- 310
- 1000
- 1000
- 1000
تقویت اخلاق توحیدی در انسان، جلسه بیست و سوم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید احمد فقیهی با موضوع «تقویت اخلاق توحیدی در انسان»، جلسه بیست و سوم، سال 1402
مرحوم آیت الله مصباح رحمةالله علیه می فرماید: برای کنترل قوه خیال، باید راه های ورودی قوه خیال کنترل را اصلاح شود. یکی از این راه ها چشم بود. مورد دیگر گوش است. کنترل چشم و گوش مسئله بسیار با اهمیتی است. قرآن نیز نسبت به آنها بسیار حساس است و در آیات بسیاری از آنها نام می برد.
گوش با چشم چند تفاوت دارد؛ اول اینکه چشم افق دید واحدی دارد و از یک طرف می تواند ببیند، اما گوش اینگونه نیست. برای مثال ما پشت سر خود را نمی بینیم، اما صدا حتی اگر از پشت سر باشد به گوش انسان می خورد؛ به عبارت دیگر محدودیت گوش نسبت به چشم کمتر است. دوم اینکه چشم محافظ دارد و خداوند این پلک ها را قرار داده است و با آنها می توان آن را پوشاند یا انسان می تواند سرش را زیر بیندازد و نگاه نکند، اما گوش تقریبا آزاد است. نکته سوم اینکه تأثیر شنیدنی ها بر روح و روان انسان بیشتر از دیدنی هاست. بنده این سخن را از مرحوم آیت الله بهاءالدینی چندین بار شنیده ام که می فرمود: ما مشهد که می رویم، در مسجد گوهرشاد می نشینیم و به کسی می گوییم زیارت جامعه را بخواند و ما فقط گوش می دهیم. ایشان بر اینکه «ما فقط گوش می کنیم» تأکید ویژه ای داشتند. برخلاف بسیاری از ما که تا خودمان دعا را نخوانیم، مثل این می دانیم که دعا نخوانده ایم؛ دلمان می خواهد خودمان بخوانیم؛ در حالیکه در هنگام خواندن مقداری از توجه انسان مشغول عبارت می شود که آن را درست بخواند، صفحه را گم نکند، اعرابش را درست بگوید و اما اگر انسان یاد بگیرد که خوب گوش بدهد به مغز معانی و مفاهیم می رسد. درباره قرآن نیز خداوند به گوش دادن امر می کند؛ نمی فرماید: وقتی قرآن خوانده می شود ،شما هم همراه قاری بخوانید، می فرماید: گوش بدهید! نتیجه اینکه گوش دادن مسئله مهمی است. در روایات نیز تعابیر بسیاری درباره اینکه به سخن چه کسی گوش بدهیم و به سخن چه کسی گوش ندهیم، وجود دارد.
مرحوم آیت الله مصباح رحمةالله علیه می فرماید: برای کنترل قوه خیال، باید راه های ورودی قوه خیال کنترل را اصلاح شود. یکی از این راه ها چشم بود. مورد دیگر گوش است. کنترل چشم و گوش مسئله بسیار با اهمیتی است. قرآن نیز نسبت به آنها بسیار حساس است و در آیات بسیاری از آنها نام می برد.
گوش با چشم چند تفاوت دارد؛ اول اینکه چشم افق دید واحدی دارد و از یک طرف می تواند ببیند، اما گوش اینگونه نیست. برای مثال ما پشت سر خود را نمی بینیم، اما صدا حتی اگر از پشت سر باشد به گوش انسان می خورد؛ به عبارت دیگر محدودیت گوش نسبت به چشم کمتر است. دوم اینکه چشم محافظ دارد و خداوند این پلک ها را قرار داده است و با آنها می توان آن را پوشاند یا انسان می تواند سرش را زیر بیندازد و نگاه نکند، اما گوش تقریبا آزاد است. نکته سوم اینکه تأثیر شنیدنی ها بر روح و روان انسان بیشتر از دیدنی هاست. بنده این سخن را از مرحوم آیت الله بهاءالدینی چندین بار شنیده ام که می فرمود: ما مشهد که می رویم، در مسجد گوهرشاد می نشینیم و به کسی می گوییم زیارت جامعه را بخواند و ما فقط گوش می دهیم. ایشان بر اینکه «ما فقط گوش می کنیم» تأکید ویژه ای داشتند. برخلاف بسیاری از ما که تا خودمان دعا را نخوانیم، مثل این می دانیم که دعا نخوانده ایم؛ دلمان می خواهد خودمان بخوانیم؛ در حالیکه در هنگام خواندن مقداری از توجه انسان مشغول عبارت می شود که آن را درست بخواند، صفحه را گم نکند، اعرابش را درست بگوید و اما اگر انسان یاد بگیرد که خوب گوش بدهد به مغز معانی و مفاهیم می رسد. درباره قرآن نیز خداوند به گوش دادن امر می کند؛ نمی فرماید: وقتی قرآن خوانده می شود ،شما هم همراه قاری بخوانید، می فرماید: گوش بدهید! نتیجه اینکه گوش دادن مسئله مهمی است. در روایات نیز تعابیر بسیاری درباره اینکه به سخن چه کسی گوش بدهیم و به سخن چه کسی گوش ندهیم، وجود دارد.
تاکنون نظری ثبت نشده است