display result search
منو
گم شده ما معرفت است

گم شده ما معرفت است

  • 3 تعداد قطعات
  • 40 دقیقه مدت قطعه
  • 165 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام حبیب‌الله فرحزاد با موضوع «گم شده ما معرفت است»، سال 1400


«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَک اللهُ الَّذى‏ خَلَقَک قَبْلَ اَنْ یخْلُقَک، فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَک‏ صابِرَةً، وَزَعَمْنا اَنَّا لَک اَوْلِیآءُ وَمُصَدِّقُونَ، وَصابِرُونَ لِکلِّ ما اَتانا بِهِ اَبُوک، صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ الِهِ وَاَتى‏ بِهِ وَصِیهُ، فَاِنَّا نَسْئَلُک اِنْ کنَّا صَدَّقْناک اِلاَّ اَلْحَقْتِنا بِتَصْدیقِنا لَهُما لِنُبَشِّرَ اَنْفُسَنا بِاَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوَلایتِک). (اللهُمَّ صَلَّ عَلَی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بعَلِها وَ بَنیها وَ السِّرِ اسمُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُک»
ارزش همه ی انسان ها به چیست. این خیلی نکته مهمی است که جای بحث مفصل دارد. ارزش اهل دنیا معمولاً به مال و ریاست و پست و مقام و مدرک و زیبایی ظاهری و امثال این هاست. در یک کلام قیمتت چقدر است.
این ها خیلی مهم است. در روایات ما گاهی اشاره شده است ارزش انسان ها امیرالمومنین می فرماید به اندازه همت آن ها است. چقدر ارزش داری همتت چیست، چه می خواهی، آرزویت چیست، حاجتت چیست. اگر به ما بگویند یک آرزوی اصلی ات را بنویس، آرزوی واقعی نه خیالی و زبانی، واقعاً دغدغه قلب و جانت چیست. ما جلویش مستقیم نمره می دهیم. اگر شما طالب خدا هستی، ارزشت خداست. اگر طالب امام هستی ارزشت امام است. طالب هر چه هستی. در بند هر چه هستی بنده آنی. بند او هستیم. بند چه هستیم.
گر در طلب گوهر کانی، کانی. اگر گوهر ارزشمندی می خواهی قیمتت همان می شود. عاشق طلا شدی می شوی قیمت طلا، عاشق کاه شدی می شوی کاه. لذا این بحث خیلی مهمی است. ارزش انسان ها به اندازه معرفت آن هاست، ارزش انسان ها به اندازه درک و آگاهی آن هاست، فهم آن هاست. پیغمبر ما فرمودند دو نفر نماز می خوانند فاصله نماز آن ها از زمین تا آسمان است. یکی نماز می خواند ریا، نماز می خواند یک زبانی، یک ورزش است، یک خم و راست است. یکی نماز می خواند معراج می رود. اصلاً قابل قیاس نیست. با خدا ملاقات می کند. یکی از شاگردان آقای قاضی، مرحوم آقای رضوی که من خدمتشان بودم که آیت الله بهجت هم دیدن ایشان می آمدند و در قم بودند. ایشان می فرمودند اصلاً آقای قاضی مشغول نماز که می شدند بدنشان گرم می شد، قبلش سرما بود، زمستان بود. اصلاً گاهی عرق می کردند. یعنی آن قدر مثل این که آدم یک عزیزی را می بیند حرارت پیدا می کند، گرم می شود، روح و جسم و جانش هم اثر می گذارد.
پیغمبر ما از کثرات و از اشتغال به مردم گاهی خسته می شدند موقع نماز می فرمودند: «اَرِحنا یا بِلال» ما را راحت کن، اذان بگو به ملاقات خدا برویم. «قَد قامَتِ الصَلاة کانَ...»، «قَد قامَتِ الصَلاة» که گفته شد دیگر کلام گفتن ممنوع است، دیگر وقت ملاقات و زیارت خداست. لذا معرفت، یعنی انسان ها را به اندازه عقل و فهم و درک و شعور و معرفت و همتشان نمره می دهند، و الا دو عمل با هم مساوی نیست. حتی صدقات، حتی جهاد، برای چه جهاد رفته است. یکی «قَتیلُ الحِمار» است، که فرمودند اصلاً اهل نجات نیست، یکی هم در راه خدا شهید می شود. اصلاً قابل قیاس نیست نیت‌ها. لذا این معرفت را امیرالمومنین (ع) فرمودند: «المَعرِفَةُ نورُ القَلبِ» یعنی آن که قلب را روشن می کند، چراغ دل را روشن می کند، معرفت است، شناخت است. معرفت هم بالاتر از علم است. علم یک صرف آگاهی است اما معرفت درک آن آگاهی است، رسیدن به آن آگاهی است. یعنی لمسش کنی. یک وقت شما می دانید آتش یک حرارتی دارد، یک وقت می بینی و یک وقت دستت را می سوزاند. آن دیگر درک کامل است.

قطعات

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی