- 848
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه بیست و پنجم
سخنرانی از حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه بیست و پنجم، سال 1401
موضوع بحث «سیر تکوّن عقاید امامیّه» است. یعنی چگونه عقاید و احکام و امور اخلاقی فردی و اجتماعی در جامعه اسلامی تبیین شد.
فعلاً هم امّهات بحث را هم از دوره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میگوییم، موضوعات زیادی هم وجود دارد که بگوییم. بعضی از موضوعات هم که مطلب آن آماده است به جهاتی نمیتوانیم بگوییم، مانند نگاه به انبیاء علیهم السلام که بحث بسیار مهمّی است، خیلی از مباحث هم فرصت نشده است بیان کنیم.
یکی از آن چیزهایی که خیلی مهم است و زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، کلید فهم خیلی از موضوعات هم هست مسئلهی دعوت به عدم تفرّق در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود.
آیات نشان میداد انتقاد اصلی به این بود که بعد از اینکه علم و بیّنات به شما رسید تفرّق نکنید، یعنی بر خلاف علم خودتان عمل نکنید.
«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا»،کیفیت اعتصام به حبل الله باید جمیعاً باشد، نه اینکه همه مؤمن باشند ولی «تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى»باشند و دلها پراکنده باشد.
هر کسی که اخلاقِ تفرّقی دارد، این یک عارضهی اخلاقی است، مسئلهی چنین شخصی شیعه و سنّی نیست. انسانی که اهل تفرّق است کلاً اهل تفرّق است، اگر به یک هیئت برود انشعاب ایجاد میکند، اگر به یک شراکت برود شراکت را از بین میبرد، اگر به بحث شیعه و سنّی برسد یقهکشی میکند، اگر به بحث قومی و قبیلهای برسد بر سر یک مسابقهی فوتبال جلسهی میهمانی را بهم میزند.
اختلاف به معنای اینکه تفاوت فکر داشته باشیم اصلاً اجتناب ناپذیر است، خیلیها چون نمیدانند میگوید بحثی بگویید که اختلافی نباشد، یا اینکه اینطور میگویند، یکی از مغالطهها این است که وقتی میخواهند بحثی را تضعیف کنند میگویند این بحث اختلافی است و بعضیها به این بحث انتقاد دارند.
آقا! بعضیها به خدا هم انتقاد دارند! این مهم است که آیا این انتقاد وارد است یا وارد نیست. وگرنه شما یک مسئله پیدا کنید که بعضیها به آن انتقاد نداشته باشند، یک مسئلهی انسانی پیدا کنید که اختلافی نباشد. برای اینکه نمیخواهد استدلال کند… مثلاً ما میگوییم نگاه ما در موضوع وحدت این است، میگوید: این اختلافی است. معلوم است که اختلافی است، تو استدلال من را ببین و نقد کن، وگرنه بالاخره ممکن است کسی چیزی گفته باشد. بالاتر از این موضوع بگویید تا ببینم کدام پیغمبر اختلافی نیست؟ خود خدا اختلافی نیست؟ راجع به فصاحت و بلاغت قرآن کریم نقد نشده است؟ اینکه آیا وارد است یا وارد نیست بحث دیگری است.
اختلاف به معنای اینکه ما تفاوت فکری داشته باشیم لازمهی ماست، خدا ما را طور به طور آفریده است، لذا مشربمان فرق میکند. لذا فرض بفرمایید که من روضهی یک روضهخوانی را بیشتر میپسندم و شما هم روضهی روضهخوان دیگری را بیشتر میپسندید. این طبع و سلیقهی شماست.
خیلی از انتخابهای ما که از سر علم و یقین و محاسبه نیست، خیلی از انتخابهای ما به طبع ما برمیگردد.
دو نفر میخواهد با یکدیگر زندگی کنند، آنقدر دعوا میکنند که از یکدیگر جدا میشوند، هر کدام از آنها با شخص دیگری ازدواج میکند و دو زندگی موفق اتفاق میافتد.
وجود اختلاف چیز خیلی طبیعیای است، اصلاً لاجرم است. چه چیزی بد است؟ اینکه ما در این اختلافی که داریم اولاً اختلاف را توسعه بدهیم. من با دوست خودم بر سر شرایک یک مغازه اختلاف پیدا میکنم، میگویم این بیدین است! نخیر، ایشان بیدین نیستند بلکه نتوانستند با شما در اینجا کار کنند. چرا توسعه میدهی؟ دشمن اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین نیست، نتوانسته است با تو کار کند. دزد نیست بلکه نتوانسته است با تو کار کند. مثلاً مدل سلیقهی ما در خرج کردن متفاوت است.
اینکه این موضوع را به یقهکشی و جدال و مراء تبدیل کند و به دنبال این باشد که معلوم بشود کت تن کیست.
موضوع بحث «سیر تکوّن عقاید امامیّه» است. یعنی چگونه عقاید و احکام و امور اخلاقی فردی و اجتماعی در جامعه اسلامی تبیین شد.
فعلاً هم امّهات بحث را هم از دوره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میگوییم، موضوعات زیادی هم وجود دارد که بگوییم. بعضی از موضوعات هم که مطلب آن آماده است به جهاتی نمیتوانیم بگوییم، مانند نگاه به انبیاء علیهم السلام که بحث بسیار مهمّی است، خیلی از مباحث هم فرصت نشده است بیان کنیم.
یکی از آن چیزهایی که خیلی مهم است و زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، کلید فهم خیلی از موضوعات هم هست مسئلهی دعوت به عدم تفرّق در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود.
آیات نشان میداد انتقاد اصلی به این بود که بعد از اینکه علم و بیّنات به شما رسید تفرّق نکنید، یعنی بر خلاف علم خودتان عمل نکنید.
«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا»،کیفیت اعتصام به حبل الله باید جمیعاً باشد، نه اینکه همه مؤمن باشند ولی «تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى»باشند و دلها پراکنده باشد.
هر کسی که اخلاقِ تفرّقی دارد، این یک عارضهی اخلاقی است، مسئلهی چنین شخصی شیعه و سنّی نیست. انسانی که اهل تفرّق است کلاً اهل تفرّق است، اگر به یک هیئت برود انشعاب ایجاد میکند، اگر به یک شراکت برود شراکت را از بین میبرد، اگر به بحث شیعه و سنّی برسد یقهکشی میکند، اگر به بحث قومی و قبیلهای برسد بر سر یک مسابقهی فوتبال جلسهی میهمانی را بهم میزند.
اختلاف به معنای اینکه تفاوت فکر داشته باشیم اصلاً اجتناب ناپذیر است، خیلیها چون نمیدانند میگوید بحثی بگویید که اختلافی نباشد، یا اینکه اینطور میگویند، یکی از مغالطهها این است که وقتی میخواهند بحثی را تضعیف کنند میگویند این بحث اختلافی است و بعضیها به این بحث انتقاد دارند.
آقا! بعضیها به خدا هم انتقاد دارند! این مهم است که آیا این انتقاد وارد است یا وارد نیست. وگرنه شما یک مسئله پیدا کنید که بعضیها به آن انتقاد نداشته باشند، یک مسئلهی انسانی پیدا کنید که اختلافی نباشد. برای اینکه نمیخواهد استدلال کند… مثلاً ما میگوییم نگاه ما در موضوع وحدت این است، میگوید: این اختلافی است. معلوم است که اختلافی است، تو استدلال من را ببین و نقد کن، وگرنه بالاخره ممکن است کسی چیزی گفته باشد. بالاتر از این موضوع بگویید تا ببینم کدام پیغمبر اختلافی نیست؟ خود خدا اختلافی نیست؟ راجع به فصاحت و بلاغت قرآن کریم نقد نشده است؟ اینکه آیا وارد است یا وارد نیست بحث دیگری است.
اختلاف به معنای اینکه ما تفاوت فکری داشته باشیم لازمهی ماست، خدا ما را طور به طور آفریده است، لذا مشربمان فرق میکند. لذا فرض بفرمایید که من روضهی یک روضهخوانی را بیشتر میپسندم و شما هم روضهی روضهخوان دیگری را بیشتر میپسندید. این طبع و سلیقهی شماست.
خیلی از انتخابهای ما که از سر علم و یقین و محاسبه نیست، خیلی از انتخابهای ما به طبع ما برمیگردد.
دو نفر میخواهد با یکدیگر زندگی کنند، آنقدر دعوا میکنند که از یکدیگر جدا میشوند، هر کدام از آنها با شخص دیگری ازدواج میکند و دو زندگی موفق اتفاق میافتد.
وجود اختلاف چیز خیلی طبیعیای است، اصلاً لاجرم است. چه چیزی بد است؟ اینکه ما در این اختلافی که داریم اولاً اختلاف را توسعه بدهیم. من با دوست خودم بر سر شرایک یک مغازه اختلاف پیدا میکنم، میگویم این بیدین است! نخیر، ایشان بیدین نیستند بلکه نتوانستند با شما در اینجا کار کنند. چرا توسعه میدهی؟ دشمن اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین نیست، نتوانسته است با تو کار کند. دزد نیست بلکه نتوانسته است با تو کار کند. مثلاً مدل سلیقهی ما در خرج کردن متفاوت است.
اینکه این موضوع را به یقهکشی و جدال و مراء تبدیل کند و به دنبال این باشد که معلوم بشود کت تن کیست.
کاربر مهمان