display result search
منو
تفسیر آیه 22 تا 24 سوره رعد _ بخش ششم

تفسیر آیه 22 تا 24 سوره رعد _ بخش ششم

  • 1 تعداد قطعات
  • 34 دقیقه مدت قطعه
  • 195 دریافت شده
درس آیت الله جوادی آملی با موضوع تفسیر آیه 22 تا 24 سوره رعد _ بخش ششم
- پاداش اولوالالباب
- حیات طیبه
- عداوت و کینه یهود
- تجاوز به حوق دیگران

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿اولئک لهم عقبی الدار ٭ جنات عدن یدخلونها و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذریاتهم و الملٰئکة یدخلون علیهم من کل باب ٭ سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار﴾
بعد از اینکه فرمود آن دلهایی که حق را می‌پذیرد با پذیرش حق لبیب و سنگین می‌شود و دارای لب است سیرة عملی اولوالالباب ‌را در هشت یا نه صفت خلاصه فرمود از خشیت و خوف روز حساب و صلة رحم و آنچه که خدای سبحان به او امر کرده است و مسئلة صبر و اقامة نماز و انفاق و دفع بدی به نیکی آن‌گاه می‌فرماید اولوالالبابی که دارای این اوصاف ثمانیه هستند ﴿اولئک لهم عقبی الدار﴾ پایان دار مال آنهاست یعنی این دار دنیا این‌چنین نیست بی‌نتیجه باشد و منقطع که به جایی نرسد این دار دنیا یک پایانی دارد که پایان دنیا پایان این دار به کام متّقین است اگر گفته می‌شود ﴿و العاقبة لاهل التقوی و الیقین﴾ یا ﴿و العاقبة للمتقین﴾ برای این است که در قرآن کریم پایان این دار را به کام اهل معنا می‌داند این‌طور نیست که دنیا تمام بشود و از بین برود و عالمی بعد از دنیا نباشد این یک, این طور نیست که دنیا و آخرت دو عالم گسیخته و جدا و منقطع از هم باشند این دو, بلکه یک سیر ممتد است که اوّلش دنیاست آخر و عاقبتش آخرت است که آخرت پایان همین دنیاست دنیا که تمام می‌شود آخرت شروع می‌شود از برزخ به بعد این‌طور نیست که دنیا تمام بشود و از بین برود و نابود بشود و این‌طور هم نیست که دنیایی باشد و آخرتی باشد و گسیخته از هم, بلکه یک سیر ممتد است این غافله در حرکت است مادامی که در این مقطع است می‌گویند در داردنیا و حرکت وقتی هم که به دار القرار رسید می‌گویند به مقصد رسیده است پایان این دنیا را می‌گویند ﴿عقبیٰ﴾ عقبای این دار یعنی آخرت عقبای داردنیاست پایان این حرکت بسود اهل تقوی است و فرشتگان هم که به این‌ها می‌گویند تمام درجات در أثر صبری است که کردی یعنی تلخی دنیا شیرینی آخرت را در بر داشت آن رنج و مشکلات دنیا به صورت شیرینی آخرت درآمده پس دار یعنی دنیا ﴿عقبی﴾ یعنی عاقبت و پایان همین دنیا چون آخرت پایان دنیاست برزخ و قیامت پایان دنیا خواهد بود ﴿اولئک لهم عقبی الدار﴾ یعنی عاقبت دنیا که آخرت است به سود متقین و اولوالالباب است
سؤال ...
جواب: نه برای اینکه آن تازه اول صبر شروع می‌شود اگر کسی به مقام امامت مستضعفان رسید ﴿الذین ان مکناهم فی الارض﴾ تازه ﴿اقاموا الصلاة و آتوا الزکاة﴾ و امثال ذلک شروع می‌شود تازه صبر بر طاعت و «صبر عن المعصیة» و «صبر عند المصیبة» ظهور می‌کند.
سؤال ...
جواب: نه نعمت سنگینی خدا وعده نعمت فراوان نداد منت آن نعمت سنگین است بله وارث زمین می‌شود که باید بار زمین را بدوش بکشد این‌طور نیست که وارث زمین بشود بعد از اینکه ائمة مستضعفین شدند به رفاه بپردازند تازه اول مشکلاتشان است آن که حضرت امیر(سلام‌ الله‌ علیه) فرمود خدای سبحان بر ائمة مستضعفین و ائمة مسلمین لازم کرده است که با طبقة محروم یک‌جا زندگی و یک نواخت زندگی کنند تازه از آنجا شروع می‌شود. دنیا برای کسی عالم رفاه نیست ﴿لقد خلقنا الانسان فی کبد﴾ پایان دنیا که آخرت است رفاه مؤمنین از آنجا شروع می‌شود که ﴿والعاقبة لاهل التقوی و الیقین﴾ ﴿لهم عقبی الدار﴾ آن‌گاه این ﴿عقبی الدار﴾ را بیان می‌فرماید حالا یا به صورت بدل یا به صورت عطف بیان بیان می‌فرماید:
سؤال ...
جواب: بله, نه ﴿نبدلن حیاتهم الدنیا بحیات طیبه﴾ فرمود ما به آنها حیات طیبه می‌دهیم نه دنیا را طیّب می‌کنیم نفرمود ما حیات دنیایی اینها را طیب می‌کنیم در سورة نحل فرمود ﴿من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه حیاةً طیبةً و لنجزینّهم﴾ کذا و کذا, ما به اینها حیات طیب می‌دهیم حیات طیب در دنیا نیست برای اینکه «دار بالبلاء محفوفةٌ» داری که حدود اربعة او بلا و رنج است این دیگر، دار دار طیب نیست آن داری که ﴿لا یمسهم فیها نصب﴾ لا یمسهم فیها لغوب آن دار دار طیب است داری است که اصلاً گناه در آنجا راه ندارد ﴿لا یسمعون فیها لغوا و لا تأثیما﴾ داری است که اصلاً گناه را در آن دار راه نیست
سؤال ...
جواب: اما در همین قرآن کریم هست بین یهودی‌ها و بین مسیحی‌ها تا روز قیامت اختلاف و زد و خورد و درگیری است در سورة مبارکة مائده راجع به یهودی‌ها و راجع به مسیحی‌ها با دو تعبیر مختلف یک جا فرمود ﴿و القینا بینهم العداوة و البغضاء الی یوم القیامه﴾ جای دیگر هم فرمود ﴿و القینا بینهم العداوة و البغضاء الی یوم القیامة﴾ هر دو در سورة مبارکة مائده است و هر دو دربارة اهل کتاب است معلوم می‌شود در زمان ظهور حضرت حجت(سلام الله علیه) اینها هستند تحت حکومت اسلامی جزیه می‌دهند و اینها هستند با هم بدند این‌طور نیست که با ظهور حضرت این ملل مختلف و اقلیت‌های دینی همه اسلام بیاورند این ﴿لیظهره علی الدین کله﴾ می‌شود نه اینکه همة ادیان از بین برود یک دین بماند همة حکومت‌ها از بین می‌رود یک حکومت می‌ماند و در چهرة پرچم حضرت هم نوشته است «البیعة لله» و آنها هستند تحت حکومت اسلامی و با هم هم بدند و این انحراف از قرآن کریم باعث شد خدا فرمود تا اینها زنده‌اند و یهودی‌اند و مسیحی‌اند و مسلمان نشده‌اند من بین اینها اختلاف را القا کردم تا روز قیامت مگر اینکه برگردند و مسلمان بشوند این یک تهدیدی هم هست این آیة کریمه
سؤال ...
جواب: چرا؟
سؤال ...
جواب: کینه و عداوت و دشمنی یک مسئله است بخواهند تجاوز بکنند به حقوق دیگران بکنند آن یک مسئله است آن را حکومت اسلامی حل می‌کند حدود الهی را هم اجرا می‌کند معلوم می‌شود یک ظلمی هست که حدود الهی اجرا می‌شود این‌طور نیست که آن دنیا معطل باشد که کسی حق ندارد یک امتی را به این صورت در بیاورد والا ظلمهای شخصی هست و حدود الهی هم اجرا می‌شود این‌طور نیست که حضرت حدود را اجرا نکند و همه عادل بشوند که زمین را حکومت عدل می‌گیرد حکومت عدل مثل زمان همان چند لحظه‌ای که رسول الله(صلّی ‌الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم) حکومت می‌کرد آنجا حکومت حکومت عدل بود یعنی اگر کسی ظلم می‌کرد به حدالهی محدود می‌شد این نه به آن معناست که در زمان ظهور حضرت اصلاً کسی گناه نمی‌کند به این معناست که عدل در زمین جاری می‌شود قسط در زمین جاری می‌شود آنها هستند معصیت هم می‌کنند و حدود الهی هم اجرا می‌شود منتها نظام, نظام عادلانه است علی ایّ حال این آیة کریمه یک هشداری هم داد که فرمود من بین اینها عداوت و دشمنی را تا روز قیامت القا می‌کنم معلوم می‌شود هر جا اسلام هست مسئلة اختلاف برطرف می‌شود و هر جا اختلاف هست معلوم می‌شود بعضی از آن ظرایف اسلامی در ما پیاده نشده والا ممکن نیست کسی با کسی هر دو مسلمان باشند و اختلاف داشته باشند ضمناً این آیه هشداری هم داده علی ای حال در این کریمه فرمود پایان دنیا یعنی قیامت به کام اینهاست که ﴿والعاقبة لاهل التقوی والیقین﴾ یا ﴿و العاقبة للمتقین﴾ این آیة بعد حالا یا عطف بیان است یا بدل این ﴿عقبی الدار﴾ را تبیین می‌کند می‌فرماید ﴿اولئک لهم عقبی الدار﴾ ﴿عقبی الدار﴾ عبارت از این است ﴿جنات عدنٍ﴾ محلشان جنّت است جنت آن باغ سبزی که یک فضای سبزی است یک سقف سبزی است آن درخت‌ها آن‌چنان به هم نزدیک شده‌اند که پوشیده است اصولاً این زمین به درخت هر باغی را جنت نمی‌گویند آن باغی که زمینش پیچیده و پوشیده به درخت‌های سبز باشد یک کاسه سبز نشان بدهد یک چنین باغی را می‌گویند جنّت و جنّات این‌گونه از باغها را و این هم دائمی است قرارگاه‌شان این است که این شده ﴿جنات عدن﴾ اگر یک چیزی را در یک جایی قرار بدهند موقت آن جای‌گاه را نمی‌گویند معدن, معدن جای ﴿عدن﴾ است یعنی جایی که یک شی آنجا ریشه دارد و اصالت دارد و جای‌گاه اصلی اوست معدن که از ﴿عدن﴾ است یعنی قرار استقرار به جای‌گاه چیزی می‌گویند که در آنجا متوطن است و وطن اصلی اوست وطن اصلی یک سلسله فلزات مخصوص آن جای‌گاه خاصی است که به نام معادن نام دارد و اگر یک موجودی در قرارگاه اصلی‌اش به سر ببرد می‌گویند در معدن خود به سر برد بهشت موطن اصلی یک مؤمن است که حب آن وطن من الایمان است که انسان مؤمن اهل آن سرزمین است و وطن اصلی‌اش آنجاست که در آنجا می‌آرمد و قرار می‌گیرد آنجا معدِن بهشتی‌هاست بهشت معدِن نیکان عالم است لذا جای ﴿عدن﴾ است جای قرار است قرارگاه را می‌گویند معدِن ﴿جنات عدنٍ﴾ این خصوصیت آن سرزمین است.
(بقیة درس ظبط نشده)

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 34:35

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی