display result search
منو
تاریخ بعثت و عصر ظهور، جلسه سی و سوم

تاریخ بعثت و عصر ظهور، جلسه سی و سوم

  • 1 تعداد قطعات
  • 30 دقیقه مدت قطعه
  • 71 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «تاریخ بعثت و عصر ظهور»، جلسه سی و سوم، سال 1401

پیامبر فقط با مستکبرین نمی‌جنگیدند و مبارزه نمی‌کردند بلکه با آنهایی که مرعوب بودند و نشسته بودند که کسی بر سرشان بزند هم برخورد کردند که «بلند بشوید و رشد کنید»
ما باید این دو جهت را همیشه مدّنظر قرار بدهیم. دو گروه هستند که با دین و اولیاء خدا مخالفت می‌کنند، یکی افراد مغرور یا به تعبیر دقیق‌تر مستکبر، و دیگری افراد مرعوب. آنها هم افرادی هستند که دین خیلی آنها را به چالش می‌کشد. با اینکه تحت ستم مرعوبین و مستکبران هستند ولی انگار در همان لانۀ مرعوب بودن خودشان احساس امنیت می‌کنند و نمی‌خواهند از آن لانه بیرون بیایند. مثل خیلی‌هایی که می‌دانند آمریکا، اسرائیل و دولت خبیث انگلیس، خیلی وحشی هستند و خیلی جنایت کرده‌اند، ولی به قدری مرعوب آنها هستند که هیچ‌وقت بدی‌ آنها را نمی‌گویند؛ همیشه دوست دارند با آنها در حال صلح باشند؛ هیچ‌وقت مبارزه با آنها را به فکر خودشان راه نمی‌دهند؛ هیچ‌وقت کسانی را که با آنها مقابله می‌کنند تشویق نمی‌کنند. آنها روحیۀ مرعوبی دارند. باید خیلی از مرعوبین نسبت به قدرت‌های ظالم و فاسد حرف زد تا همه آنها را بشناسند و دیگر کسی به سهولت در قالب آنها قرار نگیرد.
مثلاً در جامعۀ خودِ ما مرعوبین چه کسانی هستند؟ مرعوبین همان‌ کسانی هستند که جرأت نمی‌کنند از مردم یمن دفاع کنند با اینکه مظلومانه این همه کشته می‌دهند؛ طبق آمار هر ده دقیقه یک طفل یمنی، مستقیم (با بمب‌ها) یا غیرمستقیم (در اثر محاصره) در آنجا از بین می‌رود. مرعوبین همان‌ کسانی هستند که علیه مستکبرینی که این جنایت را می‌کنند حرفی نمی‌زنند ولی اگر احیاناً یک کودکی در فرانسه زمین بخورد آنها چندتا شمع برایش نذر می‌کنند و چند تا حرکت تبلیغاتی انجام می‌دهند. قرآن از آنها با تعبیر مستضعفین یاد می‌کند.
مستضعف در قرآن دو نوع است: مستضعف خوب و مستضعف بد که در آیاتی از سوره نساء هر دو در کنار هم آمده است. بگذارید من این آیۀ قرآن را برای شما بخوانم تا ببینید که خدا چقدر با آنها سخت برخورد می‌کند:
می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّئهُمُ الْمَلَئکَةُ ظَالِمِى أَنفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فىِ الْأَرْضِ قَالُواْ أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتهُاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَئکَ مَأْوَئهُمْ جَهَنَّمُ وَ سَاءَتْ مَصِیرًا* إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَانِ لَا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَ لَا یهْتَدُونَ سَبِیلًا* فَأُوْلَئکَ عَسىَ اللَّهُ أَن یَعْفُوَ عَنهْمْ وَ کاَنَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا»)؛ یک عده‌ای هستند که فرشتگان جا‌ن‌های آنها را می‌گیرند، درحالی‌که آنها به خودشان ظلم کرده‌اند. فرشتگان از آنها می‌پرسند شما کجا بودید که الآن وضع‌تان خراب است و دارید به جهنم می‌روید؟ آنها می‌گویند ما در زمین مستضعف بودیم. فرشتگان به آنها می‌گویند؟ مگر زمین خدا وسیع نبود که مهاجرت کنید؟ چرا نشستید کتک خوردید؟ باید حرکت می‌کردید. اگر نمی‌توانستید مقابل ظلم کاری بکنید، از آن منطقه می‌رفتید تا به شما زور نگویند.
یکی از بزرگ‌ترین بخش‌های تاریخ اسلام این است که رسول‌خدا(ص) به مستضعفین و مؤمنین از هر جایی دستور می‌داد به مدینه مهاجرت کنند. اینکه آنجا بنشینید کتک بخورید و پنهانی دین‌داری بکنید، قابل قبول نیست. چون نمونه‌های ماجرای مهاجرت در جامعۀ ما کم است، زیاد از آن بحث نمی‌شود. درست است که ممکن است امروز ماجرای مهاجرت به طور مصداقی در بین ما تأثیر نداشته باشد ولی باید این داستان را مکرر بیان کرد که از آن ده سالی که رسول‌خدا(ص) در مدینه حضور داشتند حدود نُه سالش ممنوع بود کسی که مؤمن می‌شود به مدینه مهاجرت نکند؛ اصلاً ایمانش پذیرفته نمی‌شد، باید به مدینه مهاجرت می‌کرد، چون آنجا محلّ قدرت است.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 30:54

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی