display result search
منو
آخرین گام رهایی، جلسه هفتم

آخرین گام رهایی، جلسه هفتم

  • 1 تعداد قطعات
  • 63 دقیقه مدت قطعه
  • 121 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع "آخرین گام رهایی"، جلسه هفتم، سال 1402


اگر خودت را رها کنی، به رهایی نمی‌رسی! انسان تصادفاً به رهایی نمی‌رسد؛ با رنج و تلاش به رهایی می‌رسد. رهایی در عرصۀ آگاهی و اندیشه، بخش مهمی از رهایی انسان است. فقط کسانی که در عرصۀ اندیشه رها هستند قدرت تولید دانش پیدا می‌کنند. رهایی در عالمِ علاقه‌ها هم بُعد دیگری از رهایی انسان است. خودت اراده کن به چه چیزی علاقه‌مند بشوی نه اینکه یک علاقه، تو را دنبال خودش بکشاند. رهایی برای انسان یک آرزوی بزرگ و یک ارزش ذاتی است، تصور رهایی برای انسانِ اسیر این دنیا یک تصور لذت‌بخش است. ما در این دنیا نه تنها به امور تکوینی اسیر هستیم بلکه دائماً دیگران به دنبال اسارت بیشتر ما هستند و اگر خودمان دنبال رهایی نباشیم این اسارت ما بیشتر خواهد شد. انسان تصادفاً به رهایی نمی‌رسد؛ بلکه با تلاش و با رنج به رهایی خواهد رسید.

رهایی در عرصۀ آگاهی و اندیشه، یک بخش مهم از رهایی وجود انسان است. انسان با رهایی در عرصۀ آگاهی و اندیشه زندگی‌اش را شروع می‌کند، یعنی از همان دوران کودکی، کنجکاوانه هرچیزی را امتحان می‌کند که ببیند این چیست؟ تا هفت‌سال پدر و مادر باید به این رهایی کودک احترام بگذارند.

انسان بعد از اینکه رشد پیدا کرد باید رهایی خودش را در عالم اندیشه مدیریت کند. در کودکی مدیریت نمی‌کند؛ یعنی کنجکاوی تصادفی و کنجکاوی تمایلی دارد. در مقام تولید دانش، فقط کسانی که در عرصۀ اندیشه، رها هستند قدرت تولید دانش پیدا می‌کنند.

بُعد دیگر رهایی در وجود انسان، در عالم دل و گرایش‌ها و علاقه‌ها و اراده‌ها است؛ یک جلوه‌اش این است که انسان بتواند اراده کند. برخی می‌گویند: «نمی‌توانم اراده کنم» چرا نمی‌توانی؟ چون اسیر هستی.

معمولاً یک علاقه‌هایی به ما تحمیل می‌شود. می‌دانید چرا بعضی‌ها چشم‌شان را می‌بندند از چیزهایی که می‌خواهد یک علاقه‌ای را به انسان تحمیل کند؟ چون می‌گوید: اینها حواسم را پرت می‌کند، ضعیفم می‌کند، اسیرم می‌کند. باید قلب من رها باشد.

چرا می‌گوییم آزادی به معنای واقعی در غرب نیست؟ یک دلیلش این است که در غرب، علاقه به انسان‌ها تحمیل می‌شود؛ با تبلیغات و شیوه‌های مختلف. اما در دین ما حتی پیغمبر خدا هم حق ندارد به کسی علاقه تحمیل کند. حتی علاقۀ به خدا را نباید به انسان‌ها تحمیل کند. تو باید خودت علاقه‌مند بشوی.

حالا به سراغ گام‌های رهایی برویم. گام اول رهایی، ایمان است؛ یک روی سکۀ ایمان، باور قدرت خدا و توکل به خدا است.

روی دیگر سکۀ ایمان، کفر به طاغوت و رهایی از خدایان دروغین و هرکسی است که در ما نفوذ دارد(البته نفوذ بدون منطق)

گام دوم رهایی این است که عمل اسارت‌بار انجام ندهی، یعنی هرکاری هوس کردی انجام ندهی، چون افعال و اعمال ما، ما را اسیر می‌کنند، به این می‌گویند «تقوا» در قرآن هم تقوا قبل از ایمان آمده: «ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ* الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ...»

گام دوم رهایی در سبک زندگی محقق می‌شود؛ اینکه چگونه زندگی کنی، چه غذایی بخوری، چه عملی انجام بدهی که اسیر اعمالت نشوی. چه حرفی بزنی که اسیر حرفت نشوی، دنبال هر هوسی نروی و... همۀ اینها برای این است که آزادی و رهایی خودت را تضمین کنی.

اگر می‌خواهی به جایی برسی که هر کاری خواستی بتوانی انجام بدهی اول باید از مسیر «هرکاری را انجام نده» عبور کنی. برای اینکه به قدرت رهایی در اندیشه برسی اول باید هر فکری نکنی. برای اینکه به جایی برسی که صاحب دلت باشی و اسیر دلت نباشی، اول باید هرچه دلت خواست انجام ندهی. محدودیت در عمل، تو را رها می‌کند، اگر خودت را در عمل، رها کردی به جایی نخواهی رسید. هرزگی در عمل و رفتار، انسان را اسیر می‌کند.

چرا دشمنان ملت ما روی بی‌حجابی این‌قدر مُصرّ هستند؟ چون می‌خواهند هیچ‌کسی نظم، ادب و محدودیت رفتاری‌ نداشته باشد، چون آدم با محدودیت رفتاری به قدرت رهایی می‌رسد. هرچه خودت را محدودتر کنی رهاتر می‌شوی، آیا حاضر هستی محدودیت رفتاری داشته باشی تا به رهایی برسی؟

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 63:20

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی