display result search
منو
زندگی پس از زندگی - مهتاب شبی

زندگی پس از زندگی - مهتاب شبی

  • 1 تعداد قطعات
  • 97 دقیقه مدت قطعه
  • 176 دریافت شده
قسمت هفتم از سری چهارم برنامه زندگی پس از زندگی؛ تجربه گر: خانم فاطمه سجادی از شهر هرات (افغانستان)

«زندگی پس از زندگی» برنامه ای متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراء است؛ روایت افرادی که در تجربه ی نزدیک به مرگ، بصورت موقت از کالبد جسم خارج شده و عالم برزخ را درک کرده و بازگشتند. مخاطبان در این برنامه، مهمان روایت های شگفت انگیز تجربه گران از عالم غیب می‌شوند.

در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ خانم فاطمه سجادی را می شنویم:
تجربه اول: افتادن در جوی آب در کودکی و مشاهده وقایع بیرون آب و حتی دیدن کوچه ای بالاتر از محل حادثه که امام جماعت مسجد آنجا ایستاده و با شنیدن صدای جیغ زن ها به سمت جوی آب می آید و بلافاصله تا متوجه افتادن کودکی در آب می شود از همان جا چند رهگذر را با فریاد خبر می کند و کودک را بعد از پل از آب بیرون می کشند
تجربه دوم: پیدا شدن حالتی شبیه افسردگی در پی یک بیماری و خلوت کردن های طولانی با خدا و کم کم لاغر شدن و میل به رفتن از دنیا پیدا کردن و در یک شب مهتابی با خدا راز و نیاز کردن و خیره شدن به مهتاب و ناگهان متوجه خطی سیاه از مهتاب تا جسم شدن و احساس سبکی و ارتفاع گرفتن و تماشای درختان و منازل و کم کم تا جو کره زمین بالا رفتن بدون هیچ احساس ترس و نگرانی
خود را در فضایی بی کران و سیاه دیدن و یک لحظه به یاد جسم افتادن و دیدن جسم که به آرامی خوابیده و مرور شدن زندگی و حالات سه سال اخیر
ناگهان در آسمانی بسیار درخشنده و آبی واقع شدن و احساس شگفتی و زیبایی و حسی که انگار کسی در آنجا حضور دارد و نگاه به پایین و دیدن چشمه ای که از وجود عبور کرد و حس تواضع و فروتنی و کوچکی در برابر هستی
بازگشت به همان فضای بیکران سیاه و بعد از مدتی احساس شناور شدن و سقوط به سمت پایین و ناگهان خود را در جسم دیدن و با چشم باز به مهتاب خیره بودن
تجربه سوم: گذراندن یک سکته و مواجه شدن با برخی اتفاقات تلخ در افغانستان و برای مدتی از دین فاصله گرفتن تا اینکه با مطالعه برخی کتب ادیان دیگر و خواندن ترجمه قرآن کریم، تصمیم مجدد برای فهم عمیق دین اسلام و عمل به آن گرفتم
آشنایی با همسر و تصمیم به ترک افغانستان به مقصد هند یا ترکیه و مخالفت با پیشنهاد همسر مبنی بر سفر به ایران بخاطر ذهنیت منفی که از فضای مجازی نشات گرفته بود و سرانجام یک سفر زیارتی به مشهد و تغییر ذهنیت قبلی نسبت به ایران
ادامه تحصیل در مشهد و درگیر یک بیماری شدن و شبی در خوابگاه دانشگاه بعد از درد و ناراحتی شدید ناگهان جدا شدن موقت روح از بدن و مشاهده جسم بر روی تخت با حالتی دلسوزانه
مرور خاطرات کودکی و نوجوانی و ناگهان خود را در قبرستانی مشاهده کردن و دیدن اقوام که برای تشییع آمده اند و ناراحتی و استرس آنها که چگونه به همسرش خبر بدهیم و دیدن همسر در کشور آلمان که پریشان است و مشاهده واکنش عجیب دختر یکی از اقوام در شهر هرات که با شنیدن خبر مرگ من حرف عجیبی زد و دلیل آن را همان موقع نشانم دادند
تصمیم به رفتن از دنیا و مشاهده آینده نامساعد همسر و منصرف شدن از این تصمیم و بازگشت به همان خوابگاه دانشجویی و یک لحظه به جسم وارد شدن و با درد از جا بلند شدن و درک این موضوع که به این دنیا برگشته ام

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 97:28

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    خلاصه‌نویسی‌بسیارعالی‌ممنون‌. همه‌ی‌خاطره‌دیدن‌برنامه‌به‌طورکامل‌ یاداوری‌شد.موفق‌باشید.

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی