- 347
- 1000
- 1000
- 1000
نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی، جلسه اول
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی»، جلسه اول: نگرانی والدین برای دینداری فرزندان، سال 1402
خیلی از پدرها و مادرها نگران دینداری بچههایشان هستند. یا کلاً دینداری را کنار گذاشتهاند یا دینداری آنها خیلی دینداری درست و محکمی نیست. این از کجا نشأت میگیرد؟
بعضی از پاسخها به این سؤال هست که پاسخهای مشهوری است اما پاسخهای دقیقی نیست. بعضاً پاسخهای صحیحی هم نیستند. مثلاً گفته میشود علت دینگریزی جوانان ما، بد دینداری کردن مثلاً دینداران هست. من همینجا یک سؤال میکنم. اگر یک اندیشمند دانشگاهی، مثلاً پزشکی، بد پزشکی کند یا از نظر اخلاقی یا از نظر ثروتاندوزی، جوانمردانه پزشک نباشد و پزشکی نکند، آیا پزشکی از چشم مردم میافتد؟ مثلاً یک مهندسی خوب مهندسی نکند. اتفاقاً بنای او هم در زلزلهای فرو بریزد. آیا مردم دیگر به نظام مهندسی مراجعه نمیکنند یا به مهندسان بد و بیراه میگویند و میگویند نه، ما میخواهیم خانه بدون مهندس ساخته شود. میگویند خب این بد بود. درباره دین ما نمیتوانیم بگوییم صرفاً عامل دینگریزی رفتارهای متدینین جامعه است که اگر مثلاً رفتارهای متدینین بد باشد دیگران دینگریز میشوند. پس این را نمیتوانیم بگوییم.
علت اینکه دینگریزی پیش میآید اسایاً یک چیز دیگری است. این را ممکن است بهانه کنند و بگویند. بگویند این هم دیندارش. بهانه ممکن است بکنند این را بگویند. دینگریزان بهانه میکنند بد دینداری کردن یا بد بودن افراد دیندار یا مدعی دینداری را. بهانه میکنند ولی علت آن چیز دیگر است. علت اصلیتر چیز دیگری است. کما اینکه اگر پزشکی یا مهندسی رفتار ناروا داشته باشد مردم پزشکی و مهندسی را تخطئه نمیکنند. میگویند این بد بود. این یکی از پاسخهای مشهور است. یا مثلاً میگویند که نظام ما چون اسلامی هست، اشکالاتی در نظام ما پدید بیاید، این نظام ما مردم را دچار دینگریزی میکند.
خیلی از پدرها و مادرها نگران دینداری بچههایشان هستند. یا کلاً دینداری را کنار گذاشتهاند یا دینداری آنها خیلی دینداری درست و محکمی نیست. این از کجا نشأت میگیرد؟
بعضی از پاسخها به این سؤال هست که پاسخهای مشهوری است اما پاسخهای دقیقی نیست. بعضاً پاسخهای صحیحی هم نیستند. مثلاً گفته میشود علت دینگریزی جوانان ما، بد دینداری کردن مثلاً دینداران هست. من همینجا یک سؤال میکنم. اگر یک اندیشمند دانشگاهی، مثلاً پزشکی، بد پزشکی کند یا از نظر اخلاقی یا از نظر ثروتاندوزی، جوانمردانه پزشک نباشد و پزشکی نکند، آیا پزشکی از چشم مردم میافتد؟ مثلاً یک مهندسی خوب مهندسی نکند. اتفاقاً بنای او هم در زلزلهای فرو بریزد. آیا مردم دیگر به نظام مهندسی مراجعه نمیکنند یا به مهندسان بد و بیراه میگویند و میگویند نه، ما میخواهیم خانه بدون مهندس ساخته شود. میگویند خب این بد بود. درباره دین ما نمیتوانیم بگوییم صرفاً عامل دینگریزی رفتارهای متدینین جامعه است که اگر مثلاً رفتارهای متدینین بد باشد دیگران دینگریز میشوند. پس این را نمیتوانیم بگوییم.
علت اینکه دینگریزی پیش میآید اسایاً یک چیز دیگری است. این را ممکن است بهانه کنند و بگویند. بگویند این هم دیندارش. بهانه ممکن است بکنند این را بگویند. دینگریزان بهانه میکنند بد دینداری کردن یا بد بودن افراد دیندار یا مدعی دینداری را. بهانه میکنند ولی علت آن چیز دیگر است. علت اصلیتر چیز دیگری است. کما اینکه اگر پزشکی یا مهندسی رفتار ناروا داشته باشد مردم پزشکی و مهندسی را تخطئه نمیکنند. میگویند این بد بود. این یکی از پاسخهای مشهور است. یا مثلاً میگویند که نظام ما چون اسلامی هست، اشکالاتی در نظام ما پدید بیاید، این نظام ما مردم را دچار دینگریزی میکند.
تاکنون نظری ثبت نشده است