display result search
منو
فرق اراده و میل

فرق اراده و میل

  • 1 تعداد قطعات
  • 37 دقیقه مدت قطعه
  • 685 دریافت شده
سخنرانی استاد شهید مرتضی مطهری با موضوع فرق اراده و میل

یکی از استعدادهایی که در انسان قطعا باید پرورش پیدا کند اراده است. فرق اراده را با میل و میلها بیان کردیم، و عرض کردیم که اشتباه است که بعضی ها اراده را از مقوله میلها دانسته و خیال کرده اند اراده همان میل بسیار شدید است. اراده یک قوّه و نیروی دیگری است در انسان، وابسته به عقل انسان است، برخلاف میل که وابسته به طبیعت انسان است. میل از نوع کشش و جاذبه است که اشیاء مورد نیاز، انسان را به سوی خود می کشند و به هر اندازه که میل شدیدتر باشد، اختیار از انسان مسلوب تر است؛ یعنی انسان در اختیار یک قدرت بیرون از خود است، برعکس اراده که یک نیروی درونی است. انسان، با اراده خودش را از تأثیر نیروهای بیرونی خارج و مستقل می کند. اراده هرمقدار که قویتر باشد، بر اختیار انسان افزوده می شود و انسان بیشتر مالک خود و کار خود و سرنوشت خود می گردد.
راجع به مسئله اراده و به تعبیر دیگر تسلط بر نفس و مالکیت نفس، آنچه که در دستورهای اسلامی در این زمینه رسیده است تحت عنوان تقوا و تزکیه نفس آنقدر زیاد است که ضرورتی ندارد ما به عنوان یک شاهد دلیل بیاوریم که بله، در اسلام به مسئله تقویت اراده توجه شده است. همین قدر برای اینکه نمونه ای به دست داده باشیم، جمله ای را از نهج البلاغه نقل می کنم که جمله بسیار عالی و زیبایی در این زمینه است.
امیرالمؤمنین تعبیری دارند، اول درباره خطا و گناه می فرمایند: اَلا وَ اِنَّ الْخَطایا خَیْلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَیْها اَهْلُها، مَثَل گناهان مثل اسبهای چموش است که اختیار را از کف سوار می گیرند.
می دانیم گناه از آنجا پیدا می شود که انسان تحت تأثیر شهوات و میلهای نفسانی خودش برخلاف آنچه که عقل و ایمانش حکم می کند، عملی را انجام می دهد. ایشان می فرمایند حالت گناه، حالت از دست دادن انسان مالکیت نفس خود است. آنوقت در مورد تقوا که نقطه مقابل آن است می فرماید: اَلا وَ اِنَّ التَّقْوی مَطایاذُلُلٌ ولی مَثَل تقوا مثل مرکبهای رام است که اختیار مرکب دست سوار است نه اختیار سوار دست مرکب؛ یعنی او فرمان می دهد، این عمل می کند، لجامش را به هر طرف متمایل کند به همان سو می رود بدون آنکه لگدپرانی و چموشی کند.
و هیچ مکتب تربیتی در دنیا اعمّ از مادی یا الهی پیدا نشده است که بگوید؛ انسان باید صددرصد تسلیم میلهای خودش باشد و هرطور که خواهش نفسانی او حکومت کرد، همان طور عمل کند. بله، مردمِ این گونه در دنیا زیادند اما یک مکتبی که مدعی تربیت انسان باشد و از این اصل طرفداری کند وجود ندارد. سارتر و امثال او (اگزیستانسیا لیستها) در موضوع آزادی چیزهایی گفتند که نتیجه منطقی حرف آنها همین بود- و به آنها در این زمینه خیلی انتقاد کردند- و لهذا کم کم کار به جایی رسید که در خود اروپا اگزیستانسیالیسم مساوی شد با کامجویی و شهوترانی و لاابالیگری و بی بندوباری. ولی بعد آنها هم در مقام توجیه برآمدند که چنین نیست، از مکتب ما سوء استفاده کرده اند، مکتب ما چنین چیزی نمی گوید.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 37:40

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی