- 142
 - 1000
 - 1000
 - 1000
 
تمدن پایهگذاری شده توسط رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله، 21
							
                              سخنرانی آیت الله سید حسن عاملی با موضوع «تمدن پایهگذاری شده توسط رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله»، جلسه بیست و یکم: لغو امتیازهای قومیتی در سیره رسول الله صلیاللهعلیهوآله، سال 1403
تمام امتیازات قومی و برجستگی های قومی را همه را از بین برد گفت هیچ کس حق تفوق قومی ندارد به زبان بیاورد کسی حق ندارد از اینکه خون من اینطوری است و نژاد من اینطوری صحبت می کند کسی حق ندارد در برابر قومیت خودش حق ویژه برای خودش درست بکند و اونقدر قصه های جالب اتفاق افتاد آقای شریعتی که قصه ها را داشتم طولانی یک کسی اومد گفت یا رسول الله پدر من یک پهلوانی بود نظیر نداشت پدر پدرم یک پهلوانی بود همه با انگشت نشان می دادند پدر پدر پدرم یک پهلوانی بود وقتی مردم می دیدند می لرزیدند تا نهمی رفت افتخار به اجداد و افتخار به اصلاب پیغمبر گفت برای من اصلابتان را نیاورید تا تاتونی باصلابکم اوتونی باعمالکم چقدر نورانی است
صحبت از تفوق نژادی و از این جور حرفها یک وقتی دعوای قومی راه افتاد زمان پیغمبر اون قدر عصبانی شدند گفت عبد و الجاهلیه و انا به ازرکم عبد و الجاهلیه و انا به ازرکم در وجود من دعوای جاهلی راه انداختی تفوق قومی را اسمش را گذاشت دعوای جاهلیت دارد مهندسی می کند که جامعه اسلامی ارزش ها را کجا جستجو می کند اهمیت راکجا بدهد مطلب دیگری که حضرت شروع کرد فلسفه این کار را تبیین کرد که چرا تفوق قومی باطل است چرا نباید به نژاد خودت تفوق کنی تبیین کرد گفت تفاخر یا با پدر است یا با قوم است پدر باشد پدر همه ما یکی است وقتی امیر المومنین به ام هانی سه درهم داد و به کنیزش که از نژاد دیگر بود سه درهم داد اون عصبانی شد گفت بین من و بین کنیز من که دیروز مسلمان شده تسویه کردی و مساوی کردی حضرت یک مشت خاک را برداشت گفت بین من این خاک و بین این خاک هیچ تفاوتی نمی بینیم الان بشر به این احتیاج دارد عملاً اروپا می گوید ما برتر هستیم جز بریص اخیرا یک جمله ای گفت یک طوفانی در دنیا به پا شد عذرخواهی کرد
						
					تمام امتیازات قومی و برجستگی های قومی را همه را از بین برد گفت هیچ کس حق تفوق قومی ندارد به زبان بیاورد کسی حق ندارد از اینکه خون من اینطوری است و نژاد من اینطوری صحبت می کند کسی حق ندارد در برابر قومیت خودش حق ویژه برای خودش درست بکند و اونقدر قصه های جالب اتفاق افتاد آقای شریعتی که قصه ها را داشتم طولانی یک کسی اومد گفت یا رسول الله پدر من یک پهلوانی بود نظیر نداشت پدر پدرم یک پهلوانی بود همه با انگشت نشان می دادند پدر پدر پدرم یک پهلوانی بود وقتی مردم می دیدند می لرزیدند تا نهمی رفت افتخار به اجداد و افتخار به اصلاب پیغمبر گفت برای من اصلابتان را نیاورید تا تاتونی باصلابکم اوتونی باعمالکم چقدر نورانی است
صحبت از تفوق نژادی و از این جور حرفها یک وقتی دعوای قومی راه افتاد زمان پیغمبر اون قدر عصبانی شدند گفت عبد و الجاهلیه و انا به ازرکم عبد و الجاهلیه و انا به ازرکم در وجود من دعوای جاهلی راه انداختی تفوق قومی را اسمش را گذاشت دعوای جاهلیت دارد مهندسی می کند که جامعه اسلامی ارزش ها را کجا جستجو می کند اهمیت راکجا بدهد مطلب دیگری که حضرت شروع کرد فلسفه این کار را تبیین کرد که چرا تفوق قومی باطل است چرا نباید به نژاد خودت تفوق کنی تبیین کرد گفت تفاخر یا با پدر است یا با قوم است پدر باشد پدر همه ما یکی است وقتی امیر المومنین به ام هانی سه درهم داد و به کنیزش که از نژاد دیگر بود سه درهم داد اون عصبانی شد گفت بین من و بین کنیز من که دیروز مسلمان شده تسویه کردی و مساوی کردی حضرت یک مشت خاک را برداشت گفت بین من این خاک و بین این خاک هیچ تفاوتی نمی بینیم الان بشر به این احتیاج دارد عملاً اروپا می گوید ما برتر هستیم جز بریص اخیرا یک جمله ای گفت یک طوفانی در دنیا به پا شد عذرخواهی کرد


تاکنون نظری ثبت نشده است