display result search
- 1101
- 1000
- 1000
- 1000
مقدماتی بر فهم ما از عقائد اسلامی، جلسه چهارم
سخنرانی از حجت الاسلام والمسلمین حامد کاشانی با موضوع «مقدماتی بر فهم ما از عقائد اسلامی»، جلسه چهارم، سال 1400
موضوع مهمی اس این که ما عقاید خود را از کجا به دست می آوریم. هرچه ارتکازات و تکیه گاه های ذهنی ما بی مبنا و در عین حال قوی باشد ، اصلاح آن سخت تر است.
در روزگاری هستیم که به اسم تحلیل یا حرف نو، حرف های سبک و سطحی فراوان پیدا می شود. و آنقدر با حرف سبک انسان عادت می کند که اشکالات آن را متوجه نمی شود. مثل این است که معده انسان در شهر به فستفودها عادت کرده و به آسیب های آن توجه ندارد در حال که معده یک فرد روستایی که همیشه از غذای سالم استفاده کرده، به فوریت به این نوع غذاهای فستفودی واکنش نشان داده و در مراحلی راهی بیمارستان می شود.
آنقدر نفس را دچار آسیب های مختلف مانند آسیب های شنیدن موسیقی های مختلف کرده ایم که اصلا آسیب های آن را حس نمی کند و واکنشی از خود نشان نمی دهد. حرف خطای واضح در خیلی از زمینه ها، چون با ذهن خو گرفته و حواس و سنسورها آسیب دیده به عنوان حرف خوب برداشت می شود. اینجاست که عقاید ما نیاز به پالایش دارد.
برای تشخیص عقیده سالم نیاز به عرضه به متخصص است و ما نمی توانیم تا متخصص نشده ایم به راحتی عقیده درست را از غلط تشخیص بدهیم.
جامعه زمان رسول خدا ممکن بود فضائل اندکی هم داشته باشند مانند مهمان نوازی و توجه به ماه های حرام ولی این دارای حسن فاعلی نبود و در واقع کار خوب نمی کردند و نیتی نداشتند. خیلی سخت بود کسی باور کند که رسول خدا می خواهد خو را فدا کند تا دیگران به سعادت برسند. چرا؟ چون سطح جامعه اینگونه بود. مثل جامعه امروز ما که اگر کسی واقعا بگوید مثلا به خاطر خدا و خدمت به خلق خدا و... می خواهم مثلا در انتخابات شرکت کنم، به خاطر اینکه دروغ های اینچنینی زیادی شنیده اند او را به تمسخر می گیرند و چنین بود چنین رفتاری با امام علی علیه السلام وقتی به حکومت رسید. مردم باور نمی کردند کسی بعد از آن خلفا، باشد که اینچنین که امام می گوید بخواهد حکومت کند.
موضوع مهمی اس این که ما عقاید خود را از کجا به دست می آوریم. هرچه ارتکازات و تکیه گاه های ذهنی ما بی مبنا و در عین حال قوی باشد ، اصلاح آن سخت تر است.
در روزگاری هستیم که به اسم تحلیل یا حرف نو، حرف های سبک و سطحی فراوان پیدا می شود. و آنقدر با حرف سبک انسان عادت می کند که اشکالات آن را متوجه نمی شود. مثل این است که معده انسان در شهر به فستفودها عادت کرده و به آسیب های آن توجه ندارد در حال که معده یک فرد روستایی که همیشه از غذای سالم استفاده کرده، به فوریت به این نوع غذاهای فستفودی واکنش نشان داده و در مراحلی راهی بیمارستان می شود.
آنقدر نفس را دچار آسیب های مختلف مانند آسیب های شنیدن موسیقی های مختلف کرده ایم که اصلا آسیب های آن را حس نمی کند و واکنشی از خود نشان نمی دهد. حرف خطای واضح در خیلی از زمینه ها، چون با ذهن خو گرفته و حواس و سنسورها آسیب دیده به عنوان حرف خوب برداشت می شود. اینجاست که عقاید ما نیاز به پالایش دارد.
برای تشخیص عقیده سالم نیاز به عرضه به متخصص است و ما نمی توانیم تا متخصص نشده ایم به راحتی عقیده درست را از غلط تشخیص بدهیم.
جامعه زمان رسول خدا ممکن بود فضائل اندکی هم داشته باشند مانند مهمان نوازی و توجه به ماه های حرام ولی این دارای حسن فاعلی نبود و در واقع کار خوب نمی کردند و نیتی نداشتند. خیلی سخت بود کسی باور کند که رسول خدا می خواهد خو را فدا کند تا دیگران به سعادت برسند. چرا؟ چون سطح جامعه اینگونه بود. مثل جامعه امروز ما که اگر کسی واقعا بگوید مثلا به خاطر خدا و خدمت به خلق خدا و... می خواهم مثلا در انتخابات شرکت کنم، به خاطر اینکه دروغ های اینچنینی زیادی شنیده اند او را به تمسخر می گیرند و چنین بود چنین رفتاری با امام علی علیه السلام وقتی به حکومت رسید. مردم باور نمی کردند کسی بعد از آن خلفا، باشد که اینچنین که امام می گوید بخواهد حکومت کند.
کاربر مهمان
کاربر مهمان