- 1049
- 1000
- 1000
- 1000
آغاز امامت امیرالمؤمنین علی(ع)، آغاز تاریخ اسلام، جلسه هشتم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «آغاز امامت امیرالمؤمنین علی(ع)، آغاز تاریخ اسلام»، جلسه هشتم، سال 1398
گفتیم وقتی رسول خدا از دنیا رفتند، بدن مبارکشان هم دچار غربت شد و خانواده رسول خدا دچار غربت عجیب شدند، جمعیت از پیش طراحی شده آمدند در کوچههای مدینه از مردم بیعت گرفتند، آن واقعهی سقیفه را هم چون در دوران خلیفه دوم، لحظهای که ایشان باعث شد بعد از ده دوازده سال سقیفه را گزارش بدهد، بعداً در جلسات آینده میگویم.
واکنش امیرالمؤمنین و خانواده پیغمبر به این اتفاق چه بود؟ قاعدهاش این بود که امیرالمؤمنین فرمود: باور کنید فکر نمیکردم این اتفاق بیافتد، بعد از آن همه تأکید رسول خدا، غدیر و قبل از آن و این همه موارد که مردم سکوت کنند.
آیهای در قرآن داریم که اگر پیغمبر از دنیا رفت و شهید شد، شما به عقب برمیگردید؟ عقب گرد میکنید و دنبال کارهای جاهلی میروید یا نه؟ یک روایاتی هم در شیعه داریم که بعضیها خوب متوجه نشدند و فکر کردند شیعیان همه را تکبیر کردند؟ ما روایاتی داریم که میگوید: بعد از رسول خدا «أرتد الناس» چون کلمهی ارتداد یک بار اصطلاحی فقهی دارد، فکر کردند شیعیان و ائمه شیعه میگویند: همه مردم جز چند نفر اسلام را کنار گذاشتند و دیگر نماز نمیخواندند و شهادتین نمیگفتند، نه! چرا ارتداد را اینطور معنا کردید؟ باید در بستر تاریخ بحث را ببینیم. این ماجرای ارتداد در کرسی بحث فقهی که گفته نشده است که معنای اصطلاحی خاص باشد. این «ارتد» معنای لغوی دارد، همان چیزی است که قرآن فرموده است. «انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُم»، «أرتد» رد است یعنی برگشتن، یعنی از آن عهدی که بسته بودند، بایستند، جز چند نفر هیچکس صد در صدی نایستاد. عدهای یک مقدار برگشتند چون شرایط سخت شد.
این را در مورد سیدالشهداء هم داریم. «أرتد الناس بعد الحسین» آیا بعد از سیدالشهداء مردم کوفه مرتد شدند و شهادتین نمیگفتند و نماز نمیخواندند؟ نه، مردم برگشتند. مردمی که به سیدالشهداء نامه نوشته بودند، آقا بیا ما امام لازم داریم، میخواهیم با ظلم بجنگیم. بنی امیه به ما زور میگویند. بعد عقب نشینی کردند و عقب گرد کردند. این تعابیر نشان میدهد که توقع اهلبیت از مردم بیش از این بود. یک عده خوبان دچار عُسرت شدند چون بقیه پای کار نیامدند. یک مثال یک رزمندهای برای من زد که من هروقت میخواهم این واکنش حضرت زهرا را بگویم، این مثال را میزنم. شب عملیات که میشد، نیمه شب چون شناسایی قبلاً صورت گرفته و میخواهند بروند خط دشمن را فتح کنند، تا نزدیکی خط مرزی خط مقدم جنگ شبانه میروند و لحظهای که میخواهد اقدام صورت بگیرد، دشمن هم طبیعتاً آتش شدید میریخت و احتمال کشته شدن نفرات اول خیلی بیشتر است چون دشمن را غافلگیر میکردند و دشمن هم آتش کور میریزد. آن لحظه ایشان میگفت: همیشه آن لحظهای که باید با رمز یا زهرا و یا حیدر بلند میشدیم حمله کنیم تعجب میکردیم. یعنی چهارصد نفر گردان کسی بلند نمیشود. همیشه در هر گردان یک چند نفری بودند، طول هفته و ماه کسی با اینها کار نداشت، اینها مرد لحظه خط شکنی بودند، چون اگر این گردان حمله نمیکرد و گردانهای بغل ملحق نمیشدند صف خوب شکل نمیگرفت شکست میخورد و باید عقب نشینی میکرد. وقت طلایی دارد. همیشه چند نفر بودند که اینها یا به جهت تقوا اینقدر ویژه بودند که از تقوای حیرت انگیز و توحیدشان از مرگ نمیهراسیدند و بلند میشدند و شروع به حرکت میکردند و بقیه هم دنبال اینها راه میافتادند و یک عده بودند شجاعت ذاتی داشتند.
این برادر ما میگفت که عدهای لحظهی خطشکنیشان است و باید بلند شوند تا بقیه حرکت کنند. تا این را گفت حال من بد شد و دیدم بعد از رسول خدا خط جامعه اسلامی در حال شکستن بود و باید حمله میشد تا این خط شکسته نشود، چه کسی بلند شد سینه مبارکش را سپر کرد. ایشان میگفت: در آن جنگ اگر این چند نفر بلند میشدند و بقیه سپاه با اینها همراه میشدند، جلو میرفتیم و اگر همراه نمیشدند چه میشد؟ این چند نفر آماج تیر میشدند.
گفتیم وقتی رسول خدا از دنیا رفتند، بدن مبارکشان هم دچار غربت شد و خانواده رسول خدا دچار غربت عجیب شدند، جمعیت از پیش طراحی شده آمدند در کوچههای مدینه از مردم بیعت گرفتند، آن واقعهی سقیفه را هم چون در دوران خلیفه دوم، لحظهای که ایشان باعث شد بعد از ده دوازده سال سقیفه را گزارش بدهد، بعداً در جلسات آینده میگویم.
واکنش امیرالمؤمنین و خانواده پیغمبر به این اتفاق چه بود؟ قاعدهاش این بود که امیرالمؤمنین فرمود: باور کنید فکر نمیکردم این اتفاق بیافتد، بعد از آن همه تأکید رسول خدا، غدیر و قبل از آن و این همه موارد که مردم سکوت کنند.
آیهای در قرآن داریم که اگر پیغمبر از دنیا رفت و شهید شد، شما به عقب برمیگردید؟ عقب گرد میکنید و دنبال کارهای جاهلی میروید یا نه؟ یک روایاتی هم در شیعه داریم که بعضیها خوب متوجه نشدند و فکر کردند شیعیان همه را تکبیر کردند؟ ما روایاتی داریم که میگوید: بعد از رسول خدا «أرتد الناس» چون کلمهی ارتداد یک بار اصطلاحی فقهی دارد، فکر کردند شیعیان و ائمه شیعه میگویند: همه مردم جز چند نفر اسلام را کنار گذاشتند و دیگر نماز نمیخواندند و شهادتین نمیگفتند، نه! چرا ارتداد را اینطور معنا کردید؟ باید در بستر تاریخ بحث را ببینیم. این ماجرای ارتداد در کرسی بحث فقهی که گفته نشده است که معنای اصطلاحی خاص باشد. این «ارتد» معنای لغوی دارد، همان چیزی است که قرآن فرموده است. «انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُم»، «أرتد» رد است یعنی برگشتن، یعنی از آن عهدی که بسته بودند، بایستند، جز چند نفر هیچکس صد در صدی نایستاد. عدهای یک مقدار برگشتند چون شرایط سخت شد.
این را در مورد سیدالشهداء هم داریم. «أرتد الناس بعد الحسین» آیا بعد از سیدالشهداء مردم کوفه مرتد شدند و شهادتین نمیگفتند و نماز نمیخواندند؟ نه، مردم برگشتند. مردمی که به سیدالشهداء نامه نوشته بودند، آقا بیا ما امام لازم داریم، میخواهیم با ظلم بجنگیم. بنی امیه به ما زور میگویند. بعد عقب نشینی کردند و عقب گرد کردند. این تعابیر نشان میدهد که توقع اهلبیت از مردم بیش از این بود. یک عده خوبان دچار عُسرت شدند چون بقیه پای کار نیامدند. یک مثال یک رزمندهای برای من زد که من هروقت میخواهم این واکنش حضرت زهرا را بگویم، این مثال را میزنم. شب عملیات که میشد، نیمه شب چون شناسایی قبلاً صورت گرفته و میخواهند بروند خط دشمن را فتح کنند، تا نزدیکی خط مرزی خط مقدم جنگ شبانه میروند و لحظهای که میخواهد اقدام صورت بگیرد، دشمن هم طبیعتاً آتش شدید میریخت و احتمال کشته شدن نفرات اول خیلی بیشتر است چون دشمن را غافلگیر میکردند و دشمن هم آتش کور میریزد. آن لحظه ایشان میگفت: همیشه آن لحظهای که باید با رمز یا زهرا و یا حیدر بلند میشدیم حمله کنیم تعجب میکردیم. یعنی چهارصد نفر گردان کسی بلند نمیشود. همیشه در هر گردان یک چند نفری بودند، طول هفته و ماه کسی با اینها کار نداشت، اینها مرد لحظه خط شکنی بودند، چون اگر این گردان حمله نمیکرد و گردانهای بغل ملحق نمیشدند صف خوب شکل نمیگرفت شکست میخورد و باید عقب نشینی میکرد. وقت طلایی دارد. همیشه چند نفر بودند که اینها یا به جهت تقوا اینقدر ویژه بودند که از تقوای حیرت انگیز و توحیدشان از مرگ نمیهراسیدند و بلند میشدند و شروع به حرکت میکردند و بقیه هم دنبال اینها راه میافتادند و یک عده بودند شجاعت ذاتی داشتند.
این برادر ما میگفت که عدهای لحظهی خطشکنیشان است و باید بلند شوند تا بقیه حرکت کنند. تا این را گفت حال من بد شد و دیدم بعد از رسول خدا خط جامعه اسلامی در حال شکستن بود و باید حمله میشد تا این خط شکسته نشود، چه کسی بلند شد سینه مبارکش را سپر کرد. ایشان میگفت: در آن جنگ اگر این چند نفر بلند میشدند و بقیه سپاه با اینها همراه میشدند، جلو میرفتیم و اگر همراه نمیشدند چه میشد؟ این چند نفر آماج تیر میشدند.
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
تاکنون نظری ثبت نشده است