- 211
- 1000
- 1000
- 1000
نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی، جلسه هفدهم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی»، جلسه هفدهم، سال 1402
درباره ایمان صحبتی کردیم که شاید بیشتر به کار بزرگترها بیاید، البته به کار کوچکترها هم می آید، با این توضیحی که عرض میکنم و گفتیم این باد امنیت بخش از ترس ها میباشد. اگر ترسها و عوامل نگرانی و خطرهایی که ما را تهدید میکند و آنها را ببینیم قدر ایمان را بیشتر خواهیم دانست. در روایات هم هست که امنیت نعمتیست که مغفول و مورد غفلت می باشد و وقتی از دست رفت تازه میفهمیم چه نعمتی را داشتید. چه نعمت اساسی و اصلی و اولی و مهمی بوده است که همه نعمات حاضر را اگر کنار بگذارید، همان نعمت امنیت را دریافت و پس ایمان یعنی امنیت بخشی به جان انسان است. امنیت بخشی به زندگی انسان چون از بیرون هم خدا مومن را حمایت میکند. وقتی که آن مومنان رفتار میکند بیشتر در کنف حمایت الهی قرار بگیرد. این وجه شاید سلبی ایمان باشد و یعنی ایمان خطر را دفع میکند. خوف ما را از بین میبرد و غم ما را نسبت به از دست دادهها از بین میبرد. پس چه چیزی جایش میگذرد؟ ایمان ضد ترس و به یک معنی سلبی و چه چیزی میآورد؟ آن چیزی که ایمان میآورد آن عامل جذب دیگران به این موضوع میباشد. نه تنها جذب کودکان به ایمان بلکه جذب عموم ناآشنایان نسبت به ایمان میباشد. به قول شما بعضیها حلاوت ایمان را چشیدند؛ حالا این جا شاید زیاد لازم نباشد که راجع به آن توضیح بدهیم. ایمان چیز خوبی است ولی آن کسی که نچشیده است از همه بالا با چه او را به ایمان جذب بکنیم ؟ قبل از اینکه بگویم با چی اجازه بدهید که من یک مقدار حرفهایی که معمولاً زده میشود و موفق نیست، به آنها را اشاره کنم.بعضیها یک گرایش اخلاقی دارند. حالا به تعبیری میشود این را گفت برای جذب دیگران به ایمان برگردیم میگویند که اگر مومن باشی اخلاقت خوب میشود و بچه خوبی می شوید و صفات خوبی پیدا میکنید. این کلمه خوب و صفات خوب و مهربان میشوید و متوازن میشوید و سخاوتمند میشوید و الی آخر. اینجور دعوتها معمولاً جذاب نیست. من میتونم این را بگویم و پدر مادرها این را درک بکنند که هرچی به بچهام بگویند که تو مومن باشی و بچه خوبی میشوی و آدم خوبی می شوید این زیاد جذاب نیست. اینکه آن را تجربه کرده باشند در مواجهه با ناآشنایان نسبت به ایمان هم زیاد جذاب نیست. آنقدر جاذبه ندارد و جاذبه ندارد و اخلاقی هم یک مقدار جذابی دارد، اگرچه با حلوا حلوا دهن شیرین نمیشود. همه دنیا در تمام تاریخ از اخلاق صحبت کردند و همیشه جنایتکاران ظلم کردند، ستم کردند و مظلومان را کشتند و الی آخر. با اخلاق جهان آباد نشد و این را باید همه ما بدانیم. اخلاق چیز بدی نیست ولی با اخلاق گفت اگه بشود چی می شود. ولی نمیشود و مثلاً آن کاسه ماست را کنار دریا گذاشته بود و میگفت که آب دریا شور هست و داخل این کاسه ماست چه دوغ خوشمزهای بشود و بعد به او میگفتم که ببینید اگر بشود چی میشود، ولی نمیشود. این واقع بینانه نمیباشد و در طول تاریخ و در همه کشورها و در همه فرهنگها و در همه فیلم سینماییها و در تواب سریالها اخلاق میباشد؛ پس چرا جهان آباد نشده است و چرا جهان آزاد از ستم نشد آدم خوب است ترجمه بکند و چیزی که در بسیاری از موارد و در بسیاری از انسانها جواب نمی دهد، پس چرا باید دوباره سراغ آن برگردیم؟
درباره ایمان صحبتی کردیم که شاید بیشتر به کار بزرگترها بیاید، البته به کار کوچکترها هم می آید، با این توضیحی که عرض میکنم و گفتیم این باد امنیت بخش از ترس ها میباشد. اگر ترسها و عوامل نگرانی و خطرهایی که ما را تهدید میکند و آنها را ببینیم قدر ایمان را بیشتر خواهیم دانست. در روایات هم هست که امنیت نعمتیست که مغفول و مورد غفلت می باشد و وقتی از دست رفت تازه میفهمیم چه نعمتی را داشتید. چه نعمت اساسی و اصلی و اولی و مهمی بوده است که همه نعمات حاضر را اگر کنار بگذارید، همان نعمت امنیت را دریافت و پس ایمان یعنی امنیت بخشی به جان انسان است. امنیت بخشی به زندگی انسان چون از بیرون هم خدا مومن را حمایت میکند. وقتی که آن مومنان رفتار میکند بیشتر در کنف حمایت الهی قرار بگیرد. این وجه شاید سلبی ایمان باشد و یعنی ایمان خطر را دفع میکند. خوف ما را از بین میبرد و غم ما را نسبت به از دست دادهها از بین میبرد. پس چه چیزی جایش میگذرد؟ ایمان ضد ترس و به یک معنی سلبی و چه چیزی میآورد؟ آن چیزی که ایمان میآورد آن عامل جذب دیگران به این موضوع میباشد. نه تنها جذب کودکان به ایمان بلکه جذب عموم ناآشنایان نسبت به ایمان میباشد. به قول شما بعضیها حلاوت ایمان را چشیدند؛ حالا این جا شاید زیاد لازم نباشد که راجع به آن توضیح بدهیم. ایمان چیز خوبی است ولی آن کسی که نچشیده است از همه بالا با چه او را به ایمان جذب بکنیم ؟ قبل از اینکه بگویم با چی اجازه بدهید که من یک مقدار حرفهایی که معمولاً زده میشود و موفق نیست، به آنها را اشاره کنم.بعضیها یک گرایش اخلاقی دارند. حالا به تعبیری میشود این را گفت برای جذب دیگران به ایمان برگردیم میگویند که اگر مومن باشی اخلاقت خوب میشود و بچه خوبی می شوید و صفات خوبی پیدا میکنید. این کلمه خوب و صفات خوب و مهربان میشوید و متوازن میشوید و سخاوتمند میشوید و الی آخر. اینجور دعوتها معمولاً جذاب نیست. من میتونم این را بگویم و پدر مادرها این را درک بکنند که هرچی به بچهام بگویند که تو مومن باشی و بچه خوبی میشوی و آدم خوبی می شوید این زیاد جذاب نیست. اینکه آن را تجربه کرده باشند در مواجهه با ناآشنایان نسبت به ایمان هم زیاد جذاب نیست. آنقدر جاذبه ندارد و جاذبه ندارد و اخلاقی هم یک مقدار جذابی دارد، اگرچه با حلوا حلوا دهن شیرین نمیشود. همه دنیا در تمام تاریخ از اخلاق صحبت کردند و همیشه جنایتکاران ظلم کردند، ستم کردند و مظلومان را کشتند و الی آخر. با اخلاق جهان آباد نشد و این را باید همه ما بدانیم. اخلاق چیز بدی نیست ولی با اخلاق گفت اگه بشود چی می شود. ولی نمیشود و مثلاً آن کاسه ماست را کنار دریا گذاشته بود و میگفت که آب دریا شور هست و داخل این کاسه ماست چه دوغ خوشمزهای بشود و بعد به او میگفتم که ببینید اگر بشود چی میشود، ولی نمیشود. این واقع بینانه نمیباشد و در طول تاریخ و در همه کشورها و در همه فرهنگها و در همه فیلم سینماییها و در تواب سریالها اخلاق میباشد؛ پس چرا جهان آباد نشده است و چرا جهان آزاد از ستم نشد آدم خوب است ترجمه بکند و چیزی که در بسیاری از موارد و در بسیاری از انسانها جواب نمی دهد، پس چرا باید دوباره سراغ آن برگردیم؟
تاکنون نظری ثبت نشده است