display result search
منو
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه دوم

سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه دوم

  • 1 تعداد قطعات
  • 51 دقیقه مدت قطعه
  • 310 دریافت شده
سخنرانی از حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه دوم، سال 1401

بحث‌های ما بحث‌های اعتقادی است، منتها بشیوه‌ی تقریباً تاریخ اندیشه‌ای، یعنی به دنبال این هستیم که چگونه این عقاید در جامعه اسلامی کم‌کم تبلیغ و تکوین شده است.
حقایق عقائد که ثابت هستند، چیز جدیدی نبوده است که مثلاً یکی این سال بوجود بیاید و یکی سال دیگر، اما تبلیغ و تعلیم و باورمند شدنِ جامعه نسبت به آن‌ها و اهمیت دادنِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین به آن‌ها، اولویت بندی‌شان، شیوه‌ی آموزششان، چه چیزی اصل بوده است، چه چیزی فرع بوده است.
هر بحث اعتقادی که شکل گرفته است حادثه‌ای، سؤالی، مسئله‌ای، رخدادی، چالشی در جامعه پیشینه‌ی آن بوده است و این در جامعه مسئله شده است، آن مسئله را پاسخ داده‌اند.
مثلاً مباحث کلامی بر سر اینکه اسماء و صفات حضرت حق جل و اعلی چگونه است، نحوه‌ی تکلّم خدای متعال چطور است، بعضی می‌گویند علم کلام از اینجا شروع شده است، یا اینکه مثلاً قرآن مخلوق است یا مخلوق نیست، حادث است یا قدیم است، این‌ها مسئله درست کرده است.
در جامعه اسلامی در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چه چیزهایی جامعه را دسته‌بندی کرده است و احزاب ایجاد کرده است؟
معمولاً مورخان تاریخ اندیشه یا کتب فرقه‌نگاری می‌گویند مسئله‌ی تشیّع از کجا بوجود آمد؟ یا می‌گویند با قتل خلیفه سوم و حکومت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه شروع شد، برخی می‌گویند با کربلا شروع شد، برخی می‌گویند زمان امام صادق علیه السلام شروع شد، برخی می‌گویند این اتفاق در سقیفه افتاد، برخی می‌گویند در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم «شیعه علی» بود.
اولین مسئله‌ای که جامعه اسلامی را حزب حزب یعنی گروه گروه کرد، نحوه‌ی نگاه به خودِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود. اصلاً مسئله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، بالذات کسی با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه کار نداشت، چون حضور و حرکات و سکنات امیرالمؤمنین صلوات الله علیه مقوّمِ یک نگاه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود و طبعاً مورد تأیید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم بود، و امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خودِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، نفسِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، لحم و دَمِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، طبعاً دشمنی با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هم جدّی بود.
این حرف‌هایی که گاهی زده می‌شود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم کسی را در جنگ‌ها نکشت که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نبایستی منفور می‌شد، ولی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه کشت!
همه می‌دانند جنگی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم راضی به آن نباشند، فرمانده‌ی میدان یا فرمانده‌ی محور نباشند که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه شرکت نکرده‌اند.
به قول آدمی که سکولار هم هست و در افریقا زندگی می‌کند، می‌گوید علی بن ابیطالب بیست و پنج سال شمشیر خود را از نیام بیرون نیاورد، اما در جنگ جمل معلوم شد که رزمندگی و فنون حرب را فراموش نکرده است.
اینطور نبود که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ضعفی در سیف الله بودن و فتوّت داشته باشند، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نمی‌خواستند در آن جنگ‌ها شرکت کنند. امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در هیچ جنگی شرکت نکردند مگر اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمانده‌ی آن جنگ بودند، مگر زمانی که خودِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بودند. امیرالمؤمنین صلوات الله علیه که بدون دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نکشته‌اند. لذا این معنا ندارد که ما بگوییم از فلان فرمانده‌ی نظامی کینه دارند، رهبر آن کشوری که این سپاه را تشکیل داده است فرمانده‌ی جنگ است و اعلام جنگ می‌کند، نبرد با ذکر او آغاز می‌شود، این حرف معنا ندارد، پس مسئله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و نگاه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خطا می‌کند یا نمی‌کند؟ خوشحال باشد یا غمگین باشد در بیان و رفتار و وجنات او اثر می‌گذارد یا اثر نمی‌گذارد؟

اگر شما بخواهید عادی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نگاه کنید، یعنی با نگاه عدالتخواهانه‌ی تک بُعدی نگاه کنید، باید در جاهایی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نعوذبالله نسبتِ بی‌عدالتی بدهی.
آداب عدالت و قضاوت و داوری و محاکمه این است که اگر کسی آمد و نسبت به دیگری نزد من شکایت کرد، من باید حرف طرف دیگر را هم بشنوم و سبک سنگین کنم، اگر بیّنه‌ای دارد، قرار است قسم بخورد، شواهدی دارد، دو طرف را شنید و بعد بررسی کرد.
اینکه طرف بعد از یمن به محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می‌آید و می‌گوید: علی بن ابیطالب از بیت المال برداشته است و چنین کرده است، اینجا آداب عادی محاکمه این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بفرمایند علی بن ابیطالب را صدا کنید، دادگاه تشکیل می‌دهیم، شما شواهد خودتان را بگویید و بیّنه بیاورید، شما هم پاسخ بدهید، این آداب محاکمه است. اما می‌گوید دیدم غضب در صورت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نمایان شد و گفتیم اعوذبالله من غضب رسول الله!
بعد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: «مَا تُرِیدُونَ مِنْ عَلِیٍّ»چه چیزی از جان علی می‌خواهید؟
در روایت دیگری فرمودند: «مَا لِی؟» چه چیزی از جان من می‌خواهید؟
چون امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نَفسُ الرَّسول هستند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند از جان من چه می‌خواهید؟ انگار آمده‌اند و به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بهتان زده‌اند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: با من چکار دارید؟ آن‌ها می‌توانستند بگویند اصلاً با شما کار نداریم، شما که یمن نبودید، علی یمن بود.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: با من چکار دارید؟ چون امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نَفسُ الرَّسول هستند.
همه می‌دانند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در دار این دنیا که دار کثرات است دو نفر هستند. «لَحْمُهُ مِنْ لَحْمِی وَ دَمُهُ مِنْ دَمِی».
برای همین وقتی آمدند و گفتند علی این کار را کرده است پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: با من چکار دارید؟
منابع قدیم ما ذکر کرده‌اند که شخصی نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم رسید و عرض کرد که برترین اصحاب شما کیست؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چند نفر مانند سلمان را نام بردند، آن شخص تعجّب کرد و گفت: پس علی چطور؟
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «إِنَّمَا سَأَلْتَنِی عَنِ اَلنَّاسِ وَ لَمْ تَسْأَلْنِی عَنْ نَفْسِی»، تو از اصحاب من پرسیدی و من گفتم، علی که خودِ من است.
لذا وقتی آمدند و اعتراض کردند، در «مسند ابی یعلی» هست که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: با من چکار دارید؟
عدّه‌ای به محضر حضرت ام سلمه سلام الله علیها رسیدند و حضرت ام سلمه سلام الله علیها فرمودند: از دست شما ناراحت هستم. حضرت ام سلمه سلام الله علیها بسیار عظیم الشأن هستند، امّ المؤمنین هستند، هم امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و هم حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه ودایع امامت را به بنی‌هاشم نسپردند، بلکه به حضرت ام سلمه سلام الله علیها سپردند.
عدّه‌ای به محضر حضرت ام سلمه سلام الله علیها رسیدند و حضرت ام سلمه سلام الله علیها فرمودند: از دست شما ناراحت هستم. علّت را پرسیدند و حضرت فرمودند: آیا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را بالای منبرها سَبّ می‌کنید؟ گفتند: اینطور نیست! حضرت ام سلمه سلام الله علیها فرمودند: خودم از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شنیدم که هرکه علی بن ابیطالب را سَبّ کند مرا سَب کرده است.
اگر با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه مشکل داشتند از این جهت بود، یعنی دعوا بر سرِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، حال آن کسی که خودِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هست، تجسّمِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، تجسّدِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، تجلّیِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، متّبعِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، پرچمدارِ همه‌ی آداب و سننِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، او همه‌ی دین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را به دوش گرفته است، برای همین غر می‌زنند وگرنه کسی دعوای بخصوصی با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نداشت، مشکل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بوده است!
حال تفاوت این است که جهت و حیث باعث می‌شد که هر دو باید می‌بود. چون زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اگر کسی دشمنِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم باشد، این شخص دیگر مسلمان نیست، الآن هم اگر کسی دشمن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم باشد مسلماً مسلمان نیست، این شخص کافر است. حبّ و بغضِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مرزِ بیرونیِ اسلام را تعیین می‌کند، اسلام و کفر. حبّ و بغضِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه مرزِ ایمان و نفاق را مشخص می‌کند، یعنی مرز داخلی را، از این جهت هر دو لازم است. دشمنی با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نفاق را افشاء می‌کند، که این مهم‌تر از افشای کفر است، چون کفر روشن است.
برای همین هم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در زمان حیات خودشان فرمودند: یا علی! «لاَ یُحِبُّکَ إِلاَّ مُؤْمِنٌ وَ لاَ یُبْغِضُکَ إِلاَّ مُنَافِقٌ»، شیعه و سنّی هم نقل کرده‌اند.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 51:43

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی