- 1050
- 1000
- 1000
- 1000
خطر غفلت، جلسه چهارم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «خطر غفلت»، جلسه چهارم، سال 1402
اندکی راجع به یکی از مهمترین خطراتی که ما را تهدید میکند، یعنی «غفلت» با یکدیگر گفتگو کردیم، از بهترین ابزارهایی که شیطان بوسیلهی آن ما را گیر میاندازد و از ما برای اهداف خودش استفاده میکند. ضعف در معنویات و ندیدنِ بواطن هم به این موضوع کمک میکند، نقد ندیدنِ بعضی از امورِ دینی و مجازاتها یا ثوابها هم به این موضوع کمک میکند، من چون نقد نمیبینم و نمیبینم دیگر فراموش میکنم، احساس میکنم ثواب و عقابِ آن نسیهای است، در حالی که اگر کسی اهل ذکر را ببیند، کسانی که غافل نیستند، کسانی که دچارِ خودفراموشی نشدهاند، میبیند که اینها وقتی به یک گناه و یک خطا برسند چقدر از آن وحشت دارند، علّت این امر هم فقط این نیست که از قیامت میترسند، علّت این امر این است که تاریکی را حس میکنند. اگر بد برداشت نمیشد بنده موضوع بحث خود را به این سمت میبردم و عرض میکردم که حتّی آدمهای معمولی هم بعضی از ابتلائات را حس میکنند، ممکن است حتّی ضعفای کور باطنی مانند من هم بعضی از ابتلائات را حس کنند، اما نمیخواهم وارد این موضوع بشوم.
اگر اینطور بود خیلی از مشکلاتِ ما حل میشد. یعنی اینکه ظلم کردن فقط روز قیامت یقهی مرا نمیگیرد، اگر در جاده میرویم یک نفر شیشهی جلو را رنگ کند، دیگر نمیگوییم بعداً چه میشود، چون انسان همین الآن نمیبیند، و انسان همان لحظه مضطر و مضطرب میشود. اگر کسی روغنی روی زمین بریزد و ماشین لیز بخورد، انسان همان لحظه مضطرب میشود که فرمان تحت کنترل او نیست، نه بعداً.
شیطان و نوکران شیطان از این ضعف معنویت ما کمک میگیرند و ما را به سمت غفلت میبرند، چون ما ثواب و عقاب را یک امرِ نسیهایِ وقتدارِ باتأخیر میپنداریم.
قرآن کریم فرموده است کسانی که مال یتیم میخورند، الآن در شکم خود آتش دارند، ولی این آتشی است که دو ویژگی دارد، آتش جهنّم نور ندارد و تاریک است، این یکی از عجایبِ آتشِ جهنّم است، عدمی است و وجودی نیست، نور ندارد و تاریک است، از درون میسوزاند، حبسِ درونی است؛ دوم اینکه با ابزارِ مادّیِ دنیایی هم به این راحتی قابل حس نیست، چون براحتی قابل حس نیست.
اندکی راجع به یکی از مهمترین خطراتی که ما را تهدید میکند، یعنی «غفلت» با یکدیگر گفتگو کردیم، از بهترین ابزارهایی که شیطان بوسیلهی آن ما را گیر میاندازد و از ما برای اهداف خودش استفاده میکند. ضعف در معنویات و ندیدنِ بواطن هم به این موضوع کمک میکند، نقد ندیدنِ بعضی از امورِ دینی و مجازاتها یا ثوابها هم به این موضوع کمک میکند، من چون نقد نمیبینم و نمیبینم دیگر فراموش میکنم، احساس میکنم ثواب و عقابِ آن نسیهای است، در حالی که اگر کسی اهل ذکر را ببیند، کسانی که غافل نیستند، کسانی که دچارِ خودفراموشی نشدهاند، میبیند که اینها وقتی به یک گناه و یک خطا برسند چقدر از آن وحشت دارند، علّت این امر هم فقط این نیست که از قیامت میترسند، علّت این امر این است که تاریکی را حس میکنند. اگر بد برداشت نمیشد بنده موضوع بحث خود را به این سمت میبردم و عرض میکردم که حتّی آدمهای معمولی هم بعضی از ابتلائات را حس میکنند، ممکن است حتّی ضعفای کور باطنی مانند من هم بعضی از ابتلائات را حس کنند، اما نمیخواهم وارد این موضوع بشوم.
اگر اینطور بود خیلی از مشکلاتِ ما حل میشد. یعنی اینکه ظلم کردن فقط روز قیامت یقهی مرا نمیگیرد، اگر در جاده میرویم یک نفر شیشهی جلو را رنگ کند، دیگر نمیگوییم بعداً چه میشود، چون انسان همین الآن نمیبیند، و انسان همان لحظه مضطر و مضطرب میشود. اگر کسی روغنی روی زمین بریزد و ماشین لیز بخورد، انسان همان لحظه مضطرب میشود که فرمان تحت کنترل او نیست، نه بعداً.
شیطان و نوکران شیطان از این ضعف معنویت ما کمک میگیرند و ما را به سمت غفلت میبرند، چون ما ثواب و عقاب را یک امرِ نسیهایِ وقتدارِ باتأخیر میپنداریم.
قرآن کریم فرموده است کسانی که مال یتیم میخورند، الآن در شکم خود آتش دارند، ولی این آتشی است که دو ویژگی دارد، آتش جهنّم نور ندارد و تاریک است، این یکی از عجایبِ آتشِ جهنّم است، عدمی است و وجودی نیست، نور ندارد و تاریک است، از درون میسوزاند، حبسِ درونی است؛ دوم اینکه با ابزارِ مادّیِ دنیایی هم به این راحتی قابل حس نیست، چون براحتی قابل حس نیست.
تاکنون نظری ثبت نشده است