display result search
منو
تفسیر آیات 61 تا 65 سوره اسراء - بخش اول

تفسیر آیات 61 تا 65 سوره اسراء - بخش اول

  • 1 تعداد قطعات
  • 38 دقیقه مدت قطعه
  • 11 دریافت شده
درس آیت الله عبدالله جوادی آملی با موضوع "تفسیر آیات 61 تا 65 سوره اسراء"
مهم‌ترین عامل گناه اعم از شرک و غیر شرک اغوای ابلیس است
چه چیز منشأ انحراف جامعه می‌شود؟
ابلیس در گوهر انسان تصرّف می‌کند و او را به صورت حیوان یا شیطان تبدیل می‌کند.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ قَالَ ءَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِیناً ﴿61﴾ قَالَ أَرَأَیْتَکَ هذَا الَّذِی کَرَّمْتَ عَلَیَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلاً ﴿62﴾ قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَکَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُکُمْ جَزَاءً مَّوْفُوراً ﴿63﴾ وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلاَدِ وَعِدْهُمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلَّا غُرُوراً ﴿64﴾ إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ وَکَفَی بِرَبِّکَ وَکِیلاً ﴿65﴾

سورهٴ مبارکهٴ «اسراء» همان طوری که قبلاً ملاحظه فرمودید در مکه نازل شد عناصر محوری سُوَر مکّی اصول دین است و همچنین خطوط کلی اخلاق و فقه و حقوق و علوم. مهم‌ترین عامل گناه اعم از شرک و غیر شرک اغوای ابلیس است و قرآن کریم که تبیان کلّ شیء است، بیان است، ﴿هُدیً لِلنَّاسِ﴾ است همان طوری که مسائل علمی و اعتقادی را به خوبی تبیین می‌کند آسیب‌شناسی را، علل و اسباب آفت و اُفت را هم خب تبیین می‌کند که چه چیز منشأ انحراف جامعه می‌شود؟ چه چیز او را به گناه وادار می‌کند؟ راههای انحراف به گناه چیست و راه درمانش هم چیست؟ اگر ذات اقدس الهی این کتاب را به عنوان شِفا معرفی کرده فرمود: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ﴾ شِفا بعد از بیان مرض هست و طبیب هست و دارو هست و عصاره‌اش شفا، مشخص می‌کند که چه چیز مرض است؟ منشأ پیدایش این امراض چیست؟ داروی او چیست و طبیب این درمان کیست؟ و نتیجه‌اش به نام شفا چیست؟

بنابراین جریان ابلیس را که مهم‌ترین عامل انحراف فرد و جامعه هست در فرصتهای متنوّع بیان می‌کند، این یکی و چون آغاز عداوت ابلیس از همان جریان سجده‌ نکردن شروع شد آن را به عنوان سرفصل ذکر می‌کند تا معلوم بشود که ابلیس عدوّ یک قبیله و یک نژاد و یک گروه و یک حزب و یک باند نیست همهٴ احزاب و قبایل و عشایر و افراد و جوامع در تیررَس او هستند کسی بخواهد خود را از شیطان مُبرّیٰ بداند این‌‌چنین نیست، این هم یک مطلب.
مطلب دیگر اینکه او تصمیم جدّی گرفته است که این کار را انجام بدهد.
مطلب بعدی آن است که او چون از جن است زاد و وَلد دارد، همسر دارد، نوه دارد، نتیجه دارد، نبیره دارد، ندیده دارد که ﴿إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَتَرَوْنَهُمْ﴾ .
مطلب بعدی آن است که او در اثر اغوا و وسوسه در درون انسان راه پیدا می‌کند وقتی درون انسان راه پیدا کرد در گوهر او تصرّف می‌کند او را یا به صورت حیوان درمی‌آورد یا به صورت شیطان درمی‌آورد و مانند آن اینکه در قرآن کریم از یک عده به عنوان انعام یاد می‌شود که ﴿أُولئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾ از عده‌ای هم به عنوان شیاطین یاد می‌شود به عنوان ﴿شَیَاطِینُ ‌الإنْسِ وَالجِن﴾ اینها تشبیه نیست، تحقیر هم نیست بلکه تحقیق است و در نوبتهای قبل هم ملاحظه فرمودید که سه‌تا راه دارد برای اثبات این مطلب یا خود انسان اهل کشف و شهود باشد باطن افراد را ببیند نظیر آنچه که وجود مبارک امام سجاد، امام باقر(سلام الله علیهما) در صحنهٴ عرفات هم دیدند و هم نشان دادند هم در زمان امام سجاد(سلام الله علیه) کسی به عرض حضرت عرض کرد «ما أکثر الحجیج وأعظم الضجیج» هم در عصر امام باقر(سلام الله علیهما) حضرت فرمود نه خیر، این‌‌چنین نیست که حاجیها زیاد باشند ناله‌ها کم باشد حاجی کم است و ناله زیاد به حضرت عرض کردند این همه جمعیت در صحنهٴ عرفات شما می‌فرمایید حاجی کم است؟ فرمود بله، شما حالا بنگرید ببینید چه چیزی می‌بینید هم به اعجاز وجود مبارک امام سجاد هم به اعجاز وجود مبارک امام باقر(سلام الله علیهما) این افرادی که در خدمت آن حضرت بودند از اصحاب آن حضرت بودند سؤال کردند دیدند صحنهٴ عرفات است پُر از حیوانات خب آنکه امام زمان خودش را رها می‌کند و به دنبال سقیفه راه می‌افتد همین درمی‌آید چیز دیگر نیست منتها وجود مبارک امام فقط در بعضی از موارد پرده را برمی‌دارد تا عده‌ای ببینند اینها حقیقتاً حیوان‌اند نه اینکه تشبیه باشد که اگر کسی اهل کشف و شهود بود، خب ﴿أُولئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾ را می‌بیند، اگر خودش به این مقام نرسید ﴿لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ﴾ نبود ﴿أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ﴾ باید گوش بدهد ببیند ائمه چه چیزی فرمودند و قبول بکند اگر نه اهل قلب بود، نه اهل سمع بود نه خود دید نه حاضر بود بشنود و قبول کند یک چند روزی باید صبر بکند ببیند بعد از مرگ اینها را به چه صورت درمی‌آیند ببیند ذیل این آیه ﴿یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجاً﴾ این را هم زمخشری نقل کرده هم مرحوم شیخ طوسی هم مرحوم امین‌الاسلام در مجمع هم شیعه‌ها نقل کردند هم سنّیها که عدهٴ زیادی به صورت حیوانات درمی‌آیند، خب.
این حیوان‌شدن یک تحوّل جوهری است انسان با علم ساخته می‌شود، با عقیده ساخته می‌شود، با انگیزه ساخته می‌شود، با نیّت ساخته می‌شود «یحشر الناس علی نیّاتهم» اگر ابلیس در درون اینها وسوسه کرد یک‌بار و دوبار از گناهان صغیر به گناهان کبیر، از گناهان کبیر به اکبرِ کبائر آلوده‌شان کرد کم‌کم درون اینها برمی‌گردد این بیان نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) در نهج‌البلاغه که فرمود: «فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوَانٍ» اینها تحقیر نیست، اهانت نیست واقعیتی است چون می‌بینند دیگر افراد را، خب فرمود اینها ظاهرشان انسان است، باطنشان حیوان است روز قیامت که ﴿تُبْلَی السَّرَائِرُ﴾ می‌شود معلوم می‌شود اینها به چه صورت درمی‌آیند اینها کار ابلیس است این‌‌چنین نیست که اندیشه و انگیزه و عقاید در درازمدت بی‌اثر باشد، خب لذا ذات اقدس الهی این خطر را در موارد گوناگون به عبارتهای مختلف در شئون گوناگون ذکر کرده در هر جریانی از یک منظر فتنه‌گری شیطان را ذکر کرده چه اینکه در هر جریانی از منظر خاصّ الهام و تأییدات فرشته‌ها را ذکر کرده، تأییدات انبیا و اولیا را ذکر کرده و مانند آن.
در این بخش آمده که شیطان صریحاً می‌گوید من احتناک می‌کنم حالا «إحتنَک» یا همان به معنای «أضجعه» است یا به معنای «استأصله» است یا به معنای «أخذ حَنکه» و مانند آن است هر کدام از این معانی یادشده باشد احتناک، سلطه را می‌رساند.
پرسش:...
پاسخ: شیطان برنده نیست دیگران بازنده‌اند شیطان در برابر رحمت الهی کاری پیش نبرده خیلیها هستند که باختند منتها در بحثهای قبل هم ما داشتیم قرآن کریم بر اساس جهان‌بینی که گذشته را به حال و گذشته و حال را به آینده وصل می‌کند خبر می‌دهد نباید گفت اکثر مردم اهل معصیت‌اند و گناه‌اند اکثر مردم اهل سعادت‌اند، اکثر مردم اهل رفاه‌اند.
بیان ذلک این است که دنیا مقطعی بیش نیست بعد از دنیا می‌شود برزخ و قیامت اینها یک مقدار سوخت و سوز در برزخ دارند، یک مقدار سوخت و سوز در قیامت و جهنم دارند منتها یک لحظه‌اش قابل تحمل نیست در بیانات نورانی ائمه مخصوصاً امام سجاد(سلام الله علیه) این است که به مقداری که شما می‌توانید آتش را در دستتان نگهدارید معصیت کنید خب یک لحظه‌اش هم نمی‌شود دیگر.
اینها چون کافرِ عنودِ لجوجِ لدود نیستند سرانجام آزاد می‌شوند وقتی سرانجام آزاد شدند یا به اعراف می‌آیند و یا وارد بهشت می‌شوند ابدیّت آنها تأمین است ابدیّت با یک میلیون سال، دو میلیون سال، یک میلیارد سال، دو میلیارد سال اصلاً قابل قیاس نیست وقتی انسان به پشت‌بام خلقت می‌رود کلّ جهان را نگاه می‌کند می‌بیند اکثری به طرف سعادت رفتند آنهایی که در جهنم می‌مانند و مُخلّدند یک گروه خاصی‌اند بنابراین از نظر جهان‌بینی گرچه سالیان متمادی عده‌ای در عذاب‌اند ولی بالأخره «من رحمة بدا وإلی ما بدا یعود» سرانجام رحمت است این برای کلّ نظام است در مقطعهای خاص بله، آدم وقتی ببینید می‌بیند ﴿أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ﴾ ، «أکثرهم لا یشعرون» اما همین اکثری با سوخت و سوز مدّتی در برزخ یا در جهنم بالأخره آزاد می‌شوند دیگر اینکه مخلّد نیستند که کم‌اند کسانی که مخلّد باشند آنهایی که ابلیس‌گونه فکر می‌کنند یعنی عالماً عامداً در برابر خدا می‌ایستند و کفر می‌ورزند و نفاق می‌ورزند آنهایی که عالم و عامد باشند بعد از تمام شدن نصاب حجت الهی بر آنها بسیار کم‌اند، خب.
بنابراین این رحمت است آن وقت در برابر این همه انبیا و اولیا و وارستگانی که در عالم هستند و کم هم نیستند اینها به برکت مبارزه است دیگر اگر جهاد نباشد که دیگر ما نه شهید داریم، نه فاتح همان طوری که این جهاد، رحمت است چون در جهاد بالأخره انسان سه دسته است یا شهید می‌شود یا فاتح یا خدای ناکرد تسلیم می‌شود اگر او را تسلیم کردند که معذور است اما اگر تسلیم شد بله، وزر و وَبال است این تثلیث که در جهاد اصغر است در جهاد اوسط و اکبر هم هست دیگر شیطان که حمله می‌کند یا انسان تا آخر تیر می‌زند و تیر می‌خورد این شهید است اینکه در روایات دارد «من ماتَ علی حُبّ آل‌محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ماتَ شهیدا» همین است این تسلیم نشد که تا آخرین لحظه چهارتا تیر زد، چهارتا تیر خورد، چهارتا گناه کرد، چهارتا توبه کرد، چهارتا اشک ریخت، چهارتا معصیت کرد، چهارتا توبه کرد، چهارتا کار خیر کرد مکرّر تیر زد و تیر خورد، تیر زد و تیر خورد تا بالأخره مُرد تسلیم نشد این بالأخره مسلمان است، شیعه است یا نه، نظیر وجود مبارک پیغمبر و اهل‌بیت(علیهم الصلاة و علیهم السلام) که حضرت فرمود که «إنّ الله أعانتی علی شیطان حتی أسلم علی یدی» من فاتحم شیطان را به بند کشیدم تابع من شد اینها کم‌اند البته اگر کسی خدای ناکرده عالماً عامداً خودش پناهنده بشود و ﴿یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ﴾ خودش پناهنده بشود و تسلیم آنها بشود بله، این مشکل جدّی دارد اما اینها کم‌اند ما در اکثر موارد پیروزیم بالأخره این طور نیست که ـ معاذ الله ـ اینها تسلیم بشوند که آنکه تسلیم می‌شود بسیار کم است اینها یا شهید می‌شوند یا فاتح بالأخره این کسی که در میدان جهاد اصغر شهید می‌شود همه‌اش که او تیر نمی‌زند که چهارتا تیر هم می‌خورد، چهارتا تیر هم می‌زند این می‌شود شهید در جهاد اوسط و اکبر هم همین طور است بنابراین اکثر مردم در دیدِ جهانی و کلّی به مقصد می‌رسند و اهل سعادت‌اند و اینها همه به برکت جنگ است دیگر اگر جهادی نباشد، مبارزه‌ای نباشد که این حرفها پیش نمی‌آید، خب.
پرسش:...
پاسخ: بله، خلود برای همان کفّارِ عنودی است که عالماً عامداً در برابر ذات اقدس الهی ایستاده‌اند اینها خیلی کم‌اند الآن بسیاری از همین کفار حجت خدا بر آنها بالغ نشده خیلیها هستند که مستضعف فکری‌اند، مستضعف فکری کفّاری که مستضعف فرهنگی و فکری باشند که خدا عذاب نمی‌کند الآن در اثر این استکبار بسیاری از مردم مناطق دوردست که در کشورهای کفر و امثال ذلک زندگی می‌کنند اصلاً نام اسلام و قرآن و اهل‌بیت را نشنیدند بیچاره‌ها اینها را که خدا به جهنم نمی‌برد که مستضعفین فکری را خدا به جهنم نمی‌برد آنها که حجّت الهی به آنها نرسید آنها را به جهنم نمی‌برند بسیاری از مردم همین طورند این طور نیست که الآن اگر عده زیادی کافرند اینها واقعاً قرآن را، روایات را شنیده باشند بعضی از دوستان ما که چین سفر کرده بودند اوایل انقلاب گفتند که ما را راهنمایی کردند به منطقه‌ای که مثلاً روستایی که همه‌شان مسلمان بودند زن و بچه به احترام نام امام که شنیده بودند آمدند تا مرز آن روستا به استقبال ما اما تنها حرفی که مردم زن و مرد این روستا می‌زدند «لا إله الاّ الله»، «لا إله الاّ الله» اینها فقط از اسلام همین یک کلمه را بلد بودند چینِ کمونیست که اصلاً قرآن و عترت برای آنها مطرح نیست، نهج‌البلاغه مطرح نیست اصلاً نماز نمی‌دانند چه چیزی است با اینکه مسلمان‌اند دسترسی نیست که تازه این مسلمانهایشان، خب اگر این استکبار جهانی نگذاشت دین به جایی برسد آنها هم دور ماندند تازه اینها مسلمانانشان هستند آنها که مستضعف فکری و کافر استضعافی‌اند که آنها یقیناً جهنم نمی‌روند. بنابراین ذات اقدس الهی همه علل و عوامل را ذکر کرده فرمود این چندین کار می‌کند اول در مالتان، بعد در فرزندتان، اگر ما گفتیم ﴿الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا﴾ این هم از همان زینت حیات دنیا می‌آید این یک، مواظب کسبتان باشید، مواظب نکاحتان باشید و مانند آن.
یک بیان نورانی حضرت امیر دارد که در کلمات قصار نهج‌البلاغه است که حضرت داشتند سخنرانی می‌کردند عده‌ای در محضر حضرت نشسته بودند نامحرمی هم عبور کرد حضرت فرمود اگر یک وقت هوس کردید نامحرمی را ببینید آنکه در خانه دارید هم همین است مشکل شما را حل می‌کند داعی ندارید دیگر مکرّر نگاه بکنید مگر انسان چقدر احتیاج دارد؟ فرمود اینها چیز دیگر نیستند همانهایی که شما دارید همان است دیگر شما که با حلال می‌توانید مشکلتان را حل کنید مبادا به دنبال حرام بروید این را صریحاً در آن سخنرانی بیان کرده «ترمقوا وجوههم وعیونهم» فرمود جای دیگر نگاه نکنید این یک بحث راه‌حل هست فرمود شرکت در مال هست، شرکت در فرزند هست و مانند آن بعد فرمود اینها که در باند شیطان‌اند بعضی با یک سوت کشیدن می‌آیند، بعضی با آژیر می‌آیند، بعضیها را با نیروی مسلّح باید آورد این صوت که دارد ﴿وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِکَ﴾ این صوت گاهی به معنای دعوت است، خواندن است، گفتن است مثل اینکه در سورهٴ مبارکهٴ «حجرات» فرمود: ﴿لاَ تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ﴾، ﴿فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ﴾ یعنی حضرت که دارند سخنرانی می‌کنند، حرف می‌زنند صدایتان بالاتر از صدای حضرت نباشد کمتر کنید الآن هم آنهایی که موظف‌اند مواظب ادبِ نبوی هستند، ادب زیارت‌اند وقتی حرم نبوی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) مشرّف شدند آهسته زیارت می‌کنند، آرام زیارت می‌کنند، آرام سلام عرض می‌کنند ﴿لاَ تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ﴾ این صوت به معنی سخن، دعوت، دعا و مانند آن است. یک وقت است که نه، صوت همان نعره و امثال ذلک است که ﴿إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ﴾ این یک صوت است، یک وقت صوت است به معنای علامت‌دادن که نعیق دامدار است که نعیق دامدار اینهایی که گوسفندها و گاوها را می‌چرانند با صدای مخصوص آنها را هدایت می‌کنند که یک گوسفند بیاید یا برود، یک حیوان دیگر بیاید یا برود آن دامدار، آن چوپان، آن رَمه‌دار با صوتش اینها را یا می‌برد یا می‌آورد یک صوت هم صوت آژیر است با صوت‌کشیدن می‌آید.
در بعضی از تعبیرات مفسّران مثل مجاهد و امثال مجاهد نقل شده است که ابوالفتوح نقل کرده که صوت شیطان همان مزمار و غِنا و امثال ذلک است این یکی از آن مصادیق است آنجا که سخن از غیبت و تهمت و کذب است آنها هم صوت شیطان است دیگر این سخن از مجاهد نقل شده است که ابوالفتوح نقل کرده و حصر هم نیست تطبیق است در حقیقت، خب.
آنهایی که خیلی مقاوم‌اند آنها را با نیروهای پیاده‌نظام و سواره‌‌نظام جَلْب می‌کند ﴿وَأَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ﴾، بنابراین بعضیها تحت تأثیر او هستند، بعضیها مقاوم‌اند، بعضی مقاومتشان کمتر است، بعضی مقاومتشان بیشتر است این خطرها را ذات اقدس الهی یکی پس از دیگری ذکر کرده این به ما هشدار داد که راه نفوذ شیطان چندتاست و مردمی که تحت سلطه شیطان‌اند چند گروه‌اند و سرانجام فرمود که راهِ من هم که همیشه باز است.
بیانی ذات اقدس الهی در سورهٴ مبارکهٴ «اعراف» داشت که آنجا مبسوطاً گذشت فرمود خطر مهمّ شیطان این است که او از کمین می‌آید خودش هم گفته ﴿لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ﴾ قَعیدم، من کمینم سرِ راه راست می‌نشینم اینها را که از راه راست پَرت کردم در کجراهه و بیراهه دیگر آنجا که نمی‌روم که آنجا هر جا بروند جزء تیول من‌اند من سرِ راه راست می‌نشینم که یا اینها را پَرت کنم یا نگذارم بروند ﴿لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ﴾ من هر کار خیری اینها می‌خواهند بکنند من آنجا حاضرم جلویشان را می‌گیرم یا مخلوط می‌کنم یا مَشوب می‌کنم یا منصرف می‌کنم یا دو دل می‌کنم و مانند آن، این است که صراط مستقیم از شمشیر تیزتر است برای اینکه همین است دیگر برای اینکه کسی کمین کرده چنین آدمی، خب انسان بخواهد برود سخت است از این کمین می‌خواهد رَد شود انواع و اقسام حِیَل و بهانه هم در دست اوست همین که گرفت پَرت کرده انسان را انسان را چه به طرف راست پرت کند آتش است، چه به طرف چپ پرت کند آتش است، چه زیر پا پرت کند آتش است اینکه در روایات ما دارد صراط مستقیم همهٴ اطرافش آتش است که این روی جهنم است همین است دیگر حالا اگر کسی از صراط مستقیم به طرف راست پَرت شد، افراط شد خب عذاب است، به طرف چپ پرت شد تفریط شد عذاب است، از پایین سقوط کرد آن هم عذاب است گاهی تعبیر قرآن این است که اینها منحرف می‌شوند، گاهی تعبیر این است که ﴿وَإِنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاکِبُونَ﴾ «نَکَبَ» یعنی افتاد گاهی انسان می‌افتد، گاهی تند است، گاهی کُند هر سه جهنّمی‌اند، خب این خطر که از هر طرف آدم را تهدید می‌کند باعث شده که این بشود «أحدّ من السیف» از شمشیر تیزتر بشود.
در چنین فرصتی این در کمین است و ذات اقدس الهی می‌فرماید نه تنها در کمین است او شما را می‌بیند شما هم او را نمی‌بینید حالا ببینید کار چقدر سخت است کسی در کمین باشد ما را ببیند ما هم او را نبینیم ﴿إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ﴾ نه تنها یک‌دانه است همه باندهایش که چپ و راست و پایین‌اند شما را می‌بینند که بربایند شما هم اینها را نمی‌بینید. بعد فرمود راه‌حلی هم هست راه‌حلی هست که در حدود 180 درجه اوضاع برگردد به نفع شما که شما او را ببینید او شما را نبینید این راه‌حل هست.
رساله‌ای هست گویا برای مرحوم ابن‌طاووس است در پایان این مُهج‌اش چاپ شده این رساله، رسالهٴ لطیفی است اصلاً آن رساله برای همین نوشته شده که اگر کسی بخواهد این خطر را 180 درجه به سود خود برگرداند یعنی به جایی برسد که او شیطان را ببیند و شیطان او را نبیند راه دارد و آن راه این است که شیطان شما را به خوبی می‌بیند، راه را هم به خوبی می‌بیند، افراط و تفریط و چاه‌اندازی از هر سه طرف را هم می‌بیند اما خدا را نمی‌بیند چون خودبین و مستکبر این دیگر خدا را نمی‌بیند اگر این شخص سالک بگوید «یا الله» به الهی فکر کند و موحّد باشد و مؤمن باشد و به او پناه ببرد خدا به داد او می‌رسد وقتی خدا خواست به داد او برسد این شیطان با باندش خدا و فرشتگان رحمت را نمی‌بینند به هیچ وجه، از کجا تیر می‌خورند هم نمی‌بینند ﴿جَعَلْنَاهَا رُجُوماً لِلشَّیَاطِینِ﴾ یا ﴿فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ﴾ رَجم الهی، تیر الهی چه موقع می‌خورد؟ از کجا می‌خورد؟ چطور می‌خورد؟ نمی‌بینند دفعتاً می‌بینند بدنشان سوراخ سوراخ شده فرار می‌کنند در این حال اگر کسی بگوید «یا الله» خدا به داد او می‌رسد و خدا شیطان را می‌بیند و شیطان او را نمی‌بیند این می‌شود تغییر 180 درجه‌ای به نفع مؤمن که هست و همه جا هم این وعده را داد فرمود تو از ما کمک نخواستی که اگر از ما کمک بخواهی ﴿إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ﴾ شیطان بر شما مسلّط نیست شما بگو «یا الله» ﴿فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ﴾ حالا ما فقط برای حلّ مشکل مسکن و مرض و ازدواج و امثال ذلک می‌گوییم «یا الله» در موقع خطر که ﴿إِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾ فرمود این وسوسه‌ای که در دلت پیدا شده این سیخی است که حماردار به حمار می‌زند آنها که دامدارند، انعام در اختیارشان است برای اینکه این اسب یا حمار با سرعت بیشتری این بار را ببرد آهنی دستشان است، چوبی دستشان است سیخ می‌زنند به این حیوان، به این حمار این را می‌گویند نَزغ فرمود اگر سیخ خوردی بگو «یا الله» دیگر دوّمی را نخور ﴿وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾ اینکه قبلاً در زمان جنگ می‌گفتند هر وقت صدای آژیر را شنیدید بروید در پناهگاه آیه همین است ﴿فَاسْتَعِذْ﴾ نه یعنی همانجا بایست بگو «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» اگر می‌گفتند آژیر خطر را شنیدید بروید پناهگاه معنایش این نبود که همان در خیابان بایستید بگویید من می‌خواهم بروم پناهگاه اینکه آدم را از خطر نجات نمی‌دهد فرمود فوراً برو در پناهگاه ﴿وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ﴾ پناه ببر البته «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» گفتن ثوابی هم دارد اما این پناهندگی نیست فوراً بگو خدایا چطور وقتی که آدم آبرویش در خطر است می‌گوید خدایا، چطور وقتی بیماری در اتاق عمل دارد «أمن یجیب» می‌خواند وقتی هم که وسوسه شده که دارد یک نامحرم را نگاه کن آنجا هم «أمن یجیب» بخوان یا تهمتی یا دروغی یا رومیزی، زیرمیزی، رشوه‌ای، عشوه‌ای پیشنهاد داد آنجا هم «أمن یجیب» بخوان آنجا اگر «أمن یجیب» خواندی باز 180 درجه فرمود برمی‌گردی کاملاً ما تقویت‌ات می‌کنیم بویِ بد گناه را به مشامت می‌رسانیم خودت عاقلانه از آن منصرف می‌شوی و راحت می‌شوی، اما اگر بگویی بر شیطان لعنت همان طور دست بگذاری بگیری اینکه دیگر استعاذه نشد که بنابراین خطر را بیان کرده یعنی مرض را مشخص کرده، راه‌حل نشان داده، طبیب که پیغمبر است مشخص کرده «طبیب دوّار» علاج را مشخص کرده، شِفا را هم مشخص کرده آن وقت قرآ‌ن می‌شود شفا نه اینکه ممکن است کسی این دارو را مصرف بکند و شفا پیدا نکند این طور نیست.
پرسش:...
پاسخ: موقعیتی به او نداد او که مرجوم است موقعیت را به انسان داد که او را خلیفهٴ خود قرار داد فرمود من همیشه حاضرم و به شما از هر چیزی هم نزدیک‌ترم کمک من هم رایگان است فقط خواستن از شماست شما بخواهید ما هم کمک می‌کنیم ﴿فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾ بگو ﴿أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ﴾ ﴿أَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ﴾ فرمود بخواه از ما دیگر ما که مجّان شما را به بهشت ببریم که نیست شما بخواه ما هم می‌دهیم.
پرسش:...
پاسخ: این روز به روز بر گناه او افزوده می‌شود ذات اقدس الهی هم فرمود: ﴿لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنکَ وَمِمَّن تَبِعَکَ مِنْهُمْ﴾ اول کسی که وارد جهنم می‌شود اوست او مخلّد است ابد الدهر اما خب بالأخره در برابر این همه انبیا و اولیا و صحف آسمانی و عقل و فطرت اینها را هم به ما داده دیگر فرمود بالاتر از همه خود منم که به شما از هر چیزی نزدیک‌ترم فقط از من بخواه ما اتفاق افتاده که وقتی که دارند غیبت می‌کنند، دروغ می‌گویند، تهمت می‌زنند یا رشوه و امثال ذلک است «أمن یجیب» بخوانیم اگر یک وقت خدای ناکرده بیماری داریم در اتاق عمل آن وقت دست ما به «أمن یجیب» می‌رود حالا لازم نیست کسی «أمن یجیب» بخواند ولی همان حالت «أمن یجیب» را داشته باشد دیگر بگوید خدایا من را دریاب الآن ممکن است خدای ناکرده من آلوده بشوم این پول را بگیرم، خب چنین حالتی اگر در آدم پیدا بشود یقیناً نجات پیدا می‌کند ممکن نیست کسی این طور از خدا بخواهد و خدا او را نجات ندهد فرمود: ﴿إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ﴾ بعد شما هم وقتی که از ذات اقدس الهی کمک گرفتید او طارد است دیگر این رساله خیلی رسالهٴ شیرینی است در پایان مهج چاپ شده و جداگانه هم «المجتبیٰ لأثر الکذا» هم جداگانه هم چاپ شده این رساله خیلی مفصّل نیست آدم می‌تواند با پناهندگی واقعی این صحنهٴ خطر را با 180 درجه به سود خود برگرداند طوری که دوستان او به نفع او حرکت کنند و شیطان و قبیل او دوستان او را نبینند و دوستان او شیطان را ببینند این هست بنابراین همه این جهات را ذات اقدس الهی ذکر کرد.
در جریان ﴿وَشَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلاَدِ﴾ بخشی از روایت چون روایات فراوانی در این زمینه هست حتماً ملاحظه فرمودید در بخش تفسیر کنزالدقائق مقدار زیادی بیش از این تفسیرهای نورالثقلین و اینها در آن هست در آنجا مسئله ولایت هست، تولّی هست، تبرّی هست که خیلیها در صدر اسلام برای اینکه بفهمند این بچه حلال‌زاده است یا حرام‌زاده با ولایت وجود مبارک حضرت امیر می‌شناختند اگر این بچه لبخند می‌زد یا نگاه دوستانه می‌کرد به حضرت امیر می‌گفتند طاهر است اگر نه، صورت برمی‌گرداند بغض و غضب پیدا می‌کرد می‌فهمیدند آلوده است این هست اینها نه مجاز است نه اغراق است خب این ﴿وَشَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلاَدِ﴾ همین است دیگر، خب.
فرمود: ﴿قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَکَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُکُمْ جَزَاءً مَّوْفُوراً﴾ آن ﴿لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنکَ وَمِمَّن تَبِعَکَ﴾ همین بود دیگر این می‌شود جزای موفور فرمود جهنم با شما پُر می‌شود چه کار می‌خواهید بکنید ﴿وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ﴾ هر کسی را که توانستی، هر کسی را که توانستی ﴿وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِکَ﴾ این صوت به پنج، شش وجه توجیح شده که اشاره شد بعضیها هستند که با آژیر باید اینها را بیاوری، بعضیها هستند که با سواره‌نظام یا پیاده‌نظام باید اینها را بیاوری ﴿وَأَجْلِبْ عَلَیْهِمْ﴾ جَلبه هم صوت شدید است دیگر ﴿وَأَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلاَدِ﴾ یعنی به ما می‌فهماند که شیطان گاهی شریک مال می‌شود، گاهی شریک فرزند ﴿وَعِدْهُمْ﴾ در پایان جمع‌بندی فرمود، فرمود اینها را وعده بده هم وعده، هم وعید هم ﴿الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ﴾ در آن هست هم اینکه به اینها وعده بده به اینها بگو که ما این بتها را عبادت می‌کنیم ﴿مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَی اللَّهِ زُلْفَی﴾ خب این نیرنگ شیطان بود به اینها آموخت دیگر ﴿هؤُلاَءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ﴾ این وعدهٴ دروغین و نیرنگی است که شیطان به اینها یاد داد این «عِدْ» هم می‌تواند وعد به معنای نوید باشد هم وعد به معنای وعید باشد چون این «وعد» به هر دو معنا آمده گرچه «أوعد» فقط در تهدید به کار رفت اما وَعد به هر دو معنا آمده ﴿الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُم بِالْفَحْشَاءِ﴾ این «عِدْ» به هر دو قِسمش قابل توجیه است.
پرسش:...
پاسخ: بله دیگر ﴿وَشَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلاَدِ﴾ همین است دیگر شرکت در او اگر کسی از مال حرام چون بعضی از روایاتش هم در چهارشنبه هفته قبل اشاره شد که با مال حرام ازدواج بکند، تغذیه بکند، با مال حرام شیر پیدا می‌شود و مانند آن این بچه شریکِ شیطان است یعنی شیطان در پیدایش او شریک است و اگر کسی خدای ناکرده از راه زنا فرزند پیدا کرد آن شریک شیطان است یا نه، با همسرِ خودش بر اساس نگاه نامحرمانه‌ای که روز به نامحرمی کرد با آن انگیزه کنار بیاید باز هم این شیطان شریک اوست شرایط اینها هم کاملاً فرق دارد.
اما این سؤال که زنازاده‌ها چه جرمی کرده‌اند، البته در قیامت پدر و مادر آلوده به آن ضرری که رسانده‌اند محکوم خواهند بود یک، ثانیاً آن نصاب لازم سعادت و ایمان را هر انسانی دارد خواه زنازاده، خواه غیر زنازاده به دلیل اینکه بسیاری از همین مشرکین حجاز اینها آلوده بودند پدرانشان، مادرانشان آلوده‌دامن بودند سالیان متمادی بت‌پرست بودند بعد برگشتند عاقبت به خیر شدند آن راه برای همیشه باز است ممکن است کسی اگر از این وضع به دنیا بیاید به آن اوج کمالی که اوحدی از انسانها می‌رسند نرسد ولی به کمال لازم می‌رسد یعنی کاملاً می‌تواند ایمان بیاورد، کاملاً می‌تواند به عدل برسد اما اعدل مطلق بشود، اتقای مطلق بشود آنها البته بسیار کم است منتها پدر و مادرشان هم در قیامت مسئول‌اند.
جریان صوت شیطان متنوّع است در همان خطبهٴ نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) در خطبهٴ «قاصعه» که گاهی اشاره می‌شد آنجا وجود مبارک حضرت امیر دارد که من به پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) عرض کردم این رَنّه و آهی که من شنیدم چیست؟ در خطبهٴ 192 که خطبهٴ معروف به خطبهٴ «قاصعه» هست خطبهٴ 192 آنجا وجود مبارک حضرت امیر به پیغمبر(سلام الله علیهما) عرض کرد که «وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیْطَانِ حِینَ نَزَلَ الْوَحْیُ عَلَیْهِ‏صلی الله علیه وآله وسلم فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هذِهِ الرَّنَّةُ؟ فَقَالَ هذَا الشَّیْطَانُ قَدْ أَیِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ. إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی إِلاَّ أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ وَ لکِنَّکَ لَوَزِیرٌ وَ إِنَّکَ لَعَلَی خَیْرٍ» فرمود من به حضرت رسول عرض کردم این صدا چیست؟ این ناله چیست من شنیدم؟ فرمود این نالهٴ شیطان است تاکنون در جزیرةالعرب او معبود بود، مطاع بود اما الآن با آمدن وحی دیگر فهمید دیگر جا برای معبود و مطاع بودن او نیست یا علی آنچه را که من می‌شنوم تو می‌شنوی و مانند آن منتها تو پیامبر نیستی، خب.
این صدا هست اگر کسی گوش ملکوتی داشت این صوت را هم می‌شنود رَنّه او، صوت او و امثال ذلک را می‌شنود.
«و الحمد لله ربّ العالمین»

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 38:39

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی