- 146
- 1000
- 1000
- 1000
از جماران تا جهان
سخنرانی استاد حسن رحیم پور ازغدی با موضوع «از جماران تا جهان»، سال 1403
در ابتدا درود میفرستیم به شهدای پرواز اردیبهشت. این چهرههایی که هر کدام میتوانند نماد یه تیپی باشند و محصول یک تعلیم و تربیتی. آقای رئیسی شهید آیتالله رئیسی تراز یک مسئول اجرایی. به دوستان عرض میکردم که تشییع امام خمینی رحمه الله علیه یک تشیع بزرگ تاریخی و بینظیر بود و هم استقبال امام بزرگترین استقبال تاریخ بود و هم بدرقه و تشیع امام بزرگترین بدرقه و تشیع تاریخ بود. شهید سلیمانی هم از جهتی کسی باور نمیکرد یک همچین تشییعی. کسی که کمترین حضور رسانهای را داشت. اصلاً چهره مخفی بود. وقتی به ایشان میگفتم شما زرووی اسلامی هستی که باید همیشه چهره ات پوشیده باشد، به کمک ملتهای مظلوم بیایی، بعد هم دوباره مخفی بشوی و این همه حمله رسانهای که این بزرگترین تروریست دنیاست و این از چگوارا اینها خطرناکتر هستند و تشییع او همه دنیا را متعجب کرد. یعنی بزرگترین تشییع جنازه باز در جهان شد.
در 20 ایالت آمریکا عکس این تروریست را بالا بردند و عکس رئیسجمهور خودشان را آتش زدند در غرب و شرق عالم. تشییع تاریخی شهید آیت الله رئیسی و این برادرانی که با ایشان بودند از یک جهات باز از سلیمانی به نظر من عجیبتراست. چون شهید سلیمانی مسئول اجرایی و آب و نان مردم نبود. خیلی زمینه داشت برای قهرمان شدن. یک مجاهدی که تمام عمرش از دوران نوجوانی شهید بود. اما یک کسی که بیست سی سال در دستگاه قضایی بوده است، دادستان و قاضی و دادگاه و رئیس قوه و اینها، بعد هم چند سال مسئول آب و نان و برق و زمین و اجرا و معاش مردم است خیلی طبیعی است که مورد یک همچنین عشق و علاقهای قرار نگیرد. من به نظرم باز این تشییعی که از ایشان و این شهدای عزیز شد از تشییع شهید سلیمانی از جهاتی مهمتر است. کسی که مسئولیت اجرایی یک کشور را به عهده میگیرد از قهرمان بودن فاصله میگیرد. چون مشکلات اقتصادی به بخش مهم آن متوجه رئیس دولت می شود، اینگونه ملت تفکیک کنند بین مسائل و آدم شناس باشند. اینا تراز مسئولیت اجرایی را بردند بالا خیلی. یعنی بعد از حالا باز بعد از رئیسی و اینها، رئیس امور شدن خیلی سخت شد.
در باب تعلیم حالا من عین عبارات امام را اگر بخواهم بخوانم زیاد میشود. من بعضی از محورهایش را خدمتتون عرض میکنم. یکی تو وصیتنامه، امام دست کم در دو بند، یکی مستقیم به آموزش و پرورش اشاره میکند، یکی راجع به فرهنگ عمومی بحث میکند که بخشی از آن حتماً در درجه اول به آموزش و پرورش مربوط است. یک بخش که امام میگوید به شما یاد دادن که نژاد آریایی و عرب ضعیف هستند. نژاد اروپایی و غرب اینها قوی هستند. آنها میتوانند و ما نمیتوانیم. و این را از بچگی تو مدرسهها تو مخ بچههای ما کرده اند. این موضوع را امام در وصیتنامه اش به آن میپردازد. یک کار بزرگ این که این نسل بعدی طوری بار بیاید که بفهمد چه ظرفیتهای عظیمی دارد. هیچکس مادرزاد ارباب کسی یا برده کسی نیست. این خیلی نکته مهمی است در حوزه تربیت، در حوزه تعلیم سه چهار تا نکته خیلی مهم وجود دارد که من اشاره میکنم. از نکاتی که امام هم در جلسات خود با آموزش پرورشی ها و معلمان و اینها میگفت، و هم در وصیتنامه اش، تعلیم و تربیت از دو سرافراط، یکی که بیشتر قدیما مطرح بود از طریق ترس تنبیه و تهدید، آن تربیت اسلامی نیست. یکی این است که الان بیشتر رائج شده است از جمله در این این مدرسههای غیرانفاعی و اینها. مثل این که نمیفهمند مدرسه برای تربیت است نه برای خوشگذرانی که یه کاری کنیم به بچه پولدارها خوش بگذرد. بعد هم کلاس های خاص ببینند، تست بزنند و بروند دانشگاههای خوب. هدفشان این می شود که بعد بروند بیرون. من شنیدم متأسفانه دانشگاههای خوبی مثل دانشگاههای با کیفیت مثل دانشگاه شریف که یک زمانی اوایل انقلاب شاید بیش از نیم یا اکثر دانشجوهایش خانوادههای متوسط به پایین بودند الان دانشگاه شریف اکثرشان نه همه، بچه های سرمایه دارها هستند که در مدرسههای غیرانفاعی دهها میلیون در سال کار میکنند، تست میزنند و فقط هم تو نخ این هستند که بیایند در دانشگاه شریف امیرکبیر و... و بروند نمیدانم آمریکا، کانادا، انگلیس فلان. یعنی یک نظام آموزشی طبقاتی غربگرا که دوباره بازسازی شده، درست بر خلاف اتفاقاتی که بعد انقلاب و در انقلاب اتفاق افتاد در دهه 60
در ابتدا درود میفرستیم به شهدای پرواز اردیبهشت. این چهرههایی که هر کدام میتوانند نماد یه تیپی باشند و محصول یک تعلیم و تربیتی. آقای رئیسی شهید آیتالله رئیسی تراز یک مسئول اجرایی. به دوستان عرض میکردم که تشییع امام خمینی رحمه الله علیه یک تشیع بزرگ تاریخی و بینظیر بود و هم استقبال امام بزرگترین استقبال تاریخ بود و هم بدرقه و تشیع امام بزرگترین بدرقه و تشیع تاریخ بود. شهید سلیمانی هم از جهتی کسی باور نمیکرد یک همچین تشییعی. کسی که کمترین حضور رسانهای را داشت. اصلاً چهره مخفی بود. وقتی به ایشان میگفتم شما زرووی اسلامی هستی که باید همیشه چهره ات پوشیده باشد، به کمک ملتهای مظلوم بیایی، بعد هم دوباره مخفی بشوی و این همه حمله رسانهای که این بزرگترین تروریست دنیاست و این از چگوارا اینها خطرناکتر هستند و تشییع او همه دنیا را متعجب کرد. یعنی بزرگترین تشییع جنازه باز در جهان شد.
در 20 ایالت آمریکا عکس این تروریست را بالا بردند و عکس رئیسجمهور خودشان را آتش زدند در غرب و شرق عالم. تشییع تاریخی شهید آیت الله رئیسی و این برادرانی که با ایشان بودند از یک جهات باز از سلیمانی به نظر من عجیبتراست. چون شهید سلیمانی مسئول اجرایی و آب و نان مردم نبود. خیلی زمینه داشت برای قهرمان شدن. یک مجاهدی که تمام عمرش از دوران نوجوانی شهید بود. اما یک کسی که بیست سی سال در دستگاه قضایی بوده است، دادستان و قاضی و دادگاه و رئیس قوه و اینها، بعد هم چند سال مسئول آب و نان و برق و زمین و اجرا و معاش مردم است خیلی طبیعی است که مورد یک همچنین عشق و علاقهای قرار نگیرد. من به نظرم باز این تشییعی که از ایشان و این شهدای عزیز شد از تشییع شهید سلیمانی از جهاتی مهمتر است. کسی که مسئولیت اجرایی یک کشور را به عهده میگیرد از قهرمان بودن فاصله میگیرد. چون مشکلات اقتصادی به بخش مهم آن متوجه رئیس دولت می شود، اینگونه ملت تفکیک کنند بین مسائل و آدم شناس باشند. اینا تراز مسئولیت اجرایی را بردند بالا خیلی. یعنی بعد از حالا باز بعد از رئیسی و اینها، رئیس امور شدن خیلی سخت شد.
در باب تعلیم حالا من عین عبارات امام را اگر بخواهم بخوانم زیاد میشود. من بعضی از محورهایش را خدمتتون عرض میکنم. یکی تو وصیتنامه، امام دست کم در دو بند، یکی مستقیم به آموزش و پرورش اشاره میکند، یکی راجع به فرهنگ عمومی بحث میکند که بخشی از آن حتماً در درجه اول به آموزش و پرورش مربوط است. یک بخش که امام میگوید به شما یاد دادن که نژاد آریایی و عرب ضعیف هستند. نژاد اروپایی و غرب اینها قوی هستند. آنها میتوانند و ما نمیتوانیم. و این را از بچگی تو مدرسهها تو مخ بچههای ما کرده اند. این موضوع را امام در وصیتنامه اش به آن میپردازد. یک کار بزرگ این که این نسل بعدی طوری بار بیاید که بفهمد چه ظرفیتهای عظیمی دارد. هیچکس مادرزاد ارباب کسی یا برده کسی نیست. این خیلی نکته مهمی است در حوزه تربیت، در حوزه تعلیم سه چهار تا نکته خیلی مهم وجود دارد که من اشاره میکنم. از نکاتی که امام هم در جلسات خود با آموزش پرورشی ها و معلمان و اینها میگفت، و هم در وصیتنامه اش، تعلیم و تربیت از دو سرافراط، یکی که بیشتر قدیما مطرح بود از طریق ترس تنبیه و تهدید، آن تربیت اسلامی نیست. یکی این است که الان بیشتر رائج شده است از جمله در این این مدرسههای غیرانفاعی و اینها. مثل این که نمیفهمند مدرسه برای تربیت است نه برای خوشگذرانی که یه کاری کنیم به بچه پولدارها خوش بگذرد. بعد هم کلاس های خاص ببینند، تست بزنند و بروند دانشگاههای خوب. هدفشان این می شود که بعد بروند بیرون. من شنیدم متأسفانه دانشگاههای خوبی مثل دانشگاههای با کیفیت مثل دانشگاه شریف که یک زمانی اوایل انقلاب شاید بیش از نیم یا اکثر دانشجوهایش خانوادههای متوسط به پایین بودند الان دانشگاه شریف اکثرشان نه همه، بچه های سرمایه دارها هستند که در مدرسههای غیرانفاعی دهها میلیون در سال کار میکنند، تست میزنند و فقط هم تو نخ این هستند که بیایند در دانشگاه شریف امیرکبیر و... و بروند نمیدانم آمریکا، کانادا، انگلیس فلان. یعنی یک نظام آموزشی طبقاتی غربگرا که دوباره بازسازی شده، درست بر خلاف اتفاقاتی که بعد انقلاب و در انقلاب اتفاق افتاد در دهه 60
تاکنون نظری ثبت نشده است