- 2158
- 1000
- 1000
- 1000
بردۀ دیگران یا بندۀ خدا؛ راه سومی نیست، جلسه دوم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع " بردۀ دیگران یا بندۀ خدا؛ راه سومی نیست"، جلسه دوم، سال 1401
دین مانند سبک زندگی نیست که انسان به سهولت بخواهد یک مدلی را انتخاب کند یا به آسانی بخواهد از کنار یک نوع یا یک سبک زندگی عبور کند. دین حتی مانند یک امر سلیقه ای هم نیست و حتی مانند یک سلسله دستورات پزشکی هم نیست .دین وقتی می آید در یک جامعه جاری می شود، دعواهای خاص خودش را تولید میکند. رسول خدا آمد، درگیری با رسول خدا هم شروع شد چون دین آورده بود. دین با درگیری و جنگ هم ارتباط دارد و مفاهیمی مانند جهاد و شهادت را در خودش دارد، چون دین یک تغییری در جامعه بشری ایجاد می کند که این تغییر را هیچ عامل دیگری مانند دین نمی تواند ایجاد کند. دین وقتی آمد، فقط به بندگی خدا که دعوت نمیکند بلکه قبل از او و بعد از او به نفی بردگی دیگران دعوت می کند. پس دین تغییر ویژهای در جامعه ایجاد میکند که میتواند منجر به درگیری شود. دین بردگی دیگران را نفی میکند و دو گروه مخالف این کار هستند؛ یک گروه به بردگی کشندگان دیگران هستند و گروه دیگری بردگان هستند. اما دلیل مخالفت بردگان با نفی بردگی چیست؟ از نظر روانشناسی انسان ها به بردگی بیشتر خو دارند تا استقلال اما ما میگوییم انسانها آفریده شدهاند برای رسیدن به قدرت مطلق، ولی رسیدن به این قدرت مطلق لازم اش چسبیدن به این قدرت مطلق است که خداست، پس انسان ظرفیت اطاعت و بندگی را داراست. بعضی از انسانها چون خدا را پیدا نمیکنند به هر قدرتی که در دسترس شان هست می چسبند و برده می شوند. دین به دنبال این است که ما برده هیچکس نباشیم. اگر بنده خدا نباشیم، بردگی غیر خدا را خواهیم پذیرفت. هرکس به خدا کافر شود، برده غیر خدا میشود. حکومت اسلامی به دنبال آزادی مردم از غیر خداست و همین باعث دعوا می شود. به دلیل اینکه فقط خدا قدرت دارد، نباید سمت قدرت های پوشالی دیگر رفت. در زمان امام زمان (عج) دیگران قدرتی ندارند، که کسی بخواهد برده آنان شود. استکبار ریشه به بردگی کشیده شدن انسان هاست. در قرآن کریم برخی از اخلاق بردگان مطرح شده است. بردگان کسانی هستند که بسیار قسم می خورند و خوار و ذلیل هستند و بردگان در نهایت هیچ بهره و نصیبی کسب نمی کنند.
دین مانند سبک زندگی نیست که انسان به سهولت بخواهد یک مدلی را انتخاب کند یا به آسانی بخواهد از کنار یک نوع یا یک سبک زندگی عبور کند. دین حتی مانند یک امر سلیقه ای هم نیست و حتی مانند یک سلسله دستورات پزشکی هم نیست .دین وقتی می آید در یک جامعه جاری می شود، دعواهای خاص خودش را تولید میکند. رسول خدا آمد، درگیری با رسول خدا هم شروع شد چون دین آورده بود. دین با درگیری و جنگ هم ارتباط دارد و مفاهیمی مانند جهاد و شهادت را در خودش دارد، چون دین یک تغییری در جامعه بشری ایجاد می کند که این تغییر را هیچ عامل دیگری مانند دین نمی تواند ایجاد کند. دین وقتی آمد، فقط به بندگی خدا که دعوت نمیکند بلکه قبل از او و بعد از او به نفی بردگی دیگران دعوت می کند. پس دین تغییر ویژهای در جامعه ایجاد میکند که میتواند منجر به درگیری شود. دین بردگی دیگران را نفی میکند و دو گروه مخالف این کار هستند؛ یک گروه به بردگی کشندگان دیگران هستند و گروه دیگری بردگان هستند. اما دلیل مخالفت بردگان با نفی بردگی چیست؟ از نظر روانشناسی انسان ها به بردگی بیشتر خو دارند تا استقلال اما ما میگوییم انسانها آفریده شدهاند برای رسیدن به قدرت مطلق، ولی رسیدن به این قدرت مطلق لازم اش چسبیدن به این قدرت مطلق است که خداست، پس انسان ظرفیت اطاعت و بندگی را داراست. بعضی از انسانها چون خدا را پیدا نمیکنند به هر قدرتی که در دسترس شان هست می چسبند و برده می شوند. دین به دنبال این است که ما برده هیچکس نباشیم. اگر بنده خدا نباشیم، بردگی غیر خدا را خواهیم پذیرفت. هرکس به خدا کافر شود، برده غیر خدا میشود. حکومت اسلامی به دنبال آزادی مردم از غیر خداست و همین باعث دعوا می شود. به دلیل اینکه فقط خدا قدرت دارد، نباید سمت قدرت های پوشالی دیگر رفت. در زمان امام زمان (عج) دیگران قدرتی ندارند، که کسی بخواهد برده آنان شود. استکبار ریشه به بردگی کشیده شدن انسان هاست. در قرآن کریم برخی از اخلاق بردگان مطرح شده است. بردگان کسانی هستند که بسیار قسم می خورند و خوار و ذلیل هستند و بردگان در نهایت هیچ بهره و نصیبی کسب نمی کنند.
کاربر مهمان