display result search
منو
هنر بهتر زیستن، جلسه پنجاه و هفتم

هنر بهتر زیستن، جلسه پنجاه و هفتم

  • 1 تعداد قطعات
  • 39 دقیقه مدت قطعه
  • 75 دریافت شده
سخنرانی از حجت الاسلام سید علیرضا تراشیون با موضوع «هنر بهتر زیستن»، جلسه پنجاه و هفتم،(برنامه سمت خدا) سال 1400

یکی از شاخص های مهمی که در بهبود روابط زن و شوهر می تواند یاری رسان باشد همین مدارا گری یا سازگاری است که ما بالاخره در زبان هایمان جاری است که خیلی هم به کار می بریم شاید به نظر من یکی از بیشترین الفاظ پر تکرار در اختلافات خانواده ها این است که بروید باهم دیگر سازش کنید و سازگاری داشته باشید و حقیقت هم همین هست و باید یک مقداری به موضوع مدارا و سازگاری در زندگی مشترک بیشتر توجه کنیم. من امروز می خواهم راهکارهایی را بیان کنم برای ایجاد این سازو کار مدارا گری در خانواده ولی قبل از آن یک چند نکته ای را عرض کنم و ورود پیدا کنیم به راهکارها.
ببینید مثلاً توی روابط انسانی شما نمی توانید دوتا آدمی که کاملاً منطبق با هم باشند را پیدا کنید. نمی شود پیدا کرد و لذا اینجا باید یک ساز و کاری ترسیم بشود که این ها بتوانند آن خلأها را جبران کنند و زندگی بهتری را داشته باشند. حتی در زندگی های اجتماعی، این ساز و کارها می تواند صبر باشد، می تواند گذشت باشد، یعنی این ها باید حتماً ورود پیدا بکند به زندگی. یعنی اگر یک کسی بگوید من صبور نیستم، اهل گذشت نیستم، اهل مدارا نیستم شک نکنید که این فرد یک فرد پر مشکلی در زندگی اش خواهد بود. چون بالاخره نمی توانیم اطرافیانمان را بگوییم عیناً منطبق بر آنی باشید که من می خواهم، من دوست دارم باشید. یا نه اصلاً خود انسان ها گاهی اوقات واقعاً نمی توانند آن چیزی که مطلوب است را به آن دسترسی پیدا کنند در مراحل اول. ممکن است در گذر زمان با تجربه کسب کردن، تلاش، مهارت، استعانت از خداوند متعال، به بخشی از این مطلوب ها دست پیدا بکنند که دیگران را بتوانند رضایتشان را جلب بکنند. ولی به صورت طبیعی نه.
اتفاقاً یک جاهایی باید نسبت به خودمان هم مدارا داشته باشیم، نسبت به خودمان هم سازگاری داشته باشیم. لذا آن افرادی که مثلاً دیدیم یک مقداری کمال طلب هستند، افرادی که ایده آل خواه هستند این ها می بینید که دائم با خودشان هم مشکل دارند و درگیر هستند و فشارهای عصبی مثلاً یک بخشی از افرادی که امروز مراجعه می کنند به مراکز مشاوره همین دست از آدم ها هستند.
یعنی افرادی که دوست دارند خیلی بالا باشند ولی توجه به ظرفیت و توان خودشان ندارند یا حداقل این است که اگر می خواهد خیلی بالا باشد باید اصل تدریج را رعایت کند تا به آن مرحله برسد. می خواهد دفعی از همان اول آنی باشد که خودش می خواهد.
پس ببینید حتی ما نسبت به خودمان هم اینطوری که حضرت عالی فرمودید نمی توانیم آنی باشیم که می خواهیم لذا باید با خودمان هم مدارا کنیم. در تربیت فرزندانمان هم همین است یعنی اگر من بخواهم فرزندم تربیت کنم اگر با او مدارا نداشته باشم دائم باید داد و بیداد کنم.
یک موقعی ما در مباحث تربیتی به مادران من می گویم ببین مادری که در خانه دائم دارد داد و بیداد می کند، فریاد می زند این باید یک واکاوی در نوع رفتار خودش داشته باشد.
حتی مثال می زنم می گویم یک مادری که روزی دو سه بار سر فرزندش فریاد می زند این شک نکنید یک مشکلی دارد مادر نه بچه، نه اینکه مشکل لزوماً یک موقع هایی بیماری و فلان نه یعنی لِم کار را یاد ندارد، روش را یاد ندارد که مدام داد و بیداد می کند.
لذا باید گاهی اوقات حتی به من می گویند که مثلاً خب حالا یک مادر مجاز است روزی چند بار داد بزند؟ می گویم شما درباره ی هفته ای چند بار بیایید بپرسید که آقا یک بار مجاز هست یا نه ماهی یک بار یعنی اصلاً این نیست که ما فکر بکنیم تربیت را می توانیم با داد و بیداد و هوار کردن و ناراحتی کردن و قهر کردن حل بکنیم.
تربیت خودش دوباره روش می خواهد و لذا ما می گوییم مدارا خیلی کمک می کند برای اینکه انسان بتواند تطبیق بدهد خودش را با آن محیطی که دارد زندگی می کند و بعدش هوشمندانه و زیرکانه تغییرات را شکل بدهد. این نکته ی اول بنده که باید بینندگان خوبمان به آن توجه داشته باشند.
نکته ی دوم اگر ما مدارا را از روش های ارتباطی مان در محیط خانه حذف کنیم عملاً بدانید که نمی توانیم به یک انجام خوبی برسیم یعنی اصلاً زندگی پا نمی گیرد. یعنی من ببخشید این تعبیر را به کار می برم اگر زن و شوهری اهل مدارای باهم دیگر نباشند چه بهتر که مجلس ختمی برای زندگی مشترک آن ها تشکیل بدهند و یک فاتحه ای بخوانند آنجا. نمی شود یعنی اگر ما فکر کنیم مدارا را می توانیم حذف کنیم حالا من ان شاءالله دلایل روایی آن را، راهکارهایی که تقدیم می کنم عرض می کنم یعنی شما وقتی نگاه می کنید می بینید خود پیامبر، پیامبر مدارا بود یعنی شما ببینید پیامبر چقدر خدمت شما عرض کنم که افرادی را که می خواست هدایت بکند، افرادی را که می خواست در مسیر خدا قرار بدهد واقعاً مدارا می کردند یعنی اگر پیامبر می خواست سختگیری جدی داشته باشد، یعنی حالا آن به تعبیری آن کمال طلبی مطلق را داشته باشد نمی شد و لذا خود حضرت می فرمایند که این مدارا اصلاً نصف ایمان است باید وجود داشته باشد. و خودشان احق به این نصفه ی ایمان هستند که باید در وجودشان این مدارا حتماً شکل بگیرد.
حالا در زندگی های اجتماعی ما همینطور است، در زندگی خانوادگی همینطور است و لذا اگر ما مدارا را ورود به زندگی خودمان ندهیم نمی توانیم اصلاً زندگی مان را پیش ببریم. و بزرگان دینی مان را ما می بینیم همینطور بودند. من یک موقعی سرگذشت برخی از علمای دینی را می خوانم، بزرگواران را می خوانم می بینم واقعاً یعنی با فرزندانشان، با همسرشان واقعاً آن همراهی را می کردند مدارا را داشتند. حتی بانوانی که عالمه بودند این ها همینطور. خدا رحمت کند مرحوم مجتهده ی امین وقتی شما زندگینامه ایشان را می خوانید خب همسر ایشان تحصیلات چندانی نداشتند یعنی تحصیلات ایشان در حد چون ظاهرا کسب و کاری داشتند در حد همان محاسبه گری و کارهای حساب و کتاب کسب و کارشان بود. این بانوی بزرگوار وقتی وارد خانه میشد دیگر میشد همسر ایشان نه قرار بود علم خودش را به رخ او بکشد. ببینید این یعنی همان اصل مدارا و لذا اگر ما مدارا را نداشته باشیم اصلاً نمی توانیم زندگی مان را به پیش ببریم، جلو ببریم.
یک نکته ی سوم و آخری را هم بگویم و بعد ان شاءالله راهکار عرض کنیم. در مدارا یک نکته ای که وجود دارد آن باور ما هست به این اصل مدارا یعنی باید باور بکنیم که زندگی تا در آن مدارا وجود نداشته باشد نمی شود آن را جلو برد. در تربیت تا مدارا نباشد، در مسائل اجتماعی تا مدارا نباشد نمی شود کار را جلو برد.
یعنی گاهی اوقات وقتی انسان ها اهل مدارا و سازگاری نباشند حتی آن بخش هایی که می توانند خوب زندگی کنند کنار هم دیگر آن هم از بین می رود.
و لذا حداقل این است که ما مدارا می گوییم یک داشته ای و اندوخته ای بر ما دارد که بتوانیم از آن ویژگی های مثبت طرف مقابلمان، آن محاسن طرف مقابلمان به خوبی بهره ببریم.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 39:40

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی