بیان خاطرات شهدای گلگون کفن دفاع مقدس از زبان همرزمان و فرماندهان
در این قسمت ابتدا خاطرات حجت الاسلام عزیزالله قربانی را درباره شهادت یک طلبه بسیجی می شنویم که ساعتی قبل از شروع عملیات خودش را روی نارنجک دشمن انداخت.
سپس سردار داوری از شهیدی تعریف می کند که پنهانی محل استراحت رزمندگان را نظافت می کرد و خاطره شهیدی را نقل می کند که آرزوی دیدن حضرت امام(ره) را داشت.
در این قسمت ابتدا خاطرات حجت الاسلام عزیزالله قربانی را درباره شهادت یک طلبه بسیجی می شنویم که ساعتی قبل از شروع عملیات خودش را روی نارنجک دشمن انداخت.
سپس سردار داوری از شهیدی تعریف می کند که پنهانی محل استراحت رزمندگان را نظافت می کرد و خاطره شهیدی را نقل می کند که آرزوی دیدن حضرت امام(ره) را داشت.
تاکنون نظری ثبت نشده است