- 1419
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه بیست و ششم
سخنرانی از حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه بیست و ششم، سال 1401
عنوان بحث «سیر تکوّن عقاید امامیّه» است.
بحث را به جایی رساندیم که وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و آیات قرآن کریم میخواستند از وحدت و تفرّق صحبت کنند چه فضایی مطرح بود، اندکی عرض کردیم.
حال اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میخواستند. بعد از اینکه از حبّ هم گفتیم به دو عنصر بسیار مهم بپردازند چگونه میپرداختند؟ یکی از این عناصر مهم مسئلهی بغض است که در مقابل حبّ است، یکی هم مسئلهی امامت است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چطور به این عناوین پرداختهاند؟
ما میدانیم تفصیل اینها برای دورهی امام باقر صلوات الله علیه و امام صادق علیه السلام است، زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چگونه بوده است؟
مثلاً زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در موضوع بغض، بغض به کفّار و منافقین مطرح است.
اگر ملاحظهای به سوره مبارکه ممتحنه کنید، در آنجا حضرت حق میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ»، ای مؤمنین! بخاطر تعلّقات خودتان… گفتهاند این آیه دربارهی «حاطب بن بلتعه» است که بدری است و از رزمندگان بدر است، ولی یا در دل او خالی شده بود که پیغام فرستاده بود، یا گفت نکند کفار پیروز شوند و مرا بعنوان یک عنصر انقلابی دستگیر کنند و اعدام کنند، پیغامی فرستاد که این پیغام لو رفت. ای مؤمنین! دشمن خدا را دوست خودتان نگیرید.
میگویند شأن نزول یا مورد هم مخصص نیست، درست هم هست. روی این آیه امروز به ما هم هست، «لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ»، حالا چقدر جامعه اسلامی و کشورهای مسلمین در مورد دشمنان خدا و مسلمین در اینجا رفاقت و خیانت میکنند، چه اقتصادی، چه اجتماعی، چه فرهنگی، چه سیاسی، بهر حال واضحات قرآن کریم را زیر پا میگذارند. یک چوب در دست خود گرفته است و در بقیع مدام فریاد شرک میزند، پدر جدّ شرک این است که تو نوکر صهیونیست هستی!
«لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ» اینها با اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را شناختند کفر و عناد ورزیدند و زیر بار حقیقت نرفتند، «یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیَّاکُمْ» شما را از مکه اخراج کردند، یعنی شما را از خانهی خودتان اخراج کردند، یعنی آنقدر ناامنی ایجاد کردند که شما مجبور شدید ترک وطن کنید.
وقتی نیروهای من میخواهند بروند و جهاد کنند، «خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی» مسلمین در راه من و برای رضای من بجنگند، شما سِرّی و مخفیانه «تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ» برای دشمنان نامه فدایت شوم بفرستید؟
این شخص مسلمان بود و از ترس این کار را کرد! بسیاری از آدمهایی که در برابر دشمن مقاومت نمیکنند ترسو هستند.
«وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ»، فکر کردی اگر کسی در اینجا هم نفهمد خدای متعال هم متوجه نمیشود؟ «وَمَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ» خیلی گمراهی شدیدِ واضحی است.
«إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْدَاءً» اگر بیایند اول شماها که خیانت کردهاید را دستگیر و مجازات میکنند.
تاریخ شهادت میدهد که خائنین همواره خاک بر سر بودهاند. عبدالله بن عمر در ابتدای کار با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بیعت نکرد و هرگز در هیچ جنگی هم با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه همراه نشد.
ما هنوز به آن بحثها نرسیدیم که متأسفانه بعدها اصحاب حدیث معادل اهل سنّت را عبدالله بن عمر میدانند، یعنی کسانی که در جنگ میان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و معاویه کنار نشستهاند، میگویند اینها اهل سنّت هستند. یعنی کسانی که نه ناصر امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هستند و نه در مقابل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هستند. یعنی اصحاب حدیث خاذلان را اهل سنّت میدانند. کسانی که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را رها کردهاند را اهل سنّت میدانند. در صورتی که اینها نفرین شدهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستند! «وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» و گفتند بقیه اهل بدعت هستند، هم سپاه امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و هم سپاه معاویه و هم خوارج. ذهبی و امثال او از اصحاب حدیث چنین حرفی را زدهاند.
عنوان بحث «سیر تکوّن عقاید امامیّه» است.
بحث را به جایی رساندیم که وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و آیات قرآن کریم میخواستند از وحدت و تفرّق صحبت کنند چه فضایی مطرح بود، اندکی عرض کردیم.
حال اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میخواستند. بعد از اینکه از حبّ هم گفتیم به دو عنصر بسیار مهم بپردازند چگونه میپرداختند؟ یکی از این عناصر مهم مسئلهی بغض است که در مقابل حبّ است، یکی هم مسئلهی امامت است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چطور به این عناوین پرداختهاند؟
ما میدانیم تفصیل اینها برای دورهی امام باقر صلوات الله علیه و امام صادق علیه السلام است، زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چگونه بوده است؟
مثلاً زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در موضوع بغض، بغض به کفّار و منافقین مطرح است.
اگر ملاحظهای به سوره مبارکه ممتحنه کنید، در آنجا حضرت حق میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ»، ای مؤمنین! بخاطر تعلّقات خودتان… گفتهاند این آیه دربارهی «حاطب بن بلتعه» است که بدری است و از رزمندگان بدر است، ولی یا در دل او خالی شده بود که پیغام فرستاده بود، یا گفت نکند کفار پیروز شوند و مرا بعنوان یک عنصر انقلابی دستگیر کنند و اعدام کنند، پیغامی فرستاد که این پیغام لو رفت. ای مؤمنین! دشمن خدا را دوست خودتان نگیرید.
میگویند شأن نزول یا مورد هم مخصص نیست، درست هم هست. روی این آیه امروز به ما هم هست، «لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ»، حالا چقدر جامعه اسلامی و کشورهای مسلمین در مورد دشمنان خدا و مسلمین در اینجا رفاقت و خیانت میکنند، چه اقتصادی، چه اجتماعی، چه فرهنگی، چه سیاسی، بهر حال واضحات قرآن کریم را زیر پا میگذارند. یک چوب در دست خود گرفته است و در بقیع مدام فریاد شرک میزند، پدر جدّ شرک این است که تو نوکر صهیونیست هستی!
«لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ» اینها با اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را شناختند کفر و عناد ورزیدند و زیر بار حقیقت نرفتند، «یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیَّاکُمْ» شما را از مکه اخراج کردند، یعنی شما را از خانهی خودتان اخراج کردند، یعنی آنقدر ناامنی ایجاد کردند که شما مجبور شدید ترک وطن کنید.
وقتی نیروهای من میخواهند بروند و جهاد کنند، «خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی» مسلمین در راه من و برای رضای من بجنگند، شما سِرّی و مخفیانه «تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ» برای دشمنان نامه فدایت شوم بفرستید؟
این شخص مسلمان بود و از ترس این کار را کرد! بسیاری از آدمهایی که در برابر دشمن مقاومت نمیکنند ترسو هستند.
«وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ»، فکر کردی اگر کسی در اینجا هم نفهمد خدای متعال هم متوجه نمیشود؟ «وَمَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ» خیلی گمراهی شدیدِ واضحی است.
«إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْدَاءً» اگر بیایند اول شماها که خیانت کردهاید را دستگیر و مجازات میکنند.
تاریخ شهادت میدهد که خائنین همواره خاک بر سر بودهاند. عبدالله بن عمر در ابتدای کار با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بیعت نکرد و هرگز در هیچ جنگی هم با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه همراه نشد.
ما هنوز به آن بحثها نرسیدیم که متأسفانه بعدها اصحاب حدیث معادل اهل سنّت را عبدالله بن عمر میدانند، یعنی کسانی که در جنگ میان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و معاویه کنار نشستهاند، میگویند اینها اهل سنّت هستند. یعنی کسانی که نه ناصر امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هستند و نه در مقابل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هستند. یعنی اصحاب حدیث خاذلان را اهل سنّت میدانند. کسانی که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را رها کردهاند را اهل سنّت میدانند. در صورتی که اینها نفرین شدهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستند! «وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» و گفتند بقیه اهل بدعت هستند، هم سپاه امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و هم سپاه معاویه و هم خوارج. ذهبی و امثال او از اصحاب حدیث چنین حرفی را زدهاند.
کاربر مهمان