- 57
- 1000
- 1000
- 1000
ظهور منجی، پیشران تحولات منطقه و بین الملل
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین محسن محمدی با موضوع «ظهور منجی، پیشران تحولات منطقه و بین الملل»، سال 1404
- تحلیل فضای سیاست بینالملل و مکانیسم ماشه:
در این ایام، مباحث مهمی در محافل سیاسی مطرح گشته که بارزترین آنها، مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها (اسنپبک) است. تأخیر اتحادیه اروپا در اجرای این سازوکار طی ده سال گذشته، شاهدی بر خطای آنان است که میان آمریکا و اروپا تفاوتی قائل میشوند. ما از ابتدا اعلام کردیم که این دو قدرت، همه از یک سرچشمه مینوشند. آنان که گمان میبرند این فضا، بستر تعامل است یا گرهگشایی از کارها میکند، سخت در اشتباهند. فعالسازی این مکانیزم، تنها یک گریز و بهانهای برای اخذ امتیاز مجدد از جانب ماست.
با فعال شدن مکانیسم ماشه، تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل بازمیگردد که ماهیت غالباً اقتصادی نداشته و بیشتر در حوزههای حقوقی، تسلیحات نظامی و اجازه بازدید از کشتیهای ما نمود مییابد. اگرچه این تدابیر جدید نیستند (چنانکه توقیف کشتیها مسبوق به سابقه بوده است)، اما بار روانی آن بسیار سنگین است و سبب ایجاد ترس و تلاطم در بازار و سیستم اقتصادی میگردد. همچنین، بیم آن میرود که رژیم صهیونیستی از این فرصت برای تدارک حمله جدید بهره گیرد.
باید دانست که کسانی که اسنپبک را مهیب و ترسناک جلوه میدهند، در پی دستاویز و بهانهای برای از سرگیری مذاکرات میگردند. در پاسخ به این فشارها، راهبرد دیپلماسی فعالی در پیش گرفته شده است. یکی از اقدامات مؤثر، فعالسازی ظرفیت چین در سفر اخیر ریاست جمهوری به شانگهای بوده است. چین در حال تغییر رویکرد است و میکوشد علاوه بر قدرت اقتصادی، قدرت نظامی و دیپلماسی را نیز تثبیت نماید. ما به چینیها اعلام کردیم که شما به عنوان عضو برجام، باید در مقابل اتحادیه اروپا ایستادگی کنید.
نکته دیگر، اعلام آمادگی جهت خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) است. اگرچه این خروج ممکن است پیامدهای منفی در پی داشته باشد، اما برای همیشه ما را از نظارت آژانس و اتحادیه اروپا خارج میسازد و دیگر پاسخگوی هیچ بازرسی نخواهیم بود.
این وقایع، به منزله یک تلنگر و ضربهای محکم است بر شیشهی نازک خوشبینی کسانی که گمان میبرند از طریق تعامل و مذاکره با غرب به نتیجهای میرسند؛ چرا که ما عملاً به ده سال قبل بازگشتهایم و از برجام دیگر شبحی نیز باقی نمانده است.
- درک ذات و باطن غرب:
برای فهم غرب، توجه به دو نکته اساسی ضروری است:
1. منبع ثروت و قدرت: ثروت کنونی اروپا و آمریکا، محصول دزدی و استعمار است. برای مثال، تنها استعمار انگلستان، 65 تریلیون دلار (معادل 65 هزار میلیارد دلار) از هندوستان ربوده است. بنابراین، باطن غرب، مانند کلاهبردار، دزد و دروغگوی خبیثی است که تمام داراییاش از طریق استعمار آسیا و آفریقا به دست آمده است. ظاهر آراسته و نظم و ترتیب شهرهایشان، نباید ما را فریب دهد.
2. دو چهره بودن غرب: باید میان «غرب در غرب» و «غرب در شرق» تمایز قائل شد. غربی که در دیار خود حضور دارد، شاید منظم و مؤدب باشد و قتل و کشتار را روا ندارد. اما همین غرب، وقتی قدم به شرق میگذارد، تبدیل به دزد و خونآشام میشود و تنها چهره پلیدی و استعمار از آن به یادگار میماند. تاریخ ما هیچ صفحهای را ثبت نکرده است که غرب به نفع ما کاری انجام داده باشد.
- وضعیت منطقه و مقاومت:
در عرصه منطقه، به فضل تلاشهای پنهانی جمهوری اسلامی، 90 درصد اهداف رژیم صهیونیستی شکست خورده است. اهدافی چون خلع سلاح حزبالله لبنان، خلع سلاح مقاومت عراق و ترورهای هدفمند در عراق محقق نگردیده است؛ چرا که سیستمهای امنیتی ایران و عراق فعال بودهاند. در مورد یمن نیز جای نگرانی نیست، زیرا مردم یمن، پرشور، مقاوم و قادرند گلیم خود را از آب بیرون بکشند.
- تحلیل فضای سیاست بینالملل و مکانیسم ماشه:
در این ایام، مباحث مهمی در محافل سیاسی مطرح گشته که بارزترین آنها، مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها (اسنپبک) است. تأخیر اتحادیه اروپا در اجرای این سازوکار طی ده سال گذشته، شاهدی بر خطای آنان است که میان آمریکا و اروپا تفاوتی قائل میشوند. ما از ابتدا اعلام کردیم که این دو قدرت، همه از یک سرچشمه مینوشند. آنان که گمان میبرند این فضا، بستر تعامل است یا گرهگشایی از کارها میکند، سخت در اشتباهند. فعالسازی این مکانیزم، تنها یک گریز و بهانهای برای اخذ امتیاز مجدد از جانب ماست.
با فعال شدن مکانیسم ماشه، تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل بازمیگردد که ماهیت غالباً اقتصادی نداشته و بیشتر در حوزههای حقوقی، تسلیحات نظامی و اجازه بازدید از کشتیهای ما نمود مییابد. اگرچه این تدابیر جدید نیستند (چنانکه توقیف کشتیها مسبوق به سابقه بوده است)، اما بار روانی آن بسیار سنگین است و سبب ایجاد ترس و تلاطم در بازار و سیستم اقتصادی میگردد. همچنین، بیم آن میرود که رژیم صهیونیستی از این فرصت برای تدارک حمله جدید بهره گیرد.
باید دانست که کسانی که اسنپبک را مهیب و ترسناک جلوه میدهند، در پی دستاویز و بهانهای برای از سرگیری مذاکرات میگردند. در پاسخ به این فشارها، راهبرد دیپلماسی فعالی در پیش گرفته شده است. یکی از اقدامات مؤثر، فعالسازی ظرفیت چین در سفر اخیر ریاست جمهوری به شانگهای بوده است. چین در حال تغییر رویکرد است و میکوشد علاوه بر قدرت اقتصادی، قدرت نظامی و دیپلماسی را نیز تثبیت نماید. ما به چینیها اعلام کردیم که شما به عنوان عضو برجام، باید در مقابل اتحادیه اروپا ایستادگی کنید.
نکته دیگر، اعلام آمادگی جهت خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) است. اگرچه این خروج ممکن است پیامدهای منفی در پی داشته باشد، اما برای همیشه ما را از نظارت آژانس و اتحادیه اروپا خارج میسازد و دیگر پاسخگوی هیچ بازرسی نخواهیم بود.
این وقایع، به منزله یک تلنگر و ضربهای محکم است بر شیشهی نازک خوشبینی کسانی که گمان میبرند از طریق تعامل و مذاکره با غرب به نتیجهای میرسند؛ چرا که ما عملاً به ده سال قبل بازگشتهایم و از برجام دیگر شبحی نیز باقی نمانده است.
- درک ذات و باطن غرب:
برای فهم غرب، توجه به دو نکته اساسی ضروری است:
1. منبع ثروت و قدرت: ثروت کنونی اروپا و آمریکا، محصول دزدی و استعمار است. برای مثال، تنها استعمار انگلستان، 65 تریلیون دلار (معادل 65 هزار میلیارد دلار) از هندوستان ربوده است. بنابراین، باطن غرب، مانند کلاهبردار، دزد و دروغگوی خبیثی است که تمام داراییاش از طریق استعمار آسیا و آفریقا به دست آمده است. ظاهر آراسته و نظم و ترتیب شهرهایشان، نباید ما را فریب دهد.
2. دو چهره بودن غرب: باید میان «غرب در غرب» و «غرب در شرق» تمایز قائل شد. غربی که در دیار خود حضور دارد، شاید منظم و مؤدب باشد و قتل و کشتار را روا ندارد. اما همین غرب، وقتی قدم به شرق میگذارد، تبدیل به دزد و خونآشام میشود و تنها چهره پلیدی و استعمار از آن به یادگار میماند. تاریخ ما هیچ صفحهای را ثبت نکرده است که غرب به نفع ما کاری انجام داده باشد.
- وضعیت منطقه و مقاومت:
در عرصه منطقه، به فضل تلاشهای پنهانی جمهوری اسلامی، 90 درصد اهداف رژیم صهیونیستی شکست خورده است. اهدافی چون خلع سلاح حزبالله لبنان، خلع سلاح مقاومت عراق و ترورهای هدفمند در عراق محقق نگردیده است؛ چرا که سیستمهای امنیتی ایران و عراق فعال بودهاند. در مورد یمن نیز جای نگرانی نیست، زیرا مردم یمن، پرشور، مقاوم و قادرند گلیم خود را از آب بیرون بکشند.
تاکنون نظری ثبت نشده است