- 1161
- 1000
- 1000
- 1000
داستانی از زندگانی امام حسن عسکری علیه السّلام
سخنرانی آیت الله حسین انصاریان با عنوان "داستانی از زندگانی امام حسن عسکری علیه السّلام"
شخصی به نام "اسماعیل" که نسبش به "عبّاس بن عبدالمطلّب" می رسید، به امام حسن عسکری علیه السّلام عرض کرد: "هیچ مالی ندارم و از شما درخواست کمک دارم." حضرت فرمود: "البته من به تو احسان خواهم کرد. ولی چرا دروغ می گویی؟! تو در خانه ات دویست اشرفی پنهان کرده ای؟" سپس صد درهم به او کمک کرد و فرمود: "بدان که از آن دویست اشرفی که در خانه داری، بهره ای نخواهی بُرد!"
پس از مدّتی، سراغ آن دویست اشرفی رفت. ولی در کمال تعجّب دید که نیست و کسی آن را بدون اطّلاع، برداشته و بعدها معلوم شد کار پسرش بوده است. پسرش این دارایی را برداشت و متواری شد و هرگز نزد پدرش بازنگشت.
شخصی به نام "اسماعیل" که نسبش به "عبّاس بن عبدالمطلّب" می رسید، به امام حسن عسکری علیه السّلام عرض کرد: "هیچ مالی ندارم و از شما درخواست کمک دارم." حضرت فرمود: "البته من به تو احسان خواهم کرد. ولی چرا دروغ می گویی؟! تو در خانه ات دویست اشرفی پنهان کرده ای؟" سپس صد درهم به او کمک کرد و فرمود: "بدان که از آن دویست اشرفی که در خانه داری، بهره ای نخواهی بُرد!"
پس از مدّتی، سراغ آن دویست اشرفی رفت. ولی در کمال تعجّب دید که نیست و کسی آن را بدون اطّلاع، برداشته و بعدها معلوم شد کار پسرش بوده است. پسرش این دارایی را برداشت و متواری شد و هرگز نزد پدرش بازنگشت.
تاکنون نظری ثبت نشده است