display result search
- 3769
- 1000
- 1000
- 1000
علت تنهایی و غربت ولی خدا – جلسه دوم، سال 1398
سخنرانی حجت الاسلام مسعود عالی با موضوع علت تنهایی و غربت ولی خدا – جلسه دوم، سال 1398
یک سوالی که در ایام فاطمیه به خصوص، برای هر کسی که با تاریخ اسلام آشنا باشد این است که چرا تقریبا یک ماه بعد از رحلت پیامبر آمدند در خانه امیرالمومنین به دختر همان پیامبر چنین لطمه ای وارد کردند و مردم ایستادند و تماشا کردند؟ این همه شوق ارادت به رسول خدا(ص)کجا رفت؟
و اگر بخواهیم این سوال را توسعه بدهیم بگوییم چطور می شود در طول تاریخ اولیای الهی، انبیا و خوبان بیشتر اوقات تنها بودند؟ چرا اینگونه بودند با اینکه کسی از اینها بدی ندیده بود.
این سوال برای زمان ما هم هست. چون در زمان ما هم یک امام مظلوم و غریبی دارد زندگی می کند.
در سوره کهف سه داستان بیان شده از داستان های پر رمز و راز قرآن. داستان اصحاب کهف، داستان ذوالقرنین و داستان حضرت موسی و حضرت خضر.
در داستان حضرت موسی و حضرت خضر وقتی حضرت موسی به مقام نبوت رسید، تعبیر برخی روایات این است که یک عجب و خودشیفتگی بر حضرت موسی وارد شد. خداوند به جبرئیل خطاب کرد به داد موسی برس قبل از اینکه هلاک شود. جبرئیل بر حضرت موسی نازل شد گفت یا موسی یک نفر هست که از شما بیشتر می داند و از اسرار و باطن عالم خبر دارد به نام خضر. شما در شریعت و علوم ظاهری بالاتری اما در اسرار و علوم باطنی حضرت خضر بالاتر است. برو شاگردی او را بکن. و... و اعتراض هایی که حضرت موسی در قضایای مختلف به خضر انجام داد. انجام اعتراض های حضرت موسی به عنوان امر به معروف و نهی از منکر بود. با تمسک به دین و دفاع از دین.
اگر کسی خودش را آماده نکرده باشد برای در خدمت ولی خدا بودن، ولی خدایی که حامل اسراری است که او می داند و شما نمی دانید، نمی تواند با او طاقت بیاورد.
در کنار ولی خدا، تعلقات پست و هوی هوس که هیچ، حتی تعلقات مقدس هم اگر باشد می تواند آدم را جدا کند. فقط باید یک تعلق باشد و آن علاقه به ولی خداست که باید حاکم باشد.
در کنار ولی مطلق خدا، تمسک به مقدسات جایگاهی ندارد. اینجا دیگر هیچ چیزی جز ولی خدا تقدس ندارد.
یکی از دلایل غربت ولی خدا این است که برخی افراد چون تعلقات پست دارند بر سر دو راهی که می رسند به جای اینکه ولی خدا را انتخاب کنند تعلقات را انتخاب می کنند. این که تعلقات پست هست، حتی تعلقات مقدس هم مانع انتخاب ولی خدا می شود و این خیلی عجیب است.
سعی کنیم تعلقاتی که داریم برتر از ولی خدا نباشد. عمر سعد و حر در سر دوراهی انتخاب های متفاوتی داشتند. در روزهای عادی باید آلودگی های خود را محک بزنیم وگرنه انتخاب در بزنگاه ها برایمان بسیار سخت و سرنوشت ساز می شود. آلودگی ها و علاقه ها کم کم انسان را با خود می برد.
یک سوالی که در ایام فاطمیه به خصوص، برای هر کسی که با تاریخ اسلام آشنا باشد این است که چرا تقریبا یک ماه بعد از رحلت پیامبر آمدند در خانه امیرالمومنین به دختر همان پیامبر چنین لطمه ای وارد کردند و مردم ایستادند و تماشا کردند؟ این همه شوق ارادت به رسول خدا(ص)کجا رفت؟
و اگر بخواهیم این سوال را توسعه بدهیم بگوییم چطور می شود در طول تاریخ اولیای الهی، انبیا و خوبان بیشتر اوقات تنها بودند؟ چرا اینگونه بودند با اینکه کسی از اینها بدی ندیده بود.
این سوال برای زمان ما هم هست. چون در زمان ما هم یک امام مظلوم و غریبی دارد زندگی می کند.
در سوره کهف سه داستان بیان شده از داستان های پر رمز و راز قرآن. داستان اصحاب کهف، داستان ذوالقرنین و داستان حضرت موسی و حضرت خضر.
در داستان حضرت موسی و حضرت خضر وقتی حضرت موسی به مقام نبوت رسید، تعبیر برخی روایات این است که یک عجب و خودشیفتگی بر حضرت موسی وارد شد. خداوند به جبرئیل خطاب کرد به داد موسی برس قبل از اینکه هلاک شود. جبرئیل بر حضرت موسی نازل شد گفت یا موسی یک نفر هست که از شما بیشتر می داند و از اسرار و باطن عالم خبر دارد به نام خضر. شما در شریعت و علوم ظاهری بالاتری اما در اسرار و علوم باطنی حضرت خضر بالاتر است. برو شاگردی او را بکن. و... و اعتراض هایی که حضرت موسی در قضایای مختلف به خضر انجام داد. انجام اعتراض های حضرت موسی به عنوان امر به معروف و نهی از منکر بود. با تمسک به دین و دفاع از دین.
اگر کسی خودش را آماده نکرده باشد برای در خدمت ولی خدا بودن، ولی خدایی که حامل اسراری است که او می داند و شما نمی دانید، نمی تواند با او طاقت بیاورد.
در کنار ولی خدا، تعلقات پست و هوی هوس که هیچ، حتی تعلقات مقدس هم اگر باشد می تواند آدم را جدا کند. فقط باید یک تعلق باشد و آن علاقه به ولی خداست که باید حاکم باشد.
در کنار ولی مطلق خدا، تمسک به مقدسات جایگاهی ندارد. اینجا دیگر هیچ چیزی جز ولی خدا تقدس ندارد.
یکی از دلایل غربت ولی خدا این است که برخی افراد چون تعلقات پست دارند بر سر دو راهی که می رسند به جای اینکه ولی خدا را انتخاب کنند تعلقات را انتخاب می کنند. این که تعلقات پست هست، حتی تعلقات مقدس هم مانع انتخاب ولی خدا می شود و این خیلی عجیب است.
سعی کنیم تعلقاتی که داریم برتر از ولی خدا نباشد. عمر سعد و حر در سر دوراهی انتخاب های متفاوتی داشتند. در روزهای عادی باید آلودگی های خود را محک بزنیم وگرنه انتخاب در بزنگاه ها برایمان بسیار سخت و سرنوشت ساز می شود. آلودگی ها و علاقه ها کم کم انسان را با خود می برد.
تاکنون نظری ثبت نشده است