- 579
- 1000
- 1000
- 1000
استعاذه امام علیه السلام و نصرت الهی، جلسه اولP
سخنرانی از حجتالاسلام والمسلمین محمد شریفیان با موضوع «استعاذه امام علیه السلام و نصرت الهی»، جلسه اول، سال 1401
ریان بن شبیب میگوید روز اول ماه محرم خدمت امام رضا رسیدم. به من فرمود:
ای پسر شبیب روزهای؟ گفتم نه. فرمود این روزیست که زکریا به درگاه پروردگارش دعا کرد و گفت پروردگارا به من ببخش از نزد خود نژاد پاکی؛ زیرا تو شنوای دعایی.« رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ» خدا برایش اجابت کرد و به ملائک دستور داد ندا کردند زکریا را که در محراب ایستاده بود که خدا تو را به یحیی بشارت میدهد.« وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیی» هر که این روز را روزه بدارد، سپس دعا به درگاه خدا کند، خدا مستجاب کند، چنانکه برای زکریا مستجاب کرد.
سپس فرمود:
ای پسر شبیب به راستی محرم همان ماهی است که اهل جاهلیت در زمان گذشته ظلم و جنگ را به خاطر احترامش در آن حرام میدانستند و این امت، حرمت این ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پیغمبرش را. در این ماه، ذریه او را کشتند و زنانش را اسیر کردند و بنهاش را غارت کردند؛ خدا هرگز این گناه آنها را نیامرزد. یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ فِیمَا مَضَی یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِیِّهَا ص لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ أَبَدا.
ای پسر شبیب، اگر برای چیزی گریه خواهی کرد برای حسین گریه کن که مانند گوسفند سرش را بریدند و 18 نفر از خاندانش با او کشته شد که روی زمین مانندی نداشتند و آسمانهای هفتگانه و زمین برای کشتن او گریستند و چهار هزار ملائک برای یاریاش به زمین آمدند و دیدند کشته شده و بر سر قبرش ژولیده و خاکآلود باشند تا قائم ظهور کند و یاریاش کنند و شعار آنها «یا لثارات الحسین» است. یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَی الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَی أَنْ یَقُومَ الْقَائِمُ فَیَکُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْن.
ای پسر شبیب، پدرم از پدرش از جدش برایم باز گفت که چون جدم حسین کشته شد، آسمان خون و خاک سرخ بارید. یَا ابْنَ شَبِیبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ جَدِّی ص مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ
ای پسر شبیب، اگر بر حسین گریه کنی تا اشکت بر گونههایت روان شود، خدا هر گناهی کردی از خرد و درشت و کم و بیش بیامرزد. یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ بَکَیْتَ عَلَی الْحُسَیْنِ ع حَتَّی تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَی خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ أَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیرا
ریان بن شبیب میگوید روز اول ماه محرم خدمت امام رضا رسیدم. به من فرمود:
ای پسر شبیب روزهای؟ گفتم نه. فرمود این روزیست که زکریا به درگاه پروردگارش دعا کرد و گفت پروردگارا به من ببخش از نزد خود نژاد پاکی؛ زیرا تو شنوای دعایی.« رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ» خدا برایش اجابت کرد و به ملائک دستور داد ندا کردند زکریا را که در محراب ایستاده بود که خدا تو را به یحیی بشارت میدهد.« وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیی» هر که این روز را روزه بدارد، سپس دعا به درگاه خدا کند، خدا مستجاب کند، چنانکه برای زکریا مستجاب کرد.
سپس فرمود:
ای پسر شبیب به راستی محرم همان ماهی است که اهل جاهلیت در زمان گذشته ظلم و جنگ را به خاطر احترامش در آن حرام میدانستند و این امت، حرمت این ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پیغمبرش را. در این ماه، ذریه او را کشتند و زنانش را اسیر کردند و بنهاش را غارت کردند؛ خدا هرگز این گناه آنها را نیامرزد. یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ فِیمَا مَضَی یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِیِّهَا ص لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ أَبَدا.
ای پسر شبیب، اگر برای چیزی گریه خواهی کرد برای حسین گریه کن که مانند گوسفند سرش را بریدند و 18 نفر از خاندانش با او کشته شد که روی زمین مانندی نداشتند و آسمانهای هفتگانه و زمین برای کشتن او گریستند و چهار هزار ملائک برای یاریاش به زمین آمدند و دیدند کشته شده و بر سر قبرش ژولیده و خاکآلود باشند تا قائم ظهور کند و یاریاش کنند و شعار آنها «یا لثارات الحسین» است. یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَی الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَی أَنْ یَقُومَ الْقَائِمُ فَیَکُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْن.
ای پسر شبیب، پدرم از پدرش از جدش برایم باز گفت که چون جدم حسین کشته شد، آسمان خون و خاک سرخ بارید. یَا ابْنَ شَبِیبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ جَدِّی ص مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ
ای پسر شبیب، اگر بر حسین گریه کنی تا اشکت بر گونههایت روان شود، خدا هر گناهی کردی از خرد و درشت و کم و بیش بیامرزد. یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ بَکَیْتَ عَلَی الْحُسَیْنِ ع حَتَّی تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَی خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ أَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیرا
تاکنون نظری ثبت نشده است