- 648
- 1000
- 1000
- 1000
تاریخ بعثت و عصر ظهور، جلسه سی و یکم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «تاریخ بعثت و عصر ظهور»، جلسه سی و یکم، سال 1401
رسول خدا(ص) یا عموم آیات قرآن، با چه بدیای مواجه بودند که با آن درگیر شدند؟ کسانی در مقابل پیامبر(ص) ایستاده بودند چه بدیای داشتند؟
الآن خیلیها تصورشان این است که «یک عده ملحد خدانشناس و بیدین مطلق، مقابل پیغمبر ایستاده بودند، آنها به جای خدا بت میپرستیدند و اصلاً دین و ایمان نداشتند!» این تصور را ما باید اصلاح بکنیم. برای همین، در مباحث سال قبل گفتیم که دوران جاهلیت با همۀ بدیهایی که داشت، در واقع یک گروه از مؤمنان بودند که این بدیها را داشتند. آنها علیرغم دینداریها، اخلاقیات و حتی عبادتهایی که داشتند، این بدیها را هم داشتند؛ پس فضا را باید درست ببینیم.
مسئله و مشکل اصلی که پیامبر اکرم(ص) در آغاز بعثت با آن مواجه بود ناشی از کدام بدی بود؟ غرور آن مؤمنینی بود که دور خانۀ کعبه بودند. این غرور از کجا ناشی شده بود؟ مرحلۀ اول این غرور از این ناشی شده بود که اینها دور خانۀ کعبه بودند و مردم هم مؤمن به این خانۀ کعبه بودند و میآمدند آنجا حج و طواف میکردند؛ این یک کلاسی برای آنها بود، یک قدرت، عزّت و جایگاه اجتماعی برای آنها بود.
اگر کسی خواست تاریخ اسلام را دقیق شروع بکند، برای اینکه اثرش خیلی امروزیتر و کاملتر باشد باید از اینجا شروع بکند که «پیامبر گرامی اسلام در کجا مبعوث شدند؟» در کنار خانۀ کعبه. خانۀ کعبه چیست؟ باید قصهاش را از حضرت ابراهیم(ع) شروع بکنند و اینکه این قوم در میان اقوام دیگر به واسطۀ خانۀ کعبه برتری یافته بودند. این پایۀ اول غرور و استکبار آنهاست.
الآن ما باید اینطور بگوییم؛ هر کسی مسجد یا هیئت میرود یک کمی این حرف را به خودش بگیرد که «نکند ما هم دچار غرور بشویم؟!» چون تمام مسائل زمان پیامبر مسائل زمان ما هم هست. این نکتۀ مهمی است. یکطوری تاریخ اسلام را نگوییم که مردم بگویند «خُب الآن که بتپرستی نیست! ما هم که بتپرست نیستیم، پس بیخیال آن!» با این حساب، تقریباً یکسوم آیههای قرآن را باید کنار بگذاری و بگویی «الآن که این آیات به درد ما نمیخورد چون مسائل زمان ما نیست!» تمام مسائل زمان پیامبر گرامی اسلام مسائل زمان ما هم هست.
دومین مرحله و پایۀ غرور اهل مکه معجزۀ نابودی سپاه ابرهه بود چون چنین معجزههایی در تاریخ بشر معمولاً رخ نمیدهد! سه تا معجزۀ خیلی برجسته در تاریخ انبیاء رخ داده است، یکی اینکه حضرت ابراهیم(ع) در آتش نسوخت، دوم شکافته شدن دریای نیل در مقابل حضرت موسی(ع) و غرق شدن فرعونیان. سومین معجزۀ برجسته ماجرای حفظ خانۀ کعبه در مقابل سپاه ابرهه بود. اینطور معجزات تقریباً در تاریخ رخ نمیدهد. بعد از اینکه این معجزه رخ داد، همه ده برابر گذشته از قریش حساب بردند و غرور قریش هم ده برابر افزایش پیدا کرد.
جالب این است که دو تا اتفاق در قریش افتاد؛ یکی اینکه در عبادتها سختگیرتر شدند. مثلاً حج را سختگیرانهتر اجرا میکردند. میگفتند که در تمام موسم حج مردان با زنان ارتباطی نداشته باشند. پیامبر گرامی اسلام بعد از جاانداختن اسلام طبق آیۀ قرآن فرمودند زن و شوهر فقط در مواقع خاصی ارتباط نداشته باشند ولی در بقیه مواقع میتوانند. بعد از اینکه رسولخدا(ص) از دنیا رفتند بعضیها این حکم را به دوران جاهلیت برگرداندند. الان بعضی از مذاهب همانطور عمل میکنند. میخواهم بگویم این تحریفها ریشۀ دوران جاهلی دارد، که آن زمان اسمش دینداریِ شدیدتر بود. چرا دینداری را شدیدتر کردند؟ این هم از روی غرورشان بود. با این تصور که «ما قوم برگزیدۀ خدا و اُولی به خانۀ کعبه هستیم!» چند آیۀ قرآن داریم که فقط مربوط به این میشود که قریشیها آن سختگیریها دربارۀ حج را کنار بگذارند. بعد از آن اتفاق و در اثر آن معجزهای که دیدند، قریش شروع کرد به مغرور شدن که ما چنین و چنان هستیم.
اتفاق دوم این بود که در کنار این سختگیریهای عبادی، هرزگیهایشان هم افزایش پیدا کرد، یک کمی ثروت به آنها رسید، چون اقبال مردم هم به آنها افزایش پیدا کرد.
رسول خدا(ص) یا عموم آیات قرآن، با چه بدیای مواجه بودند که با آن درگیر شدند؟ کسانی در مقابل پیامبر(ص) ایستاده بودند چه بدیای داشتند؟
الآن خیلیها تصورشان این است که «یک عده ملحد خدانشناس و بیدین مطلق، مقابل پیغمبر ایستاده بودند، آنها به جای خدا بت میپرستیدند و اصلاً دین و ایمان نداشتند!» این تصور را ما باید اصلاح بکنیم. برای همین، در مباحث سال قبل گفتیم که دوران جاهلیت با همۀ بدیهایی که داشت، در واقع یک گروه از مؤمنان بودند که این بدیها را داشتند. آنها علیرغم دینداریها، اخلاقیات و حتی عبادتهایی که داشتند، این بدیها را هم داشتند؛ پس فضا را باید درست ببینیم.
مسئله و مشکل اصلی که پیامبر اکرم(ص) در آغاز بعثت با آن مواجه بود ناشی از کدام بدی بود؟ غرور آن مؤمنینی بود که دور خانۀ کعبه بودند. این غرور از کجا ناشی شده بود؟ مرحلۀ اول این غرور از این ناشی شده بود که اینها دور خانۀ کعبه بودند و مردم هم مؤمن به این خانۀ کعبه بودند و میآمدند آنجا حج و طواف میکردند؛ این یک کلاسی برای آنها بود، یک قدرت، عزّت و جایگاه اجتماعی برای آنها بود.
اگر کسی خواست تاریخ اسلام را دقیق شروع بکند، برای اینکه اثرش خیلی امروزیتر و کاملتر باشد باید از اینجا شروع بکند که «پیامبر گرامی اسلام در کجا مبعوث شدند؟» در کنار خانۀ کعبه. خانۀ کعبه چیست؟ باید قصهاش را از حضرت ابراهیم(ع) شروع بکنند و اینکه این قوم در میان اقوام دیگر به واسطۀ خانۀ کعبه برتری یافته بودند. این پایۀ اول غرور و استکبار آنهاست.
الآن ما باید اینطور بگوییم؛ هر کسی مسجد یا هیئت میرود یک کمی این حرف را به خودش بگیرد که «نکند ما هم دچار غرور بشویم؟!» چون تمام مسائل زمان پیامبر مسائل زمان ما هم هست. این نکتۀ مهمی است. یکطوری تاریخ اسلام را نگوییم که مردم بگویند «خُب الآن که بتپرستی نیست! ما هم که بتپرست نیستیم، پس بیخیال آن!» با این حساب، تقریباً یکسوم آیههای قرآن را باید کنار بگذاری و بگویی «الآن که این آیات به درد ما نمیخورد چون مسائل زمان ما نیست!» تمام مسائل زمان پیامبر گرامی اسلام مسائل زمان ما هم هست.
دومین مرحله و پایۀ غرور اهل مکه معجزۀ نابودی سپاه ابرهه بود چون چنین معجزههایی در تاریخ بشر معمولاً رخ نمیدهد! سه تا معجزۀ خیلی برجسته در تاریخ انبیاء رخ داده است، یکی اینکه حضرت ابراهیم(ع) در آتش نسوخت، دوم شکافته شدن دریای نیل در مقابل حضرت موسی(ع) و غرق شدن فرعونیان. سومین معجزۀ برجسته ماجرای حفظ خانۀ کعبه در مقابل سپاه ابرهه بود. اینطور معجزات تقریباً در تاریخ رخ نمیدهد. بعد از اینکه این معجزه رخ داد، همه ده برابر گذشته از قریش حساب بردند و غرور قریش هم ده برابر افزایش پیدا کرد.
جالب این است که دو تا اتفاق در قریش افتاد؛ یکی اینکه در عبادتها سختگیرتر شدند. مثلاً حج را سختگیرانهتر اجرا میکردند. میگفتند که در تمام موسم حج مردان با زنان ارتباطی نداشته باشند. پیامبر گرامی اسلام بعد از جاانداختن اسلام طبق آیۀ قرآن فرمودند زن و شوهر فقط در مواقع خاصی ارتباط نداشته باشند ولی در بقیه مواقع میتوانند. بعد از اینکه رسولخدا(ص) از دنیا رفتند بعضیها این حکم را به دوران جاهلیت برگرداندند. الان بعضی از مذاهب همانطور عمل میکنند. میخواهم بگویم این تحریفها ریشۀ دوران جاهلی دارد، که آن زمان اسمش دینداریِ شدیدتر بود. چرا دینداری را شدیدتر کردند؟ این هم از روی غرورشان بود. با این تصور که «ما قوم برگزیدۀ خدا و اُولی به خانۀ کعبه هستیم!» چند آیۀ قرآن داریم که فقط مربوط به این میشود که قریشیها آن سختگیریها دربارۀ حج را کنار بگذارند. بعد از آن اتفاق و در اثر آن معجزهای که دیدند، قریش شروع کرد به مغرور شدن که ما چنین و چنان هستیم.
اتفاق دوم این بود که در کنار این سختگیریهای عبادی، هرزگیهایشان هم افزایش پیدا کرد، یک کمی ثروت به آنها رسید، چون اقبال مردم هم به آنها افزایش پیدا کرد.
تاکنون نظری ثبت نشده است