display result search
منو
آخرین گام رهایی، جلسه سوم

آخرین گام رهایی، جلسه سوم

  • 1 تعداد قطعات
  • 55 دقیقه مدت قطعه
  • 123 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع "آخرین گام رهایی"، جلسه سوم، سال 1402


رهایی یعنی بتوانی انتخاب کنی، نه اینکه برایت انتخاب کنند. دنیازدگی موجب می‌شود انسان زیاد دنبال رهایی نباشد. دین فقط از انسان می‌خواهد که خواسته‌هایش را بشناسد و آنها را بخواهد. مسئلۀ اول این است که ما واقعاً رهایی را بخواهیم؛ مخصوصاً رهایی از ترس! اکثر مردم به زندگی‌ با یک‌مقدار ترس و اندوه، راضی‌اند و دنبال رهایی مطلق از آن نیستند.یکی از ایرادهای بزرگی که انسان‌ها در متن زندگی پیدا می‌کنند این است که به خواسته‌های خودشان اهمیت نمی‌دهند؛ اولاً دقت نمی‌کنند چه می‌خواهند، ثانیاً بر آن چیزی که می‌‌خواهند اصرار ندارند، ثالثاً آن را به‌طور کامل نمی‌خواهند. خیلی‌ها تصور می‌کنند دین آمده است با دل‌بخواهی‌های انسان به‌طور مطلق مقابله کند درحالی‌که اصلاً این‌طور نیست. اتفاقاً دین به انسان می‌گوید: ببین خواسته‌هایت چیست، آنها را بخواه و بر دل‌بخواهی‌های اصیل خود اصرار کن. این رویۀ درستی نیست که انسان خواسته‌های اصیل خودش را کنار بگذارد ولی الان روال تربیتی این‌طور شده است؛ در علوم تربیتی چنین توصیه‌هایی دارند، چون می‌خواهند همه را به ربات و کبریت بی‌خطر تبدیل کنند، می‌خواهند همه را به برّه و برده تبدیل کنند. یکی از چیزهایی که باید آن را کامل و مطلق بخواهیم «رهایی» است. مشکل این است که ما زیاد رهایی نمی‌خواهیم. با کسی که رهایی برایش مهم نیست، چه باید کرد؟! شاید اگر زیر چرخ‌دنده‌های ظلم و بدبختی و فقر دست و پا بزند آن‌وقت رهایی برایش اهمیت پیدا کند!
مسئلۀ اول ما این است که واقعاً رهایی را بخواهیم؛ مخصوصاً رهایی از ترس. خدا در قرآن رهایی را به تعابیر مختلفی ترجمه کرده است. مثلاً با این عبارت «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» کسانی هستند که نه ترسی دارند و نه غمی دارند... خدا می‌خواهد انسان را به این حد از رهایی برساند ولی همه ما این حد بالا را نمی‌خواهیم. اکثر انسان‌ها به زندگی‌کردن با یک‌مقدار ترس و غم، راضی هستند با این بشر چه کنیم که رهایی از ترس را نمی‌خواهد و می‌گوید من دارم با ترس‌ها و غصه‌هایم زندگی می‌کنم و اموراتم دارد می‌گذرد! دنیا با آدم کاری می‌کند که زیاد نبال رهایی نباشد! اینکه می‌گویند «دنیازده شدی» یک معنایش این است که دیگر بلندهمت نیستی و دنبال رهایی مطلق نیستی. رهایی یک تمنایی است که باید در دل ما ایجاد بشود، چون ما معمولاً به زندگی برده‌وار عادت کرده‌ایم. پدر و مادرها خیلی از اوقات ترجیح می‌دهند که فرزندشان بره‌وار زندگی کند؛ از ترس اینکه فرزندشان گرگ نشود، او را برّه بارمی‌آورند؟ بگذار آدم باشد؛ نه گرگ باشد نه برّه. رهایی چیست؟ رهایی این است که قدرت داشته باشی و بتوانی قدرتت را اعمال کنی. رهایی این است که بتوانی در عالم تأثیر بگذاری، رهایی این است که فکرت به هرکجا لازم بود بتواند برسد، فکرت آزاد باشد، فهمت آزاد باشد، کسی جلوی فهمت را نگرفته باشد. رهایی این است که بتوانی انتخاب بکنی، نه اینکه برایت انتخاب کنند. رهایی در مرحلۀ اندیشه عالی‌ترین فهمی است که نیاز داری. رهایی یعنی اینکه از قوانین عالم طبیعت رها باشی. شاگرد آقای قاضی، آهن گداخته را با دستش برمی‌داشت و آتش او را نمی‌سوزاند. یعنی او از قانون سوزاندن آتش رها شده بود. زمین جاذبه دارد اما برای بعضی‌ها این جاذبه اثری ندارد. رهایی یعنی رسیدن به این قدرت‌ها. دایرۀ رهایی در دین ما بسیار گسترده است، باید از همۀ اسارت‌ها رها بشویم. خدا دوست ندارد ما اسیر کسی باشیم. مثلاً اگر پیش یک ثروتمند بخاطر ثروتش کرنش کنی، خدا غضب می‌کند، می‌گوید تو چرا از این ثروتمند، حساب بردی؟ چرا از آن مدیر کل حساب بردی؟ نباید اسیر کسی بشوی.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 55:40

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    ممنون

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی