سخنرانی از حجت الاسلام محسن کازرونی با موضوع «مفهوم فقر و استغنا»، سال 1395
«یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَیَا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدائِدِ، وَیَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلىٰ رَوْحِ الْفَرَجِ، ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعابُ، وَتَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبابُ»
«ای آنکه گره گرفتاریهای سخت فقط به وسیله او بازگردد، ای آنکه تیزی تیغ دشواریها به او درهم شکسته شود، ای آنکه بیرون آمدن از رنجها و راه یافتن بهسوی عرصه گشایش تنها از او درخواست گردد، در برابر تواناییات سختیها رام شد و به لطفت اسباب و وسائل فراهم گشت.»
دو مفهوم در ادبیات روایی و قرآنی ما مطرح شده و یکی از رموز خداشناسی و توحید هم همین دو مفهوم است. یکی مفهوم فقر و یکی هم مفهوم غنا است. گاهی این اصطلاحات را بین انستن ها به کار می بریم. مثلا می گوییم فردی تهیدست و فردی ثروتمند است. اما نسبت ما با خداوند، نسبت فقر و غنا و فقیر و غنی است. یعنی ما، ولو اغنیا و ثروتمندان و صاحب قدرت های انسان، در مقابل خداوند فقیر هستند. «یا ایها الناس انتم الفقراء الى الله». این فقط خطاب به اهل ایمان نیست، بلکه خطاب به همه مردم است. می فرماید همه شماها فقیر الی الله هستید و آن کسی که غنی و ثروتمند و قدرتمند است خداوند متعال است. نسبت ما با خداوند، نسبت فقر و غنا و فقیر و غنی است. نسبت انسانی است که مالک هیچ چیزی نیست و ذاتا مالک نیست. حتی خود ما از خود ما نیستیم، حالا چه برسد به مال و ثروت و مقام ما و دلیل آن نیز این است که همه این ها، از کف ما گرفته می شود. حیات و عمر ما از بزرگترین سرمایه های ماست ولی بدون اختیار و خواست ما از ما گرفته می شود. اما خداوند هرچه دارد از ذات خود است.
«یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَیَا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدائِدِ، وَیَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلىٰ رَوْحِ الْفَرَجِ، ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعابُ، وَتَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبابُ»
«ای آنکه گره گرفتاریهای سخت فقط به وسیله او بازگردد، ای آنکه تیزی تیغ دشواریها به او درهم شکسته شود، ای آنکه بیرون آمدن از رنجها و راه یافتن بهسوی عرصه گشایش تنها از او درخواست گردد، در برابر تواناییات سختیها رام شد و به لطفت اسباب و وسائل فراهم گشت.»
دو مفهوم در ادبیات روایی و قرآنی ما مطرح شده و یکی از رموز خداشناسی و توحید هم همین دو مفهوم است. یکی مفهوم فقر و یکی هم مفهوم غنا است. گاهی این اصطلاحات را بین انستن ها به کار می بریم. مثلا می گوییم فردی تهیدست و فردی ثروتمند است. اما نسبت ما با خداوند، نسبت فقر و غنا و فقیر و غنی است. یعنی ما، ولو اغنیا و ثروتمندان و صاحب قدرت های انسان، در مقابل خداوند فقیر هستند. «یا ایها الناس انتم الفقراء الى الله». این فقط خطاب به اهل ایمان نیست، بلکه خطاب به همه مردم است. می فرماید همه شماها فقیر الی الله هستید و آن کسی که غنی و ثروتمند و قدرتمند است خداوند متعال است. نسبت ما با خداوند، نسبت فقر و غنا و فقیر و غنی است. نسبت انسانی است که مالک هیچ چیزی نیست و ذاتا مالک نیست. حتی خود ما از خود ما نیستیم، حالا چه برسد به مال و ثروت و مقام ما و دلیل آن نیز این است که همه این ها، از کف ما گرفته می شود. حیات و عمر ما از بزرگترین سرمایه های ماست ولی بدون اختیار و خواست ما از ما گرفته می شود. اما خداوند هرچه دارد از ذات خود است.
تاکنون نظری ثبت نشده است