display result search
منو
هنر بهتر زیستن، جلسه چهل و دوم

هنر بهتر زیستن، جلسه چهل و دوم

  • 1 تعداد قطعات
  • 33 دقیقه مدت قطعه
  • 88 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام سید علیرضا تراشیون با موضوع «هنر بهتر زیستن»، جلسه چهل و دوم،(برنامه سمت خدا) سال 1400

وجود مبارک حضرت فاطمه معصومه(س) یک وجود ذی جود و یک شخصیت بسیار ارزنده‌ای برای همه طول تاریخ و به اندازه‌ همه جغرافیای عالم است. شخصیت حضرت فاطمه معصومه وقتی که در روایات نگاه می‌کنیم می‌بینیم که به عنوان یکی از زیباترین الگوها نه تنها برای دختران، برای زنان و بگوییم برای همه انسان‌ها است که باید از آن وجود ارزشمند استفاده شود. ما هم بر این شدیم در این ایامی که ایام وفات این بانوی بزرگوار است، نکاتی را بهره برای زندگی بهتر و زندگی نورانی‌تر و زندگی خداپسندانه‌تر بگیریم که در سیره تربیتی ما هم می‌تواند این جاری باشد و اتفاقاً فرزندان و نسل ما را هم بر اساس این ویژگی‌ها تربیت کنیم. یکی از ویژگی‌هایی که حضرت فاطمه معصومه دارند و به نوعی این ویژگی می‌تواند برای ما انسان‌هایی که بالاخره غیر معصوم هستیم یک الگویی باشد این است که این وجود مبارک با این‌که جز معصومین و چهارده معصوم نیست ولی لقبی را از امام صادق(ع) گرفتند و به نام معصومه و معصوم و این نشان می‌دهد که شخصیت‌های غیر از امام و آن معصومینی که منحصر در چهارده عدد هستند، می‌توانند به مرحله‌ای برسند که گناه نکنند و به تعبیر خیلی از کارشناسان و کسانی که در عرصه زندگی حضرت معصومه قلمفرسایی کردند، می‌گویند که این وجود مبارک در طول زندگی عصمت داشتند و گناهی را مرتکب نشدند بلکه که فکر گناه را هم نکردند چون عصمت به این معنا است. یعنی فقط گناه نکردن نیست بلکه فکر گناه را هم به خود راه ندادن است و ما می‌توانیم فرزندان و نسل خود را با توجه به این قله‌ای که نشان دادیم تربیت کنیم. حالا هر چه قدر فرزندان ما کم گناه‌تر و بی‌گناه‌تر بهتر است و ما می‌گوییم این به روش تربیتی ما برمی‌گردد که به نظر من سه نکته اساسی در این زمینه می‌تواند کمک کند. نکته اول لقمۀ حلال به فرزندان داده است چون می‌دانید که لقمۀ حلال شاید به خودی خود تربیت کننده نباشد ولی ظرف تربیت را آماده می‌کند. من همیشه می‌خواهم مثال بزنم می‌گوید که لقمه حلال کارکرد آن این است که یک آدم یک ظرفی را به مغازه‌ای می‌برد و می‌گوید که این را پر از شیر کنم. این فرد یک نگاهی به ظرف شما می‌کند و می‌گوید که این ظرف آلوده است و من شیر در این بریزیم این شیر را هم آلوده می‌کند. من می‌گویم تو چه کار داری، تو بریز بقیه را خود ما می‌دانیم. این ظرف را می‌آوریم و این شیر را در ظرفی که می‌خواهیم بجوشانیم می‌بینیم که اولین غُل که خورد این شیر برید. می‌گوییم که مشکل کجا بود، شیر که پاک بود. مشکل ظرف بود که آلوده بود. امروز در تربیت هم همین است. ما گاهی اوقات حرف‌های خیلی خوبی را ممکن است که به طرف مقابل خود بزنیم ولی طرف مقابل ما هم این حرف را نتواند با وجود خود دریافت کند لذا دلیل آن این است که ظرف او آلوده است. همان اتفاقی که در کربلا افتاد، آیا ما در کربلا هم شخصیتی پاک‌تر از ابی عبدالله الحسین داریم و آیا کلامی ناب‌تر از کلام ابی عبدالله هست ولی وقتی که حضرت لشکر عمر سعد را شروع به نصیحت کردن و توصیه کردن، آن‌ها هله هله می‌کردند و کف می‌زدند. حضرت خود فرمودند که «مُلِئَت بُطُونِکم مِن الاحرام» ظرف آن‌ها آلوده است و از بهترین انسان و بهترین کلام را نمی‌توانند بپذیرند. پس ما در تربیت در گام اول باید ظرف فرزندان خود را پاک کنیم و این با لقمۀ حلال اتفاق می‌افتد.
نکته دومی که باید توجه شود یک هدف خوبی را ما برای تربیت فرزندان خود در نظر بگیریم. نمی‌دانم در خاطر شما هست که در یکی، دو برنامه قبل‌تر در برنامه سمت خدا بنده عرض کردم که یک پژوهشی صورت گرفته است که می‌گوید نود و هفت درصد انسان‌های روی کره زمین برای زندگی خود هدف ندارند. حالا این سه درصدی هم که هدف دارند باید ببینیم چه کسی است و چه هدفی گذاشته است. ما باید برویم ببینیم که این هدفگذاری خیلی مهم است و این هدفگذاری را هم از قرآن یاد بگیریم که «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» یعنی بدانیم که بچه‌های خود را و نسل خود را باید بنده خدا بار بیاوریم و اصلاً من می‌گویم که اگر همین نکته را توجه کنیم، بچه‌ها را به تدریج از خیلی از آلودگی‌ها دور می‌کنیم. ولو بچه‌ ما در دنیا نیامده است که نوازنده و خواننده شود، هدف این نسل این است که تبدیل به بنده خدا شود. وقتی ما می‌گوییم که این هدفگذاری برای نسل ما هست خب باید روش را و برنامه‌ خود ما هم بر اساس آن هدف باشد. اگر پدر و مادرها به این سه نکته لقمۀ حلال و یک هدفگذاری ناب و پاک و برنامه‌ریزی برای رسیدن به هدف تلاش می‌کنند نتیجه خوبی در این زمینه خواهند گرفت. پس اولین ویژگی حضرت فاطمه معصومه(س) این عصمت ایشان بوده است و بری بودن از گناه و لذا ما می‌آییم این را به عنوان رویکرد تربیتی در نسل خود حتی جسارت در خود ما قرار بدهیم یعنی ما بگوییم که بهره‌ای که می‌خواهیم از این حرم نورانی ببریم و این وجود مبارک ببریم که همین باشد و اتفاقاً یکی از ویژگی‌هایی حضرت فاطمه معصومه(س) این بوده است که این یک چراغ راهنما برای ما هدفگذاری صحیحی بکنند.
نمی‌دانم که آن روایت را شنیدید یا نه که قطعاً شنیدید که مشهور است که اصلاً سه در از درهای بهشت از شهر قم گشوده می‌شود و شاید دلیل آن این است که ما یک شخصیتی مثل وجود مبارک حضرت فاطمه معصومه(س) وارد این شهر شد و خود این شهر تبدیل به یک مرکز نورانیت و علم و ادب و دینداری و بندگی شد و ما می‌گوییم که این وجود ذیجود یکی از ویژگی‌های آن این است که چراغ هدایت برای ما باشند و لذا خواهش من این است که از خصوصاً بانوان محترم و مادران محترمه که وقتی کنار این حرم نورانی می‌آییم یکی از چیزهایی که به آن می‌اندیشیم این است که چه کار کنیم که فرزندان ما در مسیری که حضرت فاطمه معصومه(س) قدم برداشتند، قدم بردارم و به نظر من این سه تا نکته می‌تواند به عنوان ارکان اساسی محسوب شود. البته خب ذیل این ما می‌بینیم که نکات دیگری زیادی هم وجود دارد.
دومین ویژگی که حضرت فاطمه معصومه(س) داشتند که من با یک ماجرا این را بیان کنم که عده‌ای از شیعیان به مدینه آمدند که محضر امام کاظم(ع) حضرت موسی بن جعفر برسند سؤالاتی هم داشتند و اتفاقاً سؤالات خود را مکتوب کردند و درب منزل حضرت موسی بن جعفر این را تحویل دادند و ظاهراً حضرت داخل مدینه نبودند که حضرت برگشتند این جواب‌ها را بنویسند و به این‌ها بدهند و این برای آن‌ها یک پاسخی شود. حضرت دیر آمدند و این‌ها می‌خواستند از مدینه به درب منزل موسی بن جعفر آمدند و دیدند که بالاخره جواب‌ها پای این کاغذ نوشته شده است و این مکتوباتی را که دریافت کردند و از شهر که خارج می‌شدند بین راه حضرت را زیارت کردند. حضرت داشتند به شهر مدینه برمی‌گشتند. نشان دادند که این‌ پاسخ‌ها است و نظر شما چه هست و آیا مورد تأیید شما هم هست که حضرت سه بار فرمودند که «فداها ابوها» که پدر او به فدای او که این پاسخ‌ها را حضرت فاطمه معصومه(س) مرقوم فرموده بودند. وقتی ما تاریخ را نگاه می‌کنیم می‌بینیم که در آن برهه‌ تاریخی حضرت معصومه سن بالایی هم نداشتند و یعنی خردسال بودند یعنی هفت، هشت سال از سن مبارک ایشان نگذشته بوده است و این نشان می‌دهد که درجه توجه به علم در فرزندان خیلی مهم است. علوم کاربردی و علومی که ما را در همان مسیر بندگی خدا قرار بدهد. علمی که منفعت داشته باشد. این منفعت طبقات مختلفی دارد. ممکن است که من یک علمی یاد بگیرم و حتی به خلق الهی با این علم خود کمک کنم و این علم، علمی است که بالاخره ارزشمند است. یک موقعی هم علمی هست که من را به خدا نزدیک می‌کند، علم دین یاد می‌گیرم و علم قرآن یاد می‌گیرم و تفسیر یاد می‌گیرم. یک موقع می‌بینید که من می‌روم علوم روز را یاد می‌گیرم و علم طب یاد می‌گیرم که به مردم خدمت کنم. این علم هم علم نافع است و لذا من بد نیست که این را محضر بینندگان خوب بگویم که شما وقتی به بیانیه گام دوم انقلاب هم نگاه کنید وقتی که در آن اواخر این بیانیه هفت راهبرد مهم مطرح می‌شود اولین آن علم و دانش است. یعنی این قدر این علم و دانش مهم است و ما می‌بینیم که این ویژگی انبیای الهی و اولیای الهی و خوبان عالم بوده است که همیشه خود را در مسیر یادگیری قرار می‌دادند و یاد دهی قرار می‌دادند که ما بچه‌های خود را باید این جوری بار بیاوریم. اتفاقاً در این عصر و زمان یکی از اتفاقاتی که به نظر من افکار شیطانی و افرادی که شیطان صفت هستند و افرادی که بدخواه این نسل هستند این است که می‌خواهند این نسل را از مسائل علمی و دانشی دور کنند. در عین حال این‌که این تهی‌سازی اتفاق بیفتد و سطحی‌نگر باشند و دنبال لذت‌هایی که بعد برای خود آن‌ها هم آزار دهنده است، پس این دانش به عنوان یک رکن اساسی است و من این را محضر پدران و مادران بزرگواری بگویم که زمینه و بستر را برای رشد علمی فرزندان خود فراهم می‌کنند که ان‌شاءالله آن جهت هم در کنار آن باشد و در آن مسیر آن هدف اصلی هم باشد، بدانند که نفسی که کنار این فرزندان خود می‌کشند عبادت است یعنی اگر این کار را بکنند. امروز ما باید نسل خود را یک نسل پرکار و پرتلاش در زمینه علمی قرار بدهیم. اگر این کار را نکنیم بعد خدای نکرده چیزهایی که مهم نیست و بی‌ارزش است و به فرمایش سرور عزیز ما که انسان‌ها را تهی می‌کند به دنبال آن‌‌ها می‌روند. کما این‌که بعضاً هم می‌بینیم که دختری که باید توجه او به مسائل علمی باشد به جراحی بینی توجه دارد. توجه به مسائل علمی باشد بیش‌تر به مد و مدگرایی ده‌ها برابر وقت برای این کارها می‌گذارد و لذا ما باید علم و دانش را به عنوان یک ارزشی که می‌بینیم که از شخصیت حضرت فاطمه معصومه(س) هم گرفته می‌شود برای آن بها بدهیم و برای آن وقت صرف کنیم این ویژگی دوم است
ویژگی سومی که در شخصیت حضرت فاطمه معصومه(س) هست خیرخواهی نسبت به انسان‌ها تا جایی که شما می‌دانید که وجود مبارک حضرت فاطمه معصومه(س) یکی از شخصیت‌هایی است که در روز قیامت بیش‌ترین شفاعت را می‌تواند بکند و لذا شما نگاه کنید که می‌بینید که در کنار وجود مبارک حضرت صدیقه طاهره به عنوان یکی از بزرگت‌ترین شفیعه‌های عالم امکان است و این نشان می‌دهد که آن روحیه خیرخواهانه که حتی در قیامت هم دستگیری می‌کند و نگاه به انسان‌ها دارد. حالا در زندگی و حیات آن‌ها در دنیا هم همین طور بوده است. ما گاهی اوقات چون برخی از گزارشات محدود است نمی‌توانیم به ریز مطرح کنیم ولی سنت اهل بیت همه همین بوده است یعنی هم دستگیران در دنیا بودند و هم در آخرت و هم در دنیا کم کار مردم بودند و هم در آخرت شفاعت می‌کنند و لذا وجود مبارک امام صادق(ع) این ویژگی را برای نوۀ بزرگوار خود مطرح فرمودند که حضرت فاطمه معصومه(س) یکی از کسانی است که شیعیان را جمیعاً شفاعت می‌کند و این خیلی حرف بزرگی است که امام صادق نسبت به حضرت فاطمه معصومه(س) دادند.
من می‌گویم که ما هم باید همین طور باشیم و نسل خود را به گونه‌ای تربیت کنیم که در دنیا اهل دستگیری از ناتوان‌ها باشند و بچه‌های خود را همین طور. من گاهی اوقات در مباحث تربیتی می‌گویم که می‌گویم یک موقعی مامان بچه‌ خود را به مدرسه می‌فرستد و یک مشت مغزیجات در جیب این بچه می‌گذارد و به بچه می‌گوید که به مدرسه رفتی یواشکی بخور که کسی نفهمد که از تو بگیرد. تا مادری که دو تا لقمه درست می‌کند که این برای تو باشد و این هم به یکی از دوستان خود بدهد. ببین که اگر کسی لقمه یاد او رفته است بیاورد به او تعارف کن. یعنی از همان ابتدا ما داریم این را به بچه خود یاد می‌دهیم و عرض بنده این است که بچه‌ای که بخواهد جواد باشد و اهل سخاوتمندی باشد باید از دوره کودکی توسط پدر و مادر خود این جوری تربیت شود.
و لذا خدا آقای قرائتی را حفظ کند که می‌فرمودند که پدر و مادر دارند با هم می‌روند می‌خواهند صدقه‌ای بدهند، خب این را به بچه خود بده که در صندوق بیندازد یا به فقیر بدهد. یعنی این را داریم بار می‌آوریم چون یکی از کارهای سخت در دنیا دل کندن از مادیات است و واقعاً هم سخت است و این باید تربیت شود که راحت بتواند دل بکند و راحت بتواند یک چیزی را به دیگران ببخشد و آن روحیۀ سخاوت و جود و کرم را داشته باشد و این هم لزوماً برای آدم‌ پولدارها نیست. من یک نکته‌ای را محضر بزرگواران عرض کنم که نگاه به اقتصاد در اسلام و سایر مکاتب بشری متفاوت است و بعد خیلی از مواقع شما فکر می‌کنید که با جمع کردن پول زیاد می‌شود. دریغ کردن و ما الان در غرب داریم که گاهی اوقات زن و شوهر وقتی رستوران می‌روند هر کدام میز خود را حساب می‌کنند و این اصطلاح پنجاه پنجاه را دارند و حتی حاضر نیست که میز همسر خود را در رستوران حساب کند و برخی مواقع می‌گویند که این‌ها می‌روند پرتقال دانه‌ای می‌خرند این دانه‌ای پرتقال خریدن همیشه به آن معنای مثبت آن شاید نباشد، یکی از این علت‌ها این است که این همان فیفتی فیفتی است و فقط خود را ببیند، بعداً بتوانم با همسر خود هم حساب کنم که امروز چهار تا پرتقال خریدم که دو تا تو، دو تا من و فردا تو می‌روی چهار تا سیب می‌خری و دو تا تو و دو تا من. بیش‌تر با این تفکر این کار انجام می‌شود ولی ما در تفکر دینی می‌گوییم که نه، ولوم روزی دست خدا است و روزی را خدا کم و زیاد می‌کند و این خدا هم مدیریت اقتصادی انسان در اختیار او است و یکی از راه‌هایی که ما در روایت داریم که روزی را خدا زیاد می‌کند آن‌جا است که شما اهل مساوات هستید و بخشش هستید و کمک کردن به دیگران هستید. یعنی این روزی را خدا زیاد می‌کند. ای کاش ما این کار را می‌توانستیم بکنیم که مستندسازها روی این موضوع کار کنند و کار هم تا حدودی کردند ولی از این زاویه که افرادی که وارد عرصه خیری می‌شوند خیّر می‌شوند که «مِن حیث لا یَحتسب» گاهی اوقات روزی من زیاد می‌شود و نمی‌فهمم که چه شد. یعنی وقتی چرتکه می‌اندازم می‌بینم که این قدر نباید روزی من زیاد می‌شد، چی شد که زیاد شد. می‌گوید که دلیل آن همین است که من گاهی اوقات این افرادی که برای اهل بیت خرج می‌کنند را دیدم که می‌گوید من یک موقعی با بیست تا غذا شروع کردم که خرج می‌دادیم و طعام می‌دادیم یک دفعه به تدریج الان دو هزار تا است و این دو هزار تایی که الان می‌دهیم شاید به سختی آن بیست تای اولیه هم نیست. یعنی می‌خواهم بگویم این تفکر باید شکل بگیرد و بعد فکر نکنم که اگر به بچه خود گفتم که لقمه خود را به دوست خود بده، فردا این بچه به فلاکت و بدبختی بیفتد. به خاطر این است که دارد کار خیر انجام می‌دهد. این یک گامی است برای این‌که فرزند ما در مسائل اقتصادی و مالی هم نگاه رحمت الهی به او باز شود، گشوده شود و بعد من حالا آن جمله‌ای را بگویم که با این‌که این هدفگذاری ما را به این مرحله می‌رساند. پس وجود حضرت فاطمه معصومه(س) این ویژگی هم در این متبلور بود که این دستگیری است.
این نکته را هم بگویم که حتی ما با خدا عهد کنیم که اگر خدا به ما توان شفاعت را داد دیگران را هم شفاعت کنیم. یعنی بخواهیم یعنی گاهی اوقات در دعاهای خود و در خواسته‌های خود این را از خداوند متعال درخواست کنیم که خدایا به من مقام شفاعت را بده که من می‌خواهم یک عده‌ای را در فامیل شفاعت کنم و یک عده از دوستان خود را شفاعت کنم یعنی باید این قدر نگاه انسان نگاه خیرخواهانه باشد که این مقام را به آن دست بیابد برای خیرخواهی دیگران باشد. آن لذت معنوی دست بدهد. یک موقعی یک بزرگی این را نقل می‌کرد که می‌گفت که ما یک موقعی به حرم وجود مبارک ابی عبدالله الحسین رفته بودیم که گفتم که یک کسی این انگشت‌های خود را در پنجره ضریح حضرت قفل کرده است و هی دارد حضرت را قسم می‌دهد. من هم متعجب شدم که این همه دارد قسم می‌دهد چه چیزی از حضرت می‌خواهد، تو را به جان مادرت زهرا، تو را به جان پدر امیرالمؤمنین و تو را به جان برادرت امام حسن و تو را به جان برادرت اباالفضل و تو را به جان فززندت مهدی که با این اصرار که یک چیزی از من بخواهد، مبادا روز قیامت شمر را شفاعت کنی! یعنی گاهی اوقات این خاندان دستگاه کرم هستند که یک موقع نگران می‌شویم که نکند قاتل خود را شفاعت کنند. عرض من این است که گاهی اوقات آدم باید خیرخواه باشد. من یک وقتی آدم خوبی هستم و در فامیل یک کسی اشتباهاتی دارد و خطاهایی دارد و علاوه بر این‌که توصیه به او می‌کنم و علاوه بر این‌که کمک فکری به او می‌دهم باز می‌بینم که به راه نمی‌آید و از خدا می‌خواهم که اگر روز قیامت آبرویی دارم می‌خواهم این را در روز قیامت به او کمک کنم و دست او را بگیرم و به من این کمک را بکن. اصلاً وجود مبارک اهل بیت(ع) در دنیا این خیرخواهی را نسبت به بندگان خدا داشتند که خدا این‌ها را به این مقام شفاعت می‌رساند. شما یک رزمنده چرا مقام شفاعت به او می‌دهد؟ چون در این دنیا خیرخواه است. از این مردم با جان خود دفاع می‌کند و با وجود خود و با جسم خود، با همه هستی خود برای دفاع کردن می‌رود و از دین و از خدا و از همنوعان خود و از انسان‌ها که شما ببینید که این خیرخواهی او است که خداوند او را یک همچون مقامی هم به او می‌دهد. ما می‌گوییم که اگر بچه‌های ما این طور بار بیاوریم که این روحیۀ خیرخواهی را در آن‌ها بار بیاوریم قطعاً خدا مقاماتی هم در روز قیامت به آن‌ها می‌دهد که اولین کسانی که به آن مقامات افتخار می‌کنند خود ما هستیم پدر و مادرها هستیم. پس این سومین ویژگی که در حضرت فاطمه معصومه(س) وجود دارد.
چهارمین ویژگی که این هم باز می‌تواند یک الگوی مناسبی باشد بحث آن عبادت کردن و تهجد و این عبادت‌هایی که بالاخره از معصوم به ما رسیده است. شکلی دارد و نمازی است و بالاخره اعتکافی است که این‌ها خیلی ارزشمند است لذا شما وجود مبارک حضرت فاطمه معصومه وقتی به قم مشرف شدند در آن دوران کوتاهی که در شهر قم بودند، هفده، هجده روزی که در شهر قم بودند، سرگذشت ایشان نشان می‌دهد که قریب به اتفاق آن را به بندگی و عبادت گذراندند و محل عبادت ایشان هم در شهر قم مشخص و معلوم هست که حتماً بروید که یک نورانیت خاصی هم آن‌جا دارد. بچه‌های خود را هم باید با شکل عبادت آشنا کنیم. یک روایتی به شما بگویم که ببینید که روایات ما را در همین مسیر قرار می‌دهد و روایت داریم که هم از وجود مبارک امام باقر و هم از امام صادق(ع) هست که مراحلی را برای ما بیان می‌کنند که وقتی فرزندان شما به سه سالگی رسیدند به آن‌ها بگویید که هفت بار بگویند که لا اله الا الله. وقتی به سن سه سال و هفت ماه و بیست روزگی رسیدند به آن‌ها بگویید که هفت بار بگو یا محمد رسول الله. وقتی به چهار سالگی رسیدند بگو هفت بار بگویند که «صل الله علی محمد و آله». وقتی به پنج سالگی رسیدند و دست راست و چپ آن‌ها را به آن‌ها یاد بدهید و بگویید که رو به قبله سجده کنند. به شش سالگی رسیدند رکوع و سجده را به آن‌ها یاد بدهید و هفت سالگی رسیدند بگویید که هر مقداری از وضو را می‌دانند بگیرند و هر مقداری از نماز را می‌توانند بخوانند. شما می‌بینید که این در مسیر بندگی قرار دادن بچه‌ها است و این به عنوان یک اصل مهمی است که ما باید حتماً به آن توجه کنیم. این روایت برای ما یک درسی دارد و یک پیام تربیتی دارد که این هم تدریجی باید باشد. پدرها و مادرها می‌گویند که بگذارید حالا بچه بازی کند و کاری به کار او نداشته باشد و تکلیف شد که می‌گوییم نماز بخواند. بعد هم تقویم را نگاه می‌کنیم که ساعت هجده و بیست و دو دقیقه امروز تکلیف هستی و حالا برو نماز بخوان که بعد می‌بینیم که بچه مقاومت می‌کند. سخت برای او می‌شود ولی این اصل تدریج که حضرت از سن سه سالگی می‌فرمایند که این مسیر باید طی شود.
همان طوری که اشاره شد از ویژگی‌های ارزشمند حضرت فاطمه معصومه(س) این شفاعت است و گفتیم که چه خوب است که ما هم مسیری را برای فرزندان خود بگشاییم که آن‌ها هم بتوانند در آینده شفاعت کنند اما یکی دیگر از ویژگی‌های ارزشمند حضرت فاطمه معصومه(س) ارتباط با ائمۀ معصومین است. بالاخره یک شخصیتی هستند که پدر ایشان معصوم بوده است و برادر ایشان آقا علی ابن موسی الرضا ولی نعمت ایشان معصوم بوده است. ما می‌گوییم که در تربیت هم یکی از ارکان تربیت این ارتباط معنوی فرزندان با اهل بیت است. یعنی ما این را هم باید به عنوان یکی از ویژگی‌های شاخص مورد توجه قرار بدهیم. در ارتباط با اهل بیت که از چند طریق می‌شود انجام داد. یکی همین زیارت حرم‌های اهل بیت است که بالاخره این سیره و سنت بزرگان ما در طول تاریخ بوده است. سنت خود اهل بیت است که وجود مبارک حضرت صدیقۀ طاهره در مزار پدر بزرگوار ایشان که پیامبر اکرم هست می‌رفتند و آقا امیرالمؤمنین بر مزار حضرت فاطمه می‌رفتند و معصومین برای زیارت قبر شریف و مبارک ابی عبدالله الحسین که بالاخره طلایه‌دار ایشان امام زین العابدین، امام باقر و حضرت زینب(س) هستند که ما هم بچه‌های خود را بیاوریم و به عنوان یک دکترین تربیتی تعریف شود که ارتباط فرزندان با حرم‌های اهل بیت برقرار شود. نکته دوم با کلمات نورانی اهل بیت است. ما در این سال‌ها با مباحث تربیتی این را بیان کردیم که گاهی اوقات چه خوب است که ما پدران و ما مادران که الان هم دسترسی هست و شما با این گوشی‌های موبایل خود می‌توانید به دایره المعارف احادیث اهل بیت دسترسی پیدا کنید که آدم گاهی اوقات روزی یک حدیث در محیط خانه برای بچه‌های خود بخواند. خدا رحمت کند مرحوم حاج آقای مجتهدی که می‌فرمودند که کلام اهل بیت نور است و وقتی شما کلام اهل بیت را می‌گویید خود آن می‌رود در جای خود می‌نشیند و این‌که نمی‌خواهد شما زحمت بکشید. یعنی شما بیان کنید که این نور در وجود و فطرت فرزندان ما می‌نشیند و گاهی اوقات این‌ها را بیان کنیم و این احادیث را متناسب با سن فرزندان خود و احادیث اخلاقی است و احادیث اعتقادی است، در رفتار او اثر می‌گذارد خصوصاً در سنین پایین‌تر. یعنی بچه‌ها آن‌جایی که هنوز شاکله آن‌ها به طور کامل شکل نگرفته است «العلم فی الصغر کالانقش فی الحجر» می‌شود و در وجود آن‌ها شکل می‌گیرد، این هم یک شکل است. یک شکل دیگر بیان سیره عملی زندگی اهل بیت است. مثلاً می‌بینید که اهل بیت را وقتی ما می‌گوییم که الگو هستند یعنی همین، یعنی ما باید زندگی آن‌ها را برای دیگران بیان کنیم و حالا خصوصاً در محیط خانه برای فرزندان خود. این هم می‌تواند یک نقش الگویی خوبی را برای فرزندان ما داشته باشد.
یعنی پیش فرض ما این است که ما پدرها و مادرها عمل کنیم و این را بیان کنیم و بگوییم که این را که داریم عمل می‌کنیم ما از اهل بیت یاد گرفتیم. یک نکته آخر را هم عرض کنم که خود ادعیه‌ای که از اهل بیت آمده است و زیارت‌هایی که منتسب به اهل بیت است این هم یک راه ارتباط است که این زیارت‌هایی که منسوب به اهل بیت است وقتی ما این‌ها را می‌خوانیم یعنی داریم زبان خود را بر آن کلماتی جاری می‌کنیم که زبان اهل بیت(ع) بر آن جاری بوده است. این خیلی ارزشمند است، یعنی ما چیزهایی را بگوییم که آن‌ها گفتند و لذا بچه‌های ما هم همین طور هستند. یک موقعی زیارت عاشورا در خانه‌ها خوانده شود و دعای توسلی خوانده شود. می‌توانیم بچه‌های خود را به هیئت‌هایی که متناسب با سن و سال خود آن‌ها است و در خانه‌های خود ما روضه‌های خانگی و این ادعیه‌خوانی و دعاخوانی خیلی می‌تواند در روح و وجود فرزندان ما اثر بگذارد و لذا این همان ارتباط و پیوند با اهل بیت شود که ما می‌بینیم که وجود مبارک حضرت فاطمه معصومه(س) هم همین گونه بودند.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 33:19

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی