- 497
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه سی و چهارم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه سی و چهارم، سال 1402
عنوان بحث ما که نه منبر است و نه درس است و چیزی در این میان است، «سیر تکوّن عقاید شیعه» است. نه «سیر تکوّن» یعنی عقاید مکتب اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین بمرور تولید شده است، بلکه اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین بمرور چگونه در ذهنها تبیین کردهاند، بیشتر جهت تبلیغی و سیر بیان و تبیین آن برای ما مهم است، بحث اعتقادی است ولی ما سیر تکوّنِ آن را عرض میکنیم که هم موافقین و هم مخالفین و هم معارضین و هم زمینهی مطالب معلوم بشود. صرفِ عقیدهی کلامی نیست که اگر بود باید از توحید شروع میکردیم، شرافتِ توحید با هیچ چیزی قابل قیاس نیست، اما اگر بستر تاریخ را نگاه کنیم، عمدهی مباحث توحیدی در قرن دو و سه معرکهی آراء بین مسلمین شده است، یعنی روزگارانی در قرن سه فِرَق از جهتِ توحیدی با هم تفاوت هستند، دیگر اشعری داریم، معتزلی هم داریم، ولی در قرن یک، بلکه نیمهی اول، علوی و عثمانی داریم، یا شیعه و عثمانی داریم، بعد خوارج را داریم، زمینهی افتراق بین امّت، عمدتاً مسائلی غیر از توحید است، ما آن سیر را با یکدیگر پیش میرویم.
از طرفی تقریباً عمدهی اختلافاتِ حتّی توحیدی، سرمنشأ امامتی و حجّتی دارد، یعنی نوع نگاه به آن امام، توحید ساخته است. طرفداران بنیامیّه بعداً جبری مسلک هم هستند، آن هم بخاطر نگاهشان است، فهمشان از آیات هم متفاوت است.
بلکه جلسهی گذشته عرض کردیم حتّی در فهم اینکه یک نفر شجاع است یا شجاع نیست هم تفاوت پیدا میکنند، بلکه اگر شکر هم بخورد باید ببیند که آیا به نفع مکتب او هست که بگوید شیرین است یا نه، وگرنه میگوید شکر هم شیرین نیست. شاید هم عشق او… به تعبیر قرآن کریم که «أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ»، اینها آنقدر آن گاو را دوست داشتند که واقعاً هم ممکن است شکر را تلخ احساس کنند، نه اینکه بخواهد خلاف واقع بگوید. حبّ و بغض او به هر سمتی برود، امیال او هم به همان سمت میرود.
ما در جلسات گذشته عرض کردیم که اولین افتراق امّت، اولین تفاوت نگاه در امّت بر سرِ حجّتِ اصلی بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، اصلاً همهی اختلافات بر سرِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم کیست؟
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به دنبال این بود که بعد از خودش، حجّت بعدی را معرّفی کند. از عشیرهی أقربین که چند نفر بودند و هنوز جمعیتی نبودند، وزیر و وصی و خلیفه تعیین کرد، تا روز آخر. چون تمام هدایت به این موضوع وابسته است. چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به دنبال این است که حجّت بعدی را معرّفی کند، هر فرصتی را به دست بیاورد میفرماید که حجّت بعدی کیست و هر فرصتی بدست بیاورد سعی میکند کار کند که مدّعیان بعدی را از رده خارج کند، و چون جریان نفاق…
جلسهی گذشته عرض کردم، شیعه از روز اول مانند کسانی که به آنها پیام دادهاند که «آب شهر آلوده شده و مسموم است و به هیچ وجه حتّی دست خود را نشویید»، دیگر به آب دست نمیزند، برای اینکه میگوید مسموم میشوم، تا خبر بعدی مطمئن نیاید که این آب دیگر مسموم نیست، به آب دست نمیزند. به شیعیان اخباری رسیده است که به دیگران یا نرسیده است و یا نخواستهاند برسد، فعلاً به این موضوع کاری ندارم که آیا معذور هستند یا نه، اما خبرهایی به شیعیان رسیده است که این شیعیان حساس هستند.
عنوان بحث ما که نه منبر است و نه درس است و چیزی در این میان است، «سیر تکوّن عقاید شیعه» است. نه «سیر تکوّن» یعنی عقاید مکتب اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین بمرور تولید شده است، بلکه اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین بمرور چگونه در ذهنها تبیین کردهاند، بیشتر جهت تبلیغی و سیر بیان و تبیین آن برای ما مهم است، بحث اعتقادی است ولی ما سیر تکوّنِ آن را عرض میکنیم که هم موافقین و هم مخالفین و هم معارضین و هم زمینهی مطالب معلوم بشود. صرفِ عقیدهی کلامی نیست که اگر بود باید از توحید شروع میکردیم، شرافتِ توحید با هیچ چیزی قابل قیاس نیست، اما اگر بستر تاریخ را نگاه کنیم، عمدهی مباحث توحیدی در قرن دو و سه معرکهی آراء بین مسلمین شده است، یعنی روزگارانی در قرن سه فِرَق از جهتِ توحیدی با هم تفاوت هستند، دیگر اشعری داریم، معتزلی هم داریم، ولی در قرن یک، بلکه نیمهی اول، علوی و عثمانی داریم، یا شیعه و عثمانی داریم، بعد خوارج را داریم، زمینهی افتراق بین امّت، عمدتاً مسائلی غیر از توحید است، ما آن سیر را با یکدیگر پیش میرویم.
از طرفی تقریباً عمدهی اختلافاتِ حتّی توحیدی، سرمنشأ امامتی و حجّتی دارد، یعنی نوع نگاه به آن امام، توحید ساخته است. طرفداران بنیامیّه بعداً جبری مسلک هم هستند، آن هم بخاطر نگاهشان است، فهمشان از آیات هم متفاوت است.
بلکه جلسهی گذشته عرض کردیم حتّی در فهم اینکه یک نفر شجاع است یا شجاع نیست هم تفاوت پیدا میکنند، بلکه اگر شکر هم بخورد باید ببیند که آیا به نفع مکتب او هست که بگوید شیرین است یا نه، وگرنه میگوید شکر هم شیرین نیست. شاید هم عشق او… به تعبیر قرآن کریم که «أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ»، اینها آنقدر آن گاو را دوست داشتند که واقعاً هم ممکن است شکر را تلخ احساس کنند، نه اینکه بخواهد خلاف واقع بگوید. حبّ و بغض او به هر سمتی برود، امیال او هم به همان سمت میرود.
ما در جلسات گذشته عرض کردیم که اولین افتراق امّت، اولین تفاوت نگاه در امّت بر سرِ حجّتِ اصلی بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، اصلاً همهی اختلافات بر سرِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم کیست؟
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به دنبال این بود که بعد از خودش، حجّت بعدی را معرّفی کند. از عشیرهی أقربین که چند نفر بودند و هنوز جمعیتی نبودند، وزیر و وصی و خلیفه تعیین کرد، تا روز آخر. چون تمام هدایت به این موضوع وابسته است. چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به دنبال این است که حجّت بعدی را معرّفی کند، هر فرصتی را به دست بیاورد میفرماید که حجّت بعدی کیست و هر فرصتی بدست بیاورد سعی میکند کار کند که مدّعیان بعدی را از رده خارج کند، و چون جریان نفاق…
جلسهی گذشته عرض کردم، شیعه از روز اول مانند کسانی که به آنها پیام دادهاند که «آب شهر آلوده شده و مسموم است و به هیچ وجه حتّی دست خود را نشویید»، دیگر به آب دست نمیزند، برای اینکه میگوید مسموم میشوم، تا خبر بعدی مطمئن نیاید که این آب دیگر مسموم نیست، به آب دست نمیزند. به شیعیان اخباری رسیده است که به دیگران یا نرسیده است و یا نخواستهاند برسد، فعلاً به این موضوع کاری ندارم که آیا معذور هستند یا نه، اما خبرهایی به شیعیان رسیده است که این شیعیان حساس هستند.
تاکنون نظری ثبت نشده است