- 904
- 1000
- 1000
- 1000
تاریخ تحلیلی اسلام، جلسه ششم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «تاریخ تحلیلی اسلام»، جلسه ششم، سال 1401
اولین مطلبی که جوانها از دین آموزش میبینند، کدام مطلب است؟ احکام، عقائد، اخلاق، یا تاریخ اسلام؟ یکبار مقام معظم رهبری میفرمودند که «من از همان قبلِ انقلاب، نظرم این بود که آموزش دین را باید از تاریخ اسلام شروع کرد» این خیلی حرف عمیقی است.
وقتی به ما میگویند اول باید اصول عقائد را یاد بگیرید خودبهخود در ذهن ما این میرود که در صدر اسلام هم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وقتی مبعوث شدند، دعوا سر مباحث عقیدتی بوده است. اما وقتی با متن تاریخ اسلام مواجه میشویم، میبینیم که اصلاً اینطور نبوده و ماجرا یک چیز دیگری است.
وقتی شما اول مباحث اعتقادی، بعدش احکام و بعدش اخلاق را بشنوید، دین یک امر غیرسیاسی در ذهن شما جا میافتد و بعداً اگر به شما بگویند که این دین، سیاست هم دارد، به این سهولت ذهنیت شما تغییر نمیکند چون در ذهن شما اینطور شکل گرفته که دین یک امر فردی است. اما وقتی تاریخ اسلام را مطالعه کنی و بعد سراغ قرآن و کلمات پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و یا سراغ مباحث اعتقادی و اخلاقی بروی، آنوقت اگر به شما بگویند که اسلام یک امر غیرسیاسی است و یک امر صرفاً معنوی و اعتقادی و اخلاقی و احکامی است از شدت خلاف واقع بودن این گزاره، حیرتزده میشوی.
پس اول باید به سراغ تاریخ اسلام برویم، در تاریخ اسلام، چه چیزی میبینیم؟ مثلاً میبینیم که پیامبر در کجا مبعوث شد؟ منطقۀ بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مکه بود و آن منطقه، معنویترین جای جهان بود؛ یعنی اینجا اصل معنویت پذیرفته شده است و کسی دربارۀ اصل معنویت دعوا نمیکند. در آن زمان، تنها نقطهای در جهان که آثار انبیاء گذشته حفظ شده، و خانۀ کعبه به عنوان خانۀ خدا محترم شمرده میشود، تنها نقطهای از جهان که آخرین معجزۀ آشکار الهی در حفظ خانۀ کعبه و جریان از بین رفتن سپاه ابرهه در آنجا پدید آمده است همین نقطه است. و تنها نقطهای از جهان که آثار حضرت ابراهیم، پدر و نقطۀ اتحاد و وفاق همۀ ادیان الهی، در آنجا هست، همین نقطه یعنی مکه است.
مکه در آن زمان، مذهبیترین شهر جهان بود، لذا وقتی در این شهر، پیامبری مبعوث میشود دیگر کسی سرِ اصل نبوت دعوا نمیکند. اصلاً آنها از قبل، منتظر آخرین پیامبر بودند. دیگر کسی سرِ خدا دعوا نمیکند، آنها قبل از بعثت هم موقع شروع یک کار مهم میگفتند «باسمک اللهمّ» هرچند اسلام آمد و فرمود که بهجای آن بگویید «بسمالله الرحمن الرحیم» اما کلمۀ «الله» از قبل هم بود. در آنجا بحث عبادت هم از قبل وجود داشت، بلکه اساساً مرکزیت و رونق مکه به خاطر این بود که مرکز عبادت بود و بیشترین رونقش هم در ایام حج و عبادت بود. معاد هم مورد قبول اکثریت بود، اولین آیات قرآن در مکه هم اثبات اصل معاد نیست، توصیف جزئیات معاد و هشدار نسبت به معاد است.
اولین مطلبی که جوانها از دین آموزش میبینند، کدام مطلب است؟ احکام، عقائد، اخلاق، یا تاریخ اسلام؟ یکبار مقام معظم رهبری میفرمودند که «من از همان قبلِ انقلاب، نظرم این بود که آموزش دین را باید از تاریخ اسلام شروع کرد» این خیلی حرف عمیقی است.
وقتی به ما میگویند اول باید اصول عقائد را یاد بگیرید خودبهخود در ذهن ما این میرود که در صدر اسلام هم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وقتی مبعوث شدند، دعوا سر مباحث عقیدتی بوده است. اما وقتی با متن تاریخ اسلام مواجه میشویم، میبینیم که اصلاً اینطور نبوده و ماجرا یک چیز دیگری است.
وقتی شما اول مباحث اعتقادی، بعدش احکام و بعدش اخلاق را بشنوید، دین یک امر غیرسیاسی در ذهن شما جا میافتد و بعداً اگر به شما بگویند که این دین، سیاست هم دارد، به این سهولت ذهنیت شما تغییر نمیکند چون در ذهن شما اینطور شکل گرفته که دین یک امر فردی است. اما وقتی تاریخ اسلام را مطالعه کنی و بعد سراغ قرآن و کلمات پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و یا سراغ مباحث اعتقادی و اخلاقی بروی، آنوقت اگر به شما بگویند که اسلام یک امر غیرسیاسی است و یک امر صرفاً معنوی و اعتقادی و اخلاقی و احکامی است از شدت خلاف واقع بودن این گزاره، حیرتزده میشوی.
پس اول باید به سراغ تاریخ اسلام برویم، در تاریخ اسلام، چه چیزی میبینیم؟ مثلاً میبینیم که پیامبر در کجا مبعوث شد؟ منطقۀ بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مکه بود و آن منطقه، معنویترین جای جهان بود؛ یعنی اینجا اصل معنویت پذیرفته شده است و کسی دربارۀ اصل معنویت دعوا نمیکند. در آن زمان، تنها نقطهای در جهان که آثار انبیاء گذشته حفظ شده، و خانۀ کعبه به عنوان خانۀ خدا محترم شمرده میشود، تنها نقطهای از جهان که آخرین معجزۀ آشکار الهی در حفظ خانۀ کعبه و جریان از بین رفتن سپاه ابرهه در آنجا پدید آمده است همین نقطه است. و تنها نقطهای از جهان که آثار حضرت ابراهیم، پدر و نقطۀ اتحاد و وفاق همۀ ادیان الهی، در آنجا هست، همین نقطه یعنی مکه است.
مکه در آن زمان، مذهبیترین شهر جهان بود، لذا وقتی در این شهر، پیامبری مبعوث میشود دیگر کسی سرِ اصل نبوت دعوا نمیکند. اصلاً آنها از قبل، منتظر آخرین پیامبر بودند. دیگر کسی سرِ خدا دعوا نمیکند، آنها قبل از بعثت هم موقع شروع یک کار مهم میگفتند «باسمک اللهمّ» هرچند اسلام آمد و فرمود که بهجای آن بگویید «بسمالله الرحمن الرحیم» اما کلمۀ «الله» از قبل هم بود. در آنجا بحث عبادت هم از قبل وجود داشت، بلکه اساساً مرکزیت و رونق مکه به خاطر این بود که مرکز عبادت بود و بیشترین رونقش هم در ایام حج و عبادت بود. معاد هم مورد قبول اکثریت بود، اولین آیات قرآن در مکه هم اثبات اصل معاد نیست، توصیف جزئیات معاد و هشدار نسبت به معاد است.
تاکنون نظری ثبت نشده است