display result search
منو
سر خط شروع و تحلیل تاریخ اسلام، جلسه بیست و ششم

سر خط شروع و تحلیل تاریخ اسلام، جلسه بیست و ششم

  • 1 تعداد قطعات
  • 45 دقیقه مدت قطعه
  • 79 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سر خط شروع و تحلیل تاریخ اسلام»، جلسه بیست و ششم، سال 1398

در مباحث گذشته نگاه امیرالمؤمنین علیه السلام درباره اینکه کارگزار دولت اسلامی چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد و چه ویژگی‌هایی نباید داشته باشد عرایضی داشتیم، بخاطر اینکه نزدیک ایام انتخابات هستیم، عرض کردیم وقتی امیرالمؤمنین به کارگزارانشان نکاتی را در انتخاب می‌فرمایند، یعنی ما هم در انتخاب باید آن نکات را رعایت کنیم، فقط من نباید ببینم آن کسی که رئیس جمهور است چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد. آن مدیر کل و رئیس فلان‌جا چه ویژگی‌هایی داشته باشد. من مدیر مدرسه و سخنگو هستم. وقتی برای کارگزار این ویژگی‌ها هست یعنی بنده اول باید یک سوزن به خودم بزنم. تمام نکات، حیا و علم و تجربه، هرکسی در کار خودش باید خودش را ذیل نظام اسلامی بداند که اندکی زمان مردم و بخشی از بیت‌المال دستش است و تمام اینها را باید رعایت کند. اینکه من به چند نفر کارگزار ارشد اشکال کنم ولی خودم وقت مردم را تلف کنم و توجه به مخاطب نداشته باشم و اسراف در بیت‌المال داشته باشم، این فایده ندارد. یعنی وقتی که این چیزها را رعایت کنیم بعداً درشت‌ترهایش هم برای ما اهمیت پیدا می‌کند.
امیرالمؤمنین وقتی می‌خواهند انتخاب کنند از این ویژگی‌هایی که فرمودند، سعی می‌کنند انتخابی داشته باشند که بیشتر این گزینه‌ها را شامل شود. یک جاهایی حضرت مجبور شدند، گزینه‌های انتخابشان خیلی محدود شده یا گاهی مجبور شدند. برای اینکه بینندگان با ما همراه شوند ما سلیقه حضرت را در انتخاب کارگزار ببینیم، چند نفر را معرفی می‌کنیم. یکی از افرادی که هروقت اسمش می‌آید به حال او خیلی غبطه می‌خورم از اینکه دوست دارم چنین حالی را امام زمان نسبت به من داشته باشد. سهل بن حنیف و عثمان بن حنیف، هر دو انصاری و اهل مدینه هستند. سهل بزرگتر و با فضیلت‌تر است. ایشان از مدینه همراه با نقبای مردم مدینه به مکه می‌رود، چون درگیری بود، کشتار می‌شد و اینها احساس می‌کردند سر مسائل بی خودی با هم درگیر هستند، خدمت رسول خدا در مکه آمدند، خواستند حضرت را دعوت کنند. بار دوم که رفتند اسلام آورده بودند، به حضرت فرمود: بیایید مدینه در اختیار شماست. یعنی کسی که قرآن می‌فرماید: اینها به پیغمبر مأوا دادند و یاری کردند. از راستگویانشان سهل بن حنیف است. سهل بن حنیف از کسانی است که آمد پیغمبر را دعوت کرد و در تمام جنگ‌های پیغمبر حاضر بود. خیلی از بزرگانی که بعداً مدعی شدند، فراری از جنگ‌ها بودند. اما ایشان از بدر تا آخر تمام جنگ‌ها را حاضر بود، گزارش فرار به شکل واضح که جای مهمی به او داده باشند نداریم، بعد از اینکه رسول خدا به ملأ اعلی رفتند که متأسفانه نسبت به امیرالمؤمنین جفا شد، سر پشت سر امیرالمؤمنین است. یعنی خیلی باید هزینه بدهد کسی در آن شرایط که اکثریت مقابل هستند، سهل ایستاده است. سهل حتی در سقیفه هم با امیرالمؤمنین همراه است.
امیرالمؤمنین علیه السلام اولین پستی که برای او در نظر می‌گیرد چون سهل پیرمردی بود، کجا بفرستیم؟ او را به سمت معاویه فرستادند، به شام. سهل رفت و همین که حضرت او را به شام انتخاب کرده باشد خیلی عظمت نشان می‌دهد. ولی عظمت سهل انتخاب او برای جای بزرگ نیست. سهل رفت و معاویه شام را گارد بندی کرده بود. سرزمین‌های شام تا عراق را نیرو گذاشته بود که هرکسی نتواند جلو بیاید. به سهل گفتند: تو برگرد! تو را می‌کشیم! دید راه رفت نیست، به صورت مسالمت آمیز نمی‌شود رفت. آنها هم نمی‌خواستند یک صحابی بزرگ پیغمبر را بکشند. سهل دید فایده ندارد، برگشت. برای شام انتخاب شد. وقتی برگشت امیرالمؤمنین برای جمل به سمت بصره می‌رفتند. کسی را جای خود در مدینه جانشین قرار دادند و فرمودند: سهل رسید، سهل جانشین من شود. لذا وقتی او رسید حاکم مدینه شد و امیرالمؤمنین به جمل رفتند.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 45:40

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی