- 629
- 1000
- 1000
- 1000
تاریخ بعثت و عصر ظهور، جلسه چهل و دوم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «تاریخ بعثت و عصر ظهور»، جلسه چهل و دوم، سال 1401
یکی از نمایندگان پارلمان اروپا میگفت: ما در واقع در ادارۀ اروپای واحد نقشی نداریم ما در اکثر نهادهای مالی اروپا تعیینکننده نیستیم. واقعش هم همینطور است. اگر به آمار نگاه بکنید دموکراسیِ واقعی در غرب بسیار ضعیف است. جوامع غربی در واقع به دست کارتلها و تراستها اداره میشود ولی با تبلیغات اغواگر، وانمود میکنند که این دموکراسی خواستۀ همۀ ابناء بشر است.
ما باید امروز دین را به گونهای جهانی عرضه کنیم که آن مسیحی یا آتئیست که در یک گوشهای از دنیا هست هم به عنوان یک روش معقول برای زندگی آن را بپذیرد. در آن صورت میتوانیم دین را به جوان خودمان هم انتقال بدهیم. ما فکر نکنیم که میتوانیم با این جوان با یک ادبیات دیگری بهطور خصوصی صحبت کنیم و او را متقاعد کنیم ولی نمیتوانیم مردم جهان را متقاعد کنیم. هر حرفی که بتوانی امروز با آن، مردم جهان را متقاعد کنی جوان خودت هم آن را میپذیرد.
پرسشهایی را میخواهم امروز جواب بدهم. یکی از این پرسشها دربارۀ جهاد تبیین بود. بعضی از سؤالها در روزهای اخیر، بیشتر تکرار شده بود، مثلاً اینکه برخی دربارۀ لیستی رأی دادن، پرسیده بودند و اینکه باندهای سیاسی، لیست انتخاباتی تعیین میکنند تا مردم رأی بدهند. این سوال، البته جواب مفصّلی میخواهد. یک روز باید مفصّل به حساب این باندهای سیاسی برسیم و در اینباره صحبت کنیم. من دربارۀ حزب و این شکل از حزب که در کشور ما رواج دارد و این اختلافات چپ و راست که در کشور ما هست، اسنادی از سخنان امام و رهبری دارم که باید بخوانم، اگر ما بخواهیم خودمان صادق باشیم و امر به معروف و نهی از منکر بکنیم باید از خجالت این فضای سیاسی موجود در کشور دربیاییم. الآن هم نزدیک انتخابات نیست و میشود یکمقدار راحت حرف زد. البته تا یکمقدار سراغ باندهای قدرت میروی، صدایشان در میآید، پس هیچوقت راحت نیست. ولی ما اگر بخواهیم واقعاً خودمان هم حرف کتابخانهای نزنیم و به میدان بیاییم، باید در اینباره صحبت بکنیم. در اینجا یک جواب کوتاه، به این سؤال بدهم.
سؤال این است که به بنده میگویند: شما که خودت گاهی از اوقات، به بعضی از لیستها رأی دادی یا پیشنهاد کردی مردم رأی بدهند. یا میگویند: یکبار مقام معظم رهبری فرمودند «به کسانی که نمیشناسید بر اساس اعتمادی که به لیستها دارید رأی بدهید» بله، من خودم از باب أکل میته، گاهی ممکن است این کار را کرده باشم، ولی این روش صحیح نیست. بنده خیلی از حرفها را میزنم؛ مثلاً میگویم که شما باید از نظر مالی مستقل باشید و کارمند نباشید. یک کسی نوشته بود که خودت کارمند فلان نهاد هستی. گفتم بله متأسفانه اینطوری است. من روش زندگی صحیح را میگویم ولی چهبسا خودم شرایط آن زندگی صحیح را نداشته باشم.
در برخی از زمینههای دیگر هم وقتی گفتگو میکنیم یا فکر میکنیم دربارۀ اینکه «چه روش بهتری است؟» ممکن است هیچ کدام از ما واقعاً شرایطش را نداشته باشد. یا ممکن است حتی به ضرر خودِ ما باشد و نقدی بر خودِ بنده هم وارد کنند. آدم نباید سخن را صرفاً با برخی از مصادیقش ارزیابی کند. ما الآن در شرایطی هستیم که چهبسا انتخابات بعدی هم مجبور بشویم لیستی رأی بدهیم؛ ولی اینکه یک گروهی آن بالا بنشینند و خودشان خودشان را انتخاب کرده باشند و برای بقیه لیست بدهند -چپ و راست، فرقی نمیکند- روش درستی نیست. باید روشها عوض بشود و سطح مشارکت افزایش پیدا کند. این هم یک جواب کوتاه برای سؤالی که پرتکرار بود. برای جواب مفصّل باید از خجالت این فضای سیاسی دربیاییم یعنی در موردش حرفهای جدی وجود دارد که باید در فرصت مناسب این حرفها را زد.
یکی از نمایندگان پارلمان اروپا میگفت: ما در واقع در ادارۀ اروپای واحد نقشی نداریم ما در اکثر نهادهای مالی اروپا تعیینکننده نیستیم. واقعش هم همینطور است. اگر به آمار نگاه بکنید دموکراسیِ واقعی در غرب بسیار ضعیف است. جوامع غربی در واقع به دست کارتلها و تراستها اداره میشود ولی با تبلیغات اغواگر، وانمود میکنند که این دموکراسی خواستۀ همۀ ابناء بشر است.
ما باید امروز دین را به گونهای جهانی عرضه کنیم که آن مسیحی یا آتئیست که در یک گوشهای از دنیا هست هم به عنوان یک روش معقول برای زندگی آن را بپذیرد. در آن صورت میتوانیم دین را به جوان خودمان هم انتقال بدهیم. ما فکر نکنیم که میتوانیم با این جوان با یک ادبیات دیگری بهطور خصوصی صحبت کنیم و او را متقاعد کنیم ولی نمیتوانیم مردم جهان را متقاعد کنیم. هر حرفی که بتوانی امروز با آن، مردم جهان را متقاعد کنی جوان خودت هم آن را میپذیرد.
پرسشهایی را میخواهم امروز جواب بدهم. یکی از این پرسشها دربارۀ جهاد تبیین بود. بعضی از سؤالها در روزهای اخیر، بیشتر تکرار شده بود، مثلاً اینکه برخی دربارۀ لیستی رأی دادن، پرسیده بودند و اینکه باندهای سیاسی، لیست انتخاباتی تعیین میکنند تا مردم رأی بدهند. این سوال، البته جواب مفصّلی میخواهد. یک روز باید مفصّل به حساب این باندهای سیاسی برسیم و در اینباره صحبت کنیم. من دربارۀ حزب و این شکل از حزب که در کشور ما رواج دارد و این اختلافات چپ و راست که در کشور ما هست، اسنادی از سخنان امام و رهبری دارم که باید بخوانم، اگر ما بخواهیم خودمان صادق باشیم و امر به معروف و نهی از منکر بکنیم باید از خجالت این فضای سیاسی موجود در کشور دربیاییم. الآن هم نزدیک انتخابات نیست و میشود یکمقدار راحت حرف زد. البته تا یکمقدار سراغ باندهای قدرت میروی، صدایشان در میآید، پس هیچوقت راحت نیست. ولی ما اگر بخواهیم واقعاً خودمان هم حرف کتابخانهای نزنیم و به میدان بیاییم، باید در اینباره صحبت بکنیم. در اینجا یک جواب کوتاه، به این سؤال بدهم.
سؤال این است که به بنده میگویند: شما که خودت گاهی از اوقات، به بعضی از لیستها رأی دادی یا پیشنهاد کردی مردم رأی بدهند. یا میگویند: یکبار مقام معظم رهبری فرمودند «به کسانی که نمیشناسید بر اساس اعتمادی که به لیستها دارید رأی بدهید» بله، من خودم از باب أکل میته، گاهی ممکن است این کار را کرده باشم، ولی این روش صحیح نیست. بنده خیلی از حرفها را میزنم؛ مثلاً میگویم که شما باید از نظر مالی مستقل باشید و کارمند نباشید. یک کسی نوشته بود که خودت کارمند فلان نهاد هستی. گفتم بله متأسفانه اینطوری است. من روش زندگی صحیح را میگویم ولی چهبسا خودم شرایط آن زندگی صحیح را نداشته باشم.
در برخی از زمینههای دیگر هم وقتی گفتگو میکنیم یا فکر میکنیم دربارۀ اینکه «چه روش بهتری است؟» ممکن است هیچ کدام از ما واقعاً شرایطش را نداشته باشد. یا ممکن است حتی به ضرر خودِ ما باشد و نقدی بر خودِ بنده هم وارد کنند. آدم نباید سخن را صرفاً با برخی از مصادیقش ارزیابی کند. ما الآن در شرایطی هستیم که چهبسا انتخابات بعدی هم مجبور بشویم لیستی رأی بدهیم؛ ولی اینکه یک گروهی آن بالا بنشینند و خودشان خودشان را انتخاب کرده باشند و برای بقیه لیست بدهند -چپ و راست، فرقی نمیکند- روش درستی نیست. باید روشها عوض بشود و سطح مشارکت افزایش پیدا کند. این هم یک جواب کوتاه برای سؤالی که پرتکرار بود. برای جواب مفصّل باید از خجالت این فضای سیاسی دربیاییم یعنی در موردش حرفهای جدی وجود دارد که باید در فرصت مناسب این حرفها را زد.
تاکنون نظری ثبت نشده است