان رایج بود به میان می‌کشیدند (مثل همان موضوعی که شب‌های قبل بحث شد و گفتیم آخرین حرفشان علیه پیامبر این بود که او در خانواده‌ها اختلاف می‌اندازد. یک حرف عمروعاصی و فریبنده) ولی امام‌زمان کارش سخت‌تر است چون مخالفانش با قرآن علیه‌اش حرف می‌زنند. (إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ اسْتَقْبَلَ مِنْ جَهْلِ النَّاسِ أَشَدَّ مِمَّا اسْتَقْبَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ جُهَّالِ الْجَاهِلِیَّةِ.. وَ إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَتَى النَّاسَ وَ کُلُّهُمْ یَتَأَوَّلُ عَلَیْهِ کِتَابَ اللَّهِ یَحْتَجُّ عَلَیْهِ بِهِ؛
این روایت، به‌نوعی بعثت و ظهور را به‌همدیگر ربط می‌دهد. چون می‌فرماید بعضی‌ها در زمان ظهور، با استفاده از آیات قرآن و احتجاج به آن، جلوی امام‌زمان خواهند ایستاد، همان‌طور که مشرکین مکه در مقابل پیغمبر ایستادند. آنها وقتی که می‌خواستند با پیغمبر مخالفت کنند، از یک مضامین اخلاقی و معنوی استفاده می‌کردند، یا از مضامین ناسیونالیستی و مردمی و مصلحت‌اندیشی‌های سیاسی خاص استفاده می‌کردند و به این روش، با پیامبر مخالفت می‌کردند. ولی ما الان این صحنه را مثل معمّای حل‌شده‌ای می‌بینیم و می‌گوییم «چرا در مقابل پیغمبر و در مقابل قرآن می‌ایستادند؟»
الآن ما باید این دعوا را بدون حضور پیامبر(ص) و بدون حضور امام‌زمان(ع) و بدون حضور قرآنی که لحظه به لحظه نازل می‌شد، طی کنیم، یعنی همان دعواهای زمان پیامبر را باید الآن مطرح کنیم و حلّش کنیم، البته بدون حضور وحی، و فقط با عقل‌مان! این از یک جهتی سخت‌تر است چون نمی‌شود به پیامبر تمسّک کرد و از یک جهتی آسان‌تر است چون ما یک تجربۀ 1400 سالۀ تاریخی را در اختیار داریم و شأن نزول آیات را هم می‌دانیم.
ما اگر زمان رسول‌خدا(ص) بودیم و مؤمن می‌شدیم، می‌گفتیم که خطّ قرمز ما اعتقادات ما و رسول‌خدا(ص) و فرمان اوست. الآن ما چگونه تشخیص بدهیم؟ خطّ قرمز ما عقل‌مان می‌شود. باید همۀ اینها را از روی عقل‌مان بفهمیم. البته یکی از کارهایی که عقل می‌کند این است که تجربه‌های تاریخی را مرور می‌کند و عبرت می‌گیرد و درس می‌گیرد. ما الان خیلی موقعیت حساسی داریم؛ به همین دلیل باید برگردیم و مطالعه کنیم و ببینیم در زمان پیامبر(ص) چه اتفاق‌هایی افتاده است و آن اتفاق‌ها را مرور کنیم. قرآن هم دربارۀ آن اتفاق‌ها سخن گفته است.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 23:57

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی