- 789
- 1000
- 1000
- 1000
تاریخ بعثت و عصر ظهور، جلسه بیست و هشتم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «تاریخ بعثت و عصر ظهور»، جلسه بیست و هشتم، سال 1400
از اول ماه مبارک رمضان در نظر داشتم مقدماتی را فراهم کنم تا به بحث این جلسه برسیم که شاید سختترین قسمت بحث باشد. اذعان میکنم که اگر قرار باشد این بحث اجرایی بشود، کار دشواری خواهد بود. وقتی دولت و حاکمیت و در واقع «ولایت» بخواهد با مردم کریمانه برخورد بکند و مردم کریمانه زندگی کنند و کسی بر آنها قدرت نداشته باشد که به آنها زور بگوید، یک لازمه دارد؛ لازمهاش این است که مردم هم با یکدیگر کریمانه برخورد کنند، مهربان باشند و بینشان مواسات برقرار باشد. نمیشود صرفاً دولت و تکتک مردم خوب باشند و بعد هم کل جامعه خوب بشود؛ این ابداً امکان ندارد.
یعنی برای درستشدنِ جامعه، این کافی نیست که هرکسی بهتنهایی برای خودش خوب باشد؛ یعنی من بهتنهایی در زندگی خودم، آدم خوبی باشم ولی حسابم از حساب شما جدا باشد و شما هم برای خودت آدم خوبی باشی و در اندازههای شخصی خودت رفتار اشتباهی نکنی، حاکم و ولیّ جامعه هم بخواهد خیلی خوب باشد و خوب رفتار بکند؛ این جامعه، متلاشی و از هم گسسته است.
این جامعه چه چیزی کم دارد؟ رابطۀ بین مؤمنین باید در اوج محبت و گذشت و ایثار و فداکاری و اتحاد باشد. حرف زدن از ولایت بین کسانی که ولایتمدار هستند خیلی آسان است. شما با شعرهای ولاییتان میتوانید مردم را خیلی به شعف بیاورید و لذّت مردم را از ولایتمداری افزایش دهید.
اما قسمت سخت ولایتمداری این است که هرچقدر امیرالمؤمنین(ع) را دوست داری همانقدر باید دوست امیرالمؤمنین(ع) را هم دوست داشته باشی و برایش پول خرجش کنی و از نظر مالی، با او ندار باشی. آخرش را گفتم! این قسمت سخت ماجرا است. آخرالزمان، طوری است که ارتباط مؤمنین با همدیگر خیلی کریمانه است، عزّت همدیگر را حفظ میکنند، عزّت همدیگر را عزّت خودشان میدانند و نسبت به هم احساس مسئولیت میکنند.
ایجاد دولت کریمه و جامعۀ عزّتمند منوط به یک شرط اساسی است. دولت کریمه وقتی محقق میشود که روابط مردم با یکدیگر کریمانه باشد. آنوقت است که یک اتفاق بزرگ میافتد؛ و آن اینکه طاغوت دیگر نمیتواند شکل بگیرد. وقتی من حسابم از شما جدا بود، شما حسابت از دیگری جدا بود، گفتیم «حساب حساب است، کاکا برادر»، وقتی مواسات بین مردم وجود نداشت، این فاصلهها موجب میشود که جامعه، شکننده شود و در این فاصلهها «طاغوت» شکل بگیرد و مستکبرین و قدرتطلبان میتوانند بر این جامعه مسلط بشوند.
چرا در فرهنگ غرب که مستقیماً توسط صهیونیستها اداره میشود –این فقط حرف ما نیست بلکه مردم کشورهای اروپایی هم میگویند- اینقدر فردیّت تبلیغ میشود؟ برای اینکه وقتی هر کسی فقط به فکر خودش باشد، آنها (صهیونیستها و طواغیت) بر جامعه سوار هستند و دیگر شما نمیتوانی طاغوت و استکبار را پایین بکشی. همیشه یک قدرت شکل میگیرد که ضدّ مردم است یعنی مردمی که از هم جدا و قطعه قطعه هستند. آنوقت دیگر اهمیت ندارد که آن مردم، تکتک آدمهای خوبی باشند یا نباشند.
این ظلمی که به بچههای افغانستان میشود، نتیجۀ چیست؟ آیا نتیجۀ این است که آمریکا خیلی زور دارد؟ آمریکا اصلاً زور ندارد. مشکل این است که ما قدرت خودمان را پیدا نکردیم. ما مردم، ما ملّت مسلمان، ما آدمها به همدیگر نپیوستیم. اگر ما به همدیگر بپیوندیم، زورگو و طاغوتی در عالم وجود نخواهد داشت. در یک روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که خدا دعای مظلومان را اگر تعدادشان بیشتر از ظالمها باشد مستجاب نمیکند. «إنَّ اللّهَ عز و جل یَستَجیبُ لِلمَظلومینَ ما لَم یَکونوا أکثَرَ مِنَ الظّالِمینَ، فَإِذا کانوا أکثَرَ مِنَ الظّالِمینَ فَلا یَستَجیبُ لَهُم» اگر مظلومین بگویند خدایا! ما را از دست ظالم نجات بده، خدا به آنها میفرماید چرا نشستهاید و دعا میکنید!؟ خودتان بلند شوید و مانع ظالم شوید.
از اول ماه مبارک رمضان در نظر داشتم مقدماتی را فراهم کنم تا به بحث این جلسه برسیم که شاید سختترین قسمت بحث باشد. اذعان میکنم که اگر قرار باشد این بحث اجرایی بشود، کار دشواری خواهد بود. وقتی دولت و حاکمیت و در واقع «ولایت» بخواهد با مردم کریمانه برخورد بکند و مردم کریمانه زندگی کنند و کسی بر آنها قدرت نداشته باشد که به آنها زور بگوید، یک لازمه دارد؛ لازمهاش این است که مردم هم با یکدیگر کریمانه برخورد کنند، مهربان باشند و بینشان مواسات برقرار باشد. نمیشود صرفاً دولت و تکتک مردم خوب باشند و بعد هم کل جامعه خوب بشود؛ این ابداً امکان ندارد.
یعنی برای درستشدنِ جامعه، این کافی نیست که هرکسی بهتنهایی برای خودش خوب باشد؛ یعنی من بهتنهایی در زندگی خودم، آدم خوبی باشم ولی حسابم از حساب شما جدا باشد و شما هم برای خودت آدم خوبی باشی و در اندازههای شخصی خودت رفتار اشتباهی نکنی، حاکم و ولیّ جامعه هم بخواهد خیلی خوب باشد و خوب رفتار بکند؛ این جامعه، متلاشی و از هم گسسته است.
این جامعه چه چیزی کم دارد؟ رابطۀ بین مؤمنین باید در اوج محبت و گذشت و ایثار و فداکاری و اتحاد باشد. حرف زدن از ولایت بین کسانی که ولایتمدار هستند خیلی آسان است. شما با شعرهای ولاییتان میتوانید مردم را خیلی به شعف بیاورید و لذّت مردم را از ولایتمداری افزایش دهید.
اما قسمت سخت ولایتمداری این است که هرچقدر امیرالمؤمنین(ع) را دوست داری همانقدر باید دوست امیرالمؤمنین(ع) را هم دوست داشته باشی و برایش پول خرجش کنی و از نظر مالی، با او ندار باشی. آخرش را گفتم! این قسمت سخت ماجرا است. آخرالزمان، طوری است که ارتباط مؤمنین با همدیگر خیلی کریمانه است، عزّت همدیگر را حفظ میکنند، عزّت همدیگر را عزّت خودشان میدانند و نسبت به هم احساس مسئولیت میکنند.
ایجاد دولت کریمه و جامعۀ عزّتمند منوط به یک شرط اساسی است. دولت کریمه وقتی محقق میشود که روابط مردم با یکدیگر کریمانه باشد. آنوقت است که یک اتفاق بزرگ میافتد؛ و آن اینکه طاغوت دیگر نمیتواند شکل بگیرد. وقتی من حسابم از شما جدا بود، شما حسابت از دیگری جدا بود، گفتیم «حساب حساب است، کاکا برادر»، وقتی مواسات بین مردم وجود نداشت، این فاصلهها موجب میشود که جامعه، شکننده شود و در این فاصلهها «طاغوت» شکل بگیرد و مستکبرین و قدرتطلبان میتوانند بر این جامعه مسلط بشوند.
چرا در فرهنگ غرب که مستقیماً توسط صهیونیستها اداره میشود –این فقط حرف ما نیست بلکه مردم کشورهای اروپایی هم میگویند- اینقدر فردیّت تبلیغ میشود؟ برای اینکه وقتی هر کسی فقط به فکر خودش باشد، آنها (صهیونیستها و طواغیت) بر جامعه سوار هستند و دیگر شما نمیتوانی طاغوت و استکبار را پایین بکشی. همیشه یک قدرت شکل میگیرد که ضدّ مردم است یعنی مردمی که از هم جدا و قطعه قطعه هستند. آنوقت دیگر اهمیت ندارد که آن مردم، تکتک آدمهای خوبی باشند یا نباشند.
این ظلمی که به بچههای افغانستان میشود، نتیجۀ چیست؟ آیا نتیجۀ این است که آمریکا خیلی زور دارد؟ آمریکا اصلاً زور ندارد. مشکل این است که ما قدرت خودمان را پیدا نکردیم. ما مردم، ما ملّت مسلمان، ما آدمها به همدیگر نپیوستیم. اگر ما به همدیگر بپیوندیم، زورگو و طاغوتی در عالم وجود نخواهد داشت. در یک روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که خدا دعای مظلومان را اگر تعدادشان بیشتر از ظالمها باشد مستجاب نمیکند. «إنَّ اللّهَ عز و جل یَستَجیبُ لِلمَظلومینَ ما لَم یَکونوا أکثَرَ مِنَ الظّالِمینَ، فَإِذا کانوا أکثَرَ مِنَ الظّالِمینَ فَلا یَستَجیبُ لَهُم» اگر مظلومین بگویند خدایا! ما را از دست ظالم نجات بده، خدا به آنها میفرماید چرا نشستهاید و دعا میکنید!؟ خودتان بلند شوید و مانع ظالم شوید.
کاربر مهمان