- 474
- 1000
- 1000
- 1000
تاریخ تحلیلی اسلام، جلسه نهم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «تاریخ تحلیلی اسلام»، جلسه نهم، سال 1401
بعثت رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم در جامعهای ظهور و بروز پیدا کرد که اگر مردم میخواستند حرف ایشان را بپذیرند باید خیلی دردسر به خودشان میدادند. در چنین شرایطی که از یک سو فقرا و ثروتمندان در کنار هم به یک تعادل رسیدهاند و از سوی دیگر ثروتمندها هم با توافقهایی که باهم دارند به یک تعادل رسیدهاند، یک پیامبر مبعوث میشود و میگوید این تعادل قابل قبول نیست چون این تعادل با آن عدالت مطلوب اولیاء خدا خیلی فرق میکند.
با تعادلی که در جامعۀ مکه برقرار شده بود، یک آرامش نسبی در جامعه برقرار بود. رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم میخواست این آرامش نسبی را بههم بزند، چرا؟ چون این آرامش نسبی اولاً پایدار نیست، ثانیاً همۀ فوائد آرامش مطلق را ندارد و جامعه را به اوج عدالت نمیرساند. برای همین است که میبینید رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم بر خلاف مسیر معمولی جامعه حرکت میکند و منازعاتی در جامعه شکل میگیرد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در چنین شرایط و فضایی مبعوث شده است و میخواهد یک نظام اجتماعی جدید را ایجاد کند. طبیعتاً وقتی ایشان بخواهد ساختار قبلی را تغییر بدهد اتفاقاتی میافتد، یکی از اتفاقها این است که دشمنی، جنگ و درگیری پیش میآید. چه کسانی درگیریها و جنگها را رقم میزنند و چه عواملی برای مقابله با پیامبر وجود دارد؟ دوتا عامل بسیار مهم وجود دارد:
عامل اول که مشهور است و همۀ ما میتوانیم آن را حدس بزنیم، کسانی هستند که میخواهند ظلم کنند و در آن فضای تعادلی به طغیانگری و غارتِ دیگران خو کردهاند. آنها میبینند که یک پیامبر و یک انسان برگزیده آمده است که میخواهد نظام اجتماعی آنها را بههم بریزد. ابوجهلها این موضوع را برنمیتابند و مقاومت میکنند. منفعتگرایانی وجود دارند که در مقابل رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم میایستند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میخواهد در جامعهای که به نوعی تعادل رسیده و مردم فقیر علیه ثروتمندها و طواغیت شورش نمیکنند، با برقراری عدالت، الگوی اجتماعی دیگری را پیاده کند. کسانی که در آن ساختار اجتماعی مسلط هستند، مقاومت میکنند. این یک عامل بود ولی این پاسخ اصلی نیست، چون همۀ مشکل پیامبر این نیست.
طبیعتاً منفعت طواغیت اقتضا میکند که در مقابل این رسولِ عدالتگرا و آزادیگستر بایستند، ولی این همۀ ماجرا نیست. یک مشکل دیگر هم وجود دارد که باید به آن نگاه کرد و آنهم خبث باطن برخی افراد است که باعث میشود حتی برخلاف منفعتگرایی خودشان با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مخالفت کنند.
عدالتگستری و آزادیگستری و این نگاه بسیار عمیق انسانی، لطافت روحی، نورانیت و صفای باطنِ بسیار بالایی میخواهد. اینمقدار نوعدوستی، مردمگرایی و عاطفهورزی برای انسانها که باعث همراهی با پیامبر بشود، خیلی نادر است. پیامبرها اهداف فوقالعاده مهمی دارند که اکثر انسانها آن را درک نمیکنند. آدمها معمولاً خودخواه هستند لذا حاضر نیستند خود را برای دیگران به دردسر بیندازند.
بعثت رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم در جامعهای ظهور و بروز پیدا کرد که اگر مردم میخواستند حرف ایشان را بپذیرند باید خیلی دردسر به خودشان میدادند. در چنین شرایطی که از یک سو فقرا و ثروتمندان در کنار هم به یک تعادل رسیدهاند و از سوی دیگر ثروتمندها هم با توافقهایی که باهم دارند به یک تعادل رسیدهاند، یک پیامبر مبعوث میشود و میگوید این تعادل قابل قبول نیست چون این تعادل با آن عدالت مطلوب اولیاء خدا خیلی فرق میکند.
با تعادلی که در جامعۀ مکه برقرار شده بود، یک آرامش نسبی در جامعه برقرار بود. رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم میخواست این آرامش نسبی را بههم بزند، چرا؟ چون این آرامش نسبی اولاً پایدار نیست، ثانیاً همۀ فوائد آرامش مطلق را ندارد و جامعه را به اوج عدالت نمیرساند. برای همین است که میبینید رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم بر خلاف مسیر معمولی جامعه حرکت میکند و منازعاتی در جامعه شکل میگیرد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در چنین شرایط و فضایی مبعوث شده است و میخواهد یک نظام اجتماعی جدید را ایجاد کند. طبیعتاً وقتی ایشان بخواهد ساختار قبلی را تغییر بدهد اتفاقاتی میافتد، یکی از اتفاقها این است که دشمنی، جنگ و درگیری پیش میآید. چه کسانی درگیریها و جنگها را رقم میزنند و چه عواملی برای مقابله با پیامبر وجود دارد؟ دوتا عامل بسیار مهم وجود دارد:
عامل اول که مشهور است و همۀ ما میتوانیم آن را حدس بزنیم، کسانی هستند که میخواهند ظلم کنند و در آن فضای تعادلی به طغیانگری و غارتِ دیگران خو کردهاند. آنها میبینند که یک پیامبر و یک انسان برگزیده آمده است که میخواهد نظام اجتماعی آنها را بههم بریزد. ابوجهلها این موضوع را برنمیتابند و مقاومت میکنند. منفعتگرایانی وجود دارند که در مقابل رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم میایستند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میخواهد در جامعهای که به نوعی تعادل رسیده و مردم فقیر علیه ثروتمندها و طواغیت شورش نمیکنند، با برقراری عدالت، الگوی اجتماعی دیگری را پیاده کند. کسانی که در آن ساختار اجتماعی مسلط هستند، مقاومت میکنند. این یک عامل بود ولی این پاسخ اصلی نیست، چون همۀ مشکل پیامبر این نیست.
طبیعتاً منفعت طواغیت اقتضا میکند که در مقابل این رسولِ عدالتگرا و آزادیگستر بایستند، ولی این همۀ ماجرا نیست. یک مشکل دیگر هم وجود دارد که باید به آن نگاه کرد و آنهم خبث باطن برخی افراد است که باعث میشود حتی برخلاف منفعتگرایی خودشان با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مخالفت کنند.
عدالتگستری و آزادیگستری و این نگاه بسیار عمیق انسانی، لطافت روحی، نورانیت و صفای باطنِ بسیار بالایی میخواهد. اینمقدار نوعدوستی، مردمگرایی و عاطفهورزی برای انسانها که باعث همراهی با پیامبر بشود، خیلی نادر است. پیامبرها اهداف فوقالعاده مهمی دارند که اکثر انسانها آن را درک نمیکنند. آدمها معمولاً خودخواه هستند لذا حاضر نیستند خود را برای دیگران به دردسر بیندازند.
تاکنون نظری ثبت نشده است