display result search
منو
هنر بهتر زیستن، جلسه بیست و هفتم

هنر بهتر زیستن، جلسه بیست و هفتم

  • 1 تعداد قطعات
  • 40 دقیقه مدت قطعه
  • 172 دریافت شده
سخنرانی از حجت الاسلام سید علیرضا تراشیون با موضوع «هنر بهتر زیستن»، جلسه بیست و هفتم،(برنامه سمت خدا) سال 1400

ما بالاخره الان در یک پیچ تاریخی قرار داریم. شاید هیچ کدام از اجداد ما چنین زمانی را تجربه نکرده بودند. ببینید که هجمه های فرهنگی، اعتقادی، دینی آن هم نه منحصر به یک زمان خاص، شبانه روز دارد افکار جامعه ما را، افکار نسل ما را، خصوصاً فرزندان ما را، تحت الشعاع خودش قرار می دهد و این هجمه را وارد می کند. و چه بسا امروز ضرورت دارد که ما بدانیم چگونه می توانیم فرزندانمان را در این عصر و رمان به گونه ای تربیت کنیم که از این پیچ تاریخی به سلامت عبور کنند. دلیلش هم این است که خوب شما می بینید امروز، تقریباً انگار همه دست به دست هم دادند که مدیریت تربیت فرزندان را از خانه به خارج از خانه منتقل کنند.در حالی که وقتی در زندگی امیرالمومنین و حضرت صدیقه (س) نگاه می کنیم، می بینیم محوریت تربیت فرزندانشان اندورن خانه بود. محوریت و مدیریت در اختیار پدر و مادر بود. و آن گزارشاتی هم که ما داریم همین گونه است. اما آن پرسش مهمی که امروز مطرح است، واقعاً ما خانواده ها باید چه کارهایی را انجام دهیم که بتوانیم مدیریت را دوباره خودمان در اختیار بگیریم و آن فضاهای مسمومی که می خواهد افکار فرزندان ما را، رفتارهای فرزندان ما را تحت الاشعاع قرار دهد، کلام فرزندان ما را خدایی نکرده تغییر دهد این را پیشگیری کنیم. نه تنها پیشگیری، بلکه کمک کنیم که فرزندانمان رشد پیدا کنند. یک موقع هایی پیشگیری فقط یک توقف است ولی ما حرفمان این است که علاوه بر این که پیشگیری می کنیم یک حرکت رو به جلو هم داشته باشیم. قطعاً یکی از نکاتی که امروز می تواند خیلی در تربیت نسل امروز تاثیرگذار باشد این است که ما دست فرزندانمان را در دست اهل بیت (ع) بگذاریم. و چاره ای هم جز این نداریم. یعنی شما اگر امروز دنبال مدل‌های تربیتی بگردید می بینید که معمولاً نمی تواند آن کارآمدی خودش را نشان دهد. یعنی گاهی اوقات تربیت را به حداقل‌ها می بینیم. نهایتش این است که با این مدل‌های تربیتی موجود ما فقط نهایتاً فرزندانمان را برای زیست دنیایی آماده کنیم. در حالی که ما نه آمده ایم این جا زندگی کنیم که حیات طیبه ای را برای خودمان به دنبال بیاوریم. چاره ای نیست جز این که بدانیم از کدام مسیر تربیتی حرکت کنیم. و به نظر ما آن حرکت اصیل، حرکت رو به جلو، حرکتی که منجر به حیات طیبه می شود، باید حتماً آن ارتباط را با اهل بیت شکل بگیرد. ما غدیر می دیدیم، مثلاً گاهی اوقات از قدیمی ها یاد می کنیم می گوییم چرا خوب بودند. چرا آدم به زندگی شان نگاه می کند حسرت می خورد. بچه های خوبی را می توانستند تربیت کنند. می بینید که از همان ابتدا فرزندانشان را به اهل بیت گره می زدند، مرتبط می کردند. این نگاه بود که فرزندشان وقتی به دنیا می آید قرار است زلفش به زلف چه کسی گره بخورد. این نکته ای است ما می بینیم که آن وقت این یک نگاه ایدئولوژیک در تربیت ایجاد می کند. یعنی می بینی یک ایدئولوژیک را در تربیت ایجاد می کند که من بدانم فرزندی که الان به دنیا آمده، می خواهم این را آماده کنم که در مکتب اهل بیت (ع) بزرگ شود. خدمتگزار آن ها باشد، همراه با آن ها باشد، در مکتب آن ها باشد. شما می بینید این نکته دوم را عرض کنم، همین که ما فرزندانمان به دنیا می آیند می بینیم که تاکید بر این است که از مستحبات آن آغازین روزهای تولد، آغازین ساعات تولدشان این است که کامشان را با تربت بگیریم. یعنی ببینید این ها همان گره زدن است که ما از همان اول داریم بچه ها را به این مکتب، به این مسیر مرتبط می کنیم. یک ذره بزرگ‌تر می شدند، وقتی می خواستند راه بیفتند یا بایستند آن یاعلی را باید می گفتند و این اتفاق می افتد. اصلاً این سنتی بود در خانواده ها. و ما در مکتب اهل بیت هم همین را داریم. من روایتی را محضر بینندگان خوبمان تقدیم کنم. در این روایتی داریم که وجود مبارک امام باقر (ع) می فرمایند، این مراحل تربیت را به صورت تدریجی در این روایت حضرت بیان می فرمایند. می فرمایند: «وقتی فرزندانتان به سن 3 سالگی رسیدند به آن ها بگویید که هفت بار بگویند «لا اله الَّا الله».
بعد فرمودند به آن ها مهلت بدهید. دیگر خیلی کاری به کارشان نداشته باشید. به 3 سال و 7 ماه و 20 روزگی که رسیدند، به آن ها بگویید که هفت بار بگویند «مُحَمَد رَسولُ الله».
یعنی دارد مکتب تربیتی شکل می گیرد. توحید، بعد نبوت، بعد حضرت فرمودند وقتی به سن 4 سالگی رسیدند به آن ها بگویید که هفت بار بگویند «صَلَّ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِه».
یعنی ببینید از همان ابتدا نگرش تربیتی در مکتب دینی ما این است که فرزندانمان را با اهل بیت مرتبط کنیم. یعنی ارتباط عمیقی که این فرزند دارد از همان ابتدا در وجودش شکل می گیرد. و ما می گوییم که اگر امروز بتوانیم ان شاء الله کاری کنیم که فرزندانمان ارتباط عمیقی خصوصاً با وجود مبارک امیرالمومنین علی (ع) بگیرند شما شکی نکنید که این فرزند در دنیا و آخرت مسیرش را پیدا می کند. چون اصلاً صراط امیرالمومنین است، میزان امیرالمومنین است. یعنی شما وقتی نگاه می کنید تمام خوبی ها در وجود مبارک امیرالمومنین جمع شده و این وجود مبارک و نازنین به عنوان شاخص‌ترین الگوی انسانی مطرح است. حتماً باید این بچه ها را در وهله ی اول، برای این که بخواهند از آن الگو استفاده کنند، باید محبت امیرالمومنین را در وجودشان قرار بدهیم. روایتی باز از امام باقر (ع). حضرت فرمودند: «حُبُنا ایمانٌ» یعنی مرحله ای که انسان می خواهد در مسیر ایمان قرار بگیرد گام اولش محبت است. نمی دانم این را تجربه کردید یا نه. همه ی ما، بینندگان خوب احتمالاً تجربه کردیم. آدم کسانی را که دوست دارد بیشتر نگاه می کند به مرامشان، بیشتر نگاه می کند به کلامشان، بیشتر نگاه می کند ببیند چه مسیری را حرکت می کنند.
آن الگو شکل می گیرد. و ما می گوییم که به عنوان والدین اولین گامی را که باید در خانه هایمان به آن توجه کنیم این است که محبت امیرالمومنین را در وجود فرزندانمان نهادینه کنیم. یک وجود محبت عمیقی را در وجود آن ها قرار دهیم. بعد من این را هم عرض کنم، ما در مدل‌های تربیتی می گویند بچه ها هر چه به سن تولد نزدیک تر هستند شما بهتر می توانید روی آن ها کار تربیتی بکنید. یعنی حالا بلاتشبیه مانند آن گل نرمی است که شما هر شکل و حالتی را بخواهید به او می دهید. هر چه می گذرد این خشک می شود، سخت تر می شود. لذا باید این محبت دقیقاً از همان بدو تولد ما شروع کنیم و شکل بدهیم در وجود فرزندانمان. حالا این ایام غدیر می گوییم یک فرصت مناسبی است که ما بیاییم برای فرزندانمان، حالا ولو یک فرزند نورسیده ای هم داریم، برای تمامش این ها را شکل دهیم. یعنی بچه ها حس کنند. این ایام، ایام متفاوتی است. حالا چه کار کنیم؟ من شروع می کنم برخی نکات را می شمارم و بیان می کنم. ببینیم چگونه است.
اولین نکته این است که خود ما پدران و مادران این ابراز محبت به امیرالمومنین را برای فرزندانمان داشته باشیم. یعنی یک موقع منِ پدر فرزندانم را بنشانم کنار خودم، بگویم بچه ها می خواهم یک اعتراف زیبایی در حضور شما بکنم. شما شاهد باشید منی که پدرات هستم امیرالمومنین علی (ع) را دوست دارم، به او عشق می ورزم، شما شاهد باشید. شما می بینید وقتی بچه ها بدانند پدر و مادر به کسی علاقمند هستند آن محبت در دل آن ها می نشیند. معمولاً بچه ها این گونه هستند، با دوستی های پدر و مادرشان همراه اند. و ما این را ابراز کنیم. اتفاقاً در محبت امیرالمومنین یکی از مراحل تکامل محبت این است که از قلب عبور کند، بر زبان جاری شود. یعنی نباید من بگویم فقط آقا امیرالمومنین را قلباً دوست دارم کافی است، نه. این حتماً باید بیان شود، بروز شود. لذا در حضور فرزندانمان این را بیان کنیم، بگوییم. این اعتراف زیبا را داشته باشیم. مادر هم همینطور. به فرزندانش این محبت را ابراز کند، بیان کند، بگوید من آقا امیرالمومنین را از عمق وجودم دوست می دارم، علاقمند به امیرالمومنین هستم. ببینید چه کار می کنیم محبتی را شکل می دهیم که بعداً آن پیروی و همراهی در فرزندانمان شکل بگیرد. این نکته ی اول. این را نه این که یک بار بگوییم، گاهی اوقات ممکن است در فرصت های مناسب، در جاهای مناسب، این را ابراز کنیم. حالا یک موقعی ابراز زبانی است، یک موقعی نه ما شکل‌های دیگری از این ابراز را هم داشته باشیم. مثلاً از ایام نزدیک غدیر، مثل همین امروزی که قرار است روز قبل از غدیر باشد شروع کنیم، در خانه متحول بشویم، چطور؟ مثلاً خانه را آذین بندی کنیم در حد وسعمان، حتی شده یک پرچمی به خانه مان به نام امیرالمومنین علی (ع) بزنیم.
نسبت به روزهای دیگر. به قول آن بزرگی که می گفت من نمی توانم در خانه ام روزه برقرار کنم، ولی حسین (ع) هر سال محرم یک پرچمی سر درب خانه ی من دارد. یعنی هر میزانی که می توانیم. نگوییم حتماً باید یک چراغانی مفصلی در خانه باشد. ممکن است واقعاً خیلی از خانواده ها وسعشان نرسد، توانش را نداشته باشند، امکاناتشان را نداشته باشند. گاهی اوقات از مشارکت خود بچه ها استفاده کنیم که بچه ها کارهای تزئینی را آماده کنند. این ها را در محیط خانه حتماً قرار بدهیم. ببنید این ها دارد آن شکل عاطفی را ایجاد می کند و این که امروز ما داریم یک مقداری فرق می کنیم با روزهای گذشته. حتی لباس زیبا بپوشیم. من نمی خواهم بگویم این ایام غدیر حتماً باید برویم لباس نو بخریم ولی زیباترین لباسی را که داریم بپوشیم. بچه ها صبح غدیر که بیدار می شوند، پدر و مادرشان را متفاوت تر از روزهای دیگر ببینند. حتی خود فرزندانمان را. من گاهی اوقات مباحثی را که حضوری برای خانواده ها دارم می گویم یک بخش‌هایی به هوشمندی ما خانواداه ها هم بستگی دارد. ممکن است ما یک خریدهایی برای بچه هایمان داشته باشیم. جوری تنظیم کنیم که این ها نزدیک عید غدیر باشد، به این مناسبت باشد.
شریعتی: گره می زنیم.
این را عمل کنیم بعد می بینیم نتیجه چه می شود. آن خوشایندی اش در وجود فرزندان ما شکل می گیرد. پس این لباس نو که در روایتی از وجود مبارک امام رضا (ع) و امام صادق (ع) داریم که فرمودند: «این گونه در روزهای غدیر عمل کنید، آراسته باشید، زیباپوش باشید». این را هم حتماً ما توجه کنیم. این ها دوباره دارد آن محبت را نشان می دهد. بچه های ما دارند عملی در محیط خانه ی ما این را تجربه می کنند، می بینند.
ما قبل‌ترها، الان هم فکر کنم فرصت مناسبی باشد که ایامی مثل مرداد ماه و این ها که عید غدیر در آن قرار دارد، تقریباً میانه سال است. گاهی اوقات شاید نیاز باشد تمیزی جدیدی را هم داخل خانه اش ان شاء الله داشته باشد. حالا نمی گوییم آن خانه تکانی های سنگین که مادرها خسته بشوند و دیگر روز عید غدیر خیلی نشاط نداشته باشند. ولی آراستگی محیط خانه حفظ شود، تمیز باشد. این ویژگی را بچه ها در این ایام حس کنند. ببینید من یک برگشتی به اول کلام امروزم داشته باشم آن جایی که گفتم ما می خواهیم بچه ها را از یک پیچ تاریخی به سلامت عبور دهیم. این ها مقدماتش است. گاهی اوقات ما پدر مادرها قرار است برای فرزندانمان یک کارهایی را انجام دهیم، ولو به سختی هم می افتیم. این ایام، ایام خاص است. بچه های ما را بیمه می کند. این هم یکی از نکاتی که به آن توجه داشته باشیم. یکی از نکات این است که باید اخلاق و رفتار ما در روز عید غدیر متفاوت تر از روزهای دیگر باشد، بشاشیت بیشتر، شادی بیشتر. گاهی اوقات ممکن است ما گلگی ها و مشکلاتی را در زندگی با هم داریم. حالا زن و شوهر با هم دعوا دارند، مشکلی ممکن است مشکل اقتصادی است و سخت است. ما می گوییم این روز خیلی ورود به این موضوعات پیدا نکنیم. اجازه بدهیم این روز را کنار همدیگر خوش باشیم یعنی آن حظ را فرزندان از کنار ما ببرند. دوباره نگویند امروز هم مثل روزهای دیگر. بابا شروع کرد، مامان شروع کرد، دوباره دعواهایشان، دوباره بگو مگوهایشان.
امروز را به خاطر امیرالمومنین سعی کنیم با هم خوب باشیم، اخلاقمان خوب باشد، نگاه هایمان محبت آمیز باشد، لبخند بر لب‌هایمان داشته باشیم. جالب است جناب آقای شریعتی عزیز، کارشناسان می گویند. می گویند که بیش از 70% نگاه انسان در چهره ی طرف مقابل به لب آن معطوف می شود. لذا این لب شاد، لب خندان در این ایام می تواند خیلی موثر باشد. ببینید در آن کانون توجه فرزندانمان در این روزها قرار داریم. یکی دیگر از کارهایی که انجام دهیم این است که سفره هایمان را به نام امیرالمومنین علی (ع) پهن کنیم. چون این ایام اطعام را خیلی ارزشمند است. اطعام فقرا و نیازمندان، یا همین حرکت و پویشی هم که برنامه ی سمت خدا برای قربانی کردن دارد. حالا آن در جای خودش باید به آن پرداخته شود. یک نگاهی هم به درون خانه داشته باشیم. من اصلاٌ می خواهم یک چیز کلی تری را امروز عرض کنم.
نمی دانم این جملات را از قدیمی ترها شنیدید یا نه. گاهی اوقات ما بچه بودیم مهمانی که می رفتیم صاحب خانه می گفت شما مهمان سفره ی مرتضی علی هستید. یعنی سفره هایشان را به نیت اهل بیت پهن می کردند. می بینید علاقمندان اهل بیت را سر سفره ی اهل بیت هم مهمان می کردند. به نام خودشان تمام نمی کردند، به نام اهل بیت تمام می کردند. حالا این می تواند یک رویه ی سالانه ای برای ما باشد که ما هر روز هفته را به نام یکی از اهل بیت (ع) سفره پهن کنیم. اصلاً بچه ها بدانند که همه سر سفره ی اهل بیت هستند. ما داریم همین الان برخی افراد هستند می بینیم خانه شان را به نام اهل بیت نام گذاری می کنند. می گویند این خانه بیت الحسین است، این خانه بیت الرضا است، این خانه بیت فاطمه (س) است. یعنی این نام گذاری ها می تواند خیلی جهت دهی و سودهی داشته باشد. یعنی بچه ها حس کنند در خانه ای دارند رشد و نمو می کنند که اهالی این خانه علاقمند به امیرالمومنین هستند. چرا سر در خانه ها قدیمی ترها مقیدتر بودند. این کتیبه «وِلایَة عَلی بن ابی طالُب حِصنی» را می زدند. یعنی واقعاً اعتقاد بر این داشتند که ما آمدیم تحت ولایت امیرالمومنین و در یک دژی قرار می گیریم که دیگر ان شاء الله شیطان و کسانی که می خواهند اعتقادات ما را تغییر دهند نتوانند وارد این دژ شوند. خانه های ما باید دژی باشد به نام امیرالمومنین. لذا این ها را بچه ها حس کنند و معتقد هم هستیم. حالا منم نمی خواهم خیلی ورود به جزئیات پیدا کنم. در خانه ای که گاهی اوقات به خودمان حق می دهیم که هر تصویری را بیاوریم، هر مجسمه ای را قرار دهیم. این ها واقعاً تصویر دارد چون می دانید امروز کارشناسان، روانشناسان در حوزه تربیت، در حوزه مسائل فرهنگی معتقد هستند مهم ترین کانال ورود به وجود انسان چشم انسان است. یعنی برخی معتقد هستند نزدیک به 70% یادگیری انسان از طریق دیدن اتفاق می افتد. لذا ما باید نگاه هایمان و نگاه فرزندانمان را به گونه ای جهت دهی بکنیم که این همراهی با محیت امیرالمومنین داشته باشد. ما باید نام امیرالمومنین و اولاد امیرالمومنین واقعاً در خانه هایمان کتیبه شود، نوشته شود. اصلاً پدر مادر با دست خودشان بنویسد. مادر با دست خودش این را گلدوزی کند. و یک راهی که در راه مناسب محیط خانه است نصب شود، بچه هایمان را اجازه دهیم به این اسامی متبرکه نگاهشان بی افتد. چون واقعاً خود این ها اثرات روحی و روانی را در انسان و در ضمیر ناخودآگاهش می گذارد. آن یادآوری وجود دارد. ما در تربیت یک اصلی داریم، می گویند تکرار منجر به باورپذیری بهتر می شود. حالا این وقتی انسان دائم یک چیزی را تکراری می بیند تبدیل به باور می شود. در حوزه رسانه و سواد رسانه هم خیلی روی این معتقد هستند. خیلی از تبلیغاتی که انجام می شود در ناخودآگاه افراد می رود. ناخودآگاه وقتی می خواهد برود خرید کند، همانی که در ضمیر ناخودآگاهش نقش بسته انتخاب می کند. ما می خواهیم بگوییم این ها در جهت ها و سوگیری های صحیح استفاده کنیم. برای تربیت فرزندانمان. گاهی اوقات حتی تصویری از گنبد و بارگاه آقا امیرالمومنین یا سایر معصومین (ع) داشته باشیم در خانه نصب باشد، اجازه دهیم بچه هایمان نگاهشان به این ها بی افتد. باز من آن یادآوری اول را داشته باشم. ما در پیچ مهم تربیتی تاریخی هستیم. یعنی ما باید همین ریز موضوعات را توجه کنیم که بتوانیم مقدمات تربیت فرزندانمان را فراهم کنیم. دقیقاً مانند قطعات پازل. ان شاء الله ما مباحث تربیتی را یک مقداری جدی تر ورود به آن پیدا کنیم می گوییم. تربیت جنس آن از جنس تار و پود است، بافت است. یعنی باید با حوصله این ها را درهم تنید تا یک نقش زیبایی را کشید.
یعنی همان تاثیر را می گذارد بعد می بینی این ها، عرض می کنم همه ی این ها دارد مقدمه را رقم می زند. بعد به آن نقطه برسیم که فرزندمان محب امیرالمومنین بشود بعد دنباله رو باشد. برود دنبال کلام امیرالمومنین که چه فرموده اند، برود دنبال آن مرام و سیره ی عملی امیرالمومنین که چه اتفاقاتی افتاده است. یعنی او را دیگر بهتر می پذیرد. یعنی داریم آن محبت را در وهله ی اول در فرزندمان به خوبی شکل می دهیم. یکی دیگر از نکاتی که می تواند خیلی آثار خوبی داشته باشد این است که خود خانواده در این ایامی که دورهمی هستند می نشینند، این محدودیت ها هم وجود دارد و نتوانند رفت و آمدهای همیشگی را داشته باشند، اهل یک خانه پدر، مادر و فرزندان سعی کنیم این جا خاطرات خوب خودمان از غدیرهای سال گذشته بگوییم. بالاخره از آن اتفاق های خوشی که در این ایام در سالیان گذشته اتفاق افتاده برای همدیگر بیان کنیم. این ها می تواند خیلی تاثیرگذار باشد. ببینید گاهی اوقات کمتر این ها را ممکن است از ما بشنوند، خاطرات گذشته ما را. چون یادتان است در بحث‌های ارتباط کلامی گفتیم، متاسفانه میانگین ارتباط کلامی در میان خانواده های ایرانی دارد روز به روز کمتر می شود. دلیلش چیست؟ دلیلش این است که کانون توجه دارد یک مقداری متفاوت ‌تر از قبل می شود. در قدیم حتی مدل‌هایمان برای نشستن را به گونه ای قرار می دادیم که این تشکل خانواده بیشتر حفظ شود. کرسی بود که دورش می نشستند، سینی بود که دورش می نشستند میوه می خوردند. ولی شما آرام آرام می بینید این ها را تبدیل کردیم به یک صندلی های تکی که رو به تلویزیون باشد، بشقاب‌های یک نفره.
گاهی اوقات، اصلاً زمان های متعدد. پدر یک موقع غذا می خورد، مادر یک موقع، بچه ها یک موقع. این نشانه ی خوبی نیست. بعد می بینی آن افرادی که بیرون خانه به این نسل چشم دوخته اند، این ها بهتر می توانند نفوذ کنند و فرزندان ما را شکل دهند. یعنی امروز گاهی اوقات می بینید فرزند ما بیش از این که از مادرش به عنوان الگو استفاده کند، دارد از یک سلبریتی که نه سر و وضع مناسبی دارد، نه اخلاق مناسبی دارد، نه رفتار مناسبی دارد، دارد از او الگوگیری می کند. دلیلش چیست؟ دیلیلش این است که ممکن است آن گونه که ما باید نقش آفرینی لازم را برای فرزندانمان داشته باشیم، نداریم. من حالا این جمله را باز بد نیست عرض کنم که این پدر و مادر هستند که می توانند مهم ترین نقش آفرینی را داشته باشند. ما خودمان را دست کم نگیریم. و حیف هم است ما پدر و مادرها گاهی اوقات خودمان را در حد نیازهای زیستی فرزندانمان خلاصه کنیم. یعنی این خیلی برای یک پدر و مادر حیف است. پدر و مادر این مقدمه است. نیازهای زیستی که بتواند زمینه ی تربیت صحیح را، ارتباط صحیح را، برقرار کند. ما وقتی که، مثلاً می گویم، پدر فرزندش را برای خرید بیرون می برد، رخت و لباس عید یا مدرسه بخرد، این فرصت ارتباط است. نه این که بنشینیم در ماشین رادیو و موسیقی گوش دهیم به جای این که وقتمان را صرف فرزندمان کنیم، با او ارتباط برقرار کنیم. فرصت خوبی است. یعنی در کانون توجه یکدیگر چنین زمان هایی است. سفره ی کانون توجه اهالی خانه باید وقتی دور سفره می نشینند از این فرصت برای انسجام فکری و اعتقادی و تربیتی استفاده کنند. نه این که دوباره سفره هایمان یک طرفش خلاص باشد برای این که رو به تلویزیون است همه نگاه ها به آن است. یک سریال ممکن است در طول روز چند بار هم تکرارش گذاشته شود. گاهی اوقات این فرصت سفره این گونه نیست که ما دفعه ی بعد هم بتوانیم به دست بیاریم. این زمان زمانی نیست که بتوانیم تکرارش کنیم. دوباره یک یاداوری به قبل بکنم. فرصت تربیتی فرصت خیلی بازی نیست. ما باید مغتنم بشماریم. ثانیه ها و دقیقه های فرزندانمان را بیاد مغتنم بشماریم. یعنی من این گونه عرض کنم. و خیلی هم این ها ارتباطات خاصی با آن آزادی فکر ما، با آزادی وقت ما والدین دارد. یعنی پدر و مادری که بتوانند بخشی از وقتشان را آزاد کنند، آن زمان هایی که بتوانند روی فرزندانشان کار تربیتی بهتری را انجام دهند. البته من یک نکته هم این جا اشاره کنم. بد نیست این را بگویم. گاهی اوقات هم تربیت هم ما می گوییم نه به معنای نصیحت. یعنی من بنشینم فرزندم را نصیحت کنم. امر و نهی کنم. مثلاً آن چوب‌ها را بیاور می خواهم بشکنم ببینم چه می شود. این نیست.
لذا آنی که مهم است آن روح حاکم بر خانه است که باید تربیتی باشد. یعنی این که من گفتم روز غدیر ما باید خوش خلق تر باشیم، خوش برخوردتر باشیم، لب‌هایمان خندان تر باشد یعنی همان روح حاکم بر تربیت است. من نباید به بچه ام بگویم ببین من امروز مهربان تر هستم. من قرار است امروز مهربان باشم و بچه ام باید این را بفهمد که من مهربان تر هستم. نه فقط روز غدیر، من می گویم این مطلعی است، آغازی است، تمرینی است که این را سرایت بدهیم به روزهای دیگر و می تواند این اتفاق هم بی افتد. خدا رحمت کند یکی از اساتید بزرگوار ما می فرمودند که روزها و شب‌های بزرگ آدم باید تصمیمات بزرگی هم بگیرد. و دلیلش را هم ایشان فرمودند در آن روزها و شب‌های بزرگ آسمان به زمین نزدیک تر است. بهتر مستجاب می شود، بهتر درخواست ها برآورده می شود. عزم ها جزم تر است. لذا باید تصمیمات بزرگی گرفت. یعنی منِ مادر اگر می بینم بد‌خلقی هایم به عنوان مادری که قرار است الگوی تربیتی برای فرزندی باشم، می بینم بد‌اخلاقی هایم زیاد است شب و روز غدیر بخواهم که مهربان تر باشم. ببینید این کمک می کند. آن عزم را هم ان شاء الله داشته باشیم. گاهی اوقات اصلاً ممکن است من نیاز به این داشته باشم که این بداخلاقی ام مزمن و عمیق است، بروم درمانش کنم. ببینم باید چه کار کنم. کم خون هستم، مشکل روحی دارم، افسردگی دارم، واقعاً مشکلم چیست که بروم حل کنم. بچه های ما حقشان این است در خانه هایی قرار بگیرند که مربیانشان، مربیان آرامی باشند، آرامش دهنده باشند، تنش‌ها در آن محیط کم باشند و لذا باید این ها را تمرین کنیم. اما نکته ی دیگری را من عرض کنم. در این ایام غدیر یکی از کارهای خوبی که می تواند رقم بخورد این است که ما حتماً از ویژگی ها و مهربانی ها و الگوهای عملی امیرالمومنین علی (ع) برای بچه هایمان بگوییم. گاهی اوقات این ها نیاز دارد آدم یک مطالعه ی قبلی داشته باشد. امروز هم نمی شود گفت من کتابی ندارم، دسترسی ندارم، یعنی با این دسترسی هایی که امروز به فضای مجازی داریم، کتاب خانه های دیجیتالی که خیلی مفصل و مبسوطی که امروز وجود دارد. اصلاً تمرین کنیم. منِ مادر امروز، که روز قبل است غدیر است، با خودم قرار بگذارم یک داستان زیبایی را از امیرالمومنین یاد بگیرم، مطالعه کنم، گوش کنم و این ها را برای فرزندانم روز غدیر بازگو کنم. و این ها اثر دارد. یک جاهایی ما باید متفاوت عمل کنیم. می دانید جناب آقای شریعتی، غدیر اصلاً یک جریان کاملاً متفاوت است با جریانات دیگری که در اسلام اتفاق افتاد. متفاوت ها بیشتر در ذهن باقی می ماند. که پیامبر گرامی اسلام به دستور الهی بیاید در یک منطقه‎ای، در کنار یک برکه ای به نام غدیر، آن جا جهازهای شتر منبری از نور درست بکنند و منتظر کسانی باشند که جلو رفتند این ها بگردند، عقب ماندند برسند. یعنی همه در این منطقه ای متفاوت جمع شوند، همه در ذهنشان سوال به وجود بیاید. چرا پیامبر. چون ظاهراً در تاریخ هم وقتی ما مطالعه می کنیم پیامبر انقدر هیچ وقت منتظر جمع شدن جمعیت نبودند که در غدیر بودند. شما بروید مطالعه کنید نمی بینید که پیامبر مثلاً انتظار کشیده باشند که جا مانده ها بالاخره بیایند، کسانی که جلو رفتند پیغام بفرستند که برگردند. یعنی قرار بود یک اتفاق متفاوتی رقم بخورد و روزی است که قرار است دین به تکامل و کمال خودش برسد. لذا ما هم باید روز غدیر متفاوت عمل کنیم. یکی از کارهایی که ممکن است حتی مادر بگوید امروز من می خواهم برای شما منبر بروم. یک صندلی بگذارد بچه ها را بنشاند، آقا هم پای منبر مادر بنشیند، یک داستانی را مادر برای فرزندان بگوید. مطمئن باشید این داستان که مادر آن روز این گونه بیان می کند در عمق وجود فرزندان می نشیند. یعنی همین متفاوت بودنش است. پدر صندلی را بگذارد. یکی از عزیزان و مبلغین تعریف می کرد می گفت من یک موقعی مطلع شدم در یک کشور آفریقایی در یک شهری فقط باید یک خانواده ی شیعه هست. برای من خیلی سوال شد که این ها بالاخره آن جا، در این غربت چگونه زندگی می کنند. گفت کنجکاوی من را به آن سمت کشاند و رفتم. رفتم آن جا. البته می گفت در همان کشور بودم ولی رفتم به آن شهر آن خانواده را هم ببینم. می گفت در کنار این گفتگوهایی که شد یک نکته ای را پدر خانواده می گفت. یک صندلی را گوشه خانه اشاره کرد، گفت این منبر ما است. می گفت امام حسین (ع) در خانه ما منبر دارد. درست دارد ما یک خانواده ایم. داریم سعی می کنیم که یاد حسین در خانه ما همیشه زنده باشد. همیشه وجود داشته باشد. و تعبیری که ایشان به کار می برد، یکی دو تا کتاب را هم نشان داده بود به این آقا که من گاهی اوقات این کتاب را می خوانم. خانم و بچه ها می نشینند پای صحبت های من. می گفت گاهی اوقات برای این که خودم هم محروم نمانم، خانمم را می فرستم روی منبر که برای ما بخواند. می گفت از این ها پرسیدم بزرگترین آرزویتان چیست. گفتند یکی از بزرگترین آرزوهای ما زیارت آقا علی بن موسی الرضا (ع) در مشهدالرضا است که ما هم تلاش کردیم مقدماتی را برای زیارت این خانواده فراهم کردیم. می خواهم عرض کنم گاهی اوقات این متفاوت عمل کردن خیلی در تربیت می تواند اثر بگذارد. غدیر باید متفاوت باشد، از همه ی جریانات دیگر. ما در روایات هم که نگاه می کنیم، آن توصیه هایی که اهل بیت کردند برای روز غدیر، کاملاً می بینیم متفاوت نسبت به ایام دیگر و اعیاد دیگر است. و بزرگان ما هم تاکید بر این دارند که متفاوت تر باشد. لذا این تفاوت را بچه ها حس کنند و این به نفع نسل ما است که این محبت آقا امیرالمومنین در عمق وجودشان بنشیند که بعداً بتوانند از این الگوی بی نظیر عالم امکان به خوبی استفاده کنند. یکی از نکاتی که می توانیم خیلی از آن بهره ببریم، گاهی اوقات کلمات آقا امیرالمومنین را برای فرزندانمان بخوانیم، بیان کنیم. جملاتی که آقا امیرالمومنین گفتند سرتاسر نور است. خدا رحمت کند مرحوم حاج آقای مجتهدی رضوان الله تعالی علیه، می فرمودند کلام اهل بیت نور است. وقتی شما بیان می کنید این می رود در جای خودش می نشیند. ما نباید دست و پا بزنیم که دنبال اثرگذاری آن باشیم. خودِ این کلام اثرگذار است. سعی کنیم برای فرزندانمان این را حتماً به عنوان تدبیر تربیتی در محیط خانه بیاندیشیم، بیان کنیم. نه فقط روز غدیر، مثلاً گاهی اوقات به خانواده ها می گویم ما باید یک تابلوی وایتبرد کوچک در خانه داشته باشیم. نداریم، اصلاً یک شیشه یا پنجره ای است که می شود روی آن با ماژیک نوشت. اصلاً بیاییم هفتگی یک روایتی را از امیرالمومنین یا سایر معصومین (ع) بنویسیم. مثلاً روایاتی که می بینیم نیاز بیشتری به آن داریم. نمی شود گفت امروز این دسترسی نیست. یکی از حرکات خوبی که رسانه الحمدلله در این چند سال اخیر انجام می دهد در این مناسبت ها این روایات کوتاه را چقدر کوتاه زیرنویس می کنند. خیلی هم آدم وقتی می خواند می بیند روایات زیبایی است. واقعاً از این حسن ابتکار تشکر و قدردانی کرد. حالا این یک شکل آن است. به اشکال مختلف می شود این را انجام داد. در خانه هم خیلی مهم است که ما این را انجام دهیم. من خیلی معتقد به جایزه دادن در تربیت نیستم. خیلی مواقع هم گفتیم، حالا ان شاء الله علل تربیتی آن را می گوییم. ولی یک موقعی به پدر و مادرها این توصیه را کردم. گفتم شما می خواهید پول تو جیبی به فرزندتان بدهید مثلاً بگویید من روزی هزارتومان به تو پول تو جیبی می دهم، به او بگویید پسرم اگر یک روایت را هم حفظ کنی، این هزارتومان تبدیل به هزارو دویست تومان می شود. یعنی ما اصلش محفوظ، برای این کار خوبی که می خواهی انجام دهی من حاضر هستم که پول تو جیبی تو را مضاعف کنم. ولی محدود هستم. نه این که مثلاً بچه هر وقت نیاز داشت بگوییم برو 5 تا روایت حفظ کن. نه، واقعاً مشخص باشد.
مثلاً بگوییم تا 40 حدیث را از آقا امیرالمومنین در این یک ماه شما اگر حفظ کنید. ما بدانیم همان حرکتی است که در روایات داریم که حضرت فرمودند قبل از این که کسانی که منحرف اعتقادی هستند بخواهند ذهن های فرزندان ما را منحرف کنند، کلام ما را به فرزندانتان بگویید، مسیری که ما مشخص کردیم بگویید. این درهمان مسیر است. یعنی لبیک گویی به همان فرامینی است که اهل بیت (ع) تربیت کردند. این ها می تواند روز عید غدیر کلید بخورد، شروع شود. این حرکت ها را آغاز کنیم. عرض می کنم برای بچه ها شیرین است. بچه ها همیشه از کنار ما پدر و مادرها به شرط اینکه تحمیلی به آن ها نباشد، زوری به آن ها نباشد، فضای خوشایندی باشد لذت می برند.لذا ما می گوییم از این فرصت ها، بخشی از آن ها را استفاده کنیم برای این که بتوانیم ان شاء الله این محبت را عمیق تر در وجود فرزندانمان قرار دهیم.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 40:27

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی