display result search
منو
مصائب دینداری، جلسه یازدهم

مصائب دینداری، جلسه یازدهم

  • 1 تعداد قطعات
  • 48 دقیقه مدت قطعه
  • 152 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حامد کاشانی با موضوع «مصائب دینداری»، جلسه یازدهم، سال 1397

بعضی اوقات مثل الآن ما به معصوم دسترسی نداریم، الآن معیار شناختِ حق چیست؟ نگوییم کلّی مشخص است و آن هم تشیّع است! چرا؟ چون در خودِ این تشیّع هم صدپارگی وجود دارد، معیار شناخت حق چیست؟ چطور حق را بشناسیم؟ یعنی یک زمان است که شما بین کفر و ایمان بحث می‌کنید و می‌گویید حق با ایمان است.
زمان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم بین بت‌پرستِ مکّه و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم، کفر و ایمان، شرک و ایمان مطرح بود، اما زمان امیرالمؤمنین علیه السلام یا سیّدالشّهداء علیه السلام دیگر کفر و ایمان به ظاهر مطرح نبود، زمان امام حسین علیه السلام دو طرف به ظاهر مسلمان هستند و ادّعای اسلام دارند، جلوتر بروم باید بگویم زمان مختار توّابین برای قیام برای سیّدالشّهداء علیه السلام با مختار اختلاف داشتند که او هم می‌خواست برای سیّدالشّهداء علیه السلام قیام کند، یعنی در کل یک جبهه بودند ولی با هم اختلاف داشتند و این اختلافات بود که آن‌ها را نابود کرد، پسر مالک اشتر فرمانده‌ی شکست دادن عبیدالله زیاد ملعون است، ولی کمک نکردن ادامه‌ی کار او به مختار باعث مرگ مختار شد! بعضی از کسانی که جزو توّابین بودند و کشته نشدند بعد با مختار مشکل پیدا کردند و رفتند به مصعب پیوستند که مختار را کشت، در حالی که آل زبیر ابداً با اهل بیت علیهم السلام خوب نبودند.
یعنی یک زمانی کلّی نگاه می‌کنیم، ایمان و شرک، ایمان و کفر، مسلمان و غیر مسلمان، بالاخره مبانی کلامی داریم و عقائد خوانده‌ایم، درس اندیشه‌ی اسلامی خوانده‌ایم، معلوم است! اما آنجایی که دیگر کسی نمی‌گوید ما بت‌پرست هستیم و به ظاهر همه خداپرست هستند، بلکه همه شیعه هستند، فعلاً مخاطبِ ما خودمان هستیم دیگر، آنجا ما چطور حق را بشناسیم؟ باز هم می‌دانید که الآن صد نوع حرف زده می‌شود، آنجا چکار کنیم؟
یک شخص نفاق دارد، ولی مجموعه‌ی دوستان او، مجموعه‌ی دشمنان او، مجموعه‌ی اقداماتِ او، مجموعه‌ی تیم رسانه‌ایِ او، این‌ها نشان می‌دهد که او چکاره است، جریان شناسی!
خیلی‌ها از من می‌پرسند که برای تحلیل اسلام باید چکار کرد؟ مثلاً آیا باید برویم وثاقت همه‌ی راویان را دربیاوریم؟ بنده هم در کلاس درس می‌گویم: نخیر! علم رجال به درد بحث تاریخی نمی‌خورد، بر خلاف تصوّر! یعنی آن توقّعی که شما از علم رجال دارید! وگرنه علم رجال خوب است، در تاریخ راستگویی و دروغ‌گویی مهم نیست، چون خیلی وقت‌ها ممکن است انسان‌های راستگو بخاطر منفعتی دروغ بگویند و یا یک انسان دروغ‌گو زمانی راست بگوید! شما چکار می‌کنید؟ شما جریان را می‌شناسید.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 48:28

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی