- 1185
- 1000
- 1000
- 1000
طعم بندگی خدای متعال، جلسه ششم
سخنرانی از آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع «طعم بندگی خدای متعال»، جلسه ششم، سال 1396
یکی از سوالهای مهمی که پیرامون حادثه عاشورا مطرح هست گرچه جوابش هم شاید واضح باشد این است که در این درگیری عظیمی که بین وجود مقدس سیدالشهداء علیه السلام و جبهه مقابل یعنی جبهه بنی امیه و پیشینیان وپیروان آنها بود پیروز این جبهه چه کسی بود. چه کسی در این جنگ فاتح شد و به اهداف خودش دست یافت. خب البته الان بعد از هزار و چهارصد سال از گذشتن واقعه خیلی از زوایای قیام سیدالشهداء علیه السلام و اهدافی که دنبال می کردند برای ما روشن شده الان اگر بپرسند بگوییم پیداست روز واقعه وجود مقدس سیدالشهداء علیه السلام نامی از یزید در عالم باقی نیست ولی وجود مقدس سیدالشهداء عاشورایی د ارند که هیچ حادثه ای به اندازه او اثرگذار در زندگی بشر نیست. الان این موجی که شما در روز عاشورا می بینید یا در اربعین به سمت حرم سیدالشهداء می بینید درهیچ صحنه ای در دنیا نظیر و بدیل ندارد. ولی خب در عین حال بعضی تحلیلشان این است که سیدالشهداء علیه السلام به ظاهر شکست خوردند ولی در واقع پیروز شدند حالا همین را باید دقت کنیم ببینیم سیدالشهداء حتی ظاهرا هم شکست خوردند یا هیچ شکستی در جبهه سیدالشهداء نبود سیدالشهداء صد درصد پیروز و فاتح میدان کربلا بودند. نکته اول این هست که باید حادثه عاشورا را یک واقعه کوچکی که سیدالشهداء فط اورا رهبری و مدیریت می کردند نبینیم اینطور نیست که واقعه عاشورا یک جنگی است که بین دستگاه یزید و ابن زیاد و سیدالشهداء برقرار شده و در کنار فرات در یک روز کار به پایان رسیده، حالا ما بیاییم ارزیابی کنیم ببینیم در این جنگ یک روزه پیروز کیست شکست خورده کیست. بلکه وسعت کار سیدالشهداء ناظر به همه عوالم خلقت و ناظر به همه تاریخ هست. یعنی آنچه با یک مرور کوتاه به روایات اهل بیت علیهم السلام و آنچه از معارف اهل بیت در باب عاشورا رسیده به دست می اید این است که عاشورا یک واقعه ای است که تمام تاریخ بشررا حتی قبل از وقوع تحت تأثیر قرار د اده و تمام عوالم هم تحت تأثیر حادثه عاشورا هستند نه فقط عالم ما، عالم ملائکه عالم جمادات نباتات همه و همه تحت تأثیر حادثه عاشورا هستند این از روایات ما به خوبی استفاده می شود یکی از بخش هایی که در روایات ما آمده همین بخشی است که ملاحظه فرمودید که همه عوالم بر سیدالشهداء گریستند در روایات متعدد ما هم سماواتی ها زمینی ها حیوانات نباتات جمادات حتی جهنمی ها در روایات دارد بر واقعه عاشورا گریستند الا سه دسته را استثناء کرده در روایات در کوفه و شام و و بصره که ظاهرا تطبیق می شود به همان سه دسته عرض کنیم سه دسته اهل جمل و خوارج و صفین، یعنی ناکسین و قاسطین و مارقین آن سه دسته با سیدالشهداء هیچ ارتباطی نتوانستند برقرار بکنند ولی همه عوالم تحت تأثیر بودند و بکاء آنها همینطور که بکاء ماست سرچشمه حیات ماست سرچشمه طهارت ماست. قلب ما زنده می شود لم یمت قلبه یوم تموت القلوب فرمود روزی که همه قلوب می میرند کسی بر امام حسین گریه کند قلبش نمی میرد. فرمود گریه بر امام حسین تطهیر می کند انسان را، گناه های فراوان انسان را آلودگی های انسان را پاک می کند. گریه بقیه عوالم هم همینطوری است پس همه عوالم هم متأثر شدند واقعه در انها اثر داشته و هم این تأثیر تأثیری است که عوالم را رشد میدهد از جمادات بگیرید تا انبیاء اولوالعزم همه انبیاء اولوالعزم بلا استثناء بر عاشورا گریستند این پیداست این واقعه ای است که نفوذ در حتی آن عالم داشته انبیائی که هیچ چیز در آنها اثر نمی گذارد شما هفت اقلیم را بهشان بدهید خوشحال نمی شوند ازشان بگیرید غصه نمی خورند این انبیاء بر عاشورا گریسته اند.امام سجادی که شما همه عالم را به او بدهید ذره ای برای او تأثیر در وجود ایشان ندارد. اما در عین حال 35 سال گریه می کرد وقتی هم اعتراض کردند حضرت همین را فرمود، فرمود شما چه می فهمید که گریه ما بر چیست. خیال می کنید ما بر یک حادثه طبیعی معمولی گریه می کنیم اصلا اینطوری نیست. فرمود جناب یعقوب یک فرزندش از مقابل چشمش دور شده بود بیست سال یا بیشتر چهل سال گریه کرد و چشمش نابینا شد وابیضت عینه من الحزن، بعد هم وقتی بهش اعتراض کردند فرمودندما اشکوا [] و حزنی الی الله. من غصه خودم را فقط با خدا در میان می گذ ارم شما نمی فهمید من برای چی گریه می کنم خیال می کنید من یک فرزندی از من دور شده، لذا در روایات دیدید فرمود مصیبت حضرت یعقوب بر فراغ یوسف بیش از مصیبت چهل مادر در از دست د ادن فرزند جوانشان بود. پس بنابراین آن کسانی که هیچ گاه بر هیچ امری متأثر نمی شدند در واقعه عاشورا وارد شدند بکاء داشتند گریه داشتند ورود به صحنه داشتند انبیاء اولوالعزم را خدای متعال یک جوری اورده و وارد صحنه کربلا کرده ایات متعددی در این زمینه هست آمدند روایات فراوان است آن نقطه ای که دارد مادر حضرت مریم از شام آمد آنجا وضع حمل کرد روایات می فرماید آن مکان کربلا بود. قرآن را معنا کرده، آن وادی ای که من شا[] وادی الایمن فی البقعه المبارکه آن جایی که خدای متعال با موسای کلیم تکلم کرد می فرماید جانب راست یک وادی بود از یک بقعه مبارک، فرمود آن وادی الایمن شات وادی الایمن فرات است بقعه مبارکه کربلاست. یعنی نقطه آغاز تکلم خدای متعال با موسای کلیم از اینجاست. پس بنابراین یک نکته این است که این واقعه یک واقعه ای نیست که مربوط به یک روز آن هم روز دهم محرم سال 61 هجری و یک منطقه جغرافیایی محدودی مثل محدوده کربلا و کنار کوفه و اینها باشد. درگیری حضرت هم با عمر سعد و شمر و ابن زیاد نیست. آنها صف مقدم هستند. و الا پیداست این جبهه برمیگردد به دولت مرکزی شام برمیگردد به بنی امیه برمیگردد به پیشینیان شان برمیگردد به پیروانشان، لذا شما در زیارت عاشورا وقتی صحبت از عظمت واقعه می کنید و لقد عظمت الرضیه و جلت و عظمت المصیبه آن کسی که می فهمد این واقعه چقدر عظیم است و این مصیبت چه مصیبت با عظمتی است می فهمد که صف مقابل سیدالشهداء ابن زیاد و یزید نیستند لذا در مقابل همه آنها موضع گیری می کند فلعن الله امه خدای متعال یک امت تاریخی ای را که اسست اساس الظلم والجور بنایش را گذاشت دنباله روی کرد شما را از مقامات تان دورزد و برئت الی الله منهم و من اشیائهم و اتباعهم و اولیائهم پس ببینیداینطوری نیست که واقعه عاشورا یک واقعه ای است که در یک محدوده کوچکی اتفاق افتاده یک واقعه ای است که تأثیر بر همه عوالم گذاشته جبهه مقابل حضرت هم یک جبهه کوچک کوفه و شام سال 61 و اینها نیست شروع واقعه هم از بعد از موت معاویه حضرت عهد این واقعه را در عالم ذر با خدای متعال بستند بنابراین یک واقعه بسیار با عظمتی است این نکته اول در تحلیل واقعه عاشورا و این که پیروز این واقعه کیست شکست خورده این واقعه کیست باید اول وسعت واقعه را دید چه میدانی وارد جنگ شدند لذا عنایت بکنید حضرت یک درگیری عظیمی را که یک درگیری همه جانبه است صرفا یک جنگ نظامی نیست بلکه عاشورا بیش از آنکه یک جنگ نظامی باشد یک درگیری فرهنگی است که صف باطل را مجبور کرده به اینکه چهره واقعی خودش را نشان بدهد وبعد موجب ارتقاء وجدان بشر موجب رشد فهم بشر در تاریخ و درک صحیح بشر از جبهه حق و باطل شده، و جنگ حضرت هم همین جنگ نظامی یک جنگی نیست که به پایان رسیده باشد. لذا نمی شود الان بررسی کنیم با سال 61 بگوییم فاتح جنگ کیست جنگی که حضرت شروع کردند ادامه دارد نبرد حضرت به پایان نرسیده لذا در روایات دیدید برای ائمه علیهم السلام نامه سر به مهر آمده و نامه سیدالشهداء دو قسمت داشت یک قسمت را در عاشورا عمل کردند یک قسمت را در رجعت برمیگردند و عمل می کنند. پس نکته دوم این است که جنگ حضرت تمام نشده که ما بگوییم فاتح و شکست خورده اش کی هست. نکته سوم این است که ما اگر بخواهیم ببینیم کسی در میدان نبرد و جنگی که وارد شده پیروز شده یانه باید ببینیم مقصدش چی بوده و آیا جبهه مقابل توانسته بین او و مقصدش مانع بشود یا نه. آیا جبهه مقابل توانسته نقشه اورا لااقل به هم بزند و یا جبهه مقابل به هیچ وجه نتوانسته نقشه اورا به هم بزند. بر این اساس اگر دقت بفرمایید هدف حضرت چه بود هدف حضرت در اشکال مختلفی بیان شده گاهی حضرت فرمودند انی لم اخرج عشرا و لا [:] ولا مفسدا و لا ظالما من برای این هدفهای باطل قیام نکردم انما خرجت لطلب الاصلاح فی امت جدی، یک فسادی در امت جد من پیدا شده من می خواهم آن را برگردانم به مدار صلاح، ارید عن آمر بالمعروف و عنهی عن المنکر یک منکری در امت پیغمبر من در امت جد من پیدا شده معروفی ترک شده من می خواهم ان معروف را برگردانم و آن منکر را نهی کنم و از بین ببرم. گاهی اینطوری توضیح داده شده گاهی حضرت هدف وقتی توضیح داده می شود گفته می شود که حضرت به شهادت رسید برای این که شفاعت کند و حجاب سقیفه و دشمنان را کنار بزند حق روشن بشود مومنین به گمراهی نیافتند. بذل مهجه فیک لیستنقض عبادک من الجهاله و حیره الضلاله از این دست اهداف و در ورای همه اینها یک عهد عبودیت و بندگی خاصی است که سیدالشهداء با خدای متعال بستند. حالا ما باید یک نگاهی کنیمن ببینیم حضرت واقعا به اهداف خودشان دست پیدا کردند یا نه به اهداف خودشان نرسیدند. عنایت بکنید فسادی که به پا شده این است که جامعه از مدار توحید خارج شده اصلا صلاح و فساد یعنی همین دیگر، صلاح حقیقی این است که یک جامعه ای همه شئونش بر مدار بندگی خدا و توحید باشد انبیاء اصلا برای همین امدند. و جبهه مقابل وجود مقدس نبی اکرم می خواهند جامعه را برگردانند به ماقبل بعثت، می خواهند برگردانند به دوران جاهلیت همانی که حضرت در رویای صادقه دیدند که دشمنان شان بنی تیم بنی عدی بنی امیه حالا دشمنان حضرت بر منبر خود حضرت بالا می روند مردم را به قهقرا برمیگردانند. این رویای صادقه است. بیدار شدند متألم بودند غصه دار بودند جبرئیل امدند یا رسول الله چرا غصه دارید فرمودند این خواب را دیدم عرض کرد من از واقعه بی خبرم. رفت برگشت آورد که آن آیات دلالت بر پیروزی نهایی حضرت می کرد از جمله سوره قدر را که ما به شما شب قدر دادیم نگران دولت اینها نباشید اینها بر منبر شما بالا می روند ولی دولت اینها پایدار نیست لیله القدر خیر من الف شهر که حالا این هم باید توضیح داده بشود که این شب قدر وجود مقدس فاطمه زهرا هستند و امامانی که از نسل حضرت زهرا می آیند و اینها پشتوانه های راه نبی اکرم هستند بنابراین دشمن دنبال این بوده که مردم را به قهقرا برگرداند دنبال این بود که اساسی از دین نماند. ولو این که در ظاهر دینداری باشد ولی بنیان دینداری از بین برود در یک نقلی است سخن معاویه این بود می گفت مغیره می گوید می گوید به معاویه گفتم یک روزی منابع اهل سنت مکرر این را نقل کردند به معاویه گفتم که تو که کار را تمام کردی به سلطنت می خواستی برسی رسیدی کار تمام شد برای تو چرا اینقدر آل ابی طالب را آزار می دهی چون می دانید خیلی سخت گیری می کرد خیلی سخت گیری می کرد. اگر کسی یک حدیث در فضیلت امیرالمومنین نقل می کرد اورا از تحت الحمایه حکوتم بیرون می آوردند هر کاری بر سر او می آمد کسی از او دفاع نمی کرد و بقیه سخت گیری ها، به طوری که دوستان حضرت جرأت نمی کردند در فضیلت حضرت حدیثی نقل بکنند در بیش از هزاران منبر وجود مقدس امیرالمومنین ارواحنا فداه در دوران معاویه لعن می شد دردوران بنی امیه لعن می شد. می گوید بهش گفتم چرا انقدر سخت گیری می کنی بس است دیگر گفت نه اصلا مسئله این نیست همه امدند رفند اسمشان هم رفته، این آدم اسم خودش را کنار خدا قرار داده است. اذان که گفته می شود نام حضرت وجود مقدس نبی اکرم را می گفت که نام خودش را کنار خدا در اذان قرار داده من باید این نام را دفن کنم. که به پسرش می گوید این حرف را می زد این دیگر اصلا نمی شود بهش اعتنا کرد مغیره هم رو ازش برمیگرداند این مقصد انهاست. وجود مقدس سیدالشهداء هم می خواست جامعه برمدار توحید بماند. حالا چه کسی موفق شده آنها توانستند امت را برگردانند یا نه مسیر زنده مانده مجبورش کرده حضرت آنها را تا این راه را ادامه بدهند. نتوانستند برگردانند هدف همینی بود که وقتی نقل شده یزید سر مطهر سیدالشهداء ارواحنا فداه را جلویش گذاشته بود و احساس می کرد فاتح شده و حریف را از میدان به در کرده شروع کرد اشعاری خواندن به این مضمون که ادم خجالت می کشد بخواند اینها را به عنوان خلیفه اسلامی شروع کرد این اشعار را خواندن بنی هاشم با قدرت بازی کردند وحی در کار نبود. این گردونه قدرت رسید ما برگرداندیم به طرف خودمان، فلا خبر جاء و لا وحی نزل بازی با قدرت بود. ببینید مسئله این بود لذا عنایت کنید شام یک کسی به امام سجاد عرض کرد آقا دیدید چطور شکست خوردید حضرت فرمود صبر کنید بگذارید موذن اذان بگوید معلوم می شود کی پیروز شده، پس ببینید حضرت در این هدف صد در صد به نتیجه رسیدند منتها برنامه ای را که حضرت دارند برای برگرداندن امت به مدار خودش یک برنامه یک روز و دوروزه نیست حضرت دولت مستعجل نمی خواهند که، وقتی به امیرالمومنین ابوسفیان عرض کرد آمد ابن عباس بعد از این که بیعت تمام شد در سقیفه با دیگران آمد محضر امیرالمومنین که آقا شما بیایید ما با شما بیعت می کنیم مردم می اوریم پشت سر شما حضرت فرمود شما خیال می کنید این اتفاق می افتد اصلا اینطور شدنی نیست دیگر ،تمام شد. گفتند پس این آیه مبارکه چی می شود حسب الناس ان یترکوا آمنا و هم لا یفتنون مردم خیال می کنند همین که ادعای ایمان کنند ازشان قبول می کنیم آنها را امتحان می کنیم و لقد فتن الذین من قبلهم، قبلی ها هم مبتلایشان کردیم. بعد حضرت فرمودند یک وقایع سختی در راه است که اگر به شما بگویم مثل طناب دلو در چاه به خودتان می لرزید. پس حضرت دنبال یک دولت مستعجل نیستند که بگویید حضرت به هدف خودشان نرسیدند حضرت می خواهند مدار را برگردانند و یک هدف بزرگ تاریخی هم د ارند. اگر کسی ان نقشه راهی که حضرت دارند ببیند می بیند صد درصد مطابق برنامه شان حضرت دارند جلو می روند. آنها می خواستند جامعه را از مدار وجود مقدس نبی اکرم و امیرالمومنین برگردانند که معنی صلاح همین است. جامعه ای که بر مدار نبوت و ولایت حقه است این جامعه حق است. جامعه ای که از این مدار خارج بشود رو به فساد می رود. آیه قرآن را ببینید خدای متعال می فرماید لا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها خدای متعال می فرماید زمین را اصلاح کرده شما افساد نکنید. حضرت فرمودند که لا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها بمحمد و علی، بعد از این که خدای متعال زمین را با رسولش اصلاح کرد با امام اصلاح کرد شما فاسد نکنید پس فسادی که اتفاق افتاده این است حضرت می خواهند امت را برگردانند به مدارد نبوت و ولایت آنها هم می خواهند امت را از مدار ولایت و نبوت خارج بکنند. ببرند به مدار خودشان به مدار فراعنه طاغوت اولیاء طاغوت آنهایی که مثل فرعون های دیگر، پس این یک نکته که حضرت در این هدف صد درصد پیروز بودند منتها حالا حضرت یک طرح تاریخی ای دارند که باید بهش توجه کرد. آنهایی که اهل بصیرت بودند همان موقع می فهمیدند دیگر که در روایت هست دیده اید زینب کبری سلام الله علیها مثل فردا در گودی قتلگاه مشغول روضه خواندن و عزاداری بودند دیدند امام سجاد حالشان دگرگون است بالای مرکب آمدند جلو فرمودند مالی اراک تجود بنفسک چرا با جان خودت بازی می کنی پسر برادرم چه اتفاقی افتاده، فرمود عمه جان اینها بدن ولی خدا را روی زمین گذاشتند نه دفن می کنند نه به ما اجازه می دهند دفن کنیم. حضرت فرمود پسر برادرم ناراحت نباش البته امام سجاد خودشان می دانستند واضح است فرمودند نگران نباشید این بدن ها دفن می شود اینجا زیارتگاه می شود مردم می آیند رفت و آمد می کنند. آنهایی که اهل بصیرت بودند همان موقع می دیدند این مسئله را، ولی الان ما بعد از 1400 سال قسمتی از آن را می بینیم البته ما هنوز میانه راهیم تا به ظهور نرسیده معلوم نمی شود که حضرت چه انجام داده، پس ببینید حضرت در این هدف صد درصد موفق بودند. در امر به معروفی که می خواستند حضرت کنند که معروف را برگردانند باز آنجا معروف در روایات ما هست فرمود آن معروفی که حضرت برای ما قیام کرد ولایت وجود مقدس امیرالمومنین است. آن معروف حقیقی است اگر آن باشد همه چیز خواهد بود. اگر او نباشد هیچ نخواهد بود منکر هم در روایت هست ولایت جبهه مقابل است ابو حنیفه در مسافرتی که امام صادق به عراق د اشتند د رحیره بودند نزدیکی کوفه آمد دیدن حضرت یکی از ائمه اربعه و چهارگانه فقهی اهل سنت هست خیلی هم پیرو دارد صدها میلیون الان پیرو فقهی دارد دو سال شاگردی امام صادق را کرده آمد محضر امام صادق سوالاتی
پرسید مرحوم شیخ مفید نقل کردند این را ، یکی از سوالاتی که پرسید از امام صادق این بود که آقا معروف چیست. حضرت فرمودند المعروف هو المعروف فی السماء والارض امیرالمومنین المعروف عند اهل السماء المعروف عند اهل الارض امیرالمومنین علی بن ابطالب معروف ان کسی است که در سماوات و ارض به خوبی شناخته می شود. گفت آقا پس منکر یعنی چی فرمود آنهایی که الذان ظلماه حقه وابتذاه امره و حمل الناس علی کتفه. انهایی که حق حضرت را بردند به حضرت ظلم کردند مردم را بار دوش امیرالمومنین کردند منکر هم یعنی این، این معروف است این هم منکر، گفت آقا پس نهی از منکر کسی یک گناهی می کند ما نهی اش کنیم حالا در این حدیث باید معنا بشود دیگر حضرت فرمودند این کار خوبی است ولی نهی از منکر این است که جلوی ولات جور را بگیرید. سیدالشهداء در این مقیاس عمل می کرد. سیدالشهداء همه منکر را می خواست از بین ببرد وقتی مدار جامعه از امام معصوم از ولی خدا از آن کسی که خدا اورا حجت قرار داده در هر دورانی منحرف بشود به کسانی که حجت نیستند اگر به همه فروع هم عمل بشود ارزش ندارد. فرع و اصل نباید اشتباه کرد. راه اصلاح جامعه این است که جامعه برگردد به مدار ولی حق، و سیدالشهداء امر به معروف و نهی از منکری که می کردند این بود حالا این به نتیجه می رسد یک بخشش ظاهر شده ادامه اش هم باید ببینیم حضرت می خواهند برگردانند و خدای متعال یکی از مزدهای شهادت سیدالشهداء را وجود مقدس امام زمان قرار داده، وجود مقدس سیدالشهداء علیه السلام یکی از اهداف دیگری که داشتند که برای او پا به رکاب کردن وجود مقدس سیدالشهداء این بود می خواستند خدای متعال را عهدی با خدا داشتند به عهدشان عمل بکنند آن روی سکه عاشورا همه اش عهد بندگی است. من از شما سوال می کنم در این امتحان عظیم آیا شیطان توانسته یک ترک اولا از امام حسین بگیرد؟! هرچه نگاه می کنی کار سیدالشهداء در اوج زیبایی انجام گرفته و شیطان با تمام تلاشی که کرده و همه قوای خودش را روز عاشورا آورده که سیدالشهداء یک جا را کوتاه بیایند. نتوانسته هر چه شدیدتر شده حادثه سیدالشهداء چهره اش برافروخته تر شده. نتوانسته یک نقطه ضعف از سیدالشهداء بگیرد نه از خود سیدالشهداء از اصحاب و اهل بیتش هم نتوانسته حضرت یک جوری این اصحاب و اهل بیت را تربیت کردند با خدا قرار بستند از عالم میثاق ک جوری اینها را تربیت کردند که هیچ نقطه ضعفی نه فقط در خود سیدالشهداء در اهل بیت و اصحاب نیست هیچ ضعفی اتفاق نیافتاده هر چه کار سخت تر شده اصحاب بهتر ایستاده اند هر چه کار سخت تر شده اهل بیت بیشتر ایستاده اند قلم در دست دشمن بوده یک جا مورخین ننوشته اند که اهل بیت یک اعتراض به سیدالشهداء کرده باشند که برای چی ما را آوردی در این راه، می دانید در نقطه کانونی بلا بودند. بنابراین هیچ نقطه ضعفی در این جهت دیده نمی شود. حضرت یکی از اهدافشان عبادت و بندگی خدای متعال بود به تعبیر دیگر اقامه صلات بود می خواستند عالم را سراسر ذکر و صلات بکنند یادخدا اقامه بشود در عالم و دوم ایتاء زکات بود می خواستند دست عبادالله را هم بگیرند هم خودشان بندگی بکنند هم بندگان خدا را سر سفره خدا بنشانند. شیطان به هیچ وجه در این زمینه توفیقی به دست نیاورده، شما هر طور حساب کنید سیدالشهداء موفق بوده، اگر می خواست اهل بیت تربیت کند تربیت کرد. اگر می خواست اصحاب تربیت کند تربیت کرده، اگر می خواست مومنین را دستگیری کند دستگیری کرده و در این دستگیری موفق بوده سیدالشهداء علیه السلام یک تعبیری را قرآن از شیطان نقل می کند در چند جا قریب به این معنا که وقتی از عهده امتحان خدای متعال برنیامد و سجده نکرد به خدای متعال عرضه داشت رب بما اغویتنی تو مرا فریب دادی حالا لعنه الله علیه درکش از جریان این بود حالا تو کی هستی خدای متعال بخواهد با تو نقشه بکشد و تورا فریب بدهد. خدایا تو مرا فریب دادی من هم همه این امت را فریب می دهم. لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین یک دسته را بیرون کرده گفته فقط عباد مخلصین، عبد مخلص انبیاء اند آنهایی که در مرز عصمت اند هیچ هوایی هیچ صفت رذیله ای هیچ تعلقی ندارند. نه عجب دارند نه کبر دارند اینهایی که زمین گیر می کند آدم را نه بخل دارند نه حسد دارند نه حب دنیا هیچی درشان نیست. بنابراین وقتی نگاه کرد گفت اینها از تیررس من بیرون اند اما مابقی را وقتی نگاه کرد به تعبیر امیرالمومنین در خطبه قاسعه از یک موضع نزدیکی شما را دید، دید همه تان نقطه ضعف دارید دید یکی حب الدنیا دارد یکی حب الریاست است یکی حب المال است یکی گفت همه شان را من جهنمی می کنم. این نقطه ضعفشان رویش دست می گذارم اغوایشان هم می کنم از طریق دوستی وارد می شوند روی نقاط ضعفشان دست می گذارند بعد پایان کار دشمنی خودم را کینه خودم را اعمال می کنم این معنی حرف دشمن است یک دسته را هم فقط بیرون کرده فقط انبیاء فقط مخلصین گفت هیچ مومنی نمی گذارم از زیر دست من در برود. عنایت فرمودید. واقعا هم به یک معنا درست می گفت توانایی های خودش را که می دید نقطه ضعف های ما را که می دید می گفت من همه را از میدان به در می کنم فقط یک نقطه را ندیده بود و آن این است که یعنی همه را به تعبیر خودش من بنده خودم می کنم خدای متعال هم همین را می فرماید می فرماید من از شما عهد نگرفتم بنی آدم الم اعهد الیکم یا بنی آدم الا تعبد الشیطان، دشمن آشکار شماست ولو این که این دشمنی را در یک طرحی اعمال می کند که ظاهرش دوستی است. اغوا می کند. کار شیطان اینطوری است. می خواهد همه را تا مرز عبادت خودش پیش ببرد گفت همه را هم می برم فقط مخلصین بیرون اند. درست می گفت خیال می کرد با ما طرف است. اگر با ما ها طرف بود با دوستان و محبین و مومنین همه مومنین را جهنمی می کرد ولی متوجه نبود که درگیر با ما نیست. درگیر با وجود مقدس نبی اکرم است. لذا حضرت در خطبه قاسعه دارند فرمود وقتی حضرت مبعوث شد من صدای ناله شیطان را شنیدم به حضرت عرض کردم چه بود فرمودند که شیطان مأیوس شد از این که با آمدن من دیگر عبادت کند کسی اورا، بله یک مشت ادم هایی که به درد نخورند شیطان هم نباشد اینها آدم های صالحی نیستند آنها دور وبر شیطان جمع می شوند در آیات متعدد قرآن هم هست در جهنم هم با هم نزاع می کنند شیطان می گوید آنها می گویند تو ما را دنبال خودت کشیدی شیطان هم می گوید بیخود آمدید برای چی اصلا شما امدید. من با شما کار نداشتم. من برای شما نقشه نمی کشیدم من برای مومنین نقشه می کشیدم. من آنها را می خواستم شما برای چی دنبال من آمدید چرا بارتان را روی دوش من گذاشتید نزاع می کنند در جهنم. نمی دید که نبی اکرم به میدانش می آید نمی دید که نبی اکرم برنامه ای مثل عاشورا دارد اگر می دید این رجز را نمی خواند لذا حضرت در خطبه قاسعه می فرمایند ظن غیر مصیب، یک گمانی برد شماها را از نزدیک دید تیر در کمان گذاشت گفت همه را می زنم. همه را از راه به در می کنم. ولی گمانش گمان غیر مصیب به واقع نرسید. چون یک پرده را نمی دید. وقتی وجود مقدس حضرت امدند دیگر مأیوس شد سیدالشهداء علیه السلام جوری اقدام کردند که هیچ مومنی دیگر جهنم نمی رود هیچ مومنی به عکس طرح شیطان که می خواست همه مومنین را جهنمی کند هیچ مومنی جهنمی نمی شود. اگر هم پایش به جهنم برسد دوام نمی آورد مومنین جهنمی نمی شوند غیر مومنین هم هر کس نقطه امیدی درش هست حضرت به دست می اورند. فقط آنهایی که اهل عناد و عداوت اند مثل خود شیطان آنها می مانند در جهنم مخلدند ان تخلد فیها المعاندین از جنس خودش اند. ما بقی آنهایی که او مطمع نظرش بود احدی نتوانسته لذا ببینید حضرت یکی دیگر از اهدافشان این بود می خواستند شفاعت کنند می خواستند مردم را امت را دستگیری بکنند لیستنقض عبادک واقعا در این زمینه صد درصد موفق بودند. هیچ شکستی درش نیست هم خودشان به مقصد رسیدند شیطان ذره ای نتوانسته نقطه ضعف بگیرد یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک، در گودی قتلگاه که همه متلاطم بودند او آرام بود . راضیه مرضیه، که این خطاب به سیدالشهداست و به اصحاب سیدالشهداء و پیروان سیدالشهداء آیه را تفسیرش را ببینید در روایات، فرمود این سوره سوره امام حسین است اگر در نمازهایتان مداومت کنید همه تان ملحق به امام حسین می شوید. این نفس مطمئنه هم خودش به مقصد رسید هم همه مومنین را به مقصد رسانید. در این فضای متلاطمی که شیطان ایجاد کرده او پیروان خودش را به مقام اطمینان نفس می رساند به مقام راضیه مرضیه می رساند حالا متفاوت اند بعضی ها زودتر بعضی ها دیرتر، در مقام شفاعت هم سیدالشهداء آن صحنه ای که برای شفاعت درست کرد آن قدر کار رفتن به سمت خدا را روان کرد برای ما همین که می بینید دیگر اگر مجلس هایی که ما داریم واقعا مجلس های بهشتی است واقعا آدم را بهشتی می کند واقعا تطهیر می کند واقعا مقام توبه می آورد. واقعا گریه بر سیدالشهداء از هر استغفاری اثرش در تطهیر نفس بیشتر است. اگر نبود داستان سیدالشهداء و رفتن این راه و عبور از فتنه های دشمنان آن تاریکی ها و ظلماتی که ایجاد کردند آسان نمی شد کسی نجات پیدا نمی کرد کسی بهشتی نمی شد ولی با آمدن سیدالشهداء و اقدامشان هیچ مومنی جهنمی نمی شود. حالا بعضی ها زودتر بعضی ها ممکن است باید یک ابتلائاتی را پشت سر بگذارند هرچه بیشتر با عاشورای سیدالشهداء گره بخوریم بهشتی تر می شویم زودتر به بهشت می رسیم درجاتمان در بهشت بالاتر است ولی همه مومنین را دستگیری کرده لذا در یک نقلی است وقتی حضرت در قیامت شفاعت می کنند و جمع می کنند محشر را شیطان انگشت به دهان می گیرد که هیچ کس را برای من سیدالشهداء باقی نگذاشته هرچی خوب بوده طرف خودش کشیده و برده، پس سیدالشهداء در همه اهداف به مقصد رسیدند و پیروز قطعی صحنه هستند این هم جمله آخر عرض بکنم که سیدالشهداء علیه السلام آثار قیامشان که فتح حقیقی است در سه روز آشکار می شود که اینها ایام الله اند. که همه انبیاء موکل بودند برای این که امتشان در راه بایستند استقامت کنند امت خودشان را به ایام الله متذکر بشوند فذکرهم بایام الله یادوری شان بکن حالا ایام الله چیست روایات فراوانی داریم در بعضی روایات ما اینطوری آمده فرمود عمده ایام الله سه روز اند ظهور است رجعت است قیامت است. ظهور حضرت آن دورانی که رجعت است ائمه برمیگردند مومنین کامل برمیگردند و کاملا عالم فتح می شود به نفع جبهه حق و یکی هم قیامت است که آنجا الملک یومئذ للله احدی آنجا همه اجازه ها دیگر گرفته می شود احدی آنجا حق سخن گفتن ندارد. در هر سه روز یوم الحسین است دیگر یوم الظهور یوم الحسین است هم یوم الرجعه اول امامی که رجعت می کند امام حسین است برمیگردند ادامه دستورشان را عمل می کنند حالا تفسیرش در روایات آمده هم روز قیامت یوم الحسین است لواء امام حسین است لواء شفاعت بنابراین این قیام عظیمی که سیدالشهداء علیه السلام داشتند هیچ شکستی درش نیست. انتخاب خود حضرت بود که با شهادتشان با شهادت اصحابشان با اسارت اهل بیتشان این اهداف محقق بشود و جوری طراحی کردند صحنه را که دشمن در محاصره سیدالشهداء قرار گرفته هیچ وقت سیدالشهداء در طرح آنها نرفته ولو آنها خیلی نقشه کشیدند. دشمن را محاصره کردند حضرت طرح خودشان را در عالم صد درصد محقق کردند. و این همان پیروزی قطعی سیدالشهداء علیه السلام هست که ظهورش هم در ایام الله ظهور و رجعت و قیامت هست که این پیروزی حقیقی ان موقع آشکار خواهد شد. حتی شهادت حضرت اهل بیتش با تدبیر خود حضرت بوده عهد حضرت با خدا بوده هیچ چیزی بیرون از او شیطان نتوانسته پیش ببرد حضرت این راه را انتخاب کردند تدبیر و انتخاب خودشان است جزء عهدشان با خدای متعال هست. بنابراین هیچ کدام از اینها به معنی شکست نیست این همان جمله زینب کبراست مثل فردایی یا پس فردا به ابن زیاد فرمودند دیدی خدا با برادرت چه کرد گفت جز زیبایی ندیدم. مگر غیر از این است که آنها به مقامات رسیدند. مگر غیر از این است که خدای متعال برای آنها درجاتی در نظر گرفت و آنها را به ان درجات رساند. با این نگاه این شهادت صد درصد پیروز است هیچ ضعفی توش نیست اصولا جبهه حق هیچ وقت اگر در مسیر حق باشد شکست ندارد انتم الاعلون ان کنتم مومنین، محال است ایمان و جبهه مومنین شکست بخورد حتی شکست ظاهری شکستی نیست . این تعبیر قرآن است قرآن می فرماید که خطاب می کند جز اهدا الحسنیین به ما نمی رسد یا هر دویش خوب است هیچ کدامش بد نیست. جز یکی از این دو امر خوب برای ما انتظار می کشید شما کفار [:]: یا پیروز می شویم اهدا الحسنیین است یا به شهادت می رسیم اهدا الحسنیین است بدی ای اصلا در این راه نیست. السلام علیک یا ابا عبدالله. از عزیزان و اساتید و سروران خودم شما بزرگوارانی که تحمل کردید این شبها خیلی عذرخواهی می کنم از حضرت آیت الله سعیدی هم هم تشکر می کنم هم عذرخواهی وقت ایشان را گرفتم. السلام علیک یا ابا عبدالله. دیگر ما شرمنده شما بزرگان و شرمنده حضرت معصومه سلام الله علیها هستیم که در محضر ایشان باید حرف بزنیم و در محضر این کریمه اهل بیت که تجلی همه ائمه علیهم السلام در وجود ایشان و در حرم ایشان هست ما باید سخن بگوییم.
یکی از سوالهای مهمی که پیرامون حادثه عاشورا مطرح هست گرچه جوابش هم شاید واضح باشد این است که در این درگیری عظیمی که بین وجود مقدس سیدالشهداء علیه السلام و جبهه مقابل یعنی جبهه بنی امیه و پیشینیان وپیروان آنها بود پیروز این جبهه چه کسی بود. چه کسی در این جنگ فاتح شد و به اهداف خودش دست یافت. خب البته الان بعد از هزار و چهارصد سال از گذشتن واقعه خیلی از زوایای قیام سیدالشهداء علیه السلام و اهدافی که دنبال می کردند برای ما روشن شده الان اگر بپرسند بگوییم پیداست روز واقعه وجود مقدس سیدالشهداء علیه السلام نامی از یزید در عالم باقی نیست ولی وجود مقدس سیدالشهداء عاشورایی د ارند که هیچ حادثه ای به اندازه او اثرگذار در زندگی بشر نیست. الان این موجی که شما در روز عاشورا می بینید یا در اربعین به سمت حرم سیدالشهداء می بینید درهیچ صحنه ای در دنیا نظیر و بدیل ندارد. ولی خب در عین حال بعضی تحلیلشان این است که سیدالشهداء علیه السلام به ظاهر شکست خوردند ولی در واقع پیروز شدند حالا همین را باید دقت کنیم ببینیم سیدالشهداء حتی ظاهرا هم شکست خوردند یا هیچ شکستی در جبهه سیدالشهداء نبود سیدالشهداء صد درصد پیروز و فاتح میدان کربلا بودند. نکته اول این هست که باید حادثه عاشورا را یک واقعه کوچکی که سیدالشهداء فط اورا رهبری و مدیریت می کردند نبینیم اینطور نیست که واقعه عاشورا یک جنگی است که بین دستگاه یزید و ابن زیاد و سیدالشهداء برقرار شده و در کنار فرات در یک روز کار به پایان رسیده، حالا ما بیاییم ارزیابی کنیم ببینیم در این جنگ یک روزه پیروز کیست شکست خورده کیست. بلکه وسعت کار سیدالشهداء ناظر به همه عوالم خلقت و ناظر به همه تاریخ هست. یعنی آنچه با یک مرور کوتاه به روایات اهل بیت علیهم السلام و آنچه از معارف اهل بیت در باب عاشورا رسیده به دست می اید این است که عاشورا یک واقعه ای است که تمام تاریخ بشررا حتی قبل از وقوع تحت تأثیر قرار د اده و تمام عوالم هم تحت تأثیر حادثه عاشورا هستند نه فقط عالم ما، عالم ملائکه عالم جمادات نباتات همه و همه تحت تأثیر حادثه عاشورا هستند این از روایات ما به خوبی استفاده می شود یکی از بخش هایی که در روایات ما آمده همین بخشی است که ملاحظه فرمودید که همه عوالم بر سیدالشهداء گریستند در روایات متعدد ما هم سماواتی ها زمینی ها حیوانات نباتات جمادات حتی جهنمی ها در روایات دارد بر واقعه عاشورا گریستند الا سه دسته را استثناء کرده در روایات در کوفه و شام و و بصره که ظاهرا تطبیق می شود به همان سه دسته عرض کنیم سه دسته اهل جمل و خوارج و صفین، یعنی ناکسین و قاسطین و مارقین آن سه دسته با سیدالشهداء هیچ ارتباطی نتوانستند برقرار بکنند ولی همه عوالم تحت تأثیر بودند و بکاء آنها همینطور که بکاء ماست سرچشمه حیات ماست سرچشمه طهارت ماست. قلب ما زنده می شود لم یمت قلبه یوم تموت القلوب فرمود روزی که همه قلوب می میرند کسی بر امام حسین گریه کند قلبش نمی میرد. فرمود گریه بر امام حسین تطهیر می کند انسان را، گناه های فراوان انسان را آلودگی های انسان را پاک می کند. گریه بقیه عوالم هم همینطوری است پس همه عوالم هم متأثر شدند واقعه در انها اثر داشته و هم این تأثیر تأثیری است که عوالم را رشد میدهد از جمادات بگیرید تا انبیاء اولوالعزم همه انبیاء اولوالعزم بلا استثناء بر عاشورا گریستند این پیداست این واقعه ای است که نفوذ در حتی آن عالم داشته انبیائی که هیچ چیز در آنها اثر نمی گذارد شما هفت اقلیم را بهشان بدهید خوشحال نمی شوند ازشان بگیرید غصه نمی خورند این انبیاء بر عاشورا گریسته اند.امام سجادی که شما همه عالم را به او بدهید ذره ای برای او تأثیر در وجود ایشان ندارد. اما در عین حال 35 سال گریه می کرد وقتی هم اعتراض کردند حضرت همین را فرمود، فرمود شما چه می فهمید که گریه ما بر چیست. خیال می کنید ما بر یک حادثه طبیعی معمولی گریه می کنیم اصلا اینطوری نیست. فرمود جناب یعقوب یک فرزندش از مقابل چشمش دور شده بود بیست سال یا بیشتر چهل سال گریه کرد و چشمش نابینا شد وابیضت عینه من الحزن، بعد هم وقتی بهش اعتراض کردند فرمودندما اشکوا [] و حزنی الی الله. من غصه خودم را فقط با خدا در میان می گذ ارم شما نمی فهمید من برای چی گریه می کنم خیال می کنید من یک فرزندی از من دور شده، لذا در روایات دیدید فرمود مصیبت حضرت یعقوب بر فراغ یوسف بیش از مصیبت چهل مادر در از دست د ادن فرزند جوانشان بود. پس بنابراین آن کسانی که هیچ گاه بر هیچ امری متأثر نمی شدند در واقعه عاشورا وارد شدند بکاء داشتند گریه داشتند ورود به صحنه داشتند انبیاء اولوالعزم را خدای متعال یک جوری اورده و وارد صحنه کربلا کرده ایات متعددی در این زمینه هست آمدند روایات فراوان است آن نقطه ای که دارد مادر حضرت مریم از شام آمد آنجا وضع حمل کرد روایات می فرماید آن مکان کربلا بود. قرآن را معنا کرده، آن وادی ای که من شا[] وادی الایمن فی البقعه المبارکه آن جایی که خدای متعال با موسای کلیم تکلم کرد می فرماید جانب راست یک وادی بود از یک بقعه مبارک، فرمود آن وادی الایمن شات وادی الایمن فرات است بقعه مبارکه کربلاست. یعنی نقطه آغاز تکلم خدای متعال با موسای کلیم از اینجاست. پس بنابراین یک نکته این است که این واقعه یک واقعه ای نیست که مربوط به یک روز آن هم روز دهم محرم سال 61 هجری و یک منطقه جغرافیایی محدودی مثل محدوده کربلا و کنار کوفه و اینها باشد. درگیری حضرت هم با عمر سعد و شمر و ابن زیاد نیست. آنها صف مقدم هستند. و الا پیداست این جبهه برمیگردد به دولت مرکزی شام برمیگردد به بنی امیه برمیگردد به پیشینیان شان برمیگردد به پیروانشان، لذا شما در زیارت عاشورا وقتی صحبت از عظمت واقعه می کنید و لقد عظمت الرضیه و جلت و عظمت المصیبه آن کسی که می فهمد این واقعه چقدر عظیم است و این مصیبت چه مصیبت با عظمتی است می فهمد که صف مقابل سیدالشهداء ابن زیاد و یزید نیستند لذا در مقابل همه آنها موضع گیری می کند فلعن الله امه خدای متعال یک امت تاریخی ای را که اسست اساس الظلم والجور بنایش را گذاشت دنباله روی کرد شما را از مقامات تان دورزد و برئت الی الله منهم و من اشیائهم و اتباعهم و اولیائهم پس ببینیداینطوری نیست که واقعه عاشورا یک واقعه ای است که در یک محدوده کوچکی اتفاق افتاده یک واقعه ای است که تأثیر بر همه عوالم گذاشته جبهه مقابل حضرت هم یک جبهه کوچک کوفه و شام سال 61 و اینها نیست شروع واقعه هم از بعد از موت معاویه حضرت عهد این واقعه را در عالم ذر با خدای متعال بستند بنابراین یک واقعه بسیار با عظمتی است این نکته اول در تحلیل واقعه عاشورا و این که پیروز این واقعه کیست شکست خورده این واقعه کیست باید اول وسعت واقعه را دید چه میدانی وارد جنگ شدند لذا عنایت بکنید حضرت یک درگیری عظیمی را که یک درگیری همه جانبه است صرفا یک جنگ نظامی نیست بلکه عاشورا بیش از آنکه یک جنگ نظامی باشد یک درگیری فرهنگی است که صف باطل را مجبور کرده به اینکه چهره واقعی خودش را نشان بدهد وبعد موجب ارتقاء وجدان بشر موجب رشد فهم بشر در تاریخ و درک صحیح بشر از جبهه حق و باطل شده، و جنگ حضرت هم همین جنگ نظامی یک جنگی نیست که به پایان رسیده باشد. لذا نمی شود الان بررسی کنیم با سال 61 بگوییم فاتح جنگ کیست جنگی که حضرت شروع کردند ادامه دارد نبرد حضرت به پایان نرسیده لذا در روایات دیدید برای ائمه علیهم السلام نامه سر به مهر آمده و نامه سیدالشهداء دو قسمت داشت یک قسمت را در عاشورا عمل کردند یک قسمت را در رجعت برمیگردند و عمل می کنند. پس نکته دوم این است که جنگ حضرت تمام نشده که ما بگوییم فاتح و شکست خورده اش کی هست. نکته سوم این است که ما اگر بخواهیم ببینیم کسی در میدان نبرد و جنگی که وارد شده پیروز شده یانه باید ببینیم مقصدش چی بوده و آیا جبهه مقابل توانسته بین او و مقصدش مانع بشود یا نه. آیا جبهه مقابل توانسته نقشه اورا لااقل به هم بزند و یا جبهه مقابل به هیچ وجه نتوانسته نقشه اورا به هم بزند. بر این اساس اگر دقت بفرمایید هدف حضرت چه بود هدف حضرت در اشکال مختلفی بیان شده گاهی حضرت فرمودند انی لم اخرج عشرا و لا [:] ولا مفسدا و لا ظالما من برای این هدفهای باطل قیام نکردم انما خرجت لطلب الاصلاح فی امت جدی، یک فسادی در امت جد من پیدا شده من می خواهم آن را برگردانم به مدار صلاح، ارید عن آمر بالمعروف و عنهی عن المنکر یک منکری در امت پیغمبر من در امت جد من پیدا شده معروفی ترک شده من می خواهم ان معروف را برگردانم و آن منکر را نهی کنم و از بین ببرم. گاهی اینطوری توضیح داده شده گاهی حضرت هدف وقتی توضیح داده می شود گفته می شود که حضرت به شهادت رسید برای این که شفاعت کند و حجاب سقیفه و دشمنان را کنار بزند حق روشن بشود مومنین به گمراهی نیافتند. بذل مهجه فیک لیستنقض عبادک من الجهاله و حیره الضلاله از این دست اهداف و در ورای همه اینها یک عهد عبودیت و بندگی خاصی است که سیدالشهداء با خدای متعال بستند. حالا ما باید یک نگاهی کنیمن ببینیم حضرت واقعا به اهداف خودشان دست پیدا کردند یا نه به اهداف خودشان نرسیدند. عنایت بکنید فسادی که به پا شده این است که جامعه از مدار توحید خارج شده اصلا صلاح و فساد یعنی همین دیگر، صلاح حقیقی این است که یک جامعه ای همه شئونش بر مدار بندگی خدا و توحید باشد انبیاء اصلا برای همین امدند. و جبهه مقابل وجود مقدس نبی اکرم می خواهند جامعه را برگردانند به ماقبل بعثت، می خواهند برگردانند به دوران جاهلیت همانی که حضرت در رویای صادقه دیدند که دشمنان شان بنی تیم بنی عدی بنی امیه حالا دشمنان حضرت بر منبر خود حضرت بالا می روند مردم را به قهقرا برمیگردانند. این رویای صادقه است. بیدار شدند متألم بودند غصه دار بودند جبرئیل امدند یا رسول الله چرا غصه دارید فرمودند این خواب را دیدم عرض کرد من از واقعه بی خبرم. رفت برگشت آورد که آن آیات دلالت بر پیروزی نهایی حضرت می کرد از جمله سوره قدر را که ما به شما شب قدر دادیم نگران دولت اینها نباشید اینها بر منبر شما بالا می روند ولی دولت اینها پایدار نیست لیله القدر خیر من الف شهر که حالا این هم باید توضیح داده بشود که این شب قدر وجود مقدس فاطمه زهرا هستند و امامانی که از نسل حضرت زهرا می آیند و اینها پشتوانه های راه نبی اکرم هستند بنابراین دشمن دنبال این بوده که مردم را به قهقرا برگرداند دنبال این بود که اساسی از دین نماند. ولو این که در ظاهر دینداری باشد ولی بنیان دینداری از بین برود در یک نقلی است سخن معاویه این بود می گفت مغیره می گوید می گوید به معاویه گفتم یک روزی منابع اهل سنت مکرر این را نقل کردند به معاویه گفتم که تو که کار را تمام کردی به سلطنت می خواستی برسی رسیدی کار تمام شد برای تو چرا اینقدر آل ابی طالب را آزار می دهی چون می دانید خیلی سخت گیری می کرد خیلی سخت گیری می کرد. اگر کسی یک حدیث در فضیلت امیرالمومنین نقل می کرد اورا از تحت الحمایه حکوتم بیرون می آوردند هر کاری بر سر او می آمد کسی از او دفاع نمی کرد و بقیه سخت گیری ها، به طوری که دوستان حضرت جرأت نمی کردند در فضیلت حضرت حدیثی نقل بکنند در بیش از هزاران منبر وجود مقدس امیرالمومنین ارواحنا فداه در دوران معاویه لعن می شد دردوران بنی امیه لعن می شد. می گوید بهش گفتم چرا انقدر سخت گیری می کنی بس است دیگر گفت نه اصلا مسئله این نیست همه امدند رفند اسمشان هم رفته، این آدم اسم خودش را کنار خدا قرار داده است. اذان که گفته می شود نام حضرت وجود مقدس نبی اکرم را می گفت که نام خودش را کنار خدا در اذان قرار داده من باید این نام را دفن کنم. که به پسرش می گوید این حرف را می زد این دیگر اصلا نمی شود بهش اعتنا کرد مغیره هم رو ازش برمیگرداند این مقصد انهاست. وجود مقدس سیدالشهداء هم می خواست جامعه برمدار توحید بماند. حالا چه کسی موفق شده آنها توانستند امت را برگردانند یا نه مسیر زنده مانده مجبورش کرده حضرت آنها را تا این راه را ادامه بدهند. نتوانستند برگردانند هدف همینی بود که وقتی نقل شده یزید سر مطهر سیدالشهداء ارواحنا فداه را جلویش گذاشته بود و احساس می کرد فاتح شده و حریف را از میدان به در کرده شروع کرد اشعاری خواندن به این مضمون که ادم خجالت می کشد بخواند اینها را به عنوان خلیفه اسلامی شروع کرد این اشعار را خواندن بنی هاشم با قدرت بازی کردند وحی در کار نبود. این گردونه قدرت رسید ما برگرداندیم به طرف خودمان، فلا خبر جاء و لا وحی نزل بازی با قدرت بود. ببینید مسئله این بود لذا عنایت کنید شام یک کسی به امام سجاد عرض کرد آقا دیدید چطور شکست خوردید حضرت فرمود صبر کنید بگذارید موذن اذان بگوید معلوم می شود کی پیروز شده، پس ببینید حضرت در این هدف صد در صد به نتیجه رسیدند منتها برنامه ای را که حضرت دارند برای برگرداندن امت به مدار خودش یک برنامه یک روز و دوروزه نیست حضرت دولت مستعجل نمی خواهند که، وقتی به امیرالمومنین ابوسفیان عرض کرد آمد ابن عباس بعد از این که بیعت تمام شد در سقیفه با دیگران آمد محضر امیرالمومنین که آقا شما بیایید ما با شما بیعت می کنیم مردم می اوریم پشت سر شما حضرت فرمود شما خیال می کنید این اتفاق می افتد اصلا اینطور شدنی نیست دیگر ،تمام شد. گفتند پس این آیه مبارکه چی می شود حسب الناس ان یترکوا آمنا و هم لا یفتنون مردم خیال می کنند همین که ادعای ایمان کنند ازشان قبول می کنیم آنها را امتحان می کنیم و لقد فتن الذین من قبلهم، قبلی ها هم مبتلایشان کردیم. بعد حضرت فرمودند یک وقایع سختی در راه است که اگر به شما بگویم مثل طناب دلو در چاه به خودتان می لرزید. پس حضرت دنبال یک دولت مستعجل نیستند که بگویید حضرت به هدف خودشان نرسیدند حضرت می خواهند مدار را برگردانند و یک هدف بزرگ تاریخی هم د ارند. اگر کسی ان نقشه راهی که حضرت دارند ببیند می بیند صد درصد مطابق برنامه شان حضرت دارند جلو می روند. آنها می خواستند جامعه را از مدار وجود مقدس نبی اکرم و امیرالمومنین برگردانند که معنی صلاح همین است. جامعه ای که بر مدار نبوت و ولایت حقه است این جامعه حق است. جامعه ای که از این مدار خارج بشود رو به فساد می رود. آیه قرآن را ببینید خدای متعال می فرماید لا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها خدای متعال می فرماید زمین را اصلاح کرده شما افساد نکنید. حضرت فرمودند که لا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها بمحمد و علی، بعد از این که خدای متعال زمین را با رسولش اصلاح کرد با امام اصلاح کرد شما فاسد نکنید پس فسادی که اتفاق افتاده این است حضرت می خواهند امت را برگردانند به مدارد نبوت و ولایت آنها هم می خواهند امت را از مدار ولایت و نبوت خارج بکنند. ببرند به مدار خودشان به مدار فراعنه طاغوت اولیاء طاغوت آنهایی که مثل فرعون های دیگر، پس این یک نکته که حضرت در این هدف صد درصد پیروز بودند منتها حالا حضرت یک طرح تاریخی ای دارند که باید بهش توجه کرد. آنهایی که اهل بصیرت بودند همان موقع می فهمیدند دیگر که در روایت هست دیده اید زینب کبری سلام الله علیها مثل فردا در گودی قتلگاه مشغول روضه خواندن و عزاداری بودند دیدند امام سجاد حالشان دگرگون است بالای مرکب آمدند جلو فرمودند مالی اراک تجود بنفسک چرا با جان خودت بازی می کنی پسر برادرم چه اتفاقی افتاده، فرمود عمه جان اینها بدن ولی خدا را روی زمین گذاشتند نه دفن می کنند نه به ما اجازه می دهند دفن کنیم. حضرت فرمود پسر برادرم ناراحت نباش البته امام سجاد خودشان می دانستند واضح است فرمودند نگران نباشید این بدن ها دفن می شود اینجا زیارتگاه می شود مردم می آیند رفت و آمد می کنند. آنهایی که اهل بصیرت بودند همان موقع می دیدند این مسئله را، ولی الان ما بعد از 1400 سال قسمتی از آن را می بینیم البته ما هنوز میانه راهیم تا به ظهور نرسیده معلوم نمی شود که حضرت چه انجام داده، پس ببینید حضرت در این هدف صد درصد موفق بودند. در امر به معروفی که می خواستند حضرت کنند که معروف را برگردانند باز آنجا معروف در روایات ما هست فرمود آن معروفی که حضرت برای ما قیام کرد ولایت وجود مقدس امیرالمومنین است. آن معروف حقیقی است اگر آن باشد همه چیز خواهد بود. اگر او نباشد هیچ نخواهد بود منکر هم در روایت هست ولایت جبهه مقابل است ابو حنیفه در مسافرتی که امام صادق به عراق د اشتند د رحیره بودند نزدیکی کوفه آمد دیدن حضرت یکی از ائمه اربعه و چهارگانه فقهی اهل سنت هست خیلی هم پیرو دارد صدها میلیون الان پیرو فقهی دارد دو سال شاگردی امام صادق را کرده آمد محضر امام صادق سوالاتی
پرسید مرحوم شیخ مفید نقل کردند این را ، یکی از سوالاتی که پرسید از امام صادق این بود که آقا معروف چیست. حضرت فرمودند المعروف هو المعروف فی السماء والارض امیرالمومنین المعروف عند اهل السماء المعروف عند اهل الارض امیرالمومنین علی بن ابطالب معروف ان کسی است که در سماوات و ارض به خوبی شناخته می شود. گفت آقا پس منکر یعنی چی فرمود آنهایی که الذان ظلماه حقه وابتذاه امره و حمل الناس علی کتفه. انهایی که حق حضرت را بردند به حضرت ظلم کردند مردم را بار دوش امیرالمومنین کردند منکر هم یعنی این، این معروف است این هم منکر، گفت آقا پس نهی از منکر کسی یک گناهی می کند ما نهی اش کنیم حالا در این حدیث باید معنا بشود دیگر حضرت فرمودند این کار خوبی است ولی نهی از منکر این است که جلوی ولات جور را بگیرید. سیدالشهداء در این مقیاس عمل می کرد. سیدالشهداء همه منکر را می خواست از بین ببرد وقتی مدار جامعه از امام معصوم از ولی خدا از آن کسی که خدا اورا حجت قرار داده در هر دورانی منحرف بشود به کسانی که حجت نیستند اگر به همه فروع هم عمل بشود ارزش ندارد. فرع و اصل نباید اشتباه کرد. راه اصلاح جامعه این است که جامعه برگردد به مدار ولی حق، و سیدالشهداء امر به معروف و نهی از منکری که می کردند این بود حالا این به نتیجه می رسد یک بخشش ظاهر شده ادامه اش هم باید ببینیم حضرت می خواهند برگردانند و خدای متعال یکی از مزدهای شهادت سیدالشهداء را وجود مقدس امام زمان قرار داده، وجود مقدس سیدالشهداء علیه السلام یکی از اهداف دیگری که داشتند که برای او پا به رکاب کردن وجود مقدس سیدالشهداء این بود می خواستند خدای متعال را عهدی با خدا داشتند به عهدشان عمل بکنند آن روی سکه عاشورا همه اش عهد بندگی است. من از شما سوال می کنم در این امتحان عظیم آیا شیطان توانسته یک ترک اولا از امام حسین بگیرد؟! هرچه نگاه می کنی کار سیدالشهداء در اوج زیبایی انجام گرفته و شیطان با تمام تلاشی که کرده و همه قوای خودش را روز عاشورا آورده که سیدالشهداء یک جا را کوتاه بیایند. نتوانسته هر چه شدیدتر شده حادثه سیدالشهداء چهره اش برافروخته تر شده. نتوانسته یک نقطه ضعف از سیدالشهداء بگیرد نه از خود سیدالشهداء از اصحاب و اهل بیتش هم نتوانسته حضرت یک جوری این اصحاب و اهل بیت را تربیت کردند با خدا قرار بستند از عالم میثاق ک جوری اینها را تربیت کردند که هیچ نقطه ضعفی نه فقط در خود سیدالشهداء در اهل بیت و اصحاب نیست هیچ ضعفی اتفاق نیافتاده هر چه کار سخت تر شده اصحاب بهتر ایستاده اند هر چه کار سخت تر شده اهل بیت بیشتر ایستاده اند قلم در دست دشمن بوده یک جا مورخین ننوشته اند که اهل بیت یک اعتراض به سیدالشهداء کرده باشند که برای چی ما را آوردی در این راه، می دانید در نقطه کانونی بلا بودند. بنابراین هیچ نقطه ضعفی در این جهت دیده نمی شود. حضرت یکی از اهدافشان عبادت و بندگی خدای متعال بود به تعبیر دیگر اقامه صلات بود می خواستند عالم را سراسر ذکر و صلات بکنند یادخدا اقامه بشود در عالم و دوم ایتاء زکات بود می خواستند دست عبادالله را هم بگیرند هم خودشان بندگی بکنند هم بندگان خدا را سر سفره خدا بنشانند. شیطان به هیچ وجه در این زمینه توفیقی به دست نیاورده، شما هر طور حساب کنید سیدالشهداء موفق بوده، اگر می خواست اهل بیت تربیت کند تربیت کرد. اگر می خواست اصحاب تربیت کند تربیت کرده، اگر می خواست مومنین را دستگیری کند دستگیری کرده و در این دستگیری موفق بوده سیدالشهداء علیه السلام یک تعبیری را قرآن از شیطان نقل می کند در چند جا قریب به این معنا که وقتی از عهده امتحان خدای متعال برنیامد و سجده نکرد به خدای متعال عرضه داشت رب بما اغویتنی تو مرا فریب دادی حالا لعنه الله علیه درکش از جریان این بود حالا تو کی هستی خدای متعال بخواهد با تو نقشه بکشد و تورا فریب بدهد. خدایا تو مرا فریب دادی من هم همه این امت را فریب می دهم. لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین یک دسته را بیرون کرده گفته فقط عباد مخلصین، عبد مخلص انبیاء اند آنهایی که در مرز عصمت اند هیچ هوایی هیچ صفت رذیله ای هیچ تعلقی ندارند. نه عجب دارند نه کبر دارند اینهایی که زمین گیر می کند آدم را نه بخل دارند نه حسد دارند نه حب دنیا هیچی درشان نیست. بنابراین وقتی نگاه کرد گفت اینها از تیررس من بیرون اند اما مابقی را وقتی نگاه کرد به تعبیر امیرالمومنین در خطبه قاسعه از یک موضع نزدیکی شما را دید، دید همه تان نقطه ضعف دارید دید یکی حب الدنیا دارد یکی حب الریاست است یکی حب المال است یکی گفت همه شان را من جهنمی می کنم. این نقطه ضعفشان رویش دست می گذارم اغوایشان هم می کنم از طریق دوستی وارد می شوند روی نقاط ضعفشان دست می گذارند بعد پایان کار دشمنی خودم را کینه خودم را اعمال می کنم این معنی حرف دشمن است یک دسته را هم فقط بیرون کرده فقط انبیاء فقط مخلصین گفت هیچ مومنی نمی گذارم از زیر دست من در برود. عنایت فرمودید. واقعا هم به یک معنا درست می گفت توانایی های خودش را که می دید نقطه ضعف های ما را که می دید می گفت من همه را از میدان به در می کنم فقط یک نقطه را ندیده بود و آن این است که یعنی همه را به تعبیر خودش من بنده خودم می کنم خدای متعال هم همین را می فرماید می فرماید من از شما عهد نگرفتم بنی آدم الم اعهد الیکم یا بنی آدم الا تعبد الشیطان، دشمن آشکار شماست ولو این که این دشمنی را در یک طرحی اعمال می کند که ظاهرش دوستی است. اغوا می کند. کار شیطان اینطوری است. می خواهد همه را تا مرز عبادت خودش پیش ببرد گفت همه را هم می برم فقط مخلصین بیرون اند. درست می گفت خیال می کرد با ما طرف است. اگر با ما ها طرف بود با دوستان و محبین و مومنین همه مومنین را جهنمی می کرد ولی متوجه نبود که درگیر با ما نیست. درگیر با وجود مقدس نبی اکرم است. لذا حضرت در خطبه قاسعه دارند فرمود وقتی حضرت مبعوث شد من صدای ناله شیطان را شنیدم به حضرت عرض کردم چه بود فرمودند که شیطان مأیوس شد از این که با آمدن من دیگر عبادت کند کسی اورا، بله یک مشت ادم هایی که به درد نخورند شیطان هم نباشد اینها آدم های صالحی نیستند آنها دور وبر شیطان جمع می شوند در آیات متعدد قرآن هم هست در جهنم هم با هم نزاع می کنند شیطان می گوید آنها می گویند تو ما را دنبال خودت کشیدی شیطان هم می گوید بیخود آمدید برای چی اصلا شما امدید. من با شما کار نداشتم. من برای شما نقشه نمی کشیدم من برای مومنین نقشه می کشیدم. من آنها را می خواستم شما برای چی دنبال من آمدید چرا بارتان را روی دوش من گذاشتید نزاع می کنند در جهنم. نمی دید که نبی اکرم به میدانش می آید نمی دید که نبی اکرم برنامه ای مثل عاشورا دارد اگر می دید این رجز را نمی خواند لذا حضرت در خطبه قاسعه می فرمایند ظن غیر مصیب، یک گمانی برد شماها را از نزدیک دید تیر در کمان گذاشت گفت همه را می زنم. همه را از راه به در می کنم. ولی گمانش گمان غیر مصیب به واقع نرسید. چون یک پرده را نمی دید. وقتی وجود مقدس حضرت امدند دیگر مأیوس شد سیدالشهداء علیه السلام جوری اقدام کردند که هیچ مومنی دیگر جهنم نمی رود هیچ مومنی به عکس طرح شیطان که می خواست همه مومنین را جهنمی کند هیچ مومنی جهنمی نمی شود. اگر هم پایش به جهنم برسد دوام نمی آورد مومنین جهنمی نمی شوند غیر مومنین هم هر کس نقطه امیدی درش هست حضرت به دست می اورند. فقط آنهایی که اهل عناد و عداوت اند مثل خود شیطان آنها می مانند در جهنم مخلدند ان تخلد فیها المعاندین از جنس خودش اند. ما بقی آنهایی که او مطمع نظرش بود احدی نتوانسته لذا ببینید حضرت یکی دیگر از اهدافشان این بود می خواستند شفاعت کنند می خواستند مردم را امت را دستگیری بکنند لیستنقض عبادک واقعا در این زمینه صد درصد موفق بودند. هیچ شکستی درش نیست هم خودشان به مقصد رسیدند شیطان ذره ای نتوانسته نقطه ضعف بگیرد یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک، در گودی قتلگاه که همه متلاطم بودند او آرام بود . راضیه مرضیه، که این خطاب به سیدالشهداست و به اصحاب سیدالشهداء و پیروان سیدالشهداء آیه را تفسیرش را ببینید در روایات، فرمود این سوره سوره امام حسین است اگر در نمازهایتان مداومت کنید همه تان ملحق به امام حسین می شوید. این نفس مطمئنه هم خودش به مقصد رسید هم همه مومنین را به مقصد رسانید. در این فضای متلاطمی که شیطان ایجاد کرده او پیروان خودش را به مقام اطمینان نفس می رساند به مقام راضیه مرضیه می رساند حالا متفاوت اند بعضی ها زودتر بعضی ها دیرتر، در مقام شفاعت هم سیدالشهداء آن صحنه ای که برای شفاعت درست کرد آن قدر کار رفتن به سمت خدا را روان کرد برای ما همین که می بینید دیگر اگر مجلس هایی که ما داریم واقعا مجلس های بهشتی است واقعا آدم را بهشتی می کند واقعا تطهیر می کند واقعا مقام توبه می آورد. واقعا گریه بر سیدالشهداء از هر استغفاری اثرش در تطهیر نفس بیشتر است. اگر نبود داستان سیدالشهداء و رفتن این راه و عبور از فتنه های دشمنان آن تاریکی ها و ظلماتی که ایجاد کردند آسان نمی شد کسی نجات پیدا نمی کرد کسی بهشتی نمی شد ولی با آمدن سیدالشهداء و اقدامشان هیچ مومنی جهنمی نمی شود. حالا بعضی ها زودتر بعضی ها ممکن است باید یک ابتلائاتی را پشت سر بگذارند هرچه بیشتر با عاشورای سیدالشهداء گره بخوریم بهشتی تر می شویم زودتر به بهشت می رسیم درجاتمان در بهشت بالاتر است ولی همه مومنین را دستگیری کرده لذا در یک نقلی است وقتی حضرت در قیامت شفاعت می کنند و جمع می کنند محشر را شیطان انگشت به دهان می گیرد که هیچ کس را برای من سیدالشهداء باقی نگذاشته هرچی خوب بوده طرف خودش کشیده و برده، پس سیدالشهداء در همه اهداف به مقصد رسیدند و پیروز قطعی صحنه هستند این هم جمله آخر عرض بکنم که سیدالشهداء علیه السلام آثار قیامشان که فتح حقیقی است در سه روز آشکار می شود که اینها ایام الله اند. که همه انبیاء موکل بودند برای این که امتشان در راه بایستند استقامت کنند امت خودشان را به ایام الله متذکر بشوند فذکرهم بایام الله یادوری شان بکن حالا ایام الله چیست روایات فراوانی داریم در بعضی روایات ما اینطوری آمده فرمود عمده ایام الله سه روز اند ظهور است رجعت است قیامت است. ظهور حضرت آن دورانی که رجعت است ائمه برمیگردند مومنین کامل برمیگردند و کاملا عالم فتح می شود به نفع جبهه حق و یکی هم قیامت است که آنجا الملک یومئذ للله احدی آنجا همه اجازه ها دیگر گرفته می شود احدی آنجا حق سخن گفتن ندارد. در هر سه روز یوم الحسین است دیگر یوم الظهور یوم الحسین است هم یوم الرجعه اول امامی که رجعت می کند امام حسین است برمیگردند ادامه دستورشان را عمل می کنند حالا تفسیرش در روایات آمده هم روز قیامت یوم الحسین است لواء امام حسین است لواء شفاعت بنابراین این قیام عظیمی که سیدالشهداء علیه السلام داشتند هیچ شکستی درش نیست. انتخاب خود حضرت بود که با شهادتشان با شهادت اصحابشان با اسارت اهل بیتشان این اهداف محقق بشود و جوری طراحی کردند صحنه را که دشمن در محاصره سیدالشهداء قرار گرفته هیچ وقت سیدالشهداء در طرح آنها نرفته ولو آنها خیلی نقشه کشیدند. دشمن را محاصره کردند حضرت طرح خودشان را در عالم صد درصد محقق کردند. و این همان پیروزی قطعی سیدالشهداء علیه السلام هست که ظهورش هم در ایام الله ظهور و رجعت و قیامت هست که این پیروزی حقیقی ان موقع آشکار خواهد شد. حتی شهادت حضرت اهل بیتش با تدبیر خود حضرت بوده عهد حضرت با خدا بوده هیچ چیزی بیرون از او شیطان نتوانسته پیش ببرد حضرت این راه را انتخاب کردند تدبیر و انتخاب خودشان است جزء عهدشان با خدای متعال هست. بنابراین هیچ کدام از اینها به معنی شکست نیست این همان جمله زینب کبراست مثل فردایی یا پس فردا به ابن زیاد فرمودند دیدی خدا با برادرت چه کرد گفت جز زیبایی ندیدم. مگر غیر از این است که آنها به مقامات رسیدند. مگر غیر از این است که خدای متعال برای آنها درجاتی در نظر گرفت و آنها را به ان درجات رساند. با این نگاه این شهادت صد درصد پیروز است هیچ ضعفی توش نیست اصولا جبهه حق هیچ وقت اگر در مسیر حق باشد شکست ندارد انتم الاعلون ان کنتم مومنین، محال است ایمان و جبهه مومنین شکست بخورد حتی شکست ظاهری شکستی نیست . این تعبیر قرآن است قرآن می فرماید که خطاب می کند جز اهدا الحسنیین به ما نمی رسد یا هر دویش خوب است هیچ کدامش بد نیست. جز یکی از این دو امر خوب برای ما انتظار می کشید شما کفار [:]: یا پیروز می شویم اهدا الحسنیین است یا به شهادت می رسیم اهدا الحسنیین است بدی ای اصلا در این راه نیست. السلام علیک یا ابا عبدالله. از عزیزان و اساتید و سروران خودم شما بزرگوارانی که تحمل کردید این شبها خیلی عذرخواهی می کنم از حضرت آیت الله سعیدی هم هم تشکر می کنم هم عذرخواهی وقت ایشان را گرفتم. السلام علیک یا ابا عبدالله. دیگر ما شرمنده شما بزرگان و شرمنده حضرت معصومه سلام الله علیها هستیم که در محضر ایشان باید حرف بزنیم و در محضر این کریمه اهل بیت که تجلی همه ائمه علیهم السلام در وجود ایشان و در حرم ایشان هست ما باید سخن بگوییم.
تاکنون نظری ثبت نشده است