display result search
سخنرانی آیت الله حائری شیرازی با موضوع تاثیر فسق در استخفاف انسان
یزید بعد از جریان عاشورا و در واقعه حره در مدینه، سه روز سربازان خود را آزاد و اجازه هر کاری را به آنها داد.
بعد از این کار به افرادش گفت کسانی که می خواهند بیعت کنند، بر مالکیت بر یزید بن معاویه بیعت کنند و نه بر ولایت او. اگر خواست بفروشد و اگر خواست ببخشد.
یزید همین کار را هم با سران مدینه کرد و هرکس نپذیرفت او را کشت. این از مراحل استخفاف است. اول مردم فاسق می شوند و بعد مطیع استخفاف می شوند.
پس مردم با استخفاف فاسق نمی شوند. مردم با فسق خودشان قبول استخفاف می کنند و این علت العلل است نه شرارت فرعون. اینکه شرارت او کارگر می شود پذیرش استخفاف توسط آنهاست. یعنی اینکه فرد درست کار است یا نه، فرقی نمی کند. همین که مطیع باشد کافی است. کسی که مطیع چنین استخفافی است فاسق است.
گندم و کاه وقتی در مسیر باد قرار می گیرند هر کدام نسبت به وزن خود و نیروی جاذبه مسیر خود را انتخاب و از همدیگر جدا می شوند. عقل انسانی مانند گندم برای خودش وزن دارد و تابع مدیریت خارج و مدیریت داخل است. اسلام به مدیر خارجی می گوید از راه عقلشان آنها را اداره کن که تصمیم را بر مبنای عقل خودشان بگیرند نه بر مبنای اراده خودت. حجت و دلیل خودت را برای آنها روشن و واضح کن که به جای اینکه از ترس تو کاری انجام دهد از ترس خدا کاری کند.
شرک یعنی ترس غیر خدا جایگزین ترس از خدا شود. توحید یعنی ترس از خدا جانشین ترس از غیر خدا بشود.
خدا برای انسان شناسی, انسان را به قبل از خلقتش می برد و سند و پایه سخن توحیدش را از آنجا می گیرد و می گوید تو درآنجا(عالم ذر) موحد بودی. یعنی خداپرستی تو قبل از پدر و مادر بوده و شرک خود را نمی توانی تقصیر آنها بیاندازی. یعنی انسان ها ادراک درونی دارند. اگر این ادراک درونی را جدی نگیرند، خدا بر همین دلیل، آنها را موأخذه می کند.
یزید بعد از جریان عاشورا و در واقعه حره در مدینه، سه روز سربازان خود را آزاد و اجازه هر کاری را به آنها داد.
بعد از این کار به افرادش گفت کسانی که می خواهند بیعت کنند، بر مالکیت بر یزید بن معاویه بیعت کنند و نه بر ولایت او. اگر خواست بفروشد و اگر خواست ببخشد.
یزید همین کار را هم با سران مدینه کرد و هرکس نپذیرفت او را کشت. این از مراحل استخفاف است. اول مردم فاسق می شوند و بعد مطیع استخفاف می شوند.
پس مردم با استخفاف فاسق نمی شوند. مردم با فسق خودشان قبول استخفاف می کنند و این علت العلل است نه شرارت فرعون. اینکه شرارت او کارگر می شود پذیرش استخفاف توسط آنهاست. یعنی اینکه فرد درست کار است یا نه، فرقی نمی کند. همین که مطیع باشد کافی است. کسی که مطیع چنین استخفافی است فاسق است.
گندم و کاه وقتی در مسیر باد قرار می گیرند هر کدام نسبت به وزن خود و نیروی جاذبه مسیر خود را انتخاب و از همدیگر جدا می شوند. عقل انسانی مانند گندم برای خودش وزن دارد و تابع مدیریت خارج و مدیریت داخل است. اسلام به مدیر خارجی می گوید از راه عقلشان آنها را اداره کن که تصمیم را بر مبنای عقل خودشان بگیرند نه بر مبنای اراده خودت. حجت و دلیل خودت را برای آنها روشن و واضح کن که به جای اینکه از ترس تو کاری انجام دهد از ترس خدا کاری کند.
شرک یعنی ترس غیر خدا جایگزین ترس از خدا شود. توحید یعنی ترس از خدا جانشین ترس از غیر خدا بشود.
خدا برای انسان شناسی, انسان را به قبل از خلقتش می برد و سند و پایه سخن توحیدش را از آنجا می گیرد و می گوید تو درآنجا(عالم ذر) موحد بودی. یعنی خداپرستی تو قبل از پدر و مادر بوده و شرک خود را نمی توانی تقصیر آنها بیاندازی. یعنی انسان ها ادراک درونی دارند. اگر این ادراک درونی را جدی نگیرند، خدا بر همین دلیل، آنها را موأخذه می کند.
تاکنون نظری ثبت نشده است