- 549
- 1000
- 1000
- 1000
ضیافت الهی، جلسه چهاردهم
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین کاظم صدیقی با موضوع «ضیافت الهی»، جلسه چهاردهم، سال 1401
خدای عزیز در مقام تنبّه به اینکه ما قیمتی هستیم، بیارزش نیستیم، خودمان را ارزان نمیفروشیم؛ کسی خودش را میفروشد و مزدوری بیگانه میکند و به او پول هنگفتی میدهند. کسی ریاست طلب است و عمر و فرصتهای خود را میگذارد و زمینهسازی میکند که رأی بیاورد یا مسئول جایی بشود، ولی کسی در مقام گناه هیچ لذّتی هم ندارد، مانند غیبت، غیبت جزو گناهانی است که… اینکه گفتهاند غیبت از زناء بدتر است، علّت این امر را از امام علیه السلام پرسیدهاند، حضرت فرمودند: کسی که بیعفتی میکند یک جاذبه لذّتی او را میبرد اما در غیبت این لذّت هم نیست، یعنی هیچ توجیه عقلی و غریزی هم دارد، بیخود آبروی کسی را میبرد و گناه این شخص بدتر از آن کسی است که مرتکب فحشاء میشود، این بیحجابی دخترها هم مانند همان است، هیچ لذّتی هم ندارد، خب به خانه خودت برو و چادر خودت را بردرار، در خانه با محارم خودت هم هستی! ولی اینکه انسان کاری کند که در بیرون چشمهای ناپاک به او دوخته بشود و درندهها به دنبال او کنند که بعدها هم کار به جاهای باریک برسد، اینها توجیه عقلی و عاطفی و اجتماعی و اخلاقی مطلقا ندارد.
لذا برای اینکه انسان بداند موجودی است که قیمت او آنقدر بالاست که با هیچ چیزی قابل معاوضه نیست و تنها کسی که ما را به قیمت میخرد خدای متعال است، چون خود خدای متعال آفریده است و میداند چه گوهری آفریده است، بعد برای قیمتی شدن ما دستوراتی به ما داده است که وقتی آن دستورات را انجام میدهیم قیمت ما به جایی میرسد که خدای متعال مشتری ما میشود و وقتی ما خودمان را به خدای متعال عرضه کردیم و با خدای متعال معامله کردیم خدای متعال به ما بهشت خاص میدهد، بهشت ویژه ذات احدیت را در اختیار بندهاش قرار میدهد.
خدای عزیز در مقام تنبّه به اینکه ما قیمتی هستیم، بیارزش نیستیم، خودمان را ارزان نمیفروشیم؛ کسی خودش را میفروشد و مزدوری بیگانه میکند و به او پول هنگفتی میدهند. کسی ریاست طلب است و عمر و فرصتهای خود را میگذارد و زمینهسازی میکند که رأی بیاورد یا مسئول جایی بشود، ولی کسی در مقام گناه هیچ لذّتی هم ندارد، مانند غیبت، غیبت جزو گناهانی است که… اینکه گفتهاند غیبت از زناء بدتر است، علّت این امر را از امام علیه السلام پرسیدهاند، حضرت فرمودند: کسی که بیعفتی میکند یک جاذبه لذّتی او را میبرد اما در غیبت این لذّت هم نیست، یعنی هیچ توجیه عقلی و غریزی هم دارد، بیخود آبروی کسی را میبرد و گناه این شخص بدتر از آن کسی است که مرتکب فحشاء میشود، این بیحجابی دخترها هم مانند همان است، هیچ لذّتی هم ندارد، خب به خانه خودت برو و چادر خودت را بردرار، در خانه با محارم خودت هم هستی! ولی اینکه انسان کاری کند که در بیرون چشمهای ناپاک به او دوخته بشود و درندهها به دنبال او کنند که بعدها هم کار به جاهای باریک برسد، اینها توجیه عقلی و عاطفی و اجتماعی و اخلاقی مطلقا ندارد.
لذا برای اینکه انسان بداند موجودی است که قیمت او آنقدر بالاست که با هیچ چیزی قابل معاوضه نیست و تنها کسی که ما را به قیمت میخرد خدای متعال است، چون خود خدای متعال آفریده است و میداند چه گوهری آفریده است، بعد برای قیمتی شدن ما دستوراتی به ما داده است که وقتی آن دستورات را انجام میدهیم قیمت ما به جایی میرسد که خدای متعال مشتری ما میشود و وقتی ما خودمان را به خدای متعال عرضه کردیم و با خدای متعال معامله کردیم خدای متعال به ما بهشت خاص میدهد، بهشت ویژه ذات احدیت را در اختیار بندهاش قرار میدهد.
تاکنون نظری ثبت نشده است