- 965
- 1000
- 1000
- 1000
هنر بهتر زیستن، جلسه بیست و پنجم
سخنرانی از حجت الاسلام سید علیرضا تراشیون با موضوع «هنر بهتر زیستن»، جلسه بیست و پنجم،(برنامه سمت خدا) سال 1400
امروز یه مقدار دربارهی خود اصل ازدواج، اینکه باید بالاخره هم حاکمیت، خانوادهها انسانهایی که توانمندند تواناییهای مالی دارن اون واسطه گریهای زیبایی که میتونه اتفاق بیفته یعنی توجه میکردند به این موضوع بزرگان وساطتهای ازدواج را رقم میزدند و مایه مقداری درباره این موضوع صبت بکنیم و انشاالله این زمینه بشه برای اینکه ما بتوانیم بستر ازدواج برای جوانانمون فراهم بکنیم بله میدونیم یعنی الان تا گفته میشه ازدواج میگن خبر نداری مشکلات اقتصادی کار نمیدونین بالاخره هست و ما هم تو این جامعه داریم زندگی میکنیم همینها ر هم میبینیم ولی اون هنرمندی اینه که بالاخره همهی افراد جامعه با توجه به وضعیت موجود برای جوونها یک اتفاق زیبایی را رقم بزنن و اینجا من میخوام انشالله خطابم رو حداقل به سه گروه در این برنامه داشته باشن بالاخره گروه اول حاکمیت یعنی باید واقعا تو این موضوع فکر جدی بکنن یعنی اینکه کارهای نمادینی انجام بدیم این نمیتونه مشکلات جوانهای ما ر حل بکنه این باید بیایم بر اساس فرهنگ دینی که داریم در جامعهمون مشوقهای خوبی ر بگذاریم و واقعا جای دوری نمیره یعنی ببینید امروز بخشی از فسادی که تو جامعه داره اتفاق میفته بخشی از بزهکاریهای که داره تو جامعه اتفاق میفته و خیلی از مشکلات حتی روحی روانی که داره ایجاد میشه در جامعهی ما منشاش در دیر شدن سن ازدواج است یعنی اینو باید بدونیم یعنی اینکه ما اگر میگیم برای ازدواج حاکمیت فکری بکنه داره سرمایهگذاری میکنه که منفعت با خودشون میبرن بارهای زیادی از رو دوششون برداشته میشه چرا امروز مثلا ما باید بگیم که آسیبهای روحی و روانی بر اساس آماری که خود مراکز بهداشتی و مراکز پژوهشی در این حوزه میدن بگن بین بیست و چهار درصد تا سی درصد جامعه درگیر آسیبهای روحی و روانی است.ما میگیم یه بخشیش درگیر شدن ازدواج حالا بنده چون خودم کار میدانی و حوزه بالاخره ارتباط با خانوادهها مشکلاتی که دارن انجام میدیم ینی واقعا امروز یک جوان از سنی که میگذره اگر تشکیل خانواده نده این دچار یک سری پریشان حالی ها میشه و جدی دچار مشکلات میشه
یه موقعی میبینی این میشه منشا و عاملی برای یک حرکت خلاف اخلاقی و شرعی یعنی وقتی ما میبینیم مثلا دخترها و پسرها به صورت غیر شرعی کنار همدیگه میخوان ر بگیرن با همدیگه ارتباط برقرار کنند این نشان دهنده و نیازی که خداوند در وجود انسان گذاشته جهت صحیحش مشخص کرده ما اون جهت صحیح ر نمیدیم اینا دارن جهت غلط ر حرکت میکنند، این فقط مخصوص جامعهی ما نیست تو همهی جوامع بشری این موضوع مطرح و لذا خیلی از متفکرین آزاداندیشه واقعا تو این که بینظم صحیح و درستی بر اساس چارچوبهایی که وجود داره شکل بگیره روش دارم بحث میکنم گفتگو میکنم ترویج میکنن مراکزی راهاندازی میکنند فلذا تو این زمینه حتما بکنیم یعنی به این خانوادهها به جوونها به افرادی که در سن ازدواج حالا من مشخصا اگر بخوام یکی دوتا کمکی که حاکمیت میتونه انجام بده بهش اشاره کنم اول اینکه ما نباید ترویج زندگیهای مرفه را داشته باشیم یعنی این باید دقت بکنیم یه موقع ما میخوایم فیلممون پرفروش بشه سریال پربیننده باشه راحتی مثلا خانههای تجملی و امکانات آنچنانی فلنیمال خانگیش فروش بره که مدلهای تجملی ر نشون میدن من همین اخیرا یه تبلیغات میدیدم که این داره تبلیغ برخی از کالاها را میکنه که برای مثلا یه دختری که ازدواج کرده الان چقدر ازجامعه ی ما میتونن اینها ر ا فراهم بکنن؟خودم فروش کالای خودم میگم چیکار بکنم توقعات در دختران و جامعه بالا ببرم ؟ چون میدونید امروز یکی از مشکلات و معضلات همین شما باورتون نمیشه پدری آمده و بندهای تلاش من دخترم سن ازدواج خواستگار الحمدلله داره ولی من هرچی نگاه به جیبم میکنم نگاه به زندگی میکنم میبینم نمیشه بهتر حالا فعلا به فکر درس خوندن باشه نمیخواد فکر بشم نمیگم دلیلش چیه دلیلش ولی اینه که میدونم توانشو ندارم که بخوام الان برای اون جهیزیهای فراهم بکنم و در مقابل میبینیم امروز انگار برخیها تو این زمینه صحنهی رقابتی را ایجاد کردن که بخرن نمایش برنمیاد چند ماه قبل عرض کردم که امروز برخی غلط داره تو جامعهی ما شکل میگیره مثلا جهیزیه بچینن فامیل بیان ببینن یعنی دقیقا آدم یاد اون آیهی شریفه الهاکم التکاثر میفته. چرا این کار میکنیم یعنی اینم میشه جاهلیت مدرن دل مردم ر میخوایم بسوزونیم میخوایم صحنهی چشم و همچشمی راهاندازی چیکار به این کار داریم بعد عجیب اینه شما وقتی بین خود جوونها میری میبینی چقدر اینا زلال چقدر حداقلها خودشون قانعن دختر و پسرهای ما میدیدیم تو دانشگاه میگفتن ما حاضریم زندگی مشترکمون و شروع بکنیم اصلا تو یه اتاق یه موبدان کفش این یخچال مثلا ده فوت نفوذ بگیریم یا اجاق گاز رومیزی هم بگیم زندگیمون را شروع کنیم با هم باشیم بزرگترا میگن نه مگه میشه نمیدونم جهیزیه فلان بعد نمیدونم فلان امکانات عروسی فلان جا آبرو داریم میخوایم آبروی م ارو جلوی دیگران بر یعنی اونها خودشون قانع اونا خودشون اصل زوجیت براشون مهمه اینکه بالاخره اون به محبوبش برسه و به معشوقش برسه این براشون مهمه ولی ماها داریم کار ی میکنیم که نه شما نمیتونید بعد یواش یواش اونام داره باورشون میشه امروز دختر دغدغش میشه جهیزینه پسرمثلا خونهی آنچنانی این حس یک شب اتفاق نیفتاده هایک فرایندی ر طی کرده تا امروز اوضاع و احوال ما به اینجا رسیده متاسفانه بل هاون جایی که میبینی من ششدار خراب میشه نجارابراهیم اموراییهای همین الان میبینیم یه سریال در تلویزیون پخش میشه یه خانوادهای را نشون میدن یه خونهی خیلی ساده کنار یه کارگاه که دارن کار میکنن زندگیشون دارن میکنن خوش هستن با همدیگه یه سری الگوهایی ر ما به این نشون بدیم که بابا میشه گاهی اوقات تو خونهها تجملی خوشبختی رقم نمیخوره شما برید دادگاههای خانواده سرکی بکشید ببینید چقدر از جوونهای ما هنوز به یک سال زندگیشون نرسیده تصمیم به جدایی میگن بعد این دختر جهیزیش باید بدون مهریش کم بوده نه زیاد بوده و مشکل یه جای دیگه بوده ما به جای اینکه فکرمون ذهنمون رو متمرکز و مسایل اصلی بکنیم میریم تو حواشی این رو ماید اصلاح بکنیم یعنی واقعا جامعه رسانه ای عزم ملی میخواد ببینید بالاخره چیزی ر و که به قول شما در یک پروسه زمانی طولانی خرابش کردین الان باید با یه از بریم به سمت اصلاح من اگر اجازه بفرمایید الان یه ذره مخاطبم را خانمها قرار بدن اعتقادم اینه که خانمها تو این عرصه خیلی خوب میتونن وارد بشن و اصلاح بکنن جامعه رو یعنی امروز اگر خانمهای بزرگواری که بالاخره دخترای دم بخت دارند پسرها در سن ازدواج دارن یه مقدار ساده گیریشون بیشتر بکنن یعنی بیش از این که ما بریم روی حواشی مثل جهیزیه مهریه و اینجور چیزا تمرکز روی اینکه دختر خوبی رو برای زندگی مشترک تربیت بکنیم پسرمون رو برای زندگی مشترک تربیت بکنیم و شما میدونید وقتی چشم و همچشمیها و توقعات پایین بیاد اصلا به تدریج شما میبینید که جامعه متعادل میشه یعنی ما یه سری از تنشها همین هایی که داره اتفاق میفته بله پس نگاه اول رسانه این باشه که تو زمینه جهادی کاربکنن یک حرکت ریشهای رو انجام بده ناظرهای ما دقت بکنن ببینید مردم بین فیلمها من حالا این که عرض کردم میخوام توجه بدم گاهگداری فیلم محتواش خوب باشه نگاه میکنن تجملات زرق و برق نداره بله و این تجربه نشون داده به خود رسانه یا شاید بهتر از هرکسی هم این ر بداننداته نیم یه کاری بکنیم که آسیب ببینن و بنده اینجا با قاطعیت این رو عرض میکنم اگر من با فیلمی که میسازم با حرفی که میزنم با قانونی که میگذارم منجر بشم جوانی به این واسطه دیر ازدواج کنه مسئولم در درگاه خدا یعنی هر گناهی جوان بکنه مطمین باشید پای منم مینویسند این نیست که مثلا حالا اون نگاههای مثلا کاملا دنیایی و غلط رو خودش میدونه حالا ما مثلا اینجوری بگیم خودش که عقل داره نمیدونم فلان داره این نمیشه وقتی ما میگیم توی ساختار اجتماعی باید بدونیم همهی ما مرتبط با همین این نیستش که من کار خودم ر بکنم یه موقعی خدا رحمت بکنه جناب آقای حایری شیرازی خدا رحمتشون کنه یکی از همین برنامههای تلویزیونی مجری ازایشون پرسید یه کسی پول خوبی داره پولا از عرق جبین درآورده حالاحالاها یه ماشین خیلی خوب سوار شه اشکال داره شرعی اشکال نداره ولی اخلاقش داره وقتی سوار این ماشین بشی ده تا جوان نگاه به توکن بعد حسرت بخورن دلشون بسوزه گاهی اوقات به همین واسطه به خطا کشیده بشن تو مسئولی.
ما داریم زندگی اجتماعی میکنیم این نیستش که تو اجتماع باشیم باید فکر کنیم که دورودحسی هر کاری خود بدان نیست یعنی باید این مسیولیت اجتماعی ر ما نسبت به این نسبته کنیم این مسوولینی اگر کاری بکنیم خطاب که منجر به این بشه جوان دیر ازدواج بکنه. حالا بحث حاکمیت واقعا ما یه سری امکاناتی ر برای اینکه جوانهای ما دلشون خوش باشه برای ازدواج در اختیارشون بگذاریم امکاناتی که شاید برای همین مردم برای همین نسل یه موقع ما یادتونه یه پیشنهادی ر چند وقت قبل داریم گفتم چه اشکالی داره هر جوانی میخواد ازدواج کنه بگیم آقا اصلا یه قواره زمین ما به شما میدیم. زمین توی این شهر هست. بالاخره ساماندهی بکنیم فکر بکنیم اینا اصلا دغدغه ی مسکنشون کمتر میشه.خیلی از جوونا به ما میگن میگن اگر ما دغدغهی مسکن نداشته باشیم بالاخره و میتونیم اداره بکنیم سخت ممکنه یه جایی باشه ولی میتونیم اینا رو براشون فراهم کنیم چه اشکالی داره؟ قانونگذاران ما تو این زمینه ورود کنن، با حلوا حلوا که دهن شیرین نمیشه. یعنی باید بسترش فراهم بکنیم برای این است که این کار ر انجام بدن از این جنس بیاین فکر بکنیم یعنی واقعا کارهای اجرایی که یه موقعی نمیدونم یادتونه یا نه چند سال پیش یکی از دولتها گفت برای بچهی مثلا بیشتر جمعیت داشت ماموریت که من بهتون بگم امروز جوانهای ما تمایل به ازدواج دارن موانعی جلوشون وجود داره اینه که میتوان فکر کنم الان بیرغبت به ازدواج دوست داره بالاخره یکی از ویژگیهایی که اسلام داره در روایاتم داریم برای مرگ یکی از بهترین چیزها داشتن همسر و اسطوره همسر داشته باشه مالاگاشی به خانما میگیم میگیم که شما ببینید توی زندگی درک اگر یه مردی بالاخره شما به طلاق میانجامد شما فکر نکنید من دیگه نمیره ازدواج کنهمرد زن دوسته میره ازدواج میکنه. فکر کنید نه تمام شد دیگه متنفر میشه بانوان همینطورن دخترها همینقدر منتهی موانعی سر راه هست این موانع ر ما باید رفع کنیم حالا یه بخشیش را عرض کردم رسانه باید پیگیرش باشه و قانونگذاران ما رفع بکنه و هم کاری بکنیم من میشه بگم تو قانون اگر به قانون یه گیری بدیم همیشه یه چیزی توش درمیاد یه مشکلی ایجاد شده که اگر نگاهمون نگاه خالصانه باشه خدا هم مسیر هموار میکنه حرکتهای بزرگ همینجوری ایجاد شد با وجود مبارک نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و سلم رو ببینید که حرکت خودشون ر برای دعوت مردمان به دین الهی شروع کردن مگه چی در اختیار پیامبر بود؟ خودشون بودن فقط ولی اون اخلاص برای خدا قدم برداشتن اون خدمت شما عرض کنم نگاه خالصانهای که به مردم داشتن هموار کرد خدا کار را اگر تو این قصهی ازدواج این دغدغه وجود داشته باشه هم در مجلس هم در دولت یا به تعبیر شما قانونگذار یا نهادهای اجرایی و سنگ بزرگ بر نداریم که نشونهی نزدن باشه خیلی اجرایی و این دغدغه اگر وجود داشته باشه به نظر من راه حل پیدا میشه یه پیدایش همینه که ما باید انگیزه سازی هم در نسلمون بکنیم شما مطمین باشید خیلی از آسیبهایی که ما تو جامعهمون داریم با ازدواج حل میشه.
البته نمیگم تو ازدواج باید بیگدار به آب زدند بالاخره اونور عقلانیتمان خوب باید باشه فرهنگ زندگی مشترک رو ما باید ترویج بکنیم اینا رو باید دقت بکنیم که در جامعه میتوان زمینهی سلامت جامعه میشه اینا روش کار بکنیم بالاخره همه ما گویندهی ما بگیم بالاخره یه عدهای دستشون به قانونمندی وارد این عرصه بشن بنده عرض میکنم یکی از بهترین کارها نمیدونم منحصر در این ولی یکی از بهترین کارها اینه که ما زمینه و بستر برای ازدواج جوانها فراهم کنیم. افرادی که من به نام میشناسم مثلا میگه حاج آقا من یه مشتری پول داشتم مثلا بلوک آپارتمانی ساختم ده تا واحد آفرین اصلا این ر به جوونا گفتم هر کی ازدواج کنه پنج سال رایگان من در اختیار اونیم کار خوبی این جریان داره خب انگیزم میشه نمیگم نداریم چون ممکنه اون انگیزه برای اینکه پول جمع بکنه به سمت ساخت بره نداشته باشه ولی همین که میگن پنج سال دیگه اکثرشون یه اپول پیش خوبی تونستن جمع بکنن یه جای دیگه رفتن اجاره کردن بعضیاشون تو همین مدت صابخونه شدن خونه خریدن این کار مالکیت برای خودت باشه نمیخوام بگم ببخش این بستر ر فراهم کنیم بعد میدونید چقدر این کار کار ارزشمند و پر ثوابی دو تا جوون ر با زمینه و بستر رسیدن به همدیگه ر براشون فراهم بکنیم مسیولیتهای اجتماعی ما من تصور نکنم مالی که دارم مال خودمه اینا باید بهش توجه بکنم این مشروط مال منه و نمیتونم ببرم یعنی بالاخره میمونه همینجا چه بهتر این که ما بتونیم این رو در مسیر درست هزینه بکنیم پس حاکمیت یک مسیولیتی داره خیرین ما، دارهای ما در جامعه یک مسیولیتی ر دارن.
میخوایم بریم سراغ خانوادهها خانوادهها تو این زمینه تدبیری بیندیشند مثلا ممکنه برخی از ماها بگیم که دستمون خالی حالا این بخش فعلا بذاریم کنار یک درصدی و دهکهای جامعه واقعا اینجوری است.
حالا من اول خطابم رو به اونایی که میتونن ما الان پدرانی داریم که بالاخره الان مالکیت داره میتونه بچهشان رو بده یه بزرگواری شهرتهران ایشون پسرش موقعی برا من تعریف میکرد گفت پدر ما خانهی حیاطدار داشته تا خواهر برادر بودیم گفت وقتی که به سن ازدواج رسیدیم خونه ر فروخت گفت من میخوام ارث قبل از مرگم تقسیم بکنم فردای یه واحد آپارتمان نقلی برای خودمون بخریم خودش رفت تویه آپارتمان. یعنی وقتی پدر و مادر بچهها حفظ بکنن که این پدر مادر به فکرشون من روایتی بگم شاید این روایت جالب باشه یعنی بدونیم این مسولیت ما پدر مادر ما برای ما چیکار کرد که ما برای شما بکنیم اودرشهر کاری نکرد اونم ممکنه کارایی کرده در دیدم. این رو بدونیم در روایت داریم وقتی فرزندتون به سن ازدواج میرسه باید مقدمات ازدواج براش فراهم بکنیم مقدمات چیه فقط رفتن خواستگاری برای پسر یا پذیرش خواستگار برای دختر که نیستش که این یکیش یه موقع ممکنه نیاز به این داشته باشه که فرزندم را از اول آماده بکنم توانمندی کسب درآمد داشته باشه، بتونه درآمد به دست بیاره یه موقع ممکنه نه خودم امکاناتی دارم میتونم ... البته بنده موافق این نیستم که پدر به فرزندش به بگه تو ازدواج کن خیالت راحت خورد و خوراک و مسکن و پول همش با من مسافرت نه این خوب نیست مطلبی هموار بکنیم راه رو بخشی ر و برای فرزندانمون بگیم. بالاخره تو هم یه حرکتی بکن ما داریم تو این زمینه اگر بتونیم بله این بالاخره حکایت اینه که اون بیانگیزگی برای تلاش کسب رزق و روزی در فرزندمون ایجاد میکنه یه بخشی رو براش فراهم بکنیم بگیم این بخش رو ما برای این بخش خود تلاش بکن و این کار رو انجام و من معتقدم بخشی از جامعه ما می تونه این کار رو بکنه ولی امروز ما میبینیم مثلا جوان میاد پیش ما میگه پدرم توانمند است و مثلا من تا الان درس خوندم و پولش رو ندارم ولی اصلا این پدر نم پس نمیده هیچی نمیگه میگه خودت میدونی هر کاری میخوای بکنی ما میگیم این اشتباهه انگیزه ایجاد بکنیم بالاخره ببینید وقتی که ما جوانمون میخوایم وارد یک میدان جدیدی از زندگی یک عرصهی جدیدی از زندگیمون ورود بهش بدیم باید حتما یاریش بکنیم . و حالا بله یه پسری جوانی از جربزه داره خودش توانمندی داره با اون کار نداریم و زندگیش و میره اداره میکنه پدر مادرم به نیت فرزند خودشون برن یک جوان دیگهای ر زمین ازدواجش فراهم کنن ولی این خیرخواهی ر ما داشته باشیم بدونیم اگر جوان ما دیر ازدواج بکنه دودش به چشم خود ما میره امروز شما باورتون نمیشه جناب آقای شریعتی برخی پدر و مادرا میان با که صحبت میکنن میگن مثلا جوان بیست و هفت هشت سالن حاج آقا میره تو اتاق بیرون نمیاد آقا شغل؟نه؟ افسردگی پیدا کرده .سرش تو موبایل تو گوشی و.. کم نیستن
می دونی چرا این همون که حضرت عالی با هوشمندی فرمودید یه مشکلاتی براش به وجود میاد و خودشم نمیفهمی کجاست یعنی اگرازدواج کرده بود من باشه اینجوری نبود آقا ازدواج دردسرهایی داریم میگیم به ازدواج چالشهایی داره اتفاقا این چالشها ارزشمند یعنی بین این آدمهاست بکنه ممکن مسافرت سرما باشه گرما باشه بارندگی باشه جاده دستانداز داشته باشه خراب شدن ماشین باشه ولی این مسیری که داریم میریم چون یک هدف خوبی داره آدم بدون میخره مشکلاتش ازاین رو دوست داریم بله ازدواجم همینه یعنی پویا میکنه انسان را مثلا ما تو مباحث قبلی عرض میکردم یه ممکن با همدیگه دعوا کنن ببخشید اصن خوبه دیگه چالشه حلش بکنیم این حله یعنی قدرتمند و چه حس خوبی داریم من اینا رو دیدم و زن و شوهری که باهم بگومگو میکنن بعدش که به یک نتیجهی خوبی میرسن می شنوم بیشتر میشه انگار از اول دارن شروعی یعنی خیلی خوب داره زندگیش ر ادامه میده یعنی ما واهمه نداشته باشیم که حالا دردسر داره زندگی مشترک یه خاطرهای بگم شاید یه خاطرهی خیلی خوب باشه برای جوونها یه موقع ما نمایشگاه بینالمللی قرآن بودیم میومدن مراجعه میکردن برای مشاوره دو تا آقا اومدن میانسال بودندچهل و هفت هشت سال پنجاه سال داشتم یکی از این آقای من و شناختاین برادر خانم من کنیااین سن زن نگرفت بعد اون شروع کرد گفت حاج آقا تو این درستویه ازدواج کرد و نمیدونم فلان و اینها همونهایی هم سن و سال پرسیدم دیده شغل اتفاقا تو اون شغل با همدیگه آشنا شده بودن یه آقا اومده بود خواهر ایشون رو گرفته بود تا میتونم جسارت بکنم بگم ما چقدر الان مثلا زندگیتون خونه ماشین شما بفرمایید چقدر میگم که دقیقا این آقایی که ازدواج کرده بود سرمایه زندگیش دوبرابر اون یکی بود ببینند بچه داشت دوتا یکی از فرزندان بر دانشجو هزینههای زندگی و چرا چون این فردی که الان ازدواج میکنه پویاتر میشه مدیران رو دوشش ولی توماشینم خوابیدم جایی نبود میرم خونه مادرم میخوابم. برکت ر و هم باید اضافه بکنی بله همینطوره که این برکت خدا میده و اصلا میدونید یکی از جاهایی که ما در روایات داریم خدا روزی رو زیاد میکنه اونجایین برای زن و بچش خرج میکنه بدون منت آخه برخی مردم میتونیم برا ی چیزهایی خرج کنیم این برکت میبره هی باید بدو بدو که ولی یا که نه با همدلی نگاه میکنه میبینه که اینجورین مردهای جامعه ما دوست دارن یه آقایی بود میگفت میگفتش که من هر دفه برای خانواده خرید میکنم شاید اون دقایق شیرینترین لحظاتی که تو خونه اینو فرزندانم میخورند. بالاخره میوهی هر چیزی هستی راه نسبی براشون فراهم کرده دخیلی لذت میبرن میگن انقدر که برای اونا میخرم خوشحال میشم برای خودم نه . اکثرجامعهی ما هم همینجور هست یعنی روحیهی خانواده دوستی همسر دوستی فرزند دوستی توشون وجود داره من واقعا الان داریم مردهایی که میگن تشنه مشیه بیرون شاید رغبت حتی نمیکنم برای خودم مثلا یه بطری آب بخرم ولی بچه ممی برم بیرون براش آبمیوه میخرم بهش میدم با کیف میخرم به لذت میبرم این برداریم زیاد میکنه یعنی مردی که اینجوری باشه این که حضرت عالی میفرمایید خودش تشکیل زندگی مشترک برکت رو هم ایجاد میکنه بله قطعا همینطوره ولی این به این معنا نیست که بقیه هم مسولیت خودشون ندونن برای اینکه تو حاکمیتم بگم برین ازدواج کنید، منم مسیولیت خودم ر انجام بدم خیرین جامعه دارهای جامعه همین کار و بکنم شما همین الان تو خانوادهها و فامیل وقتی نگاه میکنید من آدمی چند نفر هستند دستشون به دهنشون میرسه و میتونه یه پسر یه دختر دستش رو بگیره تو فامیل البته نور بالا نه چراغ خاموش، یعنی این تدبیر کنیم بالاخره مردم آبروداری آدم علنی این کارها ر بکنه توانایهای قرار بدیم مثلا بگیم آقا معرفی نکن این و کی داده بالهاوس با هنر هستن تو مساجد این افراد هستند گاهی اوقات تو خود فامیل میبینی همچون افرادی وجود دارن این کار خیر انجام بدیم واقعا جوونای ما حقشون مجرد موننمبو شکل میگیره جوونهای گاهی اوقات دنبال حاشیههای قلیون میکشه سیگار میکشه معتاد میشه اینا دلیلش اینه که اون حس مسوولیت خانوادگی درشون ضعیفی که یه وقتایی در جوونهای ما وجود داره قطعا وقتی نیاز برطرف نشه ما یه قاعدهای در تربیت داریم میگه ببینید عدم توجه به نیازها نتیجه ش میشه بروز ناهنجاریها ، فشاربهت میاد، هم دانشگاهی یا هم محلی رفت ازدواج کرد این خب این یک خشم پنهانی ممکنه در این شکل بدهد حتما دلسوزانه، ببیندمایک جامعهی یعنی یک خانواده یعنی اگر یه دختری تو جامعهی ما فروشه مه ما دلمون به رنج بیاد. یعنی ببینید چیکار باید بکنیم که به او کمک بکنیم به جای اینکه کف خیابون گدایی نگاه بکنه بره سر خونه و زندگی و فرزندی داشته باشه یعنی تو اون مدل پاک و سالم و فطری زندگیش رو ادامه بده جوان ما همینطور جوانی که ببینید بهترین دوران زندگیش بیاد محبتش رو صرف سرابی بکنه که تهش هیچی نیست یعنی تهش بهم میخوره این نیست در این اوج جوانی نثار کسی بکنه که بتونه قوام یک زندگی ر تقویت بکنه و این قوام شکل بگیره ما مسیولیم یعنی همهی ماها تو جامعه باید این فکر بکنیم نظامهای آموزشی ویتو این زمینه فعال باشن من حالا از دو زاویه میخوام این نگاه بکنیم بهش الحمدالله تو این ادیان کارای خوبی شده توی کتب درسی ولی به نظرم باید تقویت بشه تو موضوع تقویت ایجاد روحیهی ازدواج در نوجوانها و جوانها ولی اونم با هوشمندی ببینید من یه مثالی بزنم ببینید یه پدر مادری که دایم تو خونه با هم دعوا میکنن اینا باورشون میشه دارن فرزندانشون تو ازدواج بیانگیزه میکنن؟ چرا؟ میگه فردا ما میخوایم یکی بشیم مثل اینا. اینجا پدر مادر، یکجا من معلم وقتی تریبون کلاس دستمه نباید از مشکلات زندگیم بگم باید بگم.
من چند روز پیش رفته بودم یه جا میوه فروشی یه میوهای بگیرم دیدم یه آقایی داره مثلا فروشنده هم جوان بود آره مثلا با این میوهای که الان میخرید میشد خونه خرید قدیم.من گفتم اولا این که تو میگی نیست من برات توضیح میدم و اینی که داری میگی این جوان رو داری دل سرد میکنی با این حرف، تو داری یه عقده گشایی درونی میکنی ولی داری به طرف مقابلت آسیب می زنی . این جوون چه گناهی کرده که همه ش بمبارون نامیدهای ما باشن که من میخوام یکی بشم مثل این عجیب هستی سنتی را ما باید در خانوادهها جامعه بکنیم خوشیهامون دیگه بگیم که نمیگیرین شما تا یه مشکلی پیش میاد گوشی تلفن و بردارین به خواهر آبجی بدبخت بیچاره دوباره دیشب شهر دیر اومد دعوامون شد فلان شد ولی شوهرش با شیرینی میاد خونه هیچوقت زنگ نمیزنه بگه.الان تو جامعهی ما همین مسافرت شمالشرفی اون نمیگه ولی یه میوه میخری گرون به این جوون میگه این ناامید میکنه با خورشیدم بگو به این بار انگیزتون شکل بگیره و ما این که میگم مسیولیت اجتماعی داریم همین من یه موقع یه تعبیری به کار میبرد گفت ببینید اگریک کلمهای بگیم رفتاری انجام بدیم که افراد جامعه را دلسرد بکنیم زندگیها را آسیب بهش برسونیم حالا اگر بخوام مثال بزنم اینجوری میزنم و شما میبینید هدیه م یه دختر و پسر عقد کرده معمولا پسرها برای عروس خانم تو این ایام یه هدیهای میخرن یه هدیه میخره میبره خونه عروس خانم یه شال زیبایی خریده و کادو پیچ کرده و یه شاخه گل روش دخترم میگیره چون بالاخره با اون عشق و صمیمیت همسرش این همراه بوده کی میکو ر باز میکنه اون سالم میبینه لذت میبره شب خواهرش زنگ میزنه آبجی شوهرت اومد دیدن یا نه اومد روز عید بود چیزی برات خرید آره چی خرید یه سوال خیلی قشنگ حالا بگو ببینم لای اون سال چیزین یعنی انگشتر گردنبند و نابود کردن بعد میگه که مثلا همون المهمومین ناز فردا این دختر را شربتین آقا میر دیدن مثلا دوباره عروس خانم این اخم کردن چی شده خانم ؟میگه گی شده ناراحتی اینکه خواهر فهمید تو کم آورده بودی دیروز برای من این چه حرفیه چماق میشه فردا رو سرت هوار میشه. اتفاقا تعریفکن بگو چه شوهر خوش سلیقهای داره اینا رو گرم میکنه زندگیشون ما گاهی اوقات فکر میکنیم که مثلا زندگی روی زرنگی و اینهاست باید زرنگ باشه مثلا حق مون از همه بگیریم با هم دعوا بکنیم نه واقعا اینجوری نیست این دختر و پسری که به ازدواج میکنن دنبال خوشبختی همدیگن چند تا دختر و پسر ر میتونیم بعد از ازدواج پیدا بکنیم این بنا ازدواج کردیم که مثلا کلاه سر طرف مقابل بر من نمیخوام بگم نیست ولی خیلی محدوده ولی این تفکر اینگونه یعنی فکر میکنم حالا این جوون برای این شادی آورده میخواد کلاه سر این بذاره نه باور کن این نیست شاید بلد نبود اصلا با بدبینی نگاه نکن خوشبینانه بهش توجه بکنیم حالا عرض من اینه ببینید توی زندگی اجتماعی ما توجه کنیم جوونها ر امید بهشون بدیم عرض بکنم پلکانی هر که مسیولیت خودش ر به خوبی انجام بده انشاالله ما یه طیف بزرگی از جوونهامون به سمتی دارن میرن تو این دانشگاهها ببینیم و خوب هم هست من دیدم اخیرا خدا حفظ بکنه یک مسولین نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها دربارهی ازدواج دانشجوییم خب این حرکت که چندین سال انجام شده هر چی جلوتر رفته پختهتر شده خیلی حرکت زیباانقلاب بود ایشون میگفت ما بررسی کردیم از ثبت احوال استعلام گرفتیم کمترین میزان طلاق بین این دانشجویانی بوده که با هم ازدواج کردن. بعد میدونی ارزشش چیه؟ دانشجو بودند چون جوونا وقتی تو سن پایینتر ازدواج میکنن راحتتر با هم کنار میان اگر ما خیلی اذیتشون نکنیم، سن ها که بالا میره نه سختتر میشه و لذا ما الان توی آمار طلاقم داریم کسانی که تو سن بالاتر ازدواج میکنند احتمال طلاق براشون بیشتره یعنی چی یعنی این که اینها نمیتونن راحت با همدیگه چون منعطف نیستن ، مثلا دو تا دختر و پسر مثلا دانشجو ازدوا میکنند رفتن دارن بستنی میخورن خوشن با همدیگه ولی او دیگه نه اولا اینکه سخت بتونه یعنی سخت میتونه طرف مقابلش رو بپذیره و ثانیا اینکه انعطاف دریند زندگیشون کم هست و من اینا ر دیدم توانبالا سی سال ازدواج میکنه یعنی راحت زیربار فرزندآوری نمیره، میگه هنوز نتونستم اطمینان پیدا بکنم هنوز ولی شما مثلا دختر و پسر میرن تو سنین پایین ازدواج میکنند راحت من اعتماد میکنن زندگیشون و جلو میبرن به شرطی که ما بزرگترا خراب نکنیم این کار رو، به اینم به عنوان یک نکتهی جدی من در نظر بگیریم من یه نکته هم خدمت خود جوونای عزیز میخوام عرض بکنم بفرمایید ببینید ازدواج یک حرکت رشد دهنده ست. یعنی هر چی ما این رو بتونیم در زمان خودش به هنگام انجامش بدیم این روند رو به رشد ما رو هم تقویت میکنه در زندگی مشترک در زندگی فرد در زندگی شغلی یعنی تو همهی این زمینها انسان میتونه رشد و نکتهی دومی که میخوام بگم اینه که حتما تو این زمینهها بیگدار به آب نزنه چون اولین تجربه میتونه بهترین باشه.
امروز یه مقدار دربارهی خود اصل ازدواج، اینکه باید بالاخره هم حاکمیت، خانوادهها انسانهایی که توانمندند تواناییهای مالی دارن اون واسطه گریهای زیبایی که میتونه اتفاق بیفته یعنی توجه میکردند به این موضوع بزرگان وساطتهای ازدواج را رقم میزدند و مایه مقداری درباره این موضوع صبت بکنیم و انشاالله این زمینه بشه برای اینکه ما بتوانیم بستر ازدواج برای جوانانمون فراهم بکنیم بله میدونیم یعنی الان تا گفته میشه ازدواج میگن خبر نداری مشکلات اقتصادی کار نمیدونین بالاخره هست و ما هم تو این جامعه داریم زندگی میکنیم همینها ر هم میبینیم ولی اون هنرمندی اینه که بالاخره همهی افراد جامعه با توجه به وضعیت موجود برای جوونها یک اتفاق زیبایی را رقم بزنن و اینجا من میخوام انشالله خطابم رو حداقل به سه گروه در این برنامه داشته باشن بالاخره گروه اول حاکمیت یعنی باید واقعا تو این موضوع فکر جدی بکنن یعنی اینکه کارهای نمادینی انجام بدیم این نمیتونه مشکلات جوانهای ما ر حل بکنه این باید بیایم بر اساس فرهنگ دینی که داریم در جامعهمون مشوقهای خوبی ر بگذاریم و واقعا جای دوری نمیره یعنی ببینید امروز بخشی از فسادی که تو جامعه داره اتفاق میفته بخشی از بزهکاریهای که داره تو جامعه اتفاق میفته و خیلی از مشکلات حتی روحی روانی که داره ایجاد میشه در جامعهی ما منشاش در دیر شدن سن ازدواج است یعنی اینو باید بدونیم یعنی اینکه ما اگر میگیم برای ازدواج حاکمیت فکری بکنه داره سرمایهگذاری میکنه که منفعت با خودشون میبرن بارهای زیادی از رو دوششون برداشته میشه چرا امروز مثلا ما باید بگیم که آسیبهای روحی و روانی بر اساس آماری که خود مراکز بهداشتی و مراکز پژوهشی در این حوزه میدن بگن بین بیست و چهار درصد تا سی درصد جامعه درگیر آسیبهای روحی و روانی است.ما میگیم یه بخشیش درگیر شدن ازدواج حالا بنده چون خودم کار میدانی و حوزه بالاخره ارتباط با خانوادهها مشکلاتی که دارن انجام میدیم ینی واقعا امروز یک جوان از سنی که میگذره اگر تشکیل خانواده نده این دچار یک سری پریشان حالی ها میشه و جدی دچار مشکلات میشه
یه موقعی میبینی این میشه منشا و عاملی برای یک حرکت خلاف اخلاقی و شرعی یعنی وقتی ما میبینیم مثلا دخترها و پسرها به صورت غیر شرعی کنار همدیگه میخوان ر بگیرن با همدیگه ارتباط برقرار کنند این نشان دهنده و نیازی که خداوند در وجود انسان گذاشته جهت صحیحش مشخص کرده ما اون جهت صحیح ر نمیدیم اینا دارن جهت غلط ر حرکت میکنند، این فقط مخصوص جامعهی ما نیست تو همهی جوامع بشری این موضوع مطرح و لذا خیلی از متفکرین آزاداندیشه واقعا تو این که بینظم صحیح و درستی بر اساس چارچوبهایی که وجود داره شکل بگیره روش دارم بحث میکنم گفتگو میکنم ترویج میکنن مراکزی راهاندازی میکنند فلذا تو این زمینه حتما بکنیم یعنی به این خانوادهها به جوونها به افرادی که در سن ازدواج حالا من مشخصا اگر بخوام یکی دوتا کمکی که حاکمیت میتونه انجام بده بهش اشاره کنم اول اینکه ما نباید ترویج زندگیهای مرفه را داشته باشیم یعنی این باید دقت بکنیم یه موقع ما میخوایم فیلممون پرفروش بشه سریال پربیننده باشه راحتی مثلا خانههای تجملی و امکانات آنچنانی فلنیمال خانگیش فروش بره که مدلهای تجملی ر نشون میدن من همین اخیرا یه تبلیغات میدیدم که این داره تبلیغ برخی از کالاها را میکنه که برای مثلا یه دختری که ازدواج کرده الان چقدر ازجامعه ی ما میتونن اینها ر ا فراهم بکنن؟خودم فروش کالای خودم میگم چیکار بکنم توقعات در دختران و جامعه بالا ببرم ؟ چون میدونید امروز یکی از مشکلات و معضلات همین شما باورتون نمیشه پدری آمده و بندهای تلاش من دخترم سن ازدواج خواستگار الحمدلله داره ولی من هرچی نگاه به جیبم میکنم نگاه به زندگی میکنم میبینم نمیشه بهتر حالا فعلا به فکر درس خوندن باشه نمیخواد فکر بشم نمیگم دلیلش چیه دلیلش ولی اینه که میدونم توانشو ندارم که بخوام الان برای اون جهیزیهای فراهم بکنم و در مقابل میبینیم امروز انگار برخیها تو این زمینه صحنهی رقابتی را ایجاد کردن که بخرن نمایش برنمیاد چند ماه قبل عرض کردم که امروز برخی غلط داره تو جامعهی ما شکل میگیره مثلا جهیزیه بچینن فامیل بیان ببینن یعنی دقیقا آدم یاد اون آیهی شریفه الهاکم التکاثر میفته. چرا این کار میکنیم یعنی اینم میشه جاهلیت مدرن دل مردم ر میخوایم بسوزونیم میخوایم صحنهی چشم و همچشمی راهاندازی چیکار به این کار داریم بعد عجیب اینه شما وقتی بین خود جوونها میری میبینی چقدر اینا زلال چقدر حداقلها خودشون قانعن دختر و پسرهای ما میدیدیم تو دانشگاه میگفتن ما حاضریم زندگی مشترکمون و شروع بکنیم اصلا تو یه اتاق یه موبدان کفش این یخچال مثلا ده فوت نفوذ بگیریم یا اجاق گاز رومیزی هم بگیم زندگیمون را شروع کنیم با هم باشیم بزرگترا میگن نه مگه میشه نمیدونم جهیزیه فلان بعد نمیدونم فلان امکانات عروسی فلان جا آبرو داریم میخوایم آبروی م ارو جلوی دیگران بر یعنی اونها خودشون قانع اونا خودشون اصل زوجیت براشون مهمه اینکه بالاخره اون به محبوبش برسه و به معشوقش برسه این براشون مهمه ولی ماها داریم کار ی میکنیم که نه شما نمیتونید بعد یواش یواش اونام داره باورشون میشه امروز دختر دغدغش میشه جهیزینه پسرمثلا خونهی آنچنانی این حس یک شب اتفاق نیفتاده هایک فرایندی ر طی کرده تا امروز اوضاع و احوال ما به اینجا رسیده متاسفانه بل هاون جایی که میبینی من ششدار خراب میشه نجارابراهیم اموراییهای همین الان میبینیم یه سریال در تلویزیون پخش میشه یه خانوادهای را نشون میدن یه خونهی خیلی ساده کنار یه کارگاه که دارن کار میکنن زندگیشون دارن میکنن خوش هستن با همدیگه یه سری الگوهایی ر ما به این نشون بدیم که بابا میشه گاهی اوقات تو خونهها تجملی خوشبختی رقم نمیخوره شما برید دادگاههای خانواده سرکی بکشید ببینید چقدر از جوونهای ما هنوز به یک سال زندگیشون نرسیده تصمیم به جدایی میگن بعد این دختر جهیزیش باید بدون مهریش کم بوده نه زیاد بوده و مشکل یه جای دیگه بوده ما به جای اینکه فکرمون ذهنمون رو متمرکز و مسایل اصلی بکنیم میریم تو حواشی این رو ماید اصلاح بکنیم یعنی واقعا جامعه رسانه ای عزم ملی میخواد ببینید بالاخره چیزی ر و که به قول شما در یک پروسه زمانی طولانی خرابش کردین الان باید با یه از بریم به سمت اصلاح من اگر اجازه بفرمایید الان یه ذره مخاطبم را خانمها قرار بدن اعتقادم اینه که خانمها تو این عرصه خیلی خوب میتونن وارد بشن و اصلاح بکنن جامعه رو یعنی امروز اگر خانمهای بزرگواری که بالاخره دخترای دم بخت دارند پسرها در سن ازدواج دارن یه مقدار ساده گیریشون بیشتر بکنن یعنی بیش از این که ما بریم روی حواشی مثل جهیزیه مهریه و اینجور چیزا تمرکز روی اینکه دختر خوبی رو برای زندگی مشترک تربیت بکنیم پسرمون رو برای زندگی مشترک تربیت بکنیم و شما میدونید وقتی چشم و همچشمیها و توقعات پایین بیاد اصلا به تدریج شما میبینید که جامعه متعادل میشه یعنی ما یه سری از تنشها همین هایی که داره اتفاق میفته بله پس نگاه اول رسانه این باشه که تو زمینه جهادی کاربکنن یک حرکت ریشهای رو انجام بده ناظرهای ما دقت بکنن ببینید مردم بین فیلمها من حالا این که عرض کردم میخوام توجه بدم گاهگداری فیلم محتواش خوب باشه نگاه میکنن تجملات زرق و برق نداره بله و این تجربه نشون داده به خود رسانه یا شاید بهتر از هرکسی هم این ر بداننداته نیم یه کاری بکنیم که آسیب ببینن و بنده اینجا با قاطعیت این رو عرض میکنم اگر من با فیلمی که میسازم با حرفی که میزنم با قانونی که میگذارم منجر بشم جوانی به این واسطه دیر ازدواج کنه مسئولم در درگاه خدا یعنی هر گناهی جوان بکنه مطمین باشید پای منم مینویسند این نیست که مثلا حالا اون نگاههای مثلا کاملا دنیایی و غلط رو خودش میدونه حالا ما مثلا اینجوری بگیم خودش که عقل داره نمیدونم فلان داره این نمیشه وقتی ما میگیم توی ساختار اجتماعی باید بدونیم همهی ما مرتبط با همین این نیستش که من کار خودم ر بکنم یه موقعی خدا رحمت بکنه جناب آقای حایری شیرازی خدا رحمتشون کنه یکی از همین برنامههای تلویزیونی مجری ازایشون پرسید یه کسی پول خوبی داره پولا از عرق جبین درآورده حالاحالاها یه ماشین خیلی خوب سوار شه اشکال داره شرعی اشکال نداره ولی اخلاقش داره وقتی سوار این ماشین بشی ده تا جوان نگاه به توکن بعد حسرت بخورن دلشون بسوزه گاهی اوقات به همین واسطه به خطا کشیده بشن تو مسئولی.
ما داریم زندگی اجتماعی میکنیم این نیستش که تو اجتماع باشیم باید فکر کنیم که دورودحسی هر کاری خود بدان نیست یعنی باید این مسیولیت اجتماعی ر ما نسبت به این نسبته کنیم این مسوولینی اگر کاری بکنیم خطاب که منجر به این بشه جوان دیر ازدواج بکنه. حالا بحث حاکمیت واقعا ما یه سری امکاناتی ر برای اینکه جوانهای ما دلشون خوش باشه برای ازدواج در اختیارشون بگذاریم امکاناتی که شاید برای همین مردم برای همین نسل یه موقع ما یادتونه یه پیشنهادی ر چند وقت قبل داریم گفتم چه اشکالی داره هر جوانی میخواد ازدواج کنه بگیم آقا اصلا یه قواره زمین ما به شما میدیم. زمین توی این شهر هست. بالاخره ساماندهی بکنیم فکر بکنیم اینا اصلا دغدغه ی مسکنشون کمتر میشه.خیلی از جوونا به ما میگن میگن اگر ما دغدغهی مسکن نداشته باشیم بالاخره و میتونیم اداره بکنیم سخت ممکنه یه جایی باشه ولی میتونیم اینا رو براشون فراهم کنیم چه اشکالی داره؟ قانونگذاران ما تو این زمینه ورود کنن، با حلوا حلوا که دهن شیرین نمیشه. یعنی باید بسترش فراهم بکنیم برای این است که این کار ر انجام بدن از این جنس بیاین فکر بکنیم یعنی واقعا کارهای اجرایی که یه موقعی نمیدونم یادتونه یا نه چند سال پیش یکی از دولتها گفت برای بچهی مثلا بیشتر جمعیت داشت ماموریت که من بهتون بگم امروز جوانهای ما تمایل به ازدواج دارن موانعی جلوشون وجود داره اینه که میتوان فکر کنم الان بیرغبت به ازدواج دوست داره بالاخره یکی از ویژگیهایی که اسلام داره در روایاتم داریم برای مرگ یکی از بهترین چیزها داشتن همسر و اسطوره همسر داشته باشه مالاگاشی به خانما میگیم میگیم که شما ببینید توی زندگی درک اگر یه مردی بالاخره شما به طلاق میانجامد شما فکر نکنید من دیگه نمیره ازدواج کنهمرد زن دوسته میره ازدواج میکنه. فکر کنید نه تمام شد دیگه متنفر میشه بانوان همینطورن دخترها همینقدر منتهی موانعی سر راه هست این موانع ر ما باید رفع کنیم حالا یه بخشیش را عرض کردم رسانه باید پیگیرش باشه و قانونگذاران ما رفع بکنه و هم کاری بکنیم من میشه بگم تو قانون اگر به قانون یه گیری بدیم همیشه یه چیزی توش درمیاد یه مشکلی ایجاد شده که اگر نگاهمون نگاه خالصانه باشه خدا هم مسیر هموار میکنه حرکتهای بزرگ همینجوری ایجاد شد با وجود مبارک نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و سلم رو ببینید که حرکت خودشون ر برای دعوت مردمان به دین الهی شروع کردن مگه چی در اختیار پیامبر بود؟ خودشون بودن فقط ولی اون اخلاص برای خدا قدم برداشتن اون خدمت شما عرض کنم نگاه خالصانهای که به مردم داشتن هموار کرد خدا کار را اگر تو این قصهی ازدواج این دغدغه وجود داشته باشه هم در مجلس هم در دولت یا به تعبیر شما قانونگذار یا نهادهای اجرایی و سنگ بزرگ بر نداریم که نشونهی نزدن باشه خیلی اجرایی و این دغدغه اگر وجود داشته باشه به نظر من راه حل پیدا میشه یه پیدایش همینه که ما باید انگیزه سازی هم در نسلمون بکنیم شما مطمین باشید خیلی از آسیبهایی که ما تو جامعهمون داریم با ازدواج حل میشه.
البته نمیگم تو ازدواج باید بیگدار به آب زدند بالاخره اونور عقلانیتمان خوب باید باشه فرهنگ زندگی مشترک رو ما باید ترویج بکنیم اینا رو باید دقت بکنیم که در جامعه میتوان زمینهی سلامت جامعه میشه اینا روش کار بکنیم بالاخره همه ما گویندهی ما بگیم بالاخره یه عدهای دستشون به قانونمندی وارد این عرصه بشن بنده عرض میکنم یکی از بهترین کارها نمیدونم منحصر در این ولی یکی از بهترین کارها اینه که ما زمینه و بستر برای ازدواج جوانها فراهم کنیم. افرادی که من به نام میشناسم مثلا میگه حاج آقا من یه مشتری پول داشتم مثلا بلوک آپارتمانی ساختم ده تا واحد آفرین اصلا این ر به جوونا گفتم هر کی ازدواج کنه پنج سال رایگان من در اختیار اونیم کار خوبی این جریان داره خب انگیزم میشه نمیگم نداریم چون ممکنه اون انگیزه برای اینکه پول جمع بکنه به سمت ساخت بره نداشته باشه ولی همین که میگن پنج سال دیگه اکثرشون یه اپول پیش خوبی تونستن جمع بکنن یه جای دیگه رفتن اجاره کردن بعضیاشون تو همین مدت صابخونه شدن خونه خریدن این کار مالکیت برای خودت باشه نمیخوام بگم ببخش این بستر ر فراهم کنیم بعد میدونید چقدر این کار کار ارزشمند و پر ثوابی دو تا جوون ر با زمینه و بستر رسیدن به همدیگه ر براشون فراهم بکنیم مسیولیتهای اجتماعی ما من تصور نکنم مالی که دارم مال خودمه اینا باید بهش توجه بکنم این مشروط مال منه و نمیتونم ببرم یعنی بالاخره میمونه همینجا چه بهتر این که ما بتونیم این رو در مسیر درست هزینه بکنیم پس حاکمیت یک مسیولیتی داره خیرین ما، دارهای ما در جامعه یک مسیولیتی ر دارن.
میخوایم بریم سراغ خانوادهها خانوادهها تو این زمینه تدبیری بیندیشند مثلا ممکنه برخی از ماها بگیم که دستمون خالی حالا این بخش فعلا بذاریم کنار یک درصدی و دهکهای جامعه واقعا اینجوری است.
حالا من اول خطابم رو به اونایی که میتونن ما الان پدرانی داریم که بالاخره الان مالکیت داره میتونه بچهشان رو بده یه بزرگواری شهرتهران ایشون پسرش موقعی برا من تعریف میکرد گفت پدر ما خانهی حیاطدار داشته تا خواهر برادر بودیم گفت وقتی که به سن ازدواج رسیدیم خونه ر فروخت گفت من میخوام ارث قبل از مرگم تقسیم بکنم فردای یه واحد آپارتمان نقلی برای خودمون بخریم خودش رفت تویه آپارتمان. یعنی وقتی پدر و مادر بچهها حفظ بکنن که این پدر مادر به فکرشون من روایتی بگم شاید این روایت جالب باشه یعنی بدونیم این مسولیت ما پدر مادر ما برای ما چیکار کرد که ما برای شما بکنیم اودرشهر کاری نکرد اونم ممکنه کارایی کرده در دیدم. این رو بدونیم در روایت داریم وقتی فرزندتون به سن ازدواج میرسه باید مقدمات ازدواج براش فراهم بکنیم مقدمات چیه فقط رفتن خواستگاری برای پسر یا پذیرش خواستگار برای دختر که نیستش که این یکیش یه موقع ممکنه نیاز به این داشته باشه که فرزندم را از اول آماده بکنم توانمندی کسب درآمد داشته باشه، بتونه درآمد به دست بیاره یه موقع ممکنه نه خودم امکاناتی دارم میتونم ... البته بنده موافق این نیستم که پدر به فرزندش به بگه تو ازدواج کن خیالت راحت خورد و خوراک و مسکن و پول همش با من مسافرت نه این خوب نیست مطلبی هموار بکنیم راه رو بخشی ر و برای فرزندانمون بگیم. بالاخره تو هم یه حرکتی بکن ما داریم تو این زمینه اگر بتونیم بله این بالاخره حکایت اینه که اون بیانگیزگی برای تلاش کسب رزق و روزی در فرزندمون ایجاد میکنه یه بخشی رو براش فراهم بکنیم بگیم این بخش رو ما برای این بخش خود تلاش بکن و این کار رو انجام و من معتقدم بخشی از جامعه ما می تونه این کار رو بکنه ولی امروز ما میبینیم مثلا جوان میاد پیش ما میگه پدرم توانمند است و مثلا من تا الان درس خوندم و پولش رو ندارم ولی اصلا این پدر نم پس نمیده هیچی نمیگه میگه خودت میدونی هر کاری میخوای بکنی ما میگیم این اشتباهه انگیزه ایجاد بکنیم بالاخره ببینید وقتی که ما جوانمون میخوایم وارد یک میدان جدیدی از زندگی یک عرصهی جدیدی از زندگیمون ورود بهش بدیم باید حتما یاریش بکنیم . و حالا بله یه پسری جوانی از جربزه داره خودش توانمندی داره با اون کار نداریم و زندگیش و میره اداره میکنه پدر مادرم به نیت فرزند خودشون برن یک جوان دیگهای ر زمین ازدواجش فراهم کنن ولی این خیرخواهی ر ما داشته باشیم بدونیم اگر جوان ما دیر ازدواج بکنه دودش به چشم خود ما میره امروز شما باورتون نمیشه جناب آقای شریعتی برخی پدر و مادرا میان با که صحبت میکنن میگن مثلا جوان بیست و هفت هشت سالن حاج آقا میره تو اتاق بیرون نمیاد آقا شغل؟نه؟ افسردگی پیدا کرده .سرش تو موبایل تو گوشی و.. کم نیستن
می دونی چرا این همون که حضرت عالی با هوشمندی فرمودید یه مشکلاتی براش به وجود میاد و خودشم نمیفهمی کجاست یعنی اگرازدواج کرده بود من باشه اینجوری نبود آقا ازدواج دردسرهایی داریم میگیم به ازدواج چالشهایی داره اتفاقا این چالشها ارزشمند یعنی بین این آدمهاست بکنه ممکن مسافرت سرما باشه گرما باشه بارندگی باشه جاده دستانداز داشته باشه خراب شدن ماشین باشه ولی این مسیری که داریم میریم چون یک هدف خوبی داره آدم بدون میخره مشکلاتش ازاین رو دوست داریم بله ازدواجم همینه یعنی پویا میکنه انسان را مثلا ما تو مباحث قبلی عرض میکردم یه ممکن با همدیگه دعوا کنن ببخشید اصن خوبه دیگه چالشه حلش بکنیم این حله یعنی قدرتمند و چه حس خوبی داریم من اینا رو دیدم و زن و شوهری که باهم بگومگو میکنن بعدش که به یک نتیجهی خوبی میرسن می شنوم بیشتر میشه انگار از اول دارن شروعی یعنی خیلی خوب داره زندگیش ر ادامه میده یعنی ما واهمه نداشته باشیم که حالا دردسر داره زندگی مشترک یه خاطرهای بگم شاید یه خاطرهی خیلی خوب باشه برای جوونها یه موقع ما نمایشگاه بینالمللی قرآن بودیم میومدن مراجعه میکردن برای مشاوره دو تا آقا اومدن میانسال بودندچهل و هفت هشت سال پنجاه سال داشتم یکی از این آقای من و شناختاین برادر خانم من کنیااین سن زن نگرفت بعد اون شروع کرد گفت حاج آقا تو این درستویه ازدواج کرد و نمیدونم فلان و اینها همونهایی هم سن و سال پرسیدم دیده شغل اتفاقا تو اون شغل با همدیگه آشنا شده بودن یه آقا اومده بود خواهر ایشون رو گرفته بود تا میتونم جسارت بکنم بگم ما چقدر الان مثلا زندگیتون خونه ماشین شما بفرمایید چقدر میگم که دقیقا این آقایی که ازدواج کرده بود سرمایه زندگیش دوبرابر اون یکی بود ببینند بچه داشت دوتا یکی از فرزندان بر دانشجو هزینههای زندگی و چرا چون این فردی که الان ازدواج میکنه پویاتر میشه مدیران رو دوشش ولی توماشینم خوابیدم جایی نبود میرم خونه مادرم میخوابم. برکت ر و هم باید اضافه بکنی بله همینطوره که این برکت خدا میده و اصلا میدونید یکی از جاهایی که ما در روایات داریم خدا روزی رو زیاد میکنه اونجایین برای زن و بچش خرج میکنه بدون منت آخه برخی مردم میتونیم برا ی چیزهایی خرج کنیم این برکت میبره هی باید بدو بدو که ولی یا که نه با همدلی نگاه میکنه میبینه که اینجورین مردهای جامعه ما دوست دارن یه آقایی بود میگفت میگفتش که من هر دفه برای خانواده خرید میکنم شاید اون دقایق شیرینترین لحظاتی که تو خونه اینو فرزندانم میخورند. بالاخره میوهی هر چیزی هستی راه نسبی براشون فراهم کرده دخیلی لذت میبرن میگن انقدر که برای اونا میخرم خوشحال میشم برای خودم نه . اکثرجامعهی ما هم همینجور هست یعنی روحیهی خانواده دوستی همسر دوستی فرزند دوستی توشون وجود داره من واقعا الان داریم مردهایی که میگن تشنه مشیه بیرون شاید رغبت حتی نمیکنم برای خودم مثلا یه بطری آب بخرم ولی بچه ممی برم بیرون براش آبمیوه میخرم بهش میدم با کیف میخرم به لذت میبرم این برداریم زیاد میکنه یعنی مردی که اینجوری باشه این که حضرت عالی میفرمایید خودش تشکیل زندگی مشترک برکت رو هم ایجاد میکنه بله قطعا همینطوره ولی این به این معنا نیست که بقیه هم مسولیت خودشون ندونن برای اینکه تو حاکمیتم بگم برین ازدواج کنید، منم مسیولیت خودم ر انجام بدم خیرین جامعه دارهای جامعه همین کار و بکنم شما همین الان تو خانوادهها و فامیل وقتی نگاه میکنید من آدمی چند نفر هستند دستشون به دهنشون میرسه و میتونه یه پسر یه دختر دستش رو بگیره تو فامیل البته نور بالا نه چراغ خاموش، یعنی این تدبیر کنیم بالاخره مردم آبروداری آدم علنی این کارها ر بکنه توانایهای قرار بدیم مثلا بگیم آقا معرفی نکن این و کی داده بالهاوس با هنر هستن تو مساجد این افراد هستند گاهی اوقات تو خود فامیل میبینی همچون افرادی وجود دارن این کار خیر انجام بدیم واقعا جوونای ما حقشون مجرد موننمبو شکل میگیره جوونهای گاهی اوقات دنبال حاشیههای قلیون میکشه سیگار میکشه معتاد میشه اینا دلیلش اینه که اون حس مسوولیت خانوادگی درشون ضعیفی که یه وقتایی در جوونهای ما وجود داره قطعا وقتی نیاز برطرف نشه ما یه قاعدهای در تربیت داریم میگه ببینید عدم توجه به نیازها نتیجه ش میشه بروز ناهنجاریها ، فشاربهت میاد، هم دانشگاهی یا هم محلی رفت ازدواج کرد این خب این یک خشم پنهانی ممکنه در این شکل بدهد حتما دلسوزانه، ببیندمایک جامعهی یعنی یک خانواده یعنی اگر یه دختری تو جامعهی ما فروشه مه ما دلمون به رنج بیاد. یعنی ببینید چیکار باید بکنیم که به او کمک بکنیم به جای اینکه کف خیابون گدایی نگاه بکنه بره سر خونه و زندگی و فرزندی داشته باشه یعنی تو اون مدل پاک و سالم و فطری زندگیش رو ادامه بده جوان ما همینطور جوانی که ببینید بهترین دوران زندگیش بیاد محبتش رو صرف سرابی بکنه که تهش هیچی نیست یعنی تهش بهم میخوره این نیست در این اوج جوانی نثار کسی بکنه که بتونه قوام یک زندگی ر تقویت بکنه و این قوام شکل بگیره ما مسیولیم یعنی همهی ماها تو جامعه باید این فکر بکنیم نظامهای آموزشی ویتو این زمینه فعال باشن من حالا از دو زاویه میخوام این نگاه بکنیم بهش الحمدالله تو این ادیان کارای خوبی شده توی کتب درسی ولی به نظرم باید تقویت بشه تو موضوع تقویت ایجاد روحیهی ازدواج در نوجوانها و جوانها ولی اونم با هوشمندی ببینید من یه مثالی بزنم ببینید یه پدر مادری که دایم تو خونه با هم دعوا میکنن اینا باورشون میشه دارن فرزندانشون تو ازدواج بیانگیزه میکنن؟ چرا؟ میگه فردا ما میخوایم یکی بشیم مثل اینا. اینجا پدر مادر، یکجا من معلم وقتی تریبون کلاس دستمه نباید از مشکلات زندگیم بگم باید بگم.
من چند روز پیش رفته بودم یه جا میوه فروشی یه میوهای بگیرم دیدم یه آقایی داره مثلا فروشنده هم جوان بود آره مثلا با این میوهای که الان میخرید میشد خونه خرید قدیم.من گفتم اولا این که تو میگی نیست من برات توضیح میدم و اینی که داری میگی این جوان رو داری دل سرد میکنی با این حرف، تو داری یه عقده گشایی درونی میکنی ولی داری به طرف مقابلت آسیب می زنی . این جوون چه گناهی کرده که همه ش بمبارون نامیدهای ما باشن که من میخوام یکی بشم مثل این عجیب هستی سنتی را ما باید در خانوادهها جامعه بکنیم خوشیهامون دیگه بگیم که نمیگیرین شما تا یه مشکلی پیش میاد گوشی تلفن و بردارین به خواهر آبجی بدبخت بیچاره دوباره دیشب شهر دیر اومد دعوامون شد فلان شد ولی شوهرش با شیرینی میاد خونه هیچوقت زنگ نمیزنه بگه.الان تو جامعهی ما همین مسافرت شمالشرفی اون نمیگه ولی یه میوه میخری گرون به این جوون میگه این ناامید میکنه با خورشیدم بگو به این بار انگیزتون شکل بگیره و ما این که میگم مسیولیت اجتماعی داریم همین من یه موقع یه تعبیری به کار میبرد گفت ببینید اگریک کلمهای بگیم رفتاری انجام بدیم که افراد جامعه را دلسرد بکنیم زندگیها را آسیب بهش برسونیم حالا اگر بخوام مثال بزنم اینجوری میزنم و شما میبینید هدیه م یه دختر و پسر عقد کرده معمولا پسرها برای عروس خانم تو این ایام یه هدیهای میخرن یه هدیه میخره میبره خونه عروس خانم یه شال زیبایی خریده و کادو پیچ کرده و یه شاخه گل روش دخترم میگیره چون بالاخره با اون عشق و صمیمیت همسرش این همراه بوده کی میکو ر باز میکنه اون سالم میبینه لذت میبره شب خواهرش زنگ میزنه آبجی شوهرت اومد دیدن یا نه اومد روز عید بود چیزی برات خرید آره چی خرید یه سوال خیلی قشنگ حالا بگو ببینم لای اون سال چیزین یعنی انگشتر گردنبند و نابود کردن بعد میگه که مثلا همون المهمومین ناز فردا این دختر را شربتین آقا میر دیدن مثلا دوباره عروس خانم این اخم کردن چی شده خانم ؟میگه گی شده ناراحتی اینکه خواهر فهمید تو کم آورده بودی دیروز برای من این چه حرفیه چماق میشه فردا رو سرت هوار میشه. اتفاقا تعریفکن بگو چه شوهر خوش سلیقهای داره اینا رو گرم میکنه زندگیشون ما گاهی اوقات فکر میکنیم که مثلا زندگی روی زرنگی و اینهاست باید زرنگ باشه مثلا حق مون از همه بگیریم با هم دعوا بکنیم نه واقعا اینجوری نیست این دختر و پسری که به ازدواج میکنن دنبال خوشبختی همدیگن چند تا دختر و پسر ر میتونیم بعد از ازدواج پیدا بکنیم این بنا ازدواج کردیم که مثلا کلاه سر طرف مقابل بر من نمیخوام بگم نیست ولی خیلی محدوده ولی این تفکر اینگونه یعنی فکر میکنم حالا این جوون برای این شادی آورده میخواد کلاه سر این بذاره نه باور کن این نیست شاید بلد نبود اصلا با بدبینی نگاه نکن خوشبینانه بهش توجه بکنیم حالا عرض من اینه ببینید توی زندگی اجتماعی ما توجه کنیم جوونها ر امید بهشون بدیم عرض بکنم پلکانی هر که مسیولیت خودش ر به خوبی انجام بده انشاالله ما یه طیف بزرگی از جوونهامون به سمتی دارن میرن تو این دانشگاهها ببینیم و خوب هم هست من دیدم اخیرا خدا حفظ بکنه یک مسولین نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها دربارهی ازدواج دانشجوییم خب این حرکت که چندین سال انجام شده هر چی جلوتر رفته پختهتر شده خیلی حرکت زیباانقلاب بود ایشون میگفت ما بررسی کردیم از ثبت احوال استعلام گرفتیم کمترین میزان طلاق بین این دانشجویانی بوده که با هم ازدواج کردن. بعد میدونی ارزشش چیه؟ دانشجو بودند چون جوونا وقتی تو سن پایینتر ازدواج میکنن راحتتر با هم کنار میان اگر ما خیلی اذیتشون نکنیم، سن ها که بالا میره نه سختتر میشه و لذا ما الان توی آمار طلاقم داریم کسانی که تو سن بالاتر ازدواج میکنند احتمال طلاق براشون بیشتره یعنی چی یعنی این که اینها نمیتونن راحت با همدیگه چون منعطف نیستن ، مثلا دو تا دختر و پسر مثلا دانشجو ازدوا میکنند رفتن دارن بستنی میخورن خوشن با همدیگه ولی او دیگه نه اولا اینکه سخت بتونه یعنی سخت میتونه طرف مقابلش رو بپذیره و ثانیا اینکه انعطاف دریند زندگیشون کم هست و من اینا ر دیدم توانبالا سی سال ازدواج میکنه یعنی راحت زیربار فرزندآوری نمیره، میگه هنوز نتونستم اطمینان پیدا بکنم هنوز ولی شما مثلا دختر و پسر میرن تو سنین پایین ازدواج میکنند راحت من اعتماد میکنن زندگیشون و جلو میبرن به شرطی که ما بزرگترا خراب نکنیم این کار رو، به اینم به عنوان یک نکتهی جدی من در نظر بگیریم من یه نکته هم خدمت خود جوونای عزیز میخوام عرض بکنم بفرمایید ببینید ازدواج یک حرکت رشد دهنده ست. یعنی هر چی ما این رو بتونیم در زمان خودش به هنگام انجامش بدیم این روند رو به رشد ما رو هم تقویت میکنه در زندگی مشترک در زندگی فرد در زندگی شغلی یعنی تو همهی این زمینها انسان میتونه رشد و نکتهی دومی که میخوام بگم اینه که حتما تو این زمینهها بیگدار به آب نزنه چون اولین تجربه میتونه بهترین باشه.
تاکنون نظری ثبت نشده است