display result search
- 948
- 1000
- 1000
- 1000
ماهیت انقلاب اسلامی و حکمت فراز و نشیب های آن
سخنرانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع "ماهیت انقلاب اسلامی و حکمت فراز و نشیب های آن"، سال 1400
انقلاب اسلامی، پاسخ عملی و کارآمد به مسئله مستحدثه دوران است. گاهی در جامعه مسائل نو و جدیدی پیش می‌آید که حتماً باید پاسخ درخور به آنها داده شود. عالمان دینی و حوزه‌های علمیه در این مسیر باید پیشقدم باشند. در دوران ما مسائل جدیدی برای اسلام پیش آمده است. ما با چیزی به نام انقلاب صنعتی مواجه هستیم که کل زندگی بشر را تحت تاثیر خود قرار داده است و زندگی بشر را متحول کرده است. ما با یک تمدن پیچیده چندلایه مواجه هستیم و عمیقترین لایه آن، لایه ایدئولوژیک است. یعنی اعتقادات و ایده هایی که زیربنای این تمدن بوده است. بعد از جنگ جهانی دوم جهان درگیر یک ناامنی گسترده شد و میلیون‌ها انسان کشته شدند. بعد از این ناامنی گسترده در جهان یک نهادی به نام سازمان ملل بر محور قدرت های برنده این جنگ ایجاد کردند و از طریق قواعد و پروتکل ها یک نظم جهانی را ایجاد کردند. پشتیبان این سبک زندگی، انقلاب صنعتی و انقلاب علمی و از همه عمیق‌تر ایدئولوژی هاست. عرفی سازی زندگی بشر، ماحصل ایدئولوژی است. یعنی اعلام استقلال بشر از آموزه‌های وحیانی و آن ارتباطی که بین انسان و عالم بالا برقرار می شود و اینکه همه چیز در محدوده خودمان محاسبه شود. این اصلی ترین مبنای ایدئولوژیک این تمدن است. این تمدن به دنیای اسلام هم نفوذ کرده است و به دنبال این است که دنیای اسلام را هم متحول کند و دقیقاً با اعتقادات ملت ها سر و کار دارد. اینها بافت انسانی جوامع را به لحاظ روحی، احساسی و کارآمدی ها متحول می‌کنند تا توسعه و ترقی واقع شود. حق و باطل وقتی مخلوط می شود اینجا استیلای شیطان واقع می‌شود. تمدن غرب به دنبال ایجاد یک دهکده جهانی واحد مبتنی بر ایدئولوژی خودش است. انقلاب اسلامی پاسخ درخور به این حرکت جهانی است از کانون ادیان الهی و کانون مکتب اسلام و مکتب و یک جوشش اجتماعی عظیم است که می‌خواهد مرزهای خودش را پشت سر بگذارد و یک انقلاب جهانی بر علیه این جریان ایجاد کند. این همان چیزی است که امام خمینی در آغاز نهضت به این مسئله اشاره کردند. بنابراین آنها تمدنی ایجاد کردند مبتنی بر آرمان شهرهای خودشان و امام خمینی هم در مقابل آنها از کانون ادیان جوشش عظیمی ایجاد کردند به سمت عصر ظهور و به سمت آرمان شهر های ائمه. این دو جریان با هم درگیر هستند. مبارزه با استبداد و استعمار از اهداف کوچک انقلاب اسلامی است در حالیکه هدف بزرگ جمهوری اسلامی، ایجاد یک تحول عظیم به نفع ادیان است. این ناشی از درک امام خمینی نسبت به این حادثه است. امام مسئله مستحدثه را تکنولوژی و دانش نمیدیدند، بلکه این را گوشه ای از آن تمدن اصلی می دیدند و روح این تمدن را که هدفش عرفی سازی زندگی بشر بود، درک کرده بودند. حجیت این مسیر به فقاهت در عصر غیبت بر می گردد که از اول تا الان در طول این غریب به 60 سال، مسیر ،مسیر فتوحات است ولی سختی ها و پستی و بلندی های خودش را دارد ولی باید محکم و استوار باشیم و به میدان جهاد برویم.
انقلاب اسلامی، پاسخ عملی و کارآمد به مسئله مستحدثه دوران است. گاهی در جامعه مسائل نو و جدیدی پیش می‌آید که حتماً باید پاسخ درخور به آنها داده شود. عالمان دینی و حوزه‌های علمیه در این مسیر باید پیشقدم باشند. در دوران ما مسائل جدیدی برای اسلام پیش آمده است. ما با چیزی به نام انقلاب صنعتی مواجه هستیم که کل زندگی بشر را تحت تاثیر خود قرار داده است و زندگی بشر را متحول کرده است. ما با یک تمدن پیچیده چندلایه مواجه هستیم و عمیقترین لایه آن، لایه ایدئولوژیک است. یعنی اعتقادات و ایده هایی که زیربنای این تمدن بوده است. بعد از جنگ جهانی دوم جهان درگیر یک ناامنی گسترده شد و میلیون‌ها انسان کشته شدند. بعد از این ناامنی گسترده در جهان یک نهادی به نام سازمان ملل بر محور قدرت های برنده این جنگ ایجاد کردند و از طریق قواعد و پروتکل ها یک نظم جهانی را ایجاد کردند. پشتیبان این سبک زندگی، انقلاب صنعتی و انقلاب علمی و از همه عمیق‌تر ایدئولوژی هاست. عرفی سازی زندگی بشر، ماحصل ایدئولوژی است. یعنی اعلام استقلال بشر از آموزه‌های وحیانی و آن ارتباطی که بین انسان و عالم بالا برقرار می شود و اینکه همه چیز در محدوده خودمان محاسبه شود. این اصلی ترین مبنای ایدئولوژیک این تمدن است. این تمدن به دنیای اسلام هم نفوذ کرده است و به دنبال این است که دنیای اسلام را هم متحول کند و دقیقاً با اعتقادات ملت ها سر و کار دارد. اینها بافت انسانی جوامع را به لحاظ روحی، احساسی و کارآمدی ها متحول می‌کنند تا توسعه و ترقی واقع شود. حق و باطل وقتی مخلوط می شود اینجا استیلای شیطان واقع می‌شود. تمدن غرب به دنبال ایجاد یک دهکده جهانی واحد مبتنی بر ایدئولوژی خودش است. انقلاب اسلامی پاسخ درخور به این حرکت جهانی است از کانون ادیان الهی و کانون مکتب اسلام و مکتب و یک جوشش اجتماعی عظیم است که می‌خواهد مرزهای خودش را پشت سر بگذارد و یک انقلاب جهانی بر علیه این جریان ایجاد کند. این همان چیزی است که امام خمینی در آغاز نهضت به این مسئله اشاره کردند. بنابراین آنها تمدنی ایجاد کردند مبتنی بر آرمان شهرهای خودشان و امام خمینی هم در مقابل آنها از کانون ادیان جوشش عظیمی ایجاد کردند به سمت عصر ظهور و به سمت آرمان شهر های ائمه. این دو جریان با هم درگیر هستند. مبارزه با استبداد و استعمار از اهداف کوچک انقلاب اسلامی است در حالیکه هدف بزرگ جمهوری اسلامی، ایجاد یک تحول عظیم به نفع ادیان است. این ناشی از درک امام خمینی نسبت به این حادثه است. امام مسئله مستحدثه را تکنولوژی و دانش نمیدیدند، بلکه این را گوشه ای از آن تمدن اصلی می دیدند و روح این تمدن را که هدفش عرفی سازی زندگی بشر بود، درک کرده بودند. حجیت این مسیر به فقاهت در عصر غیبت بر می گردد که از اول تا الان در طول این غریب به 60 سال، مسیر ،مسیر فتوحات است ولی سختی ها و پستی و بلندی های خودش را دارد ولی باید محکم و استوار باشیم و به میدان جهاد برویم.
کاربر مهمان