display result search
منو
تفسیر آیه 86 سوره نساء

تفسیر آیه 86 سوره نساء

  • 1 تعداد قطعات
  • 39 دقیقه مدت قطعه
  • 84 دریافت شده
درس آیت الله عبدالله جوادی آملی با موضوع "تفسیر آیه 86 سوره نساء"
- سلام بهترین تحیّت خداوند به بندگان خاص خود
- شمول سلام خداوند به بندگان در دنیا و آخرت
- دستور خداوند مبنی بر سلام مؤمنین به همدیگر


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿وَإِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَی کُلِّ شَیْ‏ءٍ حَسِیباً ﴿86﴾

اصل و معنای تحیّت
اصلِ تحیّت، یک حُکم فقهی و همچنین ادبِ اجتماعی را به همراه دارد که از این آیه مبارکه استفاده می‌شود.
تحیّت که اصلش تَحِییَه بود، مصدر باب تفعیل است یعنی از خدا برای شخص یا گروهی، طلب حیات یا سلامت‌ کردن. قبل از اسلام، درود به صورت «حیّاک الله» بود . با آمدن اسلام، این تکریم و درود به صورت سلام درآمده است؛ به یکدیگر می‌گویند «سلامٌ علیکم».

سلام و جایگاه آن در قرآن
سلام اسمی از اسمای حُسنای خدای تعالی است. آنچه از خدا می‌رسد، مایهٴ سلامت است. این سلام، بالاتر از آن تحیّت قبل از اسلام است. چون آن تحیّت، اصل حیات را طلب می‌کرد. این سلام، گذشته از حیات، سلامت یک انسان زنده را هم طلب می‌کند. وقتی سلامت، مورد دعای الهی قرار گرفت، معلوم می‌شود اصل حیات هم مطلوب است. «سلامٌ علیکم» یعنی از طرف ذات اقدس الهی به شما سلامت افاضه و اعطا بشود، این سلامت، فرع بر اصل حیات است. پس هم حیات را در بردارد، هم کمال حیات را. چون سلام، اسمی از اسماءالله است، آنچه از خداست، مایهٴ سلامت خواهد بود، این هم یک مطلب.
سلام بهترین تحیّت خداوند به بندگان خاص خود
خدای سبحان این سلام را به عنوان بهترین تحیّت و درود بر انبیای خود فرستاد. گاهی به این صورت فرمود: ﴿سَلاَمٌ عَلَی نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ﴾ ، گاهی به این صورت ﴿سَلاَمٌ عَلَی إِبْرَاهِیمَ﴾ ، گاهی به عنوان ﴿سَلاَمٌ عَلَی مُوسَی وَهَارُونَ﴾ و مانند آن.
این سلامِ خدا اختصاصی به انبیا ندارد، بلکه بر مؤمنین هم خدا سلام می‌فرستد. گاهی به زبان موسای کلیم(سلام الله علیه) بر بندگان صالح و مؤمن سلام می‌فرستد، می‌فرماید: ﴿وَالسَّلاَمُ عَلَی مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَی﴾ این کلامِ خداست که از زبان موسای کلیم(سلام الله علیه) صادر شده است و فیضی است که نصیب همهٴ بندگان مطیع و تابع خواهد شد که ﴿وَالسَّلاَمُ عَلَی مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَی﴾ این دربارهٴ خداوند.
شمول سلام خداوند به بندگان در دنیا و آخرت
خداوند بر بندگان خاص خود سلام می‌فرستد و صلوات هم می‌فرستد. سلام خدا بر بندگان، اختصاصی به بهشت ندارد. در دنیا هم سلام خدا شامل بندگان خاص می‌شود.

بیان علّت ذکر خدا در صبح و شام
در سورهٴ مبارکهٴ «احزاب» سلام و صلوات خدا با هم یاد شده است که فرمود خدا بر مؤمنین هم صلوات می‌فرستد و هم سلام: ﴿هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلاَئِکَتُهُ﴾؛ خداوند و ملائکهٴ خداوند بر شما صلوات می‌فرستند، که صلوات خدا بر مؤمنین و صلوات ملائکه خدا بر مؤمنین نازل می‌شود: ﴿هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلاَئِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُم مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ﴾؛ تا شما را نورانی کند ﴿وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً﴾، این برای صلوات.
تحیت مؤمنین در روز لقاء الله
بعد فرمود: ﴿تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلاَمٌ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً کَرِیماً﴾ خب، روزی که مؤمنین به لقاءالله می‌روند، تحیّت آنها چیست؟ ﴿تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلاَمٌ﴾ نه سلامِ انبیا بر آنها یا سلام ملائکه بر مؤمنین، آنها از آیات دیگر استفاده می‌شود. از این آیهٴ سورهٴ مبارکهٴ «احزاب» برمی‌آید که مؤمنینی که به لقاءالله راه یافتند، تحیّت خدا بر اینها سلام است. همان طوری که بر انبیا سلام فرستاد، بر مؤمنین هم سلام می‌فرستد. البته اگر مؤمن بتواند قبل از مرگ طبیعی به لقاءالله راه یابد، سلام‌الله را دریافت می‌کند ﴿تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلاَمٌ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً کَرِیماً﴾.
همین مضمون به صورت بازتر در سورهٴ مبارکهٴ «یس» آمده: ﴿إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فَاکِهُونَ ٭ هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلاَلٍ عَلَی الْأَرَائِکِ مُتَّکِئُونَ ٭ لَهُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَلَهُم مَّا یَدَّعُونَ ٭ سَلاَمٌ قَوْلاً مِن رَّبٍّ رَّحِیم﴾ که این دیگر جلوی هر گونه احتمالی که مثلاً در سورهٴ «احزاب» راه پیدا کند، جلوی این احتمالات را می‌گیرد. این‌چنین نیست که در یوم‌اللقاء، تحیّت، سلامِ ملائکه باشد، این‌‌چنین نیست. از آیهٴ سورهٴ «احزاب» استفاده شد که ﴿تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلاَمٌ﴾ ظاهرش این است که سلام‌الله. همین معنا از این سورهٴ مبارکهٴ «یس» به صورت واضح‌تر استفاده می‌شود که ﴿سَلاَمٌ قَوْلاً مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ﴾؛ از خدا بر بندگان صالح سلام نازل می‌شود، این تحیّت الهی است.
معنای قلب قرآن بودن سورهٴ مبارکهٴ ‌«‌یس»
احتمالاً سورهٴ مبارکهٴ «یس» که قلب قرآن هست، شاید به مناسبت همین جمله باشد که تقریباً در اواسط سورهٴ مبارکهٴ «یس» است، چون این خیلی محتوایش بلند است ﴿سَلاَمٌ قَوْلاً مِن رَّبٍّ رَّحِیم﴾ گرچه از سیدناالاستاد مرحوم علامه طباطبایی(رضوان الله علیه) که خدا ـ ان‌شاءالله ـ او را با صاحب قرآ‌ن محشور کند، امروز که 24 آبان است، سالگرد رحلت سیدناالاستاد(رضوان الله علیه) است. از ایشان سؤال کرد اینکه از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شد که سورهٴ مبارکهٴ «یس» قلب قرآن است به چه مناسبت است؟ فرمودند ما از استادمان مرحوم آقای قاضی معروف(سلام الله علیه) از آن عارف بزرگوار سؤال کردیم که سورهٴ «یس» [که] قلب قرآن است به چه مناسبت؟ ایشان فرمودند به مناسبت آن دو آیه‌ای که در پایان این سوره است: ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئاً أَن یَقُولَ لَهُ کُن فَیَکُونُ ٭ فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ﴾ که ملکوت هر شیء، غیر از مُلک هر شیء است. این پایان سورهٴ «یس» که ﴿فسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ﴾ غیر از اول سورهٴ «مُلک» است که ﴿تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ﴾ ، آنجا با ﴿تَبَارَکَ﴾ شروع شد، اینجا با تسبیح شروع شد. آنجا با اسمای تشبیهیه است، اینجا با اسمای تنزیهیه است. خیلی بین سبحان و تبارک فرق است، برای اینکه خیلی بین مُلک و ملکوت فرق است.
آن جواب می‌تواند جواب کافی باشد ولی این احتمال هم بعید نیست که چون در وسط این سوره سلام‌الله مطرح شد که سلام خدا بر بندگان صالحش، لذا این سوره، قلب قرآن نام گرفت.

سلام دائم ملائکه بر مؤمنین
خب، ملائکه نسبت به مؤمنین کاملاً عرض ارادت دارند. صلوات ملائکه بر مؤمنین که در سورهٴ «احزاب» مشخص شد که ﴿هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلاَئِکَتُهُ﴾؛ اما سلام ملائکه هم در حال احتضار هست، هم در حال ورود در بهشت. در حال احتضار و در هنگام رحلت [مؤمنین]، سلام می‌کنند به مؤمنین. آیهٴ 32 سورهٴ «نحل» این است که ﴿الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلاَئِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلاَمٌ عَلَیْکُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا کُنتُم تَعْمَلُون﴾ این در حال توفّی و قبض ارواح مؤمنین، به اینها سلام می‌کنند.
اگر این حالت، حالت توفّی و قبض ارواح است، آن‌گاه آن ﴿ادْخُلُوا الْجَنَّةَ﴾ می‌شود جنّت برزخی. ولی در سورهٴ مبارکهٴ «زمر» دیگر دربارهٴ آن جنّت نهایی است، آیهٴ 73 سورهٴ «زمر» این است: ﴿وَسِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّی إِذَا جَاؤُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِین﴾ و جواب و جزا حذف شده است، برای اهمیّت مطلب که آن جواب به قدری مهم است که به وصف نمی‌آید، دیگر ذکر نشد. ولی قبل از اینکه به آن جزای محذوف برسیم، سلام ملائکه را دریافت می‌کنیم، فرمود: ﴿وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا﴾ خَزَنه بهشت، به بهشتیانی که می‌خواهند وارد بشوند، می‌گویند ﴿سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِین﴾. چه اینکه در بهشت چیزی جز سلام نیست، چون آنها تحیّتی که [با] یکدیگر دارند سلام است و آنچه هم که تلقّی می‌کنند از ملائکه، آن هم با سلام است.
پرسش:...
پاسخ: سلام، تکریمی است [و] مایهٴ ترفیع درجات است، چون از طرف ذات اقدس الهی یک سلامت خاصّه‌ای افاضه و نازل می‌شود.
[در] سورهٴ «فرقان» آیهٴ 75 فرمود: ﴿أُولئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَیُلَقَّوْنَ فِیهَا تَحِیَّةً وَسَلاَماً﴾. خب، چه اینکه برخورد این مؤمنین با یکدیگر هم سلام است.
پرسش:...
پاسخ: درخواست سلامت است از طرف خدا بر مؤمنین، اگر خدا خودش بفرماید سلام، این وصف فعلی حق است، این افاضهٴ سلامت است.
پرسش:...
پاسخ: بله، در بهشت هم ترفیع درجه است، آن کسی که درجه را ندارد از این جهت ناقص است، آن وقت درجه‌ای برتر و فیضی تازه‌تر که برسد یک سلام جدیدی است. چه اینکه در خود دنیا، وقتی به یکدیگر سلام می‌کنند تکریمی است، تجلیلی است، حالا خواه همراه با نعمتهای دیگر باشد یا نباشد همین تجلیل و تکریم، یک نحوه ادبی است و یک نحوه حظّ و بهره‌ای است.
پرسش:...
پاسخ: آنجا احساس امنیّت می‌کنند؛ اما دوام امنیّت، با همین افاضات الهی است. یعنی وقتی خدایی که سلام است، از طرف خدای سلام این نعمت سلامت افاضه می‌شود، این امنیّت دوام دارد این‌‌چنین نیست که خود بهشت هم ذاتاً مأمن باشد. بهشت، با افاضهٴ سلام الهی در امان است، تنها شیئی که مأمن بالذات است، فقط ذات اقدس الهی است.
سلام، خطاب ملائکه به مؤمنین و کلام بهشتیان نسبت به هم
خب، پس آنچه از ملائکه به بهشتیها می‌رسد، آن هم سلام است. آنچه خود بهشتیها نسبت به یکدیگر دارند، این هم سلام است. آیهٴ ده سورهٴ «یونس» این است که ﴿دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلاَمٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ﴾ در ذیل این آیهٴ ده سورهٴ «یونس» این مضمون هست، روایتی به این مضمون هست که بهشتیها وقتی چیزی را می‌خواهند ادّعا بکنند، طلب بکنند، میوه‌ای را بخواهند ادّعا بکنند و بخواهند، می‌گویند «سبحانک اللهم» همین که گفتند «سبحانک اللهم» برای آنها حاصل می‌شود . هر چیزی را که بخواهند و ادّعا داشته باشند، با تسبیح حاصل می‌شود. چون تسبیح، اعتراف به نقص خود و اذعان به نزاهت خدا از هر نقص است که خب، ما محتاج به این نعمتهای بهشتیم و خدا هم منزّه از حاجت است. با «سبحان الله» مطلوب اینها حاصل می‌شود ﴿دَعْوَاهُمْ فِیهَا﴾ یعنی «فی الجنة»، ﴿سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سلام﴾ وقتی که نعمتهای بهشتی را مصرف کردند، آخرین دعوا و طلب اینها ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ﴾ است.

تعلیمات قرآنی در ادب و مراحل سلم
خب، در سورهٴ «یونس» فرمود: ﴿دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَتَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلاَمٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ﴾ پس هم ذات اقدس الهی بر بندگان سلام می‌فرستد، هم ملائکه بر بندگان صالح سلام می‌فرستند. اما رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) او هم مأمور شد که بر بندگان خاص سلام بفرستد. گذشته از آن ادب اجتماعی که از سیرهٴ حضرت نقل شد که هیچ کس در سلام، بر حضرت سبقت نگرفت، گذشته از آن سیرهٴ آموزنده، تعلیم قرآن کریم هم این است که وقتی طالبان علوم الهی به محضر تو آمدند که از تو چیزی یاد بگیرند، به آنها سلام بکن، این در سورهٴ مبارکهٴ «انعام» است، آیهٴ 54 ﴿وَإِذَا جَاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ﴾؛ وقتی وارد مسجد شدی، مؤمنین که آمدند نزد تو آیات الهی و علوم دینی را یاد بگیرند، به آنها سلام بکن.
آیا خودت به آنها سلام بکن یا سلام ما را به آنها برسان؟ آنها که اوساط محضرند، سلام را از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) دریافت می‌کنند. آنها که اوحدی از اهل محضرند، سلام را از خدا به وسیلهٴ رسول دریافت می‌کنند ﴿وَإِذَا جَاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ﴾. یک وقت است انسان، وارد مسجد یا مجلس علم می‌شود، سلام می‌کند، این یک ادب اجتماعی است کار خوبی است در دستور هم است. یک وقت است نه، نشسته است قبل از دیگران آمده، دیگران بعد از او آمدند حالا این شروع به سخنرانی می‌خواهد بکند، این است که خطیب جمعه سلام می‌کند از همین باب است، این‌‌چنین نیست که کسی از خارج برسد و سلام بکند. فرمود وقتی شاگردان تو آمدند، مومنین آمدند که آیات الهی را از تو یاد بگیرند بگو: ﴿سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ﴾، ﴿وَإِذَا جَاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ﴾ .
خب، پس این هم ادب رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) طبق تعلیم قرآن کریم. پس اول، سلام ذات اقدس الهی است، بعد سلام ملائکه است، بعد سلام انبیاست که الگوی همهٴ آنها وجود مبارک خاتم است(علیهم الصلاة و علیهم السلام).
پرسش:...
پاسخ: بله؟ خب البته فرق می‌کند، برای اینکه سلامی که به طالبان مجلس علم می‌شود، غیر از سلامی است که در کوی و برزن به رهگذرها حتی به کودکان پیغمبر سلام می‌کرد، خب اینها خیلی فرق می‌کند.
پرسش:...
پاسخ: بله دیگر، اینها ﴿إِذَا جَاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا﴾، ﴿جَاءَکَ﴾ برای چه چیزی آمدند؟ آمدند حضور تو که چیزی گوش بدهند دیگر، نه اینکه برخورد کردی. یک وقت است که می‌فرماید وقتی برخورد کردی با مؤمنین، سلام بکن، این یک ادب اجتماعی است. یک وقت است که نه، اینها می‌آیند در محضر تو، چون این ﴿إِذَا جَاءَکَ﴾ در دو قسمت قرآن آمده: یک قسمت، هشداری است. فرمود که ای رسول من، یک عده که حرفهای تو را قبول ندارند می‌آیند که فقط با تو جدال بکنند که حرفهای خودشان را بزنند: ﴿وإذا جاءک الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِنا﴾ حُکمشان این است و این است و این، آنها نمی‌آیند که از تو چیز یاد بگیرند [بلکه] می‌آیند که حرف خودشان را بزنند، آنها هیچ، اینها کسانی‌اند که ﴿جاءک الذین یجادلون فی آیاتنا﴾ اینها برای جدال می‌آیند، نه برای بحث. اما اینها که می‌آیند چیز یاد بگیرند: ﴿وَإِذَا جَاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ﴾.

دستور خداوند مبنی بر سلام مؤمنین به همدیگر
خب، مطلب بعد آن است که بعد از سلام خدا و سلام ملائکه و سلام انبیا(علیهم الصلاة و علیهم السلام) دستوری داده شد که ما یکدیگر را که می‌بینیم به یکدیگر سلام بکنیم و آن در سورهٴ مبارکهٴ «نور» است که بسیاری از آداب خانوادگی و اجتماعی آنجا یاد شده. آیهٴ 61 سورهٴ «نور» فرمود: ﴿فَإِذَا دَخَلْتُم بُیُوتاً فَسَلِّمُوا عَلَی أَنفُسِکُمْ تَحِیَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَکَةً طَیِّبَةً﴾ در ذیل این آیه آمده است اگر کسی وارد اتاق شد کسی در اتاق بود که خب به او سلام می‌کند، کسی در اتاق نبود به خودش سلام می‌کند: «السلامٌ علینا من عند ربّنا» خب که انسان، مأمور می‌شود سلام خدا را به خودش ابلاغ بکند.
وقتی که ادب دینی این شد که انسان وقتی وارد شد سلام بکند: ﴿فَإِذَا دَخَلْتُم بُیُوتاً فَسَلِّمُوا عَلَی أَنفُسِکُمْ﴾ در حقیقت شما یک مجموعه هستید، یک واحدید و یک نفرید و بیگانه نیستید، آن‌گاه آیهٴ محلّ بحث، زمینهٴ خود را باز می‌یابد و آن این است که ﴿وَإِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا﴾. اگر برابر آیهٴ 61 سورهٴ «نور» ادبِ دینی این است که کسی وارد اتاق شد سلام بکند، چون این دیگر اختصاصی به اتاق ندارد، حالا مسجد باشد، مراکز دیگر باشد و حتی مَعبر باشد عمده، سلام است. اگر کسی به شما سلام کرد، شما هم مثل آن یا بهتر از آن را باید پاسخ بدهید: ﴿وَإِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا﴾ پس تحیّت، قبل از اسلام چیز دیگری بود ، بعد از اسلام به صورت سلام درآمده و این سلام، پاسخ می‌خواهد و این پاسخش هم واجب است، برای اینکه در اینجا امر کرد، فرمود: ﴿إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا﴾ این امر است و مفید وجوب است. اما آن امر اوّلی که ﴿فَإِذَا دَخَلْتُم بُیُوتاً فَسَلِّمُوا عَلَی أَنفُسِکُمْ﴾ به قرینهٴ روایات، حمل بر استحباب شده است. چون خود آن سورهٴ مبارکهٴ «نور» هم بعضی از احکامی که جزء سُنن و آداب است به همراه دارد. آن امر، حمل بر استحباب شد، چون در روایات است که «صارالسلامُ سنّةٌ والرد فریضة» یا «السلامُ نفلٌ والجواب فرضٌ» این امر، به وجوب خود باقی است ﴿فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا﴾. اصل جواب، واجب است؛ انسان مخیّر است به جواب مُماثل یا جواب به احسن.

پرسش:..
پاسخ: می گوید: «السلام علینا» ؛ آن «مِن رَّبِّنَا» تعلیل است آن تعلیل مسئله است وگرنه می گوید: «السلامٌ علینا»، مثل اینکه در پایان نماز می‌گوییم «السلامُ علینا و علی عباد الله الصالحین» ما از طرف خدا مأمور شدیم که بر خودمان سلام بکنیم.
این سلام، عده‌ای ‌گفتند کلام آدمی است و نماز را باطل می‌کند. ولی بعضی از فقها، نظر شریفشان این است که این سلام، اگر به قصد قرآن گفته بشود، چون در قرآن دارد ﴿سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ﴾ امثال ذلک به عنوان قصد قرآن، قصد قرآن بکند آن وقت آن معنا را هم در نظر داشته باشد، این مُبطِل نیست. ولی مشکلی که در نماز هست این است که در نماز گفتند «تَحریمُها التکبیر و تَحلیلها التسلیم» و فتوایی که معروف است این است که نمازگزار بخواهد به کسی سلام بکند یا به خودش سلام بکند، چون این سلام، کلامِ آدمی است نمازش باطل می‌شود. سلام غیر از صلوات است، سلام دعا نیست، درود است. چون درود است و دعا نیست و تحیّت است و دعا نیست، اگر کسی در وسط نماز به کسی سلام بکند، اگر عمداً سلام کرد که نماز او باطل است، سهواً سلام کرد که سجدهٴ سهو دارد، چون کلام بیجاست. بر‌اساس همان حساب، اگر کسی خواست از نماز خارج بشود، گفتند «تحلیلُها التسلیم». چون صلات، مناجات با خداست که «المصلّی یُناجی ربَّه» . چون نمازگزار با خدا مناجات می‌کند، پس نمازگزار در جمع مردم عادی نیست. آنچه هم که معروف است «الصلاة معراج المؤمن» بر فرض هم سند نداشته باشد؛ اما مطلب، حق است.

علت ادای سلام در پایان نماز
برابر روایت «المصلّی یُناجی ربّه» ؛ نمازگزار نزد خدای خود است [و] با او دارد مناجات می‌کند، وقتی این معراجش تمام شد، مناجاتش تمام شد حالا می‌خواهد برگردد، مثل انسانی است که تازه می‌خواهد به جمع عده‌ای ملحق بشود. وقتی تازه می‌خواهد به جمع عده‌ای ملحق بشود، ادب اجتماعی اقتضا می‌کند که چون انسان، تازه وارد می‌شود بگوید سلامُ علیکم. این بزرگان اهل معرفت، می‌گویند ما که در نماز حواسمان نزد خدا نیست، با خدا مناجات نکردیم و نمی‌کنیم، از مردم جدا نشدیم، ما همیشه موقع سلام خجالت می‌کشیم. مثل اینکه الآن چند نفر دورِ هم نشستند، یکی برگردد به دیگری سلام بکند. خب، این خجالت دارد دیگر، الآن جای سلام نیست اینجا. شما که غیبت نکردی، جای دیگر نرفتی، با هم بودی خب، چه سلامی دارد بکنید.
در بحث سلام این نکته هست که چطور نمازگزار سلام می‌کند، حالا یا به طرف یمین اشاره می‌کند یا به طرف یسار اشاره می‌کند. با اینها بود و الآن دارد به اینها سلام می‌کند یا با اینها نبود؟ اگر با اینها بود که دیگر سلام ندارد. معلوم می‌شود که در نماز با اینها نیست، از اینها هجرت کرده است، با خدای خود خلوت کرد، حالا که این قوسش تمام شد و عروجش تمام شد و دارد از معراج برمی‌گردد نزد مردم می‌آید، می‌گوید «سلامٌ علیکم». معلوم می‌شود که انسان در حالت نماز، از همهٴ آنها خداحافظی کرده. حالا که دارد برمی‌گردد به موجوداتی که در یمین یا یَسار او هستند سلام می‌کند.
پرسش:...
پاسخ: آن سلام تودیع، در پایان سورهٴ مبارکهٴ «زخرف» این‌‌چنین آمده: ﴿فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلاَمٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ﴾ این سلام، دعوت الهی را به همراه ندارد. فرمود اینها که حرفتان را گوش نمی‌دهند سلامِ خداحافظی بکن؛ اما اینجا که می‌گوییم «السلامُ علینا و علی عباد الله الصالحین» با خودمان خداحافظی می‌کنیم؟ بعد [به] دیگران هم که می‌گوییم «سلامٌ علیکم و رحمة الله و برکاته»، باز هم خداحافظی می‌کنیم؟
پرسش:...
پاسخ: خب، با هم که معراج داشتند که آنجا بودند، یکدیگر را اگر دیدند آنجا، که باز جا برای هجرت تامّه نبود، معلوم می‌شود همه‌شان به فکر یکدیگر بودند. اگر یکدیگر را ندیدند خب، بله جا برای سلام هست یعنی اینها غیبت داشتند از هم تا نمازشان که تمام شد، حالا آمدند در جمع نمازگزارها در جمع افرادی که در این مسجد یا غیر مسجدند، دارند به اینها سلام می‌کنند، این راه دارد.
اینکه فرمود: ﴿إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا﴾ این دربارهٴ مؤمنین است. دربارهٴ اهل کتاب گفتند همان طوری که آنها سلام کردند، شما سلام بکنید.

سیره رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در سلام
کسی آمده حضور رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) سلام عرض کرد، گفت: «السلامُ علیک» حضرت فرمود: «و¬علیک السلام ورحمة الله». دیگری آمد گفت «السلامُ علیک ورحمة الله»، حضرت فرمود: «و علیک السلامُ ورحمة الله وبرکاته». سوّمی آمد و گفت «السلامُ علیک ورحمة الله وبرکاته»، حضرت فرمود: «وعلیک» دیگر چیزی اضافه نکرد. به حضرت عرض کردند شما برای دیگران اضافه فرمودید، فرمود این دیگر چیزی برای ما نداشت که ما اضافه کنیم .
بیان حضرت امیر(علیه السلام) در سلام
بعضیها طبق نقل مرحوم کلینی به حضرت امیر(سلام الله علیه) عرض کردند: «السلامُ علیک ورحمة الله وبرکاته ومغفرته و رضوانه» حضرت فرمود که شما از آن حدّی که قرآن کریم مشخص کرده است تعدّی نکنید، چون در قرآن کریم در جریان آمدن فرشته‌ها که سلام برای اهل‌بیت آوردند تا مرحلهٴ برکات و رحمت آمده است؛ اما مغفرت و رضوان نیامده. آیهٴ 73 سورهٴ «هود» این است که ﴿قَالُوا أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ﴾ حضرت فرمود حدّاکثر که احسن است، همین دو جمله است، شما دیگر از قرآن تعدّی نکنید . معلوم می‌شود اصل این تحیّت، به وسیلهٴ فرشته‌ها در دینِ حنیف ابراهیمی(سلام الله علیه) ثبت شده است که از آنجا، انبیای ابراهیمی(علیهم السلام) این را عمل می‌کردند به پیروانشان هم تعلیم می‌دادند. این برابر نقل مرحوم کلینی است که فرمود بیش از آن مقداری که فرشته‌ها مشخص کردند، شما از آن حدّ تعدّی نکنید و فرشته‌ها چه در دنیا، چه در آخرت، مرتّب از هر دری وارد می‌شوند و به مؤمنین سلام می‌کنند، این را در سورهٴ مبارکهٴ «رعد» دارد. آیهٴ 23 و 24 سورهٴ «رعد» این است که ﴿جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَالْمَلائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِم مِن کُلِّ بَابٍ ٭ سَلامٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ﴾.

عصاره بحث در خصوص سلام
رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) هر سال می‌رفت در مزار شهدای اُحد می‌ایستاد، می‌فرمود: ﴿سلامٌ علیکم بما صبرتُم فَنعم عُقبی الدار﴾ این را خود رسول خدا، در مزار شهدای اُحد می‌فرمود. ملائکه هم از هر دَری وارد می‌شوند و به بهشتیها سلام می‌کنند. منظور آ‌ن است که این سلام، تحیّتی است که به وسیلهٴ فرشته‌ها در دین حنیف ابراهیم خلیل(سلام الله علیه) تثبیت شد و از آنجا مانده است و جوابش هم که واجب است، اگر گوینده، مؤمن باشد، جواب ‌دهنده مخیّر است بین مثل و احسن و اگر غیر‌مسلمان باشد، فقط به همان مثل اکتفا می‌کند.
«و الحمد لله ربّ العالمین»

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 39:57

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی