- 1292
- 1000
- 1000
- 1000
ما و استمرار فرهنگ سقیفه، جلسه چهارم
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حامد کاشانی با موضوع «ما و استمرار فرهنگ سقیفه»، جلسه چهارم، سال 1399
«سقیفه» نقطه عطف تاریخ اسلام است. تاریخنگاری در، از و با سقیفه تغییر کرده است. تقریباً هیچ منبع تاریخی وجود ندارد الا اینکه تحت تأثیر این واقعه است. سقیفه؛ یک رخدادِ گذشته و تمامشده هم نیست.
ماجرای سقیفه؛ ماجرای حمله چنگیز مغول به ایران نیست که او صرفاً غلبه صددرصدی نظامی پیدا کرد و بعد از مدتی نوادگانِ او مهمترین واقفانِ به درگاه و دربارِ اهل بیت علیهم السلام شدند؛ یعنی با وجود اینکه حمله نظامی کردند، منفعلانه از این فرهنگ تأثیر پذیرفتندیعنی ماجرای مغول فرهنگ نشد بلکه یک غلبه نظامی بود.
ماجرای «سقیفه» فرهنگ شد، ادامه پیدا کرد، هرگز به خاموشی نگرائید و هرگز خنک نشد بلکه روزبهروز تشدید شد. «سقیفه» بهمنی شد که هر چه از نقطه شروع قله گذشت؛ حجم، دامنه و توسعه آن بیشتر شد. امروز تمام مسلمین (حتی ما شیعیان) تحت تأثیر سقیفه هستند. تبعاً ممکن است که این تأثیر کمتر و بیشتر دارد ولیکن همه تحت تأثیر هستند.
اینقدری اهل سقیفه در فرهنگسازی خود برای ما باطل را حق و دروغ را راست جلوه دادند که امروز ما (شیعیان) برای فهمِ سیره اهل بیت علیهم السلام لازم است که ما فرهنگ سقیفه را بشناسیم.
کاش مسئله صرفاً غصب حکومت بعد از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود… هم شاکی بر حق حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه و هم دیگرانِ مقابل ایشان در ماجرای دادخواهی، سقیفه و فدک از دنیا رفتند.
اگر مسئله صرفاً دعوای بین دو نفر بود ولو یکی حق محض و دیگری باطل محض بود و این دعوا تمام شده بود؛ حیف بود که عمر خود را صرف کنیم و اینقدر به این موضوع بپردازیم. اشاره میکردیم و میرفتیم.
عرض کنم که یزید لعنه الله علیه کار خیلی آنچنانی نکرده است و آن ملعون عضوی از یک جریانِ فکری است.
این خیلی ابلهانه است که بگویند: «شراب میخورد.» آقا! فردی که به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حمله کرد، حال اینکه مست بود یا طاهر از وضو فرقی نمیکند؛ یعنی آن وقاحت و فساد به قدری بزرگ است که مست یا با وضو بودن چندان تفاوتی ندارد. نه اینکه مست بودن با وضو داشتن متفاوت نیست؛ هست لیکن در برابر آن فساد بزرگ، چیزی نیست.
کشتن حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه گناه بزرگی است ولیکن اصلِ فساد متعلق به بدعت گر است. قتل حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه بر گردن فردِ بدعت گر هم است. اینجا مسئله تبرئه یزید لعنه الله علیه نیست. مسئله این است که متهم ردیف یک کیست.
متهم ردیف اول فردی است که این فرهنگ را ایجاد کرد. فردی حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه را به قتل رساند و فردِ دیگری 13 معصوم را به قتل رساند و به قتل رساندنِ حسین صلوات الله علیه را فرهنگ کرد. با هم قابل قیاس نیستند.
یکی از کارهای که این فرهنگ سقیفه انجام داد این بود، یعنی تئوری و فرهنگ ساختند تا بتوانند حکومت کنند.
اگر تمام اصحاب حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را سورت (به ترتیب) میکردند، باز هم نوبت به اینها نمیرسید. اینطور نبود که اینها فقط با حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه نمیتوانستند رقابت کنند بلکه با سایر اصحاب هم در شجاعت، علم، سخاوت و… نمیتوانستند رقابت کنند.
فرهنگ سقیفه به «قدرت» اصالت داد.
«سقیفه» نقطه عطف تاریخ اسلام است. تاریخنگاری در، از و با سقیفه تغییر کرده است. تقریباً هیچ منبع تاریخی وجود ندارد الا اینکه تحت تأثیر این واقعه است. سقیفه؛ یک رخدادِ گذشته و تمامشده هم نیست.
ماجرای سقیفه؛ ماجرای حمله چنگیز مغول به ایران نیست که او صرفاً غلبه صددرصدی نظامی پیدا کرد و بعد از مدتی نوادگانِ او مهمترین واقفانِ به درگاه و دربارِ اهل بیت علیهم السلام شدند؛ یعنی با وجود اینکه حمله نظامی کردند، منفعلانه از این فرهنگ تأثیر پذیرفتندیعنی ماجرای مغول فرهنگ نشد بلکه یک غلبه نظامی بود.
ماجرای «سقیفه» فرهنگ شد، ادامه پیدا کرد، هرگز به خاموشی نگرائید و هرگز خنک نشد بلکه روزبهروز تشدید شد. «سقیفه» بهمنی شد که هر چه از نقطه شروع قله گذشت؛ حجم، دامنه و توسعه آن بیشتر شد. امروز تمام مسلمین (حتی ما شیعیان) تحت تأثیر سقیفه هستند. تبعاً ممکن است که این تأثیر کمتر و بیشتر دارد ولیکن همه تحت تأثیر هستند.
اینقدری اهل سقیفه در فرهنگسازی خود برای ما باطل را حق و دروغ را راست جلوه دادند که امروز ما (شیعیان) برای فهمِ سیره اهل بیت علیهم السلام لازم است که ما فرهنگ سقیفه را بشناسیم.
کاش مسئله صرفاً غصب حکومت بعد از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود… هم شاکی بر حق حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه و هم دیگرانِ مقابل ایشان در ماجرای دادخواهی، سقیفه و فدک از دنیا رفتند.
اگر مسئله صرفاً دعوای بین دو نفر بود ولو یکی حق محض و دیگری باطل محض بود و این دعوا تمام شده بود؛ حیف بود که عمر خود را صرف کنیم و اینقدر به این موضوع بپردازیم. اشاره میکردیم و میرفتیم.
عرض کنم که یزید لعنه الله علیه کار خیلی آنچنانی نکرده است و آن ملعون عضوی از یک جریانِ فکری است.
این خیلی ابلهانه است که بگویند: «شراب میخورد.» آقا! فردی که به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حمله کرد، حال اینکه مست بود یا طاهر از وضو فرقی نمیکند؛ یعنی آن وقاحت و فساد به قدری بزرگ است که مست یا با وضو بودن چندان تفاوتی ندارد. نه اینکه مست بودن با وضو داشتن متفاوت نیست؛ هست لیکن در برابر آن فساد بزرگ، چیزی نیست.
کشتن حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه گناه بزرگی است ولیکن اصلِ فساد متعلق به بدعت گر است. قتل حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه بر گردن فردِ بدعت گر هم است. اینجا مسئله تبرئه یزید لعنه الله علیه نیست. مسئله این است که متهم ردیف یک کیست.
متهم ردیف اول فردی است که این فرهنگ را ایجاد کرد. فردی حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه را به قتل رساند و فردِ دیگری 13 معصوم را به قتل رساند و به قتل رساندنِ حسین صلوات الله علیه را فرهنگ کرد. با هم قابل قیاس نیستند.
یکی از کارهای که این فرهنگ سقیفه انجام داد این بود، یعنی تئوری و فرهنگ ساختند تا بتوانند حکومت کنند.
اگر تمام اصحاب حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را سورت (به ترتیب) میکردند، باز هم نوبت به اینها نمیرسید. اینطور نبود که اینها فقط با حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه نمیتوانستند رقابت کنند بلکه با سایر اصحاب هم در شجاعت، علم، سخاوت و… نمیتوانستند رقابت کنند.
فرهنگ سقیفه به «قدرت» اصالت داد.
کاربر مهمان
کاربر مهمان