- 1018
- 1000
- 1000
- 1000
تلاش معاویه برای وادار کردن سپاه امیرالمؤمنین(ع) به ارتکاب دو اشتباه، جلسه چهارم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «تلاش معاویه برای وادار کردن سپاه امیرالمؤمنین(ع) به ارتکاب دو اشتباه»، جلسه چهارم، سال 1401
عرض کردیم که اگر معاویه در مقابل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه قرار بگیرد، اگر دشمن در مقابل اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین قرار بگیرد، خیلی مایل است که جبههی مسلمین دو کار را انجام بدهند، یکی از آنها رفتار شبیه آنهاست.
قدری در مورد این موضوع توضیح دادیم که دیگر آن را تکرار نمیکنم، خیلی جای بسط داشت، مخصوصاً اینکه در روزگار خودمان، چون ما مدام فراموش میکنیم که نصرت الهی چیست و پیروزی چیست، شبیه میشویم، در رفتار، در تعامل، در حبّ و بغض، در توسعهی بغض، در تضییق حبّ، مدام دایرهی دوستان را کم میکنیم.
آن کسی «جذب حداکثری» را فرموده است بر حسب مبانی دینی فرموده است، نه چون مثلاً حاکم سیاستمدار است این حرف را زده باشد. توسعهی محبّت، تضییق بغض، محدود کردنِ دشمن به دشمن اصلی، تا میتوانیم نسبت به دیگران با تفاوتهای فکری که داریم، نه در اندیشه، بلکه در تعامل تسامح کنیم، اینها جزو واضحات مکتب ماست. ما بجز با دشمن اصلی در جنگ و ستیز نیستیم، علّت اینکه وحدت و این حرفها را هم مطرح میکنند همین است، ما با دیگران تفاوت داریم ولی در جنگ نیستیم، اگر هم مثلاً حرفی روی هزار و چهارصد سال قبل داریم، کسی از معاصران را مقصر نمیدانیم، بلکه آنها را هم محصول مشکلاتی میدانیم که چه بسا به آنها نگاه برادرانه و استضعافی داشته باشیم، چون آنها بیش از ما آسیب دیدهاند، حداقل برای ما یک نگاه جدّی به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مانده است، آنها از این هم محروم شدهاند و به یک صرف محبّت اندکی رسیدهاند. اتفاقاً باید برویم و اینها را هم به دامان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برگردانیم. ما با کسی دشمنی نداریم.
منطق دین این نیست که براحتی و بیخود دشمن و دیگری را توسعه بدهیم. ولی ما این رفتار را داریم و این از اشتباهات فاحش ماست.
بسیاری از این گروههایی که امروز آسیبزننده به جامعه هستند، اینها محصول رفتار خود ما هستند، آینهی رفتار ما هستند. ما زمینهساز رفتار بعضی از آدمهای بانفوذی که امروز خطای فاحش دارند هستیم.
خلاصه اینکه یکی از کارهایی که معاویه دوست دارد ما انجام بدهیم «شبیهسازی» است، در شبیهسازی دیگر حق و باطل گم میشود. این یک مثال:
وقتی شنیدند که عایشه را به جمل میبرند، ابن عباس و چند نفر آمدند و به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه عرض کردند: شما هم حضرت امّ سلمه سلام الله علیها را ببرید، یعنی این همسر را در برابر آن همسر قرار بدهید.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: من این کار را نمیکنم.
عرض کردیم که اگر معاویه در مقابل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه قرار بگیرد، اگر دشمن در مقابل اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین قرار بگیرد، خیلی مایل است که جبههی مسلمین دو کار را انجام بدهند، یکی از آنها رفتار شبیه آنهاست.
قدری در مورد این موضوع توضیح دادیم که دیگر آن را تکرار نمیکنم، خیلی جای بسط داشت، مخصوصاً اینکه در روزگار خودمان، چون ما مدام فراموش میکنیم که نصرت الهی چیست و پیروزی چیست، شبیه میشویم، در رفتار، در تعامل، در حبّ و بغض، در توسعهی بغض، در تضییق حبّ، مدام دایرهی دوستان را کم میکنیم.
آن کسی «جذب حداکثری» را فرموده است بر حسب مبانی دینی فرموده است، نه چون مثلاً حاکم سیاستمدار است این حرف را زده باشد. توسعهی محبّت، تضییق بغض، محدود کردنِ دشمن به دشمن اصلی، تا میتوانیم نسبت به دیگران با تفاوتهای فکری که داریم، نه در اندیشه، بلکه در تعامل تسامح کنیم، اینها جزو واضحات مکتب ماست. ما بجز با دشمن اصلی در جنگ و ستیز نیستیم، علّت اینکه وحدت و این حرفها را هم مطرح میکنند همین است، ما با دیگران تفاوت داریم ولی در جنگ نیستیم، اگر هم مثلاً حرفی روی هزار و چهارصد سال قبل داریم، کسی از معاصران را مقصر نمیدانیم، بلکه آنها را هم محصول مشکلاتی میدانیم که چه بسا به آنها نگاه برادرانه و استضعافی داشته باشیم، چون آنها بیش از ما آسیب دیدهاند، حداقل برای ما یک نگاه جدّی به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مانده است، آنها از این هم محروم شدهاند و به یک صرف محبّت اندکی رسیدهاند. اتفاقاً باید برویم و اینها را هم به دامان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برگردانیم. ما با کسی دشمنی نداریم.
منطق دین این نیست که براحتی و بیخود دشمن و دیگری را توسعه بدهیم. ولی ما این رفتار را داریم و این از اشتباهات فاحش ماست.
بسیاری از این گروههایی که امروز آسیبزننده به جامعه هستند، اینها محصول رفتار خود ما هستند، آینهی رفتار ما هستند. ما زمینهساز رفتار بعضی از آدمهای بانفوذی که امروز خطای فاحش دارند هستیم.
خلاصه اینکه یکی از کارهایی که معاویه دوست دارد ما انجام بدهیم «شبیهسازی» است، در شبیهسازی دیگر حق و باطل گم میشود. این یک مثال:
وقتی شنیدند که عایشه را به جمل میبرند، ابن عباس و چند نفر آمدند و به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه عرض کردند: شما هم حضرت امّ سلمه سلام الله علیها را ببرید، یعنی این همسر را در برابر آن همسر قرار بدهید.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: من این کار را نمیکنم.
تاکنون نظری ثبت نشده است