- 1125
- 1000
- 1000
- 1000
طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه بیست و هفتم
سخنرانی استاد سید علی حسینی خامنهای با موضوع "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن"، جلسه بیست و هفتم: پیرامون ولایت 2، سال 1353
در قرآن هر ولایتی غیر از ولایت خدا را ولایت طاغوت معرفی می کند. کسی که در ولایت خدا نیست، در ولایت طاغوت است. طاغوت یعنی سرکشی کردن از آن محدوده طبیعی و فطری زندگی انسان فراتر رفتن. انسانها باید با آیین خدا زندگی کنند، این یک امر فطری طبیعی و مطابق با سرشت انسان است. اگر کسی انسان ها را طوری تربیت کند و تصرفی روی آنها انجام بدهد که اینها با آیین غیرخدا زندگی کنند، این طاغوت است . انسان باید دائماً در حال جهد و تلاش باشد، برای اینکه وجود خود را به ثمر برساند. هر عاملی که انسان را به عدم جدیت، عدم تلاش و تنبلی و راحت طلبی ترغیب کند همان طاغوت است. گاهی طاغوت یک انسان است، گاهی جاندار است، گاهی طلا و نقره و گاه قانون است. هرچه که انسان را به کارهای فساد انگیز، وشرارتبار بکشاند و او را به انحطاط و ظلم و فساد سوق دهد همان طاغوت و شیطان است. طاغوت انسان را دچار پستی میکند که خود انسان اگر دقت کند از این حالت پستی و سرسپردگی در مسیر بدی ها بدش می آید. شیاطین انسان را به سمت تأمین هدف های شیطانی و منافع شخصی خودشان سوق میدهند و تسلط شیطان بر کسانی است که تسلطش را پذیرفته اند اما کسانی که می کوشند در ولایت الهی وارد شوند، شیطان تسلطی بر آنها ندارد.
غفران الهی نصیب چه کسانی می شود که زخم های روحی خود را و کم کاری های خود را جبران میکنند. هر چه بیشتر از مسیر منحرف شده اید، باید به همان تناسب تلاشتان بیشتر باشد. وابستگی به تجملات دنیا و دنیا گرایی، اینها خود از مصادیق پیروی از شیطان است. اگر انسان خودش را رها کند میبیند که در راه خدا هیچ قید و بندی او را در بر نگرفته است. عهد شیطان این است که قانونی که برای انسان بگذارد که این قانون خلاف فطرت است و خلاف راهی است که انسان را به سرمنزل طبیعی خود می رساند.
در قرآن هر ولایتی غیر از ولایت خدا را ولایت طاغوت معرفی می کند. کسی که در ولایت خدا نیست، در ولایت طاغوت است. طاغوت یعنی سرکشی کردن از آن محدوده طبیعی و فطری زندگی انسان فراتر رفتن. انسانها باید با آیین خدا زندگی کنند، این یک امر فطری طبیعی و مطابق با سرشت انسان است. اگر کسی انسان ها را طوری تربیت کند و تصرفی روی آنها انجام بدهد که اینها با آیین غیرخدا زندگی کنند، این طاغوت است . انسان باید دائماً در حال جهد و تلاش باشد، برای اینکه وجود خود را به ثمر برساند. هر عاملی که انسان را به عدم جدیت، عدم تلاش و تنبلی و راحت طلبی ترغیب کند همان طاغوت است. گاهی طاغوت یک انسان است، گاهی جاندار است، گاهی طلا و نقره و گاه قانون است. هرچه که انسان را به کارهای فساد انگیز، وشرارتبار بکشاند و او را به انحطاط و ظلم و فساد سوق دهد همان طاغوت و شیطان است. طاغوت انسان را دچار پستی میکند که خود انسان اگر دقت کند از این حالت پستی و سرسپردگی در مسیر بدی ها بدش می آید. شیاطین انسان را به سمت تأمین هدف های شیطانی و منافع شخصی خودشان سوق میدهند و تسلط شیطان بر کسانی است که تسلطش را پذیرفته اند اما کسانی که می کوشند در ولایت الهی وارد شوند، شیطان تسلطی بر آنها ندارد.
غفران الهی نصیب چه کسانی می شود که زخم های روحی خود را و کم کاری های خود را جبران میکنند. هر چه بیشتر از مسیر منحرف شده اید، باید به همان تناسب تلاشتان بیشتر باشد. وابستگی به تجملات دنیا و دنیا گرایی، اینها خود از مصادیق پیروی از شیطان است. اگر انسان خودش را رها کند میبیند که در راه خدا هیچ قید و بندی او را در بر نگرفته است. عهد شیطان این است که قانونی که برای انسان بگذارد که این قانون خلاف فطرت است و خلاف راهی است که انسان را به سرمنزل طبیعی خود می رساند.
تاکنون نظری ثبت نشده است