display result search
منو
آخرین گام رهایی، جلسه چهارم

آخرین گام رهایی، جلسه چهارم

  • 1 تعداد قطعات
  • 57 دقیقه مدت قطعه
  • 131 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع "آخرین گام رهایی"، جلسه چهارم، سال 1402


اگر طالب اوج رهایی و آزادی نباشی در جنایت سلطه ‌طلب‌ها شریک می‌شوی چرا صرف‌نظر کردن از رهایی یک جنایت بزرگ است؟ کسی که اسارت را بپذیرد، سلاطین جور را تقویت کرده است در عرصۀ فردی هم اگر دنبال رهایی نباشی زمینۀ گناه و نابودی دلت را فراهم کرده‌ای آدم خوب چگونه بد می‌شود؟ با نخواستنِ رهایی و با کم‌خواستنِ رهایی.
قدم اول به سمت خباثت این است که انسان از رهایی‌طلبی و بلندهمتی دست بردارد. یکی از درس‌های مهم کربلا این است که اگر رهایی‌طلب نباشی در جنایت سلطه ‌طلب‌ها شریک می‌شوی. مردم کوفه نمی‌خواستند رهایی‌طلب باشند و یک‌مقدار اسارت عبیدالله‌ و یزید را قبول کردند، لذا کارشان به جایی رسید که قاتل أباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام شدند. این نمونۀ بزرگ تاریخی به ما نشان می‌دهد که پذیرش اسارت چه جنایت‌هایی را به دنبال خواهد داشت. این‌جور نیست که شما وقتی اسارت را بپذیری فقط از حقوق خودت گذشته‌ باشی، نه؛ یک جریانی را تقویت می‌کنی که آن جریان هرچه جنایت از دستش بر بیاید انجام خواهد داد. پس رهایی از اسارت سلاطین و سلطه‌طلب‌ها و ظلم‌های بیرونی یک امر بسیار مهم است و پذیرش اسارت و صرف‌نظر کردن از رهایی در ظلم‌های اجتماعی، جنایت بزرگی است. چون هر یک نفری که اسارت را بپذیرد، در واقع سلاطین جور را تقویت کرده است. خیلی‌ها این برداشت را ندارند و مثلاً می‌گویند: «من ضعیف هستم و او به من زور گفت، من هم نمی‌توانستم کاری بکنم» به این سادگی‌ها نیست، امام‌حسین علیه‌السلام نشان داد که خیلی وقت‌ها آدم می‌تواند محکم بایستد و این حریّت را نشان بدهد. عشق به رهایی و جان‌دادن برای رهایی و بدست آوردن رهایی، باید تقویت بشود. پذیرش کوچک‌ترین اسارت را هم خدا تقبیح می‌کند؛ حتی در این حد که پیش یک ثروتمند صدایت را پایین بیاوری از ترس اینکه مثلاً منافع و دارایی‌ات کم بشود. نباید در این حد هم اسیر او بشوی. رهایی از ستم، ناموس خلقت و ناموس دین است، «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» (نحل، 36) دعوت به عبادت خدا هم‌سنگ رهایی از سلطۀ طاغوت است. اینها دو روی یک سکه هستند. این ضرورت رهایی‌طلبی در عرصۀ اجتماعی بود، در عرصۀ فردی چطور؟ در عرصۀ فردی هم اگر دنبال رهایی نباشی خودت زمینۀ گناه و کج‌فهمی و نابودی دلت را فراهم کرده‌ای، اصلاً این دل دیگر مرده است، این عقل دیگر کار نمی‌کند. آدم خوب چگونه بد می‌شود؟ با نخواستنِ رهایی و با کم خواستنِ رهایی.
اگر دنبال رهایی نباشی و با این غم‌های پست و پلشت دنیا خو بکنی و با این استرس‌ها، سر کنی و با آنها زندگی کنی، این هم موجب جنایت‌ها و خباثت‌‌های بزرگ می‌شود، خباثت از اینجا شروع می‌شود که رهایی نخواهی. هیچ‌کس بد به دنیا نمی‌‌آید، ما معتقدیم که انسان خوب به دنیا می‌آید و مفطور به فطرت الهی است. یک آدم خوب چگونه خراب می‌شود؟ چگونه رذل می‌شود و جهنمی می‌شود؟ قدم اول این است که از بلندهمتی دست برمی‌دارد. یعنی به آن استعدادی که خدا داده می‌گوید «حالا همه اینها را به‌طور کامل نمی‌خواهم!» خوب‌بودن و متّقی‌بودن و مؤمن‌بودن یعنی چه؟ یعنی طالب رهایی بودن و الا ایمان به چه دردی می‌خورد؟ شمر هم ایمان و اعتقاد داشت، موقع آن جنایت بزرگ به امام‌حسین علیه‌السلام گفت من یقین دارم که جد تو پیغمبر است و روز قیامت، حساب مرا می‌رسند... پس به توحید و نبوت قائل بود هم به معاد. طبق آیه قرآن مؤمنین هم اکثراً مشرک هستند «وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ» (یوسف، 106). چرا اکثراً مشرک هستند؟ چون واقعاً رها نشده‌اند. اگر رها شده بودی که دیگر چیزی نباید تو را خائف و محزون کند. چیزی نباید تو را دچار استرس و نگرانی کند. بنا نیست که خودت، خودت را رها کنی، از خدا بخواه رهایت بکند. بگو خدایا، من را کمک کن، می‌خواهم از اسارت‌ها آزاد بشوم... اصلاً فلسفۀ عبودیت و بندگی خدا همین رهاسازی است. در روایت، احکام دین را به احکام حریت، تعبیر کرده‌اند، یعنی اینها احکام آزادی است و انسان را از بندها و اسارت‌ها آزاد می‌کند.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 57:41

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی